موسیقی هیچ گاه متولد نمی شود
روزنامه شرق، سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۸۲ - ۲۱ شوال ۱۴۲۴ - ۱۶ دسامبر ۲۰۰۳
تنسیس - ترجمه نیکی محجوب: تاریخ نویسان موزیک راک در مورد دیوید گیلمور این نوازنده گروه پینک فلوید که توانست در دهه ۷۰ - ۶۰ تحولی در این موسیقی به وجود آورد با مسئله ای در مورد شخصیت او روبه رو هستند. در حالی که دیوید فردی متعادل به نظر می آید اما اندکی دیوانگی همراه با احساس وحشت از خود را نشان می دهد این عضو گروه توانسته است ایده های پیشنهادی را با قدرت بالایی به اجرا گذارد. و با آهنگ هایش، نویسندگی و نواختن گیتار حال و هوای خاصی برای جوانان دهه ۷۰ - ۶۰ و حتی نسل های پس از آن به وجود آ ورد. دیوید گیلمور در مصاحبه ای در سال ۲۰۰۳ با طرح نقطه نظرهای خود تا حدودی به این ابهام پاسخ می گوید که آن را در زیر می خوانید:
- چگونه پینک فلوید توانست نسل های متفاوت را به خود علاقه مند سازد؟
باید بگویم آنها بدون تردید و به واقع جهانی بودند، به باور من انتخاب گروه خوب برای نسل های جدید سبب همبستگی میان این نسل ها می شود و من از اینکه در این همبستگی نقشی داشته ام بسیار خرسندم.
- نظر شما درباره نیمه پنهان این گروه چیست؟ در واقع آن بخشی که مردم کمتر از آن آگاهند، شما همیشه تلاش داشتید که حد و فاصله را حفظ کنید؟
موسیقی ما دارای عمق است و در متن آن تفکرات فیلسوفانه و نگرش های عاقلانه وجود دارد و مردم و شنوندگان موزیک ما به راحتی آن را می شنوند و تفکرات و تصورات خیالی و سحرآمیز را از لابه لا های آن درک می کنند.
- پس با این وجود هرگز تلاشی نکردید که آهنگ نیمه تاریک ماه را بر روی فیلم (wizard of oz) بگذارید و فقط این قطعه ای بود که برای فیلم انتخاب شد؟
اصلاً این طور نبود، این از مسخره ترین تصورات است، به باور من خود ما در ایجاد چنین تصور مسخره ای مقصریم.
- آیا به خاطر استقبال مردم از کارهایت شگفت زده نمی شوی؟
نه. افرادی هستند که علاقه مندند در مورد نوع کار آگاهی داشته باشند.باید اعتراف کنم این موضوع تغییری در من به وجود نیاورد ما گروهی نوجوان بودیم که فکر می کردیم آنچه ارائه می کنیم، شادی دیگران را درپی دارد و این برای ما کافی بود و بعد هم فراموش می کردیم.
- چطور شد که حاضر شدی به عنوان یک «مدل» معرفی شوی؟
در نیمه دهه شصت زندگی در لندن برایم خفقان آور شده بود، از کمبریج هم خسته شده بودم آن موقع حدود ۳۲۵ پوند درآمد مابین شش الی هفت نفر تقسیم می شد، در همین ایام فردی گفت در پیست موتورسواری «سانتاناپور» به فردی نیاز دارند که روی یک موتور مسخره بنشیند. لباس مسخره ای به تن کند تا از او عکس بگیرند و برای این کار روزی ۳۵۰ پوند پرداخت می شد، من تا آن زمان هرگز مدل عکس نشده بودم. من فقط سه هفته این کار را کردم.
- برای شادی تماشاگران از چه عناصری استفاده می کردی؟
کارهای زیادی انجام دادیم، از جمله از افراد و گروه های مطرح مانند سیاهان ایده گرفتیم، در کلوپ و جنوب کنفریگتن لندن به طور اتفاقی جیمی هندریکس را به همراه برایان آگوروترینتی دیدم، بسیار جالب بود و ما منتظر شدیم تا اولین کار مشترک به بازار عرضه شود و از آن پس با هندریکس کار آغاز کردیم و آهنگ Are you perienced را عرضه کردیم.
- تو این توانایی را داری که با دستان هنرمندانه ات هر کاری را انجام دهی؟
من به دنبال نمونه شدن نبودم، و هیچ گاه به این فکر نکردم که زندگی ام را گرو در صدر قرار گرفتن بگذارم. من از پیتر سرجر، لدبلی، باب دیلن، هنگ مروین و دیگر گروه های بلوز ایده گرفتم، که با تلفیق این شیوه ها کار نو وتازه تری ارائه دهم. هیچ دلیلی نمی بینم که این تاثیر ها نتوانند با هم هماهنگی داشته باشند و هنوز هم بر این باورم.
- تو برای تقویت فلوید به آن پیوستی، چه خاطراتی از زمانی که با «سید برت» و آن گروه پنج نفره همراه بودید، داری؟
سید به تدریج دیگر حاضر نبود که کارهای performance انجام دهد، او دیگر به هیچ کاری اطمینان نداشت و از اجرای زنده و روی صحنه دوری می کرد به همین دلیل از من خواستند به آنها محلق شوم. به هر حال بسیار نگران و مضطرب بودم در حالی که دلیلی برای آن وجود نداشت، شرایط به گونه ای پیشرفت که مجبور شدیم برای عزیمت به سیمپتون و فعالیت سید را همراه نبریم و این آخرین تور موسیقی بود که با هم کار کردیم.
- تو تهیه کننده آلبوم Solo، سید برت بودی آیا کار واقعاً به همان بدی بود که درباره اش اظهار نظر می شد؟
کار بسیار فشرده بود و دقت کار به همین سبب کم بود، من دوست سید بودم و این کمتری کاری بود که می توانستم به عنوان یک دوست برایش انجام دهم.
- آیا نسبت به مکان هایی که در آن اجرای برنامه داشته ای احساس نوستالژیکی داری؟
نه. زمان می گذرد و تو مجبوری با آن حرکت کنی، جشنواره ها محل بسیار خوبی برای ضبط بود اما در بقیه جاها حسی نداشتم، البته مکان هایی چون ادینگتن و بوینگتن نیز مناظر بسیار جالبی داشتند.
- عناصری که در ساخت موسیقی از آن استفاده می کردی به نوعی جاده را هموار می کرد، چه بود؟
این بیشتر یک راز بود، در سال ۷۴ استفاده از صدای حیوانات در آهنگ ها کار بسیار خارق العاده ای بود، اما «نیمه تاریک» با تمام آنها فرق می کرد، این موسیقی از اعتقادات ما سرچشمه گرفته بود و عامه پسند نبود.
- چه احساسی در خصوص سی امین سال نیمه تاریک ماه داری؟
ساده نباشید، موسیقی هیچ گاه متولد نمی شود، این کار تنها ضبط مجدد از گرامافون است که در حال حاضر نسخه های متعددی از آن در جهان وجود دارد؟
- آیا کاری که ۳۰ سال پیش انجام دادی هنوز مورد استقبال است؟
بله، اما بهتر است مردم به آهنگ ها و موسیقی هایی که بیشتر مورد نظرشان است گوش دهند.
- دردوره فعالیت در فلوید هیچ مشاجره ای با اعضا داشتید؟
اگر آنها می خواستند کاری انجام دهند، انجام می شد. من دارای آن جایگاه یا موقعیت انرژی نبودم که بتوانم آنها را از انجام کارها منصرف کنم، حتی به دلیل اینکه بعد از پخش برخی آلبوم ها چون Vegetableman ,scream Thy last scream به گروه محلق شدم به خودم حق اظهار نظر در خصوص این آلبوم ها را نمی دهم. این به بقیه افراد گروه مربوط است.
- آیا در آهنگ ها و موسیقی این گروه صمیمیت نیز وجود داشت؟
تمام آنها نمونه هایی از صلح بودند، حتی در برخی از آلبوم ها صمیمیت میان گروه نیز کاملاً مشاهده می شد. برای آلبوم wish you where here کار بسیار سخت و طاقت فرسا بود. آلبوم ۱۶ آهنگ داشت که با نیم گام فاصله ساخته می شد، در این کار تلاش کردیم تا از ضربه کش های ارتجاعی بر قوطی کبریت صدای گیتارباس تولید کنیم و در نهایت به انجام آن نائل شدیم.
- این ایده متعلق به چه کسی بود؟
ایده راجرز بود که وقت بسیاری نیز صرف آن شد.
- بعد از فراگیر شدن آلبوم معروف Thewall آیا از ساختن Final cut به همان اندازه شرمنده شدید که به آن گوش سپردید؟
بله.
- فکر می کنید چه زمانی آن را در گروه ساختید ودلیل ساخت آن چه بود؟
مشکلات متفاوتی بود که من خیلی سعی می کردم در داخل آن نفوذ کنم اما این کار را خیلی کمتر توانستم انجام دهم و نتایجی به دست نیاوردم به همین دلیل مجبور شدم در مقابل برخی مسائل کوتاه بیایم، البته تعدادی از آهنگ ها هم بسیار خوب بود، مثل The Gunner Dream اما Final cut آشغال بود.
- آیا همیشه همراه Floyd بودی؟
من کارهای بسیار زیادی با گروه انجام دادم و بسیار خسته تر از آن هستم که مورد پرسش قرار بگیرد. در بسیاری از مسائل نقش نداشتم، من با pink Floyd ایده آل گرا شدم، و از این وضعیت بسیار خرسندم. زدن گیتار در گروه، همراهی آنها تا پایان کار و سپس ترک گروه حالت بسیار خوبی را برایم فراهم می کرد.
- آیا در حال ضبط کارت با گریس جونز همکاری کردی؟
ترور از من خواست تا کار را با جونز انجام دهم. خیلی جالب بود، او مریض بود و روی زمین خوابیده بود حالت تهوع داشت، بالا می آورد و من تلاش می کردم تا کار را تهیه کنم و از او نیز انتظار داشتم که سخت گیری کمتری کند، که البته اینطور نشد.
- آیا به دلیل نزدیکی با موزیسین های بزرگ چون پل مک کارتنی، پته توشیند، برایان فزی بر خودت سخت گیری می کردی؟
حقیقتاً من هنوز بچه ام، در کنار پل مک کارتنی در سالن می نشینید، گیتار را آماده می کنید و برایتان این کار بسیار عادی است در حالی که این یک روز عادی نیست که شما بتوانید همراهتان را ترغیب به خواندن کنید. برای من انجام کار با پل بسیار جالب بود، من کار جان لنون را انجام می دادم و در بطن بیتلز رفته بودم در حالی که هنوز در فلوید فعالیت می کردم.
- چرا ضبط آلبوم های (Solo) شما آنقدر کم است؟
آلبوم های Solo من به تشویق «ریک و ویلی ویلسون» انجام شد. آخرین آلبوم «Solo» من مربوط به سال ۸۴ است که About Face نام داشت، دلیل آن هم این است که راجرز نمی خواست در هیچ قسمتی با ما فعالیت کند او واقعاً ما را ترک کرده بود.راجرز ما را در برزخی قرار داده بود و مسئولیت به حدی سنگینی بردوش من گذاشت که هیچ وقتی برای انجام Solo نداشتم.
- نظرت در مورد فیلم بلندی که در حین کار از Floyd تهیه شده و هم اکنون به صورت DVD در بازار وجود دارد چیست؟
این یک نسخه بسیار عالی است، آدریان مبین تهیه کننده ما در آن زمان گفت که برای ساخت آلبوم در پمپی گروهی آرشیتکت را دعوت کرده تا پمپی را به شکل واقعی آن بسازند و ما در آن کار کنیم البته من به شخصه با این کار موافق نبودم.این فیلم در دوران ساخت «نیمه تاریک» ساخته شد. این فیلم بلند نشان دهنده حالات عادی گروه است.
- آیا امکان اینکه از راجرز دعوت کنی تا در اجراهای جدید همراهیت کند وجود دارد؟
کافی است. من یک بار از او برای اجرای «نیمه تاریک» در سالن Earls Court دعوت کردم، فکر می کنم سال ۹۴ بود که این کار اجرا شد. اما منشی او به ما گفت، او بسیار کار دارد وسرش شلوغ است. من مایل به درخواست مجدد از او نیستم، بچه ها رفتند، او۱۷ سال پیش رفت که آزاد باشد.
- می شود این طور گفت که گروه قبلی شما به انتها رسیده یا کارش تمام شده است؟
می دانید، من بسیار مشغله دارم و به این مسئله فکر نمی کنم، هیچ تمایلی هم به اینکه این مسئله را برای فکر کردن در لیست قرار دهم ندارم. این را هم می گویم که نه اینکه بخواهم از چیزی فرار کنم. اما این موضوع برای ورود به ذهن من هیچ راهی ندارد.
منبع: سایت رسمی پینک فلوید
نظر شما