موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

کشف استعدادها یا ناهمگونی ها

روزنامه همشهری شنبه 20 مرداد ,1375 10 آگوست ,1996 سال چهارم , شماره 1038


نکاتی درباره نهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان سراسر کشور
برای ارتقای دیدگاه هنری هنرجویان وجودکارشناسان به عنوان
مشاور در کنار این گروه ضروری است

یک دست نبودن و یا گسترده نبودن امکانات خلق هنری درتمام کشور,
یک مهاجرت پنهانی را بوجود می آورد که در نتیجه آن, هنرمندان
شهرستانی به زندگی در شهرهاگرایش پیدا می کنند.

نهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان سراسر کشور از 28 تیر در استان
کرمانشاه آغاز شد و در دوم مرداد گذشته با معرفی برگزیدگان به کار
خود خاتمه داد.
این جشنواره در هفت رشته هنری برگزار شد و 308 هنرجوی شرکت کننده
از استانهای مختلف در رشته های طراحی, نقاشی (با گرایشهای آبرنگ, رنگ
روغن, پاستل و مداد رنگی,) گرافیک (با گرایشهای پوستر و تصویرسازی ,)
آثار حجمی (مجسمه و سفال,) کاریکاتور, خوشنویسی, نگارگری و تذهیب به
رقابت هنری پرداختند.
در حین برگزاری جشنواره ,هنرجویان در داخل شهر و روستای سرابله
کرمانشاه به فعالیتهای کارگاهی مشغول بودند.
در هدف نهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان, عنوان شده بودکه این
جشنواره به منظور کشف خلاقیت جوانان هنرمند و تشویق استعدادهای
درخشان هنری برگزار می شود. برای دستیابی به چنین هدفی, ستاد برگزاری
جشنواره اقدام به یک آزمون هنری در استانها کرده و برگزیدگان این
آزمون با توجه به سهمیه در نظر گرفته شده, هر ساله به یکی از مراکز
استانها اعزام می شوند و در آنجا طی سه روز با حضور اساتید و در
شرایط برابر دست به خلاقیتهای هنری می زنند. در واقع, هنرجویان در این
مدت باید ثابت کنند که می توانند تحت تاثیر عوامل بیرونی مثل بازدید
از اماکن باستانی ومذهبی, طبیعت اطراف شهر,صحبتهای اساتید و
آشنایی وهمزیستی با دیگر هنرمندان آثارهنری در خوری را خلق
کنند. این آثار باید از دو ویژگی برخوردار باشد: 1 استعداد
درونی هنرجویان , 2 خلاقیت وتوانایی . استعداد, با تلاش پیگیر
هنرجو طی سال و درکارگاه یا هنرستان وی شکوفامی شود. ولی خلاقیت,
امری طبیعی است که تنها به شرایط بروزنیاز دارد و این جشنواره
امکاناتی را فراهم می کند تاخلاقیت و تلاشهای مداوم تظاهربیرونی
پیدا کنند; یعنی همان آثار هنری به وجود آمده در طول برگزاری
جشنواره. به جاست که به تمام این آثار جوایزی تعلق گیرد تا هنرجو
درک کند جایگاهی دارد. این جایگاه برای هنرجو بسیار مهم است. بنابر
این رعایت چند نکته برای دستیابی به هدف ذکر شده در جشنواره, ضروری
به نظر می رسد:
موضوعی که شاید هنوز برای بسیاری از هنرجویان شرکت کننده در این
جشنواره ها مشخص نشده ,سهمیه بندی است. آنچه از کمیت آثار ارائه شده
در جشنواره نتیجه می شود این است که سهمیه بندی به صورتی است که چند
شهر اصلی سهمیه بیشتری در هفت رشته هنری مذکور دارند. نبود یک سهمیه
برابر خود ناشی از نبودن امکانات در استانهاست. نتیجه طبیعی نداشتن
امکانات برابری برای استانهای دورافتاده یا به اصطلاح محروم, سهم
کمتر داشتن در این جشنواره ها است. یا در واقع در همین جشنوارهاست که
این نابرابری امکانات (مثل نداشتن کارگاه هنری, نبودن اساتید فن, و
همچنین در دسترس نبودن بسیاری از وسایل و تجهیزات) آشکار می شود و
بروز می یابد. پس طبیعی است که هنرجو در این شهرستانها توانایی ابراز
تمام استعدادهای درونی خود را نمی یابد و زمانی که در کنار دیگر
هنرجویانی قرار می گیرد که امکانات بیشتری برای کار داشته اند, این
موضوع را بیشتر لمس می کند, و چه بسا که همین باعث سرخوردگی او از
کارش شود. بنابر این به نظر می رسد, بهتر است مسئولان مربوطه
سرمایه گذاری خود رابیشتر معطوف به تقویت امکانات مناطق محروم کنند و
صرفا به برگزاری جشنواره و سرمایه گذاری بر روی آن اکتفا نکنند.
یک دست نبودن و یا گسترده نبودن امکانات خلق هنری درتمام کشور,
یک مهاجرت پنهانی را به وجود می آورد که در نتیجه آن, هنرمندان
شهرستانی به زندگی در شهرها گرایش پیدامی کنند. همین عامل تداوم
زندگی هنری این نقاط را از بین برده و جوانان دیگر نیز انگیزه خود
را از دست می دهند. بنابر این اگرچه برگزار کنندگان جشنواره برای
جبران همین کمبود, درشهرستانهای مختلف به طورادواری به برگزاری
جشنواره می پردازند که فرصتی برای شهرستانها هم باشد, ولی نمی توان
تنها به این مسئله بسنده کرد و امکانات خلق هنری باید از زیربنا
فراهم شود.
نکته دیگری که مورد توجه برگزارکنندگان جشنواره است ,تقویت روحیه
و دیدگاه هنری هنرجویان است. زمانی این خواسته برگزارکنندگان
جشنواره به بهترین شکل تحقق می پذیرد که به هنرجو, نوع نگاه هنری
آموخته شود یا حداقل به آنها گفته شود که هنرمند چگونه می بیند و
دیده ها و برداشت خود را چگونه در اثر هنری اش تجسم می بخشد. موقعی این
دیدگاه پرورش می یابد که هنرجو به همراه هنرمندان صاحب سبک, منتقدان
هنری و کارشناسان آموزشی و روانشناسی در یک ارتباطگروهی قرار بگیرد
و در پایان جشنواره که آثار هنری خلق شده مورد نقد و بررسی قرار
می گیرد, از طرف کارشناسان هنری گفته شود که هنرجو چگونه به طور
خودآگاه و ناخودآگاه تحت تاثیر بوده است. همچنین توضیح داده شود که
روش صحیح دیدن هنری چه بوده که عده ای به خوبی از عهده انجام آن
برآمده اند و عده ای دیگر برنیامده اند. چنانچه فقط به خود اثر توجه
شود, هنرجو را که در شروع حرکت هنری خود است, بیشتر به سمت کار
تولیدی تشویق می کند تا کار هنری. تمایز گذاشتن بین این دو نوع کار
یعنی تولید بدون دیدگاه هنری و یک اثر ساده با دیدگاه هنری می تواند
یکی از اهداف اصلی جشنواره باشد. برای ارتقا دیدگاه هنرجویان وجود
کارشناسان به عنوان مشاور در کنار این گروه ضروری است. همچنین
برخورد و آشنایی با منتقدان و خبرنگاران هنری برای هنرجو این فضا
راایجاد می کند که بتواند نوع نقدو نقادی هنری را درک کندو
بداند وظیفه این افراد چیست و چگونه می تواند با ارتباط وبرخورد
آگاهانه با این قشر, ازآنها کمک بگیرد و استعداد وخلاقیت خود را
شکوفاتر سازد. نبودن فضاهای بحث و مصاحبه و نبود شرایط همزیستی
هنرجو و هنرمندان به مقدار متناسب باعث می شود هنرجو فکر کند باید طی
سه روز اثری خلق کند.
در این صورت شاید جشنواره به یک اردوی تابستانی هنرجویان تبدیل
می شود که تنها یاد و خاطره ای از آن برای هنرجویان باقی می ماند و
جشنواره زندگی این دسته را تحت تاثیر قرار نمی دهد. نکته ای را که لازم
است درهمین جا یادآوری کنیم, نحوه برخورد مسئولان برگزاری جشنواره
باخبرنگاران و منتقدان هنری است.
برای خبرنگاران بیش از امکانات رفاهی موجود در یک جشنواره, فراهم
آوردن آن شرایط و امکاناتی اهمیت دارد که در سایه آن, خبرنگار
بتواند پوشش خبری مناسبی را در خصوص جشنواره بدهد تا آشنایی و الفت
مردم را با آن ممکن گرداند. مسئله ای که جشنواره نهم نتوانست به خوبی
از آن استفاده کند, وجود خبرنگاران هنری در طول برپایی جشنواره بود.
در پایان امیدواریم که جشنواره دهم که تاکیدی است برلزوم گسترش هنر
در میان مردم, بابرنامه ریزی دقیق تر و اجرایی تر از گذشته و نیز
استفاده بیشتر از کارشناسان هنری و هنرمندان برپا شود.
س نیاکان
 

نظر شما