ولایت پذیری؛ معیار سنجش کارگزاران
شکل گیری نظام جمهوری اسلامی بر اساس اصل مترقی «ولایت فقیه» به عنوان باور شیعه در عصر غیبت نمونه منحصر به فردی در بین نظامهای سیاسی جهان است که تاکنون توانسته الگوی موفقی از مردم سالاری دینی را با وجود تبلیغات سؤ بیگانگان و مخالفان به نمایش بگذارد.
ولایت فقیه استمرار حرکت انبیاء و ائمه طاهرین(ع) است که در غیبت امام معصوم(ع) این مهم به عهده فقهای واجد شرایط واگذار گردیده است، همان گونه که امام(ره) در این خصوص می فرمایند: «هر اختیاری که امام معصوم(ع) دارد، آن اختیار را ولی فقیه نیز داراست.» این در حالی است که فضائل پیامبر(ص) و ائمه(ع) بیشتر است، ولی برتری فضائل ائمه(ع) اختیارات حکومتی فقیه را کاهش نمی دهد، زیرا در اینجا صحبت از انجام وظیفه است. لذا، از این منظر حکم ولی فقیه برای کارگزاران نظام و شهروندان به مثابه حکم الهی است و عدول از آن و یا بی تفاوتی در برابر آن، از وجاهت اعتقادی برخوردار نیست. آنچه افرادی را در تاریخ به منزله یک عبرت معرفی کرده در مورد فضایل اخلاقی، عبادی و رفتار قابل دفاع آنها نبوده، بلکه بیش از همه، قضاوتها در ارتباط با ولایت محوری آنها بوده است. با نگاهی در آینه تاریخ این ادعا از وضوح بیشتری برخوردار می شود، افرادی که دارای مرتبه ای از زهد و عرفان بوده اند، ولی در شرایط حساس در ارتباط با نوع مواجهه با امام زمانشان دچار تردید شده اند، هیچ گاه تاریخ از آنها به نیکی و بزرگی یاد نکرده است.
قانون اساسی نیز در اصولی به تبیین جایگاه ولایت پرداخته است. اصل 57 قانون اساسی بیان می کند؛ قوای سه گانه شامل قوای مقننه، مجریه و قضاییه، تحت امر ولایت و امامت امت قرار دارند، از این رو، همه مسائل مربوط به قوا در تمام ابعاد زیر نظر ولایت مطلقه فقیه است.
برخی صرفاً اختیارات رهبری را در ارتباط با اصل 110 در نظر گرفته و از اصول دیگر قانون اساسی در این زمینه غفلت نموده اند. اصل 5 قانون اساسی ولایت فقیه را به عنوان یک اصل ممتاز نظام اسلامی شناخته است که مقرر می دارد: «در زمان غیبت حضرت ولی عصر عجل ا... تعالی فرجه الشریف در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهده فقیه عادل و با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است» که اصل یکصد و هفتم گزینش این مهم را بر عهده خبرگان منتخب مردم قرارداده است.
پر واضح است در طول حیات انقلاب اسلامی حجم عظیم توطئه های دشمنان که تاکنون با بن بست مواجه شده و نتوانسته با وجود همه برنامه ریزیها و بعضاً یارگیری منطقه ای و داخلی به هدفهای شومشان دست پیدا کنند، بر همین رأس خیمه نظام، یعنی ولایت فقیه متمرکز بوده که هر بار اقدامهای آنها را با شکست مواجه کرده است. از سوی دیگر، تاکنون احکام حکومتی برای معضلات زیادی در این جامعه راهگشا بوده است که گروه ها و احزاب سیاسی با سلایق گوناگون بر این امر اذعان دارند. آنجایی که رهبری وارد شده و یا در گذشته حضرت امام(ره) وارد شدند، دقیقاً جایی بوده که یا به نفع مردم و دولت بوده و یا از قانون اساسی صیانت شده است.
بی گمان کارگزاران و مسؤولان در نظام جمهوری اسلامی قطعاً به این واقعیت اذعان دارند که مشروعیت آنها از ولایت فقیه می باشد و مردم در قضاوتها رابطه فکری و کاری آنها را ملاک قرار خواهند داد. به عبارت دیگر، عیار انسانها با ولایت پذیری آنها مورد سنجش و محاسبه قرار می گیرد. بررسی تاریخ انقلاب اسلامی بیانگر این واقعیت است که برخی با این ادعا که آرای میلیونی مردم را پشت سر خود دارند مسیر شان را از ولایت جدا کردند، اما در افکار عمومی نه تنها مقبولیت خود را از دست دادند، بلکه توسط همان رأی دهندگان - که تبعیت از ولایت فقیه را وظیفه دینی و سیاسی خود می دانند - به آرشیو تاریخ سپرده شدند. پیام غائله 18 تیر 1378 بیانگر این واقعیت است که غرور پشتیبانی مردم آنها را به صحنه ای آورد که در پازل دشمن ایفای نقش کردند، ولی مردم ولایتمدار در 23 تیر اقدامهای آنها را ناکام گذاشتند. حماسه 9 دی 1388 مصداق دیگری است که توانست نقشه های پادوهای داخلی و اربابان خارج نشین آنها را بی اثر نماید. زیرا بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.»
وجود مرجع و جایگاهی که بتواند به عنوان فصل الخطاب ایفای نقش نماید، در هر نظامی امری منطقی و عقلایی است، جمهوری اسلامی نیز از این قاعده مستثنا نیست. در نظام ولایت فقیه این موضوع تاکنون بارها تکرار شده و رأس خیمه نظام با ارائه راهبردهای منطبق بر منافع ملی و امنیت ملی توانسته است ارائه طریق نماید، به عنوان نمونه می توان به پیشنهاد تغییر قانون اساسی در خصوص تداوم ریاست جمهوری آیةا... هاشمی رفسنجانی اشاره کرد که با ورود رهبری موضوع مذکور منتفی شد، زیرا ایشان مصلحت را در باز شدن فضا برای ورود چهره های دیگر بر اساس قانون اساسی که پاسداری از حقوق شهروندی محسوب می شد، تشخیص دادند و این صیانت از وجه مردم سالاری نظام می باشد که گردش نخبگان را نهادینه کرد.
بر کسی پوشیده نیست که دشمنان این مرز و بوم در کمین نشسته اند تا با بروز کوچکترین اختلاف - که در هر کشوری امری عادی و طبیعی تلقی می گردد - در جمهوری اسلامی با تبلیغات سؤ بزرگنمایی کرده و به گونه ای در تحلیلها و جهت گیریها اعلام نظر می نمایند که خروجی آن ایجاد شکاف در بین مسؤولان و به تبع این ادعا ناکارآمدی نظام را نیز دامن زده تا از این رهگذر با هجمه روانی و رسانه ای ناکامیهای دیگر عرصه ها را جبران کنند. رویدادهای اخیر نیز از این موضوع مستثنا نبوده و بوقهای تبلیغاتی بیگانگان با ذوق زدگی و شادی وصف ناپذیری، از آن به عنوان «یک بن بست در نظام» یاد کردند تا بتوانند انتقام شکستهای فتنه 88 و 25 بهمن 89 را بگیرند که این آرزو در نظام ولایی -که مشروعیتش به ولایت فقیه می باشد - رؤیایی تعبیر ناشدنی است.
منبع: / روزنامه / قدس ۱۳۹۰/۲/۱۰
نویسنده : غلامرضا قلندریان
نظر شما