موضوع : پژوهش | مقاله

مجمع جهانی برای سلطه غربی‌ها بر اقتصاد


بیش از دویست سال از نفوذ غربی‌ها در اقتصاد ایران و چندین قرن ازغارتگری آنها در کشور‌های در حال توسعه می‌گذرد. سلطه فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی و غارت اموال ملل مختلف و ایران به انحای مختلفی صورت گرفته است.
سلطه بر بازارپول(چون رواج پول آنها به صورت ارز بین‌المللی)، سلطه بر بازار‌های مالی(که تسری بحران مالی و روابط نامشروع ربوی به تمام کشور‌ها نمادی از این غارتگری است)، سلطه بر بازار کالاها و خدمات(و حاکمیت علائم تجاری و برند‌های آنها که نمادی دیگر از این غارتگری است)، سلطه بر الگوی مصرف (وارداتی کردن الگوی مصرف کشورها که با کمک ریشه‌کنی فرهنگی بومی کشور‌ها صورت گرفت)، سلطه بر بازار سرمایه و انواع دیگر سلطه... یکی دیگر از اقدامات اینان تمرکز دادن جریان‌های سود باد آورده در درون نظام خودشان همین مجمع جهانی اقتصاد است.
این مجمع در سال 1371 میلادی توسط غربی‌ها ایجاد شده است. از دیدگاه مؤسسین و حامیان غربی آنها مکانی بزرگ و مهم برای گفتمان درباره مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی است. ولی از دیدگاه منتقدان و به خصوص اندیشمندان اقتصاد اسلامی این مجمع تنها یک مجمع تجاری برای مرفه‌ترین تجار بزرگ جهانی است که در سال مالی بیش از 10 هزار میلیارد دلار و درآمدی بیش ازیک میلیارد دلار دارند. در آمد مستقیم این مجمع نیز از سه منبع تأمین‌ می‌شود که در سال 2006 به ترتیب 25، 26 و 43 درصد آن از حق عضویت شرکت‌های چندملیتی و بزرگ غربی، هزینه شرکت در این مجمع از سوی مدعوین و هزینه شرکت در تمامی جلسات داخلی مجمع تأمین‌ شده است.
لذا پر واضح است که این گردهمایی تنها یک بساط منفعت طلبی دیگری است که همانند انواع دیگر غارتگری مانند دامی پهن شده برای شکار بیشتر منافع مترفین صهیونیست جهانی است. بهانه‌ای برای منفعت‌طلبی غربی‌ها، بنگاه‌های بزرگ جهانی اقتصاد که بازار جهانی را در قبضه خود دارند، محفلی برای چانه‌زنی جذب مشتری و فشار بر رجل سیاسی و جلب نظر آنها برای معامله بیشتر و فتح دروازه‌های بازار‌های کشور‌ها به روی صادرات انواع کالاها و خدمات آنها و هضم کردن اقتصاد آنها در امواج سلطه اقتصادی غرب است و نهایتاً در راستای سیطره همه جانبه و ترویج سیاست غربی‌ها و ایجاد دهکده جهانی است.
جالب است که بدانیم هیأت رئیسه این مجمع 20 نفر هستند که همه اروپایی و آمریکایی و از جمله آنها دو جنایتکار غربی یعنی جرج دبلیو بوش و تونی بلر هستند. برای جلب هرچه بیشتر سود این مجمع هر ساله بهانه‌ای به عنوان دستور کار پیدا می‌کند. در سال 2008 «قدرت خلاقیت مشارکتی در جهان» در دستور کار بود که در بردارنده ژست بزرگی از توجیه و دفاع از موفقیت اقتصاد سرمایه‌داری و قیافه حق به جانب‌گیری از مبانی اقتصاد سرمایه‌داری بود که عملاً داشتند دیگران را به این مدل دعوت می‌کردند.
خداوند بزرگ با یک آزمون کوچک تلنگری به این خفته‌های فاسد وارد کرد و بحران مالی بزرگ قرن دراواخرسال 2008 اتفاق افتاد لذا یک دفعه چرخش 180 درجه‌ای در دستور کار مجمع قرار گرفت و دستور کار از ژست موفقیت و جشن مستکبرانه آنها تبدیل به مجلس عزا و ترحیم اقتصاد ورشکسته سرمایه داری شد.
لذا در 2009 دستور کار »بررسی بحران مالی و بهبود اوضاع مالی و اقتصادی جهان از طریق بازسازی و تجدیدنظر در سیاست‌های پیشین!!!» مطرح شد که تحت تاثیر شکست بزرگ قرن پس از فروپاشی ایدئولوژی کمونیسم، یعنی ایدئولوژی سود‌جویانه سرمایه‌داری بود که یگانه دوران نایب بر حق امام زمان حضرت امام خمینی(ره) پیش‌بینی کرده بود.
نتیجه برخی نظر‌سنجی‌ها از این قرار است که در این مجمع: -پیشنهاد‌ها غیر منسجم و متضاد بود-ناموفق بود- صاحبان صنایع و تجار بزرگ توجیه‌گر وضع موجود بودند- اقتصاددانان بر خلاف الگوی آزاد سازی اقتصاد سرمایه‌داری اظهار می‌داشتندکه بانک‌ها باید دولتی شوند- سیاستمداران فقط به همدیگر تسلی خاطر می‌دادند. این طاعون اقتصادی بزرگ نیز دستور کار امسال را تحت پوشش قرار داده است از جمله دستور کار امسال: - راه‌های پایه‌گذاری ارزش‌های(غربی) تازه در اقتصاد!- تقویت اقتصاد و بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی و کاهش خطرپذیری‌های جهانی(از نوع هرزگی رفتار سامانه‌های پولی، مالی و بانکی که مسبب اولیه این بحران شدند.) - تضمین ثبات و پایداری توسعه – اعتماد سازی و ایجاد مؤسسات و نهاد‌های بین‌المللی کارآمد- و نهایتاً بیل کلینتون نماینده آمریکا با اشک تمساح پیشنهاد کمک به بازسازی کشور زلزله‌زده ‌هائیتی را مطرح می‌کند تا شاید توجیه دیگری برای لشکرکشی در این کشور بلادیده شود. اما زهی خیال باطل که بنا بر پیش بینی دو آیت بزرگ الهی یعنی حضرت امام خمینی(ره) و رهبر عظیم الشان انقلاب دوران افول و سقوط این تمدن آغاز شده است و ان‌شاءالله صدای شکستن استخوان‌های صهیونیست و استکبار جهانی به زودی برای مستضعفان جهان به گوش خواهد رسید.
بر خلاف نظریه حضور فعالانه و غیرانزواگرایانه در این جلسات بیهوده، به نظر می‌آید این مشارکت‌ها برای کشور‌های مستضعف و مستقل جز اتلاف هزینه مستقیم و غیرمستقیم و زمان، ثمر دیگری ندارد و این نوع مشارکت‌ها تنها دعوت به سلطه‌پذیری و قرار گرفتن تحت فشار لابی صهیونیست‌ها و به نفع جیب غربی‌ها است و در عوض جا دارد به کشور‌های در حال توسعه و مستضعف توصیه شود تا دیپلماسی فعال و میدانی اقتصادی را همچون دولت ارزشی و پرتلاش ما در پی بگیرند.

 

منبع: / سایت خبری / جوان آنلاین ۱۳۸۸/۱۱/۱۲
نویسنده : عبدالمجید شیخی

نظر شما