بررسی تحلیلی هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و دلالتهای تربیتی آن
دکتری تخصصی (PhD) 1393
موضوع: آموزش و پرورش و تحقیقات تربیتی
پدیدآور: ذبیحالله خنجرخانی استاد راهنما: مسعود صفایی مقدم استاد راهنما: محمدجعفر پاکسرشت استاد مشاور: منصور مرعشی استاد مشاور: قاسم بستانی استاد مشاور: خسرو باقری
دانشگاه شهید چمران اهواز، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی
چکیده
این تحقیق با هدف کلی بررسی دیدگاه هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر و استلزامات تربیتی آن شکل گرفته است. محوریت تحقیق با تاکید بر فهم از منظر هرمنوتیک فلسفی و دلالت آن برای تعلیموتربیت است. در این رساله, ابتدا نگاهی اجمالی به تاریخ هرمنوتیک و نظریهپردازان آن شده است و در گام بعدی هرمنوتیک فلسفی گادامر مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه روش تعلیم و تربیت، هدف، برنامه درسی, محتوای آموزش و ارزشیابی آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. و در نهایت امکانسنجی کاربست این نظریه در جامعه خود, نشان داده شده است. موضوع هرمنوتیک فلسفی, فهم و عناصر سازنده آن است. فهمی که درک "حقیقت" و "تعالی انسان" در گرو آن است. در این میان گادامر با استناد به مفاهیم همچون بیلدونگ، ذوق، حس مشترک و قضاوت، به تشریح ماهیت انسان و تعالی وی پرداخته است. با تصور ماهیت انسان و کمال وی، فهم را شاهراه این عروج میداند. اما این فهم, فهمی متفاوت و نیازمند عناصر و پیشبایستهایی است. که شامل توجه به غیر روشمند بودن فهم, نقش سنت در فهم, تاریخمندی فهم, بازی مندی فهم , امتزاج افق ها, تعامل و پرسشگری و... میباشد. با بررسی موارد فوق محقق بدین نتیجه رسید که تربیت (تعالی انسان) بر اساس مذاکره و تعاملات پرسشگرانه است. تربیت فرایندی است که "در" جریان تعاملات تأملی(مدام) شکل (نوی) میگیرد و خود نیز "زمینهساز" تعامل تأملی میشود. همچنان که خود گادامر با تشریح "بیلدونگ" اشاره دارد بیلدونگ رسیدن به کمال فرهیختگی از طریق فرهنگ و سنت بوده و یک فرایند همیشه در حال بالندگی است؛ با این اوصاف در مسیر عروج انسان, نظام تربیتی سعی در آموزشِ فراگیری دارد که آماده مواجهه با موقعیت تازه, اندیشههای مخالف و سئوالهای چالشبرانگیز است؛ در این فرایند فراگیران آماده بهبود اندیشه خود بوده و هرگز به کمال مطلق نمیرسد. تربیت مبتنی بر پرسشگری بدون ظرفیت خویشتنداری, تواضع و پذیرفتنِ "غیر", ممکن نخواهد بود. ویژگیهایی که به فرد اجازه تغییریافتن و تغییردادن میدهد؛ این تربیت, تربیتی مهارگریز است مهاری که گاه از سوی انسان و جوامع, و گاه از سوی تکنولوژی است. جلوههای این نوع تربیت, از اهداف, محتوا, روش تدریس, ارزشیابی و سایر فعالیت تربیتی روایتی نو ارائه میدهد؛ که در متن رساله بدان ها پراخته شده است. علاوه بر موارد فوق, "تعلیم و تربیتِ حضورمند" هم به عنوان روایتی ارزشمند از تربیت است. در انتها با توجه به اینکه گادامر تاریخ و سنت افراد را سنگ بنای فهم میپندارد میتوان با روایتی تازه از این مساله سنت و فرهنگ خودی را سنگ اول تعلیم و تربیت قرار داد تا استفاده از هرمنوتیک در تربیت, منافاتی برای کاربست فرهنگ بومی نداشته باشد.
نظر شما