کاروانسرایى که امروز هتل تشریفاتى ایران است، هتلى از جنس طلا
مقابل تاج محل ایستاده بودیم و راهنماى هندى بى وقفه از شگفتى هاى این بناى سفید با گل هاى سنگى رنگارنگ صحبت مى کرد. لشگر گردشگران اروپایى و آسیایى نزدیک و نزدیک تر مى شدند و فراموش مى کردند تا دهان هاى بازمانده شان را ببندند. دلم غول چراغ جادو مى خواست تا در یک لحظه همه این تماشاگران و راهنماى هندى مان مقابل مسجد امام اصفهان مى ایستادند تا شگفتى را در ابعاد واقعى آن به تماشا بنشینند. راهنماى هندى مى دانست این بناى پر از شگفتى را هنرمندان اصفهانى براى آنها ساخته اند.
• • •
مقابل سردر هتل تاج محل ایستاده ام. مردى با لباس خاص هندى به انگلیسى و با لهجه هندى خوشامد مى گفت. وارد تالار ورودى شدیم که دخترى از تبار آسیاى شرقى به استقبال مان آمد.همان سنگ نگاره هاى رنگى که از شگفتى هاى بناى تاج محل محسوب مى شود کف تالار را پر کرده است. تصویر پررنگ ترى میان این ورودى دیده نمى شود. مى دانم قیمت اتاق هاى ویژه این هتل بین المللى که از هنر و هنر و هنر انباشته شده اند، شبى ۶۰۰ دلار است. مقابل تابلوهاى عکس مى ایستم. عکس آدم هاى مشهورى که شبى از زندگى پرافتخار و پرهیاهوى خود را در این هتل گذرانده اند.بیرون محوطه کالسکه ها با اتاقک هاى نقره اى مسافران ذوق زده اروپایى را جابه جا مى کنند. هتل جدید تاج محل پشت گنبد هتل قدیمى پنهان شده است.
• • •
سال ها بود که از این در شیشه اى ساده عبور نکرده بودم. من و دیگران مى دانستیم پشت این نماى ساده آ جرى و در شیشه اى میانه آن یک امپراتورى از هنر ایرانى اسلامى نشسته است. از پله هاى کوتاه سنگى که گذشتیم از پس در شیشه اى مردى با لباس قدیمى مردان اصفهان به استقبال ما آمد تا دستان مسافران را براى تماشاى هنر خالى و خیال آنها را آسوده کند.
اینجا مهمانسرایى است که نام عباسى را بر خود دارد. یک کاروانسراى ۳۰۰ساله با همان راهروهاى باریک و طاق هاى بلند که هنرمندانى با طاقت هاى طاق نشده آنها را جاودانه کرده اند.مدیر روابط عمومى مهمانسراى عباسى مى گوید اینجا قدیمى ترین هتل جهان است اما من مى دانم اینجا یکى از قدیمى ترین هتل هاى جهان است که با هنرمندى تمام جاودانه شده است.هتلى که هر رنگ طلایى مقابل چشم تو با زبان بى زبانى مى گوید که از طلا است. این هتل را از طلا ساخته اند. طلا، چوب، نقاشى و خاطره.
• • •
مى گویند اصفهان بود و کاروانسراهایش. روزگاران قدیم که بیش از ۳۰۰ سال نیست، اصفهان قرار گرفته در میان کویر و احاطه شده از کوه و کویر به واسطه رودخانه زاینده رود حیاتى را آغاز کرد که امروز به عنوان نشانه اى براى معرفى ایران از آن یاد مى شود. این جمله ها نه براى این است که از اصفهان تمجید شود که اگر اصفهان و اصفهانى ها بهتر مى دانستند چگونه با گردشگران خود برخورد کنند امروز این شهر مى توانست ۱۸۰۰ هتل و مهمانسراى بین المللى داشته باشد که گردشگران این شهر همه شبه با دهان باز و چشمان مبهوت از تماشاى این همه هنر نقش گرفته روى کاشى هاى آبى شبى را شبیه شب هاى هزار و یک شب بگذرانند.
• • •
اصفهان از دوره صفوى شهرى ماندگار و مشهور شد. این را تاریخ ایران مى گوید. «در میان آثار معمارى بازمانده از عصر صفوى مجموعه مدرسه، بازار و کاروانسرایى بر جاى مانده که در کنار خیابان چهارباغ اصفهان چون گوهرى یگانه مى درخشد. این مجموعه در سال هاى حکومت آخرین پادشاه صفوى شاه سلطان حسین ساخته شد و آن را به مادرش پیشکش کرده، از این رو به کاروانسراى مادر شاه مشهور شد. مادر شاه سلطان حسین هم کاروانسرا را وقف مدرسه چهارباغ کرد که از عواید آن براى نگهدارى مدرسه و معاش طلاب استفاده شود. مدرسه چهارباغ در حال حاضر به اعتبار کاشى کارى هایش از جمله زیباترین آثار تاریخى اصفهان و جهان به شمار مى رود. تاریخ هاى نقش شده در گوشه و کنار این مدرسه زمان ساخت آن را مشخص مى کند.
• • •
نهرى که از میان کاروانسرا مى گذرد اسمش فرشادى است. هنوز هم این نهر از میان حیاط مهمانسرا مى گذرد. میان حیاط مربع شکل که هر ضلع آن ۸۰ متر است. اتاق ها با درها و پنجره هاى چوبى خیره به نهر و باغ اصیل ایرانى پیش رو مانده اند.چشمانت را که ببندى روى پل کوچک نصب شده بر نهر فرشادى که بایستى صداهایى از گذشته هاى دور مى چرخد و مى رسد. روزگارى پیش از حمله افغان ها این کاروانسرا هنوز رونق داشت. با حمله افغان ها و متروکه شدن این کاروانسرا مدت ها بعد توسط ظل السطان شاهزاده سفاک قاجار یک بار دیگر تعمیر شد اما چندان رونق نیافت تا اینکه در دوران معاصر از این بنا به عنوان آمادگاه پادگان اصفهان استفاده شد که امروز نام خیابان آمادگاه یادگار آن دوران است.سال ها بعد این محل توقفگاه کامیون هاى حمل قند و شکر شد. در سال ۱۳۲۶شمسى بازسازى این بنا آغاز شد در حالى که با قرار ماهى سه هزار تومان در اجاره اداره قند و شکر بود.همین بهره بردارى نامناسب بود که همراه با باران و آفتاب و بى اعتنایى مردمان بر سرعت ویرانى کاروانسرا افزود؛ نماى داخلى شکاف برداشت و در زیر وزن بام ها کمر خم کرد. هم بنیاد بنا و هم رنگ و آب آن را گذر بى امان روزگار بر باد داد. کاشى هاى فروریخته درها و پنجره هاى قدیم به یغما رفت و سنگ هاى کف ایران به مرور ایام ساییده و فرسوده شد.کاروانسراى عباسى در این دوره تجربه جدیدى از دعوا بر سر مالکیت را از سر گذراند. سرانجام بعد از کشمکش هاى بسیار عدلیه راى موقوفه بودن کاروانسرا را صادر کرد.در همین شرایط شرکت سهامى بیمه ایران با پیشنهاد آندره گدار که زمانى رئیس اداره باستان شناسى بود مقرر شد تا کاروانسراى متروکه به مهمانسرا تبدیل شود.سرانجام در سال ۱۳۳۷ احداث ساختمان مهمانسرا در کاروانسراى عباسى آغاز شد. اصفهان کانون هنرهاى دستى بود و لازم بود که این بنا جلوه گاهى از هنر اصیل ایرانى باشد. از میان طرح ها، طرح شادروان استاد بهادرى رئیس هنرستان هنرهاى زیباى اصفهان از همه چشمگیرتر بود.سرانجام مهندس مهدى ابراهیمیان براى تهیه طرح آرایش فضاى داخلى مهمانسرا و اجراى آن انتخاب شد. اینجا مهمانسراى عباسى است.
• • •
اعظم عابدین مدیر روابط عمومى هتل عباسى است. پر از انرژى با ته لهجه اصفهانى راهنماى تور گردشگرى در مهمانسراى عباسى است. این مهمانسرا هر روز راس ساعتى مشخص با دریافت دو هزار تومان شما را به تماشاى اتاق هایى مى نشاند که باور نمى کنید مى توان در این اتاق ها خوابید.اتاق هاى سیصدساله صفوى و قاجارى جزء آخرین اتاق هایى است که در تور این مهمانسرا جاى گرفته است. اتاق هایى با نقاشى و معمارى دوران صفوى که به مهمانان بچه دار واگذار نمى شود.این اتاق ها همان هایى هستند که در اجلاس اوپک دو سال گذشته وزراى نفت کشورهاى عرب در آنجا اتراق کردند.۱۲ اتاق صفوى و قاجارى از اتاق هاى ویژه این مهمانسرا است. شیخ نشین هاى امروزى که ۳۰۰ سال پیش به روساى کاروان ها واگذار مى شد اتاق هاى دیگرى هم هست که به سادگى واگذار مى شود؛ اتاق محمدرضا پهلوى که برخلاف تصور رو به خیابان است و نه حیاط کاروانسرا، اتاق عروس و...اما آن چیزى که این مهمانسرا را متفاوت کرده نه ۲۳۱ اتاق و سوئیت آن است و نه اتاق هاى بازسازى شده و خوش رنگش. آن چیزى که جلوه دارد و چشم ها را مبهوت کرده هنر گچ و چوب و آینه و نگار گرى استادان اصفهانى است که به این بناى قدیمى رنگ و بو داده اند.همین هنر است که ۱۵۰ شخصیت معروف را از مارشال دوگل تا آنتونى کوین را به خوابیدن زیر این سقف بلند و طاق ضربى ها دعوت کرده است.
• • •
سرسراى ورودى این مهمانسرا شبیه هیچ هتل یا مهمانسراى دیگرى نیست. یک جام سنگى بزرگ پر از آب تو را یاد فین کاشان مى اندازد و سکه هاى در دست و تلاش براى افتادن سکه به درون لیوان.کمى آن سوتر نرده چوبى پلکان مارپیچ سرسراى ورودى از چوب چنار پنجاه ساله و با الهام از کاخ هشت بهشت ساخته شده که هنر جواد چایچى است. دیوارها تا رسیدن به رستوران چهلستون از گچ برى هایى پر شده که قراب هاى رنگین میان دل آن جا گرفته است. اینجا مى دانى هر رنگ طلایى که روى درها و دیوارها و سقف ها جاى گرفته از طلا است و نقاشى هایى که انگار از همان ۳۰۰ سال پیش روى این دیوارها جا خوش کرده است.سیدجعفر رشتیان از نقاشان بنام آن روزگار هنر خویش را روى این دیوارها جاودانه کرده و یسایى شاجانیان و اصغر صانعى رنگ را براى این کاروانسراى قدیمى دوباره تعریف کردند.آینه کارى هاى خیره کننده این بنا اثر على مراتیان است.مى گویند اینجا پیش از اینکه هتل باشد یک موزه است و حالا قرار است مردم را براى خوابیدن در این موزه تشویق کنند. موزه اى که قدمت فقط بخشى از آن است. اینجا هنگام راه رفتن، غذا خوردن و منتظر ماندن در عالمى سیر و سیاحت مى کنید که نام این عالم هنر اصفهانى است.
• • •
مقابل نقاشى هاى تالار چهلستون هتل عباسى ایستاده ام. مسافران نشسته اند و صبحانه مى خورند. پشت سرشان زنان قجرى با لبخندهاى ابدى شان ایستاده اند و به میزهاى صبحانه خیره مانده اند.از تماشاى سقف فراموش مى کنیم که فنجان خالى را هورت نکشیم. یاد غول چراغ جادو مى افتم و اندک سهم ما از این همه گردشگر. مدیر مهمانسراى عباسى مى گوید:«اینجا یک هتل تشریفاتى است. یک موزه.» موزه اى که مردم مى توانند درون آن بخوابند و خواب هاى قصه هاى هزار و یک شب را ببینید.
*کتاب مهمانسراى عباسى موزه اى درون موزه- حوریه و حبیب برجیان
نظر شما