موضوع : فرهنگ | هنر و ادبیات

نگاهی به اجرای نمایش «بالکن گلدا» نوشته ویلیام گیبسون

روزنامه شرق، سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۸۲ - ۱۵ شوال ۱۴۲۴ - ۹ دسامبر ۲۰۰۳

آماندا کوپر : ویلیام گیبسون و گلدامیر قبلاً در یک سفر نمایشی با همدیگر بودند. در سال ۱۹۷۷ اولین نسخه نمایش زندگینامه نخست وزیر اسرائیل به روی صحنه رفت. گیبسون سال ها بعد این نمایش را بازنویسی و به نمایشی تک شخصیتی تبدیل کرد.
عنوان نمایش به دو بالکن در زندگی گلدا اشاره دارد: یکی در آپارتمانش که مشرف به انجمن توسعه خوشبختی اسرائیل بود و دیگری در زیرزمینی در بیابان که به انجمن توسعه سلاح های کشتارجمعی اسرائیل اشراف داشت. در سراسر نمایش ما با دو وجه زندگی سیاسی گلدا آشنا می شویم. یکی گلدای مردم عامی و کیبوتص ها (مزارع اشتراکی در اسرائیل) و گلدایی که تولید کشنده ترین سلاح های هسته ای را زیر نظر دارد.
تماشای این اجرا در اسمبل تیاتر منهتن آنقدر جذاب است که حتی اگر مثل من آن را در شب های اول اجرایش ببینید باز هم قبول می کنید که ارزش دوباره دیدن را دارد. متن اصلی بعد از بیست و پنج سال توسط ویلیام گیبسون تغییر داده شده و از نمایشی چندشخصیتی ویژه برادوی به نمایش تک شخصیتی کارآگاهی تبدیل شده است.
آنت میلر، بازیگری که بیست و پنج سال پیش در نمایش گلدا نقش آفرینی کرده بود سعی می کرد بدون گریم خاصی نقش میر را بازی کند. او همچنین جری جونز در نمایش «گذر از غرور» که نقش زنی نود ساله را بدون گریم بازی کرده بود، هیچ تلاشی برای اینکه چهره اش به گلدا شباهت داشته باشد به خرج نداده بود. کارگردان آن نمایش دانیل گیدرون این تصمیم را با عبارتی به نام تئاتر مینی مالیستی توجیه کرده بود.
تواه فلدشاه بازیگر نقش گلدا در نمایش «بالکن گلدا» و اسکات شوارتز کارگردان نمایش ترجیح دادند که کار نمود نمایشی بیشتری داشته باشد. تواه جذاب برای اینکه به گلدا شبیه باشد از کلاه گیس، جوراب ضخیم بلند استفاده کرده و با گریم وجه اغراق آمیزی به بینی اش می دهد. اجرا ارزش های زیادی دارد. شوارتز با کارگردانی ماهرانه اش، حرکات تواه را کنترل می کند و بدین ترتیب کار را از نمایش تک شخصیتی فراتر می برد.
در کنفرانس خبری پس از اجرا، زنی از میان تماشاگران نقش بر زمین شد، درست چند لحظه پس از اینکه تواه از خودش می پرسد: «جهان چقدر حق دارد نابود شود؟» البته خانم فلدشاه در ادامه به تلخی گفت: «اگر ما نتوانیم به حضور انسانیت در دیگری کمک کنیم، پس هیچ چیز نیستیم.»
نمایش «بالکن گلدا» نمونه بارزی از توانایی تئاتر در معنا بخشیدن به تلاش ما برای توسعه خصلت های انسانی است.
نمایش ویلیام گیبسون هیجان انگیز و چالش برانگیز است. اما سرعت نمایش بسیار زیاد و سرگیجه آور است. شاید زندگی گلدا پیچیده تر از آن باشد که در هشتاد و پنج دقیقه خلاصه شود.
«بالکن گلدا» را باید تماشاگران جوان تر ببینند. در این روزهای جنگ و پیامدهایش، نمایش های تاریخی مثل این می تواند ما را با تجربه ای عینی مواجه سازد.

نظر شما