به داد اجاره نشین ها برسید!
هر ساله با فرارسیدن فصل گرماگویی تب و به عبارت دقیق تر تنور برخی مشکلات داغ تر و داغ تر می شود و در این میان اگرچه مشکل اجاره نشینی و افزایش اجاره خانه سال های سال است که گریبان گیر بسیاری از خانوارهای کم درآمد، متوسط و حتی بخشی از خانوارهای با درآمدهای بالاتر از متوسط است اما گویی امسال به دلایل معلوم و نامعلوم و شاید مرئی و نامرئی و البته با چاشنی بسیار زیاد بی انصافی برخی صاحب خانه ها که همچون سواره ها از پیاده ها بی خبرند- یا نمی خواهند خبر داشته باشند- اجاره خانه ها انگار سودای سر به فلک ساییدن دارد و نمی خواهد که بندگان خدای اجاره نشین ها حتی به گرد آن برسند القصه تا پیش از امسال معمولا جماعت اجاره نشین از یکی دوماه مانده به اتمام قراردادهایشان صابون افزایش ۱۰ تا ۱۵ و حتی ۲۰ درصدی اجاره خانه را به تن خود می زدند و با هر مشکل و مصیبتی که بود بالاخره این میزان افزایش اجاره را در کنار افزایش نرخ تورم و به تبع آن افزایش قیمت بسیاری از کالاها و خدمات دیگر تحمل می کردند و خلاصه با هر گرفتاری که بود تنگ آن را خرد می کردند اما امسال هنوز بهار تمام نشده و تابستان از راه نرسیده، تنور افزایش اجاره خانه ها آن چنان داغ شده که نه مانند چای لب سوز بلکه مانند شعله های جانسوز، آه از نهاد بسیاری از اجاره نشینان در آورده است، این ماجرا دیگر نه «شنیده» است، نه نقل قول و نه تبلیغات رسانه های بیگانه و نه...
بلکه واقعیتی است که کشف آن نیاز به هیچ ابزار و مهارت خاصی ندارد کافی است آن ها خصوصا مسئولانی که این واقعیت را قبول ندارند و تنها سری به یکی دو بنگاه حتی نزدیک خانه و محل سکونت خود بزنند تا شاید نبض جهنده افزایش اجاره خانه ها کمی به دستشان بیاید و شاید فکری کنند و چاره ای بجویند برای خیل مستاجران و آنانی که هرساله یا هر ۲، ۳ سال یک بار مشقت خانه بر دوشی و جا به جایی اثاثیه زندگی خود را تحمل می کنند.
حتما هر مسئول و انسان منصفی قبول دارد که داشتن یک سرپناه آن هم از نوع اجاره ای کمترین حق هر زوج جوان و هر خانواده ای است، سرپناه که خودروی چند ده میلیونی خارجی و داخلی، لوازم خانگی لوکسی مانند ساید بای ساید و تلویزیون LCD، LED و پلاسما و مبلمان و پرده های آنچنانی و چند میلیونی نیست، سرپناه حتی گوشت گوسفند کیلویی پانزده شانزده هزار تومانی، مرغ ۳۲۰۰ تومانی و... سیب و پرتقال ۲ هزار و پانصد تومانی... امثال این ها نیست که بگوییم می توانیم از سبد و سفره خانوار حذف کنیم بلکه سرپناه ابتدایی ترین، ضروری ترین و حداقلی ترین نیاز زندگی است که بالاخره هر سیستم حکومتی باید نهایت تلاش خود را برای تامین این نیاز اولیه و حداقلی مردم مصروف کند. گرچه خصوصا در سال های اخیر تلاش های فراوانی برای صاحب خانه شدن مردم در قالب طرح های گوناگون ازجمله مسکن مهر انجام شده است و انصافا می توان گفت تاثیر به سزایی در مهار، کنترل و حتی جلوگیری از روند رو به افزایش و سرسام آور تب قیمت مسکن داشته است اما امسال به هر دلیلی افزایش اجاره خانه امان بسیاری از اجاره نشینان را بریده است، این را هم قبول داریم که مهاجرت از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، رشد جمعیت و توصیه به افزایش جمعیت، مرکز محوری و شهرمحوری، تجمع امکانات گوناگون در پایتخت و مراکز استان ها، کمبود عرضه واحدهای مسکونی نسبت به تقاضای موجود جامعه و حتی وجود خانه های خالی فراوان در نقاط مختلف کشور و هم چنین مداخله و زد و بندهای برخی بنگاه های معاملات ملکی و ترغیب و تحریص صاحب خانه ها به افزایش دادن بی رویه اجاره خانه ها و احتمالا دست های پنهان و آشکار برای دامن زدن به افزایش قیمت ها ازجمله افزایش اجاره بها با هدف زیر سوال بردن طرح هدفمندی یارانه ها و ایجاد نارضایتی، در کنار کم انصافی و بی انصافی برخی صاحب خانه ها و عوامل دیگری در به وجود آمدن این مشکل موثر است اما حرف اصلی و اساسی این که بالاخره همه مردم حق دارند و باید بتوانند در کنار هزینه های اولیه و ابتدایی خورد و خوراک و... توان تهیه و پرداخت مبالغی برای تامین یک سرپناه اجاره ای را داشته باشند و این حق، می طلبد که مسئولان کشور هرچه سریع تر علاوه بر تمهید روش های موثر برای مهار روند افزایش بی رویه اجاره بها در آینده، فکر و چاره ای عاجل و فوری نیز برای مشکل امروز هم وطنان اجاره نشینمان که کم هم نیستند، بیندیشند که حق و سزای این مردم واقعا بیش از این هاست.
گرچه کار رسانه ها بیشتر باید معطوف دیدن و بیان واقع بینانه و منصفانه واقعیت ها، مسائل، مشکلات، زشتی ها، زیبایی ها، داشته ها، نداشته ها و باید و نبایدها برای رفع مشکلات و رسیدن به وضعیت مطلوب و مورد انتظار جامعه باشد و در مقابل ارائه راهکار، حل مشکلات وظیفه کارشناسان، قانون گذاران، مجریان و مسئولان است اما به عنوان یک پیشنهاد اگر واقعا دولت نهم و دهم و خصوصا دولت های قبل با راهبردی حساب شده، منطقی، ژرف نگرانه و سیستماتیک بحث حل مشکل مسکن را در کشور پهناورمان ایران به صورت جدی در دستور کار خود قرار می دادند باز هم امروز شاهد چنین مشکلاتی بودیم، آیا اگر تامین مسکن لااقل به صورت اجاره ای از جمله دغدغه های اساسی قانون گذاران، مجریان و مسئولان کشور بود باز هم... و اگر به عنوان مثال از توان بالای بخش خصوصی متعهد و ملتزم به رعایت قوانین ساخت و ساز برای ساخت مسکن مناسب، مستحکم و متناسب با فرهنگ و نیاز هر منطقه از کشور استفاده می کردیم بازهم امروز شاهد این وضعیت و تنور داغ افزایش اجاره خانه ها تا این حد که آه از نهاد مردم درآورد بودیم. با این حال و در این وضعیت می توان گفت بازهم گلی به گوشه جمال آن عده از واسطه ها و سودجویان و صاحب خانه هایی که با وجود اطلاع از وضعیت به وجود آمده مبلغی به اجاره بهای منزل خود اضافه نکرده اند یا به حداقل ها بسنده کرده اند یا به عرف رضایت داده اند و خلاصه با انصاف رفاقت دیرینه داشته اند و دارند اما گمان نمی کنم در این میان آن عده از واسطه ها و سودجویان و صاحب خانه های بی انصاف و کسانی که به این افزایش قیمت ها دامن می زنند سرانجام، دخلی و توشه ای ماندگار برای این دنیا و آن دنیای خود از بی انصافی و بی رحمی نسبت به مستاجران برای خود کسب کنند، که هیچ بی مروت و بی انصاف و بی رحمی در هیچ زمینه ای به سر منزل مقصود راه نبرده است و نخواهد برد. ولی هنوز خیلی ها باور دارند برکت در عدل است و انصاف و رحم و مروت و همدلی و نوع دوستی و هم وطنی و مهربانی با همه آدمیان خصوصا هموطنان.
منبع: / روزنامه / خراسان ۱۳۹۰/۳/۱۹
نویسنده : کورش شجاعی
نظر شما