بلوغ حاکم چادرنشین
موضوع : نمایه مطبوعات | شرق

بلوغ حاکم چادرنشین

روزنامه شرق، شنبه ۶ دی ۱۳۸۲ - ۴ ذیقعده ۱۴۲۴ - ۲۷ دسامبر ۲۰۰۳

ترجمه رضا ثابتی: در جریان مصاحبه با خبرنگار الجزیره، داخل یک چادر وسط بیابان سرهنگ معمر قذافی در حالی که از سیاست های لیبی و اتفاقات مهم جهانی سخن می گفت، ناگهان به چیزی در دور دست اشاره کرد و گفت: «آن شترسوار را می بینید؟ او هم در جریان تصمیم گیری های سیاسی لیبی نقش خودش را دارد.»

مصاحبه گر تمام تلاشش را کرد تا جلوی خنده اش را بگیرد، اما کلنل کاملاً جدی بود. در «جماهیر سوسیالیستی خلق عرب لیبی» تک تک افراد در حکومت نقش خودشان را ایفا می کنند.

این که نقش یک شترسوار در تصمیم لیبی برای دست کشیدن از تولید سلاح های کشتار جمعی چیست، خیلی مشخص نیست، اما در هر صورت این تصمیم در حال حاضر قذافی را از یک دیکتاتور عجیب و غریب و نامتعارف به سیاستمدار روز بدل کرده است. سئوال اساسی اینجاست که این تصویر جدید چقدر دوام خواهد آورد. برخی این تغییر موضع را به وقایع عراق و ترس لیبی از اقدامات احتمالی آمریکا نسبت داده اند. بعضی دیگر نیز آن را حاصل مدت ها تلاش حساب شده و مخفیانه می دانند که حالا نتیجه داده است.لیست جرم و جنایات لیبی از زمانی که معمر قذافی ۲۷ ساله و افسر ارتش لیبی در سال ۱۹۶۹ قدرت را در دست گرفت، لیست بلند بالایی است: حادثه لاکربی، بمبگذاری خطوط هوایی فرانسه UTA، ترور «ایوان فلچر» افسر پلیس در لندن، بمبگذاری در دیسکویی در برلین، ترورهای مختلف، فروش اسلحه به IRA (ارتش آزادیبخش ایرلند شمالی) و...با وجود تمام این اتفاقات، دشمنان قذافی همواره برای پروژه «شیطان سازی» از او با مشکل روبه رو بوده اند. کاری که به راحتی با صدام حسین انجام دادند.

کلنل قذافی نمونه یک شخصیت کمدی تمام عیار است؛ لباس های عجیب و غریب می پوشد، در کنفرانس سران عرب صحنه های بدیع می آفریند، به جای سفر با هواپیما برای رفتن به کشورهای آفریقایی دیگر کاروان ماشین راه می اندازد و از پنجره ماشین برای مردم پول می فرستند.یک روانکاو اردنی، پس از دیدن نقش آفرینی او در کنفرانس سران عرب از تلویزیون می گفت: «من هر روز با این جور آدم ها در بیمارستان سروکار دارم.» اما هر چقدر هم این حرکات او از بیرون دیوانه وار به نظر برسد، بیشتر اوقات برای خودش منطق مشخصی دارد، به خصوص اگر ریشه های بدوی و ایده های سیاسی او را که در «کتاب سبز» و «نظریه جهان سوم» منتشر شده است، در نظر بگیریم.

شاید منظور او از انداختن پول از ماشین نشان دادن این نکته باشد که بیشتر کمک های خارجی مورد سوءاستفاده و مصرف نابجا قرار می گیرد. با بیرون ریختن پول از پنجره  ماشین در بین آفریقایی ها دیگر می توان مطمئن بود، حداقل به نظر آقای قذافی، که پول به دست آدم های مستحق افتاده است.

«وقتی به قدرت رسید بسیار جوان و پر ایده بود، ایده هایی که بیشتر جنون آمیز بود.» این را سفیر سابق انگلیس، «الیور مایلز» می گوید و اضافه می کند: «اما او از اشتباهاتش درس گرفته است و این نشان دهنده انعطاف پذیری و بلوغ سیاسی او است.» به گفته او تصمیم چند روز قبل لیبی مبنی بر دست کشیدن از تولید سلاح های کشتار جمعی، غیرمنتظره بود، اما نتیجه روندی بود که در اوایل دهه نود آغاز شده بود. نقطه شروع، تصمیم لیبی برای خاتمه حمایت از IRA بود که پس از قتل فلچر گرفته شد و باعث احیای روابط این کشور با انگلیس شد. پس از آن هم توافق بر سر مسئله لاکربی که با کمک نلسون ماندلا و شاهزاده بندر، سفیر عربستان در واشنگتن، به دست آمد. نماینده لیبی برای مذاکرات لاکربی جهت پرداخت غرامت به خانواده های قربانیان حادثه نه سیاستمداران دیپلمات های لیبیایی، که یک شرکت حقوقی آمریکایی بود، اقدامی هوشمندانه و حاکی از حسن نیت کرد که تصویر غیرمنطقی موجود از دولت لیبی را کم رنگ کرد.

در حال حاضر هم قذافی دخالت و تأثیرش را در دولت لیبی، البته به جز جاهایی که مسئله مورد علاقه اش یعنی آفریقا در میان باشد، کاهش داده است. قبل تر او تقریباً در تمام طول روز گوشی تلفن به دست داشت و برای هر مسئله کوچک و بزرگی حکم صادر می کرد. حالا او خیلی کم تلفن به دست می گیرد _ که البته یکی از نتایج آن سردرگمی زیردستان او در تصمیم گیری هایشان است. با منصوب کردن «شکری غانم» به عنوان «دبیرکل شورای خلق» یا در واقع همان نخست وزیر، در ژوئن سال گذشته راه برای تغییر بیشتر هموار شد.

غانم، معاون سابق دبیرکل اوپک، پس از تأکید قذافی بر اینکه وزرا باید با توجه به صلاحیت و نه روابط انتخاب شوند، به درخواست دولت لیبی به این کشور بازگشت و مسئولیت وزارت اقتصاد را برعهده گرفت. او خیلی زود به مقام نخست وزیری ارتقا پیدا کرد (یا شاید مجبور به پذیرش این مقام شد)، نقشی که بنا به گفته برخی منابع، تربیت «سیف الاسلام»، پسر قذافی، برای تصدی مقام های بالای دولتی را نیز شامل می شد. علاوه بر آن غانم برنامه اصلاحات اقتصادی را نیز در دستور کار دولت قرار داد که خصوصی سازی ۳۰۰ شرکت دولتی نیز از آن جمله بود. کلنل قذافی هم این اصلاحات را تأیید کرد. کسی که زمانی کل صنایع کوچک را به یکباره تعطیل کرد، حالا از «کاپیتالیسم مردمی»  سخن می گوید و اعتقاد دارد مردم لیبی نیز باید «به صورت هوشمندانه ای از روند جهانی شدن سود ببرند.»در طول شش ماه گذشته سیف الاسلام بیش از دیگر پسران و دختران قذافی خود را مطرح کرده و به این نظریه که او روزی قدرت پدر را تصاحب خواهد کرد دامن زده است. هر چند که این موضوع از نظر قانونی با مشکل جدی مواجه است، چرا که لیبی رئیس جمهور ندارد و عنوان قذافی یعنی«رهبر انقلاب» قابل انتقال به هیچ کس دیگر نیست. با این حال تاکنون مسئولیت های مهمی به سیف الاسلام اعطا شده است. مهمترین مأموریتی که به او محول شد، مذاکره با فرانسه درباره بمبگذاری در خطوط هوایی UTA بود که البته تاکنون مسئله حل نشده است و به اعتقاد برخی ناظران این مأموریت برای سیف الاسلام جوان نامناسب و زود بوده است. همین طور به عنوان رئیس «بنیاد بین المللی قذافی برای انجمن های خیریه» سیف  الاسلام مسئول پرداخت پول برای آزادی گروگان های اسلام گرایان فیلیپین، از طرف لیبی بود. با اینکه کارهای خیریه این بنیاد خیلی جدی گرفته نمی شود، اما سه ماه پیش این بنیاد گزارشی غیرمنتظره از وضعیت حقوق بشر در لیبی و رفتار نامناسب با زندانیان در این کشور داد. مایلز درباره این گزارش می گوید: «تکان دهنده بود، اما مجامع بین المللی آن را نادیده گرفتند.» بعد از آن هم این بنیاد، لیستی از ۱۲۰۰۰ لیبیایی را منتشر کرد که اجازه خروج از کشور را ندارند. این لیست هم اکنون در حال بررسی است.لیبی اولین کشور عربی نیست که اصلاحات اساسی را در دستور کار خود قرار داده است، در عربستان و سوریه نیز این روند آغاز شده و مشکلات خودش را دارد، اما نیاز لیبی به اصلاحات فوری و جدی است. پس از برداشته شدن تحریم ها مردم لیبی کسی را به خاطر مشکلات و عقب ماندگی خود مقصر نخواهند دانست مگر رهبرشان را.

منبع: گاردین

نظر شما