مبانی آینده پژوهی و پیشبینیهایی برای پانزده سال آینده
آینده پژوهی دانشی بین رشته ای برای درک بهتر تغییر و آینده به شمار می رود. افق برنامه ریزی چه در سطح بنگاهها و چه در سطح دولتها معمولا کوتاه مدت و حداکثر پنج ساله است. اما در زمانه ای که سرعت تغییرات بسیار زیاد است، ملاحظه آینده های دورترمثلا بیست، پنجاه و حتی صد سال آینده، مهم و ضروری به نظر می رسد. آینده امری است که می توانیم آنرا با اقدامات هدفمند خود طراحی کرده و به آن شکل ببخشیم. این مقاله نخست نگاهی مختصربه ضرورت مطالعه آینده و تاریخچه آن انداخته و انواع نگرش های آینده پژوهی از نگرشهای تقدیری و مایوس گرفته تا منظر ساز و تکاملی را بررسی می کند. همچنین اصطلاحات کلیدی این حوزه بین رشته ای همچون آینده های ممکن، آینده های متحمل و آینده های مرجح تعریف می شوند. در بخش بعد موضوعات کلان و کلیدی مطرح در آینده پژوهی مانند توسعه پایدار، روندهای جمعیت ، تغذیه، انرژی، محیط زیست، و فناوری مطالعه می شوند. دربخش پایانی پس از ارائه مختصر روش شناسی آینده پژوهی، سه سناریو که درسال 1999 دریکی از کارگاههای آینده پژوهی برای 15 سال آینده تدوین شد، معرفی می شوند.
امروزه، تشبیه زمین به «فضاپیما» استعاره جالب و آشنایی است. این تشبیه در ذهن آدمی، تصویری از ساکنان زمین را که در فضا شناورند و برای حفظ و بقای زندگی خود به یکدیگر و به منابع محدود آن وابستهاند، مجسم میکند. اما برای تکمیل این تشبیه، استعاره جالب دیگری نیز باید ذکر نمود و آن عبارت است از تصویر زمین به مثابه «ماشین زمان» یعنی حرکت بیوقفه از زمان گذشته به سوی آینده. بنابر این، انسانهای روی زمین تنها فضانورد نیستند، بلکه زمان را هم در مینوردند. البته بلیتهای آنان در حرکت زمانیشان یکسره است، و فقط میتوانند رو به جلو و به سوی آینده پیش بروند!
تفکر درباره آینده برای کارها و اقدامات کنونی انسان امری ضروری است. واکنش بدون تفکر به آینده امکانپذیر است، اما کنش امکانپذیر نیست چرا که عمل نیاز به پیشبینی دارد. بدین ترتیب، تصویرهای آینده (آرمانها، اهداف، مقاصد، امیدها، نگرانیها و آرزوها) پیشرانهای اقدامات فعلی ما هستند.
بنابر این آینده امری است که مردم میتوانند آن را با اقدامات هدفمند خود طراحی کرده و شکل دهند. مردم برای آنکه عاقلانه عمل کنند، بایستی نسبت به پیامدهای اقدامات خود و دیگران آگاهی و شناخت کافی داشته باشند. همچنین واکنشهای دیگران و نیروهایی را که خارج از کنترل آنهاست بررسی کنند. این پیامدها تنها در آینده خود را نشان میدهد. بدین ترتیب، افراد نه تنها میکوشند امور در حال وقوع را بفهمند، بلکه میکوشند اموری را که شاید اتفاق بیفتد یا بالقوه امکان وقوع دارد و یا تحت شرایط خاصی در آینده اتفاق خواهد افتاد، نیز بشناسند. افراد با استفاده از این شناخت حدسی موقعیت کنونی خود را تشخیص داده، کارهایشان را دنبال کرده، از بستر زمان و فضای مادی و اجتماعی میگذرند.
چرا باید آینده را مطالعه نمود؟
امروزه پیشرفتهای فناوری بر سرعت تغییرات افزودهاند. افزایش وابستگی متقابل مردم و کشورها و همچنین تمرکززدایی جوامع و سازمانهای ملی، که فناوری اطلاعات در رشد آنان بیتأثیر نبوده است، همگی دست به دست هم دادهاند تا سایر حوزههای زندگی ما را دگرگون سازند. پس از جنگ سرد، مرزهای سیاسی و اقتصادی ، سیستم ها و وابستگی بین کشورها دستخوش تغییر شد، چرا که همه میخواهند در عین حفظ هویت ملی، قومی و فرهنگی خود، بخشی از جامعه اقتصاد جهانی به شمار روند.
اگرچه امروزه خطروقوع یک جنگ تمام عیارهستهای بین آمریکا وشوروی سابق به شدت کاهش یافته، هنوزمعضل تروریسم هستهای به قوت خود باقی است و در کنار آن مسائلی همچون «توسعه پایدار» و «حفظ محیط زیست» رنگ و آب تازهای به خود گرفتهاند. از اینرو ضروری است دولتها، بنگاهها، سازمانها و مردم مفهوم تغییر و آینده را بهتر درک کنند، چرا که همه ما در دنیایی زندگی و کار خواهیم کرد که از جهات مختلف و مهمیبا آنچه امروزه میبینیم، متفاوت خواهد بود. هنگامیکه مردم درک بهتری از تغییر به دست آورند، برای تاًثیرگذاری مثبت بر آیندهای که در حال تکوین است، فرصتهای بیشتری خواهند داشت.
تاریخچه مختصر آینده پژوهی
اگر چه همیشه « آیندهپژوهانی» وجود داشتهاند که به آینده و شیوههای بهتر درک تغییر میاندیشدهاند، ولی زمان شکلگیری رشته « آینده پژوهی» که ماهیتی به شدت «بین رشتهای» دارد، در خلال جنگ جهانی دوم و دوران پس از آن بود.
گستره چشماندزها و نگرشهای آیندهپژوهان
در رشته « آینده پژوهی» همیشه طیف بسیار گستردهای از چشماندازها و نگرشها نمود داشتهاند چرا که فعالان این ح وزه، از رشتههای بسیار متنوع و دارای پ یش زمینهها و علایق فکری متفاوت پا به این عر ص ه گذاشتهاند. با این وجود میتوان چند مشخصه کلان را برای « آینده پژوهی» در نظر گرفت، به گونهای که در برگیرنده همه گرایشهای فکری باشد.
• آیندهپژوهان تقدیری و مایوس
این دسته از آیندهپژوهان را به این دلیل مایوس و تقدیری مینامند که بر معضلات کنونی جهان که راهحلهای سادهای ندارند ( مثلاً خطر جنگ هستهای در دوران جنگ سرد، یا استمرار انفجار جمعیت، گرسنگی جهان، کاهش ذخایر سوختهای فسیلی و سایر منابع تجدید ناپذیر و حفاظت از محیط زیست و آلودگی آن ) پای میفشارند وروندهای کنونی را به آینده تعمیم می دهند.
به عبارت دیگر معتقدند که " اگر روندهای کنونی تداوم یابند، آینده بسیار تیرهتر از امروز خواهد بود. "
البته نمیتوان گفت که آیندهپژوهان «مایوس» کاملاً بدبین هستند، چون اگر کسی کاملاً بدبین باشد هیچگاه حاضر نمیشود همه عمر خود را به مطالعه تغییر و آینده اختصاص دهد. در واقع دلیل عمده بزرگنمایی روندها و سناریوهای منفی از سوی اینگونه آیندهپژوهان، هشدار به مردم در مورد خطرها و مشکلات پیشرو میباشد. تا بدین ترتیب مردم را از وجود آنها مطلع سازد و آنان را وادارند تا از طریق تغییر سیاستهای کنونی خود، آیندهای مطلوبتر را بیافرینند.
• آیندهپژوهانی که سناریوهای متفاوتی پیرامون آینده ارائه میدهند.
دیدگاه اینگونه آیندهپژوهان، از دیدگاههای تقدیری و مایوس گرفته، تا محتملترین و حتی مثبتترین نگرشهای «منظرساز» را در برمیگیرند.
• آیندهپژوهان خوش بین، منظرساز و تکاملی
اینها بیشتر به تصویرپردازی مثبت از آیندههای مطلوب میپردازند؛ ارزشهای مطلوب و بنیادین را تبیین مینمایند؛ فعالیت گروههایی را که مجدانه میکوشند آیندهای بهتر را بیافرینند، پی میگیرند و با تفویض اختیار به مردم ثابت میکنند که ما همگی فرصت انتخاب داریم.
ویژگیهای چشمانداز آیندهپژوهان
همانطور که اشاره شد آیندهپژوهان دارای پ یش زمینهها، علایق فکری و چشماندازهای مت ف اوتی هستند. با این وجود، برخی از ویژگیها که مورد وفاق اکثر آیندهپژوهان است، « آینده پژوهی» را به عنوان رشتهای شاخـص از دیـگرحـوزههای مطالعاتی متمایـز میسـازد.
ویژگیهای مذکور عبارتند از :
• تغییر، جریانی است که هر روز سرعت بیشتری به خود میگیرد،
• حوادث به یکدیگر مربوطند . آنها را باید در چارچوب سیستمهای کلی بررسی نمود ، و نباید آنها را منفک از یکدیگر دانست؛
• هنگام بررسی تغییر باید دیدی جامعنگر و چشماندازی مبتنی بر سیستمهای کل داشت؛
• یکی از پیش فرضهای آینده پژوهی اذعان به وجود گزینههای متعدد آینده است؛
• تمایز بین آیندههای ممکن، محتمل و مرجح به شرح زیر :
• آینده ممکن : هر چیزی اعم از خوب یا بد، محتمل یا بعد، میتواند در آینده رخ دهد.
• آیندههای محتمل : آنچه به احتمال بسیار زیاد در آینده به وقوع خواهد پیوست ( مبتنی بر استمرار روندهای کنونی در آینده).
• آیندههای مرجح : آنچه مطلوبترین و مرجحترین رویداد آینده به شمار میرود.
• هدف : محتمل ساختن آیندههای مرجح یا مطلوب است. بدین منظورباید ازآنچـه که میخـواهیـم بیـافرینیم تصـویر ی روشن و شـفاف در ذهن داشـته باشیـم ( به ویـژه از ارزشهایی که میخواهیم بر جوامع آینده حاکم باشند).
• هدف : توجه به آیندههای ممکنی است که علیرغم تردید در وقوعشان، تحقق برخی از آنها اثر بزرگی بر زندگی مردم میگذارد.
6)تفهیم این نکته به مردم که همیشـه آنچه انجـام میدهیم یا نمیدهیـم، پیـامدها و عواقبی به دنبال دارد و اگر همیشه همـان کـاری را بکنیم که پیشتر میکـردیم در این صورت همیشه آنچه را که در گذشته به دست آورد ه ا یم، کسب خواهیم نمود؛
• توجه به نقش حیاتی و مهم آرمانها، ارزشها و بینشهای مثبت در آفرینش دنیایی بهتر؛
• تفویض اختیار به مردم برای انتخاب و عمل مسئولانه و آگاهانه. خلاصه اینکه همه ما در تغییر سهیم هستیم، هر چند که بسیار کوچک باشد؛
• پذیرفتن اهمیت برنامهریزی کوتاه مدت، میان مدت، دراز مدت.
دورههای زمانی مطالعه آینده
مطالعه آینده در چارچوبهای زمانی گوناگونی صورت میگیرد؛ یکی از اعضای انجمن آینده جهان به تقسیمبندی زیر معتقد است :
• آینده نزدیک: حداکثر تا یکسال
• آینده کوتاه مدت: بین یک تا پنچ سال
• آینده دراز مدت: بین پنچ تا بیست سال
• آینده دراز مدت: بین بیست تا پنجاه سال
• آینده دور دست: بیش از پنجاه سال
بسیاری ا ز مردم بنگاههای کسب و کار و دولتها به هنگام برنامهریزی، حداکثر چهار الی پنج سال آینده را در نظر میگیرند؛ سیاستمداران تا انتخاب بعدی و بنگاههای کسب و کار تا پنج سال آینده. اما در زمانهای که سرعت تغییر سرسامآور است، لحاظکردن آیندههای دوربسیار مهم به نظر میرسد. در واقع آنچه امروز انجام میدهیم در آفرینش دنیای پنج تا بیست سال آینده تاًثیر بسزایی دارد.به خاطر داشته باشید که علیرغم پیوستگی و ارتباط گذ ش ته، حال و آینده، تنها جایی رل که میتوان تغییر داد، همین امروز است.
دیدگاه سیستمیو جامعنگر درباره جایگاه ما در جهاندر حالی که اکثر مردم به ویژه در غرب، دنیا را همچون افراد و اشیا ء منفک از یکدیگر میبینند . چنین دیدگاهی بیشتر مشخصه دوران صنعتی و تفکر مبتنی بر «فیزیک نیوتونی» است. در حالیکه آیند ه پژوه ان جهان را متشکل از اجزاء به هم پیوسته و دائماَ در حال تغییر میداند.
موضوعات کلیدی مطرح در آینده پژوهی
آیندهپژوهان تقریباَ هر موضوعی را مطالعه میکنند و با میلی که به رویکرد جامعنگر و سیستمیدارند، روابط بین تغییرات حوزهای از زندگی را با حوزههای دیگر بررسی می کنند . با این وجود، برخی موضوعات نگاهها را به سمت خود معطوف داشتهاند. این موضوعات کلیدی عبارتند از :
مساًله بحرانهای کلان جهانی؛ صلح، مناقشه و جنگ ؛ پایان برخورد غرب و شرق و جنگ سرد؛ نظام سازمان ملل متحد و حکومت بر جهان؛ روندهای جهانی اقتصاد؛ روندهای جهانی سیاست؛ چندپارگی اجتماعی؛ بازآفرینی اجتماعی و اثرات زیستمحیطی فناوریهای نو؛ روندهای آموزش و یادگیری؛ پارادایمهای نوین علمی؛ تغییر پارادایمهای فرهنگی و آداب و رسوم معنوی و مذهبی و روندهای مربوط به آنها. اینک به شرح برخی از این موضوعات میپردازیم.
1- مساًله بحرانهای کلان جهانی
این مساًله در برگیرنده روابط بین مولفههای زیر است :
1-1- روندهای جمعیت. جهان در سال 2015 میلادی دارای جمعیتی بالغ بر 2/7 میلیارد نفر خواهد بود. نرخ رشد جمعیت جهان که از 7/1 درصد در سال 1985 هر ساله کاهش داشته، و در حال حاضر به 3/1 درصد رسیده است؛ در سال 2015 به 1 درصد کاهش خواهد یافت.
افزایش امید به زندگی و کاهش میزان باروری در کشورهای صنعتی موجب گرایش به سمت جمعیتی سالخورده با در آمدی بالا شده است. گذشته از این، روندهای جمعیتی به سرعت واگرا میشوند. از طرفی 95 درصد رشد جمعیت در جهان مربوط به کشورهای در حال توسعه است که تقریباَ همه مناطق شهری را در برمیگیرند.
• تا سال 2015 جمعیت هندوستان از 900 میلیون نفر به 2/1 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت؛ شاید جمعیت پاکستان نیز از 140 میلیون نفر کنونی به 195 میلیون نفر افزایش یابد.
• با افزایش میزان ابتلا به بیماریایدز، بعضی از کشورهای آفریقایی رشد کم جمعیت یا حتی کاهش جمعیت را علیرغم فزونی زاد و ولد تجربه میکنند؛ به عنوان مثال در آفریقایجنوبی بر طبق برنامهریزی، جمعیت از 4/43 میلیون نفر در سال 2000به 7/38 میلیون نفر در سال 2015 کاهش خواهد یافت. روسیه و کشورهای اروپای شرقی نیز جمعیت خود را کاهش میدهند. احتمال دارد که در نتیجه افزایش مرگ و میر و کاهش زاد و ولد، جمعیت روسیه از 140 میلیون نفر فعلی به 130 تا 135 میلیون نفر در سال 2015 کاهش یابد، و این در حالی است که کشورهای همسایه آسیای مرکزی روند رو به رشد جمعیت را دنبال میکنند. جمعیت ژاپن و کشورهای اروپای غربی نظیر اسپانیا، به علت عدم افزایش قابل ملاحظه در میزان زاد و ولد و همچنین مهاجرت کاهش خواهد یافت.
• آمریکای شمالی، استرالیا و زلاندنو ـ که همواره کشورهای مورد توجه مهاجران بودهاند ـ با رشد جمعیت سالانهای در حدود 7/0 تا 1 درصد بیشترین میزان رشد جمعیت را در میان کشورهای صنعتی خواهند داشت.
1-2- غذا. با پیشرفت فناوریهای کشاورزی، تولید غله و مواد اولیه غذایی در سال 2015، برای تغذیه جمعیت جهان کافی به نظر میرسد. علیرغم وجود غذای کافی، مشکلاتی نظیر توزیع و قابل دسترس بودن این مواد همچنان به قوت خود باقی است.
• تعداد افرادی که در 15 سال آینده در کشورهای جنوب صحرای آفریقا- کشورهایی که با جنگهای داخلی روبرو هستند ـ دچار سوء تغدیه میشوند 20 در صد افزایش مییابند.
• درحال حاضر قحطی هنوز هم در کشورهایی همچون سومالی ( در اوایل دهه 1990 ) و کره شمالی ( در دهه اخیر ) به دلیل اینکه دولتهایی سرکوبگر داشته و یا دارای جنگهای داخلی و بلایای طبیعی همیشگی میباشند ، مشاهده میگردد.
استفاده از محصولات اصلاح شده ژنتیکی ، امکان برآوردهسازی نیازهای غذایی مردم در کشورهای رو به توسعه را افزایش داده است. با این همه اختلافات سیاسی بین کشورهای اتحادیه اروپا و محدوده کوچکی از ایالات متحده آمریکا چشماندازهای کاربرد این فناوری را با مشکل مواجه ساخته است.
1-3- منابع انرژی. اقتصاد جهانی تا سال 2015 به سمت افزایش راندمان انرژی پیش میرود.
صنایعی همچون حمل و نقل، در استفاده از انرژی کارآمدتر میشوند. علاوه بر این، رشد اقتصادی بخش خدماتی و دانش بنیا ن نسبت به سایر فعالیتهای اقتصادی وابستگی کمتری به مصرف انرژی دارند. تولید انرژی نیز پربازده میشود. فناوری های پیشرفته ، مخصوصاً به منظور اکتشاف و تولید در اعماق دریا، توانایی اکتشاف نفت در مناطق دور افتاده را فراهم میآورد. حفظ رشد اقتصاد جهانی به همراه افزایش جمعیت، حدود 50 درصد افزایش تقاضای انرژی را در 15 سال آینده در برمیگیرد. تقاضای نفت که در سال 2000 حدود 75 میلیون بشکه بود به 100 میلیون بشکه در سال 2015 افزایش مییابد؛ یعنی افزایشی بهاندازه تولید فعلی اپک. در 15 سال آینده، مصرف گاز طبیعی از هر منبع انرژی دیگری بیشتر خواهد بود . این واقعیت که اساساًَ به رشد 300 درصدی مصرف گاز در آسیا بر میگردد. به جای آمریکای شمالی که اکنون در مصرف انرژی پیشتاز است آسیا بیشترین تقاضا را در آینده خواهد داشت و بیش از نیمیاز افزایش تقاضای انرژی جهان را به خود اختصاص خواهد داد.
• چین و بخش کوچکی از هند مصرف انرژی زیادی خواهند داشت، و تا سال 2015 فقط یک سوم نفت خلیج فارس مستقیماَ به سوی بازارهای غربی سرازیر میشود در حالی که سه چهارم دیگر آن به سوی بازارهای آسیا روانه میشود.
علیرغم افزایش نگرانکننده گرمای زمین سوخت فسیلی به عنوان انرژی برتر باقی میماند. راندمان باتـریهای خورشـیدی بهبـودمـییابـد، مهندسـی ژنتیک شانـس اسـتفاده گسترده از اتانل را افـزایش مـیدهد و هیـدراتها نیـز بیش از پیش بـه عنوان سوخت مصرف میشوند. استفاده انرژی هستهای همچنان در سطح کنونی باقی میماند. ارضاء تقاضای روبه رشد انرژی ، نه چالش بزرگی برای تامین انرژی خواهد بود و نه با عث افزایش شدید قیمتها میشود.
بر طبق برآوردها تقاضای نفت به طور کلی و پیوسته ادامه مییابد چرا که پیشرفتهای استراتژیک در مناطق دوردست استخراج نفت را مهیا ساخته و تولید را کارآمدتر میسازد. اکتشافات اخیر نشان میدهد که 80 درصد نفت و 95 درصد گاز طبیعی جهان هنوز در زیر زمین قراردارد.
• منطقه خلیج فارس (البته در نبود جنگ مهمی) ظرفیت تولید نفت خود را به حداکثر میرساند و ارزش بازار جهانی این محصول را افزایش میدهد. مناطق دیگر جهان مثل روسیه، کشورهای ساحل غربی آفریقا و گرینلند نقش مهم خود را در بازارهای جهانی انرژی افزایش میدهند. روسیه و کشورهای خاورمیانه دارای سه چهارم ذخایر گاز شناخته شده جهانی میباشند.
• کشورهای آمریکای لاتین علی الخصوص ونزوئلا، مکزیک و برزیل بیش از 117 میلیارد بشکه منابع نفتی دارند و احتمالاَ 114 میلیارد بشکه نیز هنوز کشف نشده است. با مشارکت کشورهای دیگر نفت تولیدی کشورهای آمریکای لاتین از 9 میلیون بشکه در روز به 14 میلیون بشکه افزیش مییابد.
• بهرهبرداری از میادین نفتی و گازی دریای خزر تا سال 2015 تحت نظارت شدید میباشد. مسیرهای حمل نقل جدید صادرات نفت و گاز دریای خزر از روسیه عبور نمیکنند.
کشورهای تولیدکننده نفت قصد دارند با اعمال فشار بر بازار، روند افزایش قیمتها را ادمه دهند ؛ با این حال رسیدن به قیمتهای بالا دور از انتظار است. تا سال 2015 بازارهای جهانی انرژی به دو نیمکره تقسیم میشوند. کشورهای آسیایی نیاز انرژی خود را از خلیحفارس ، آسیای مرکزی و روسیه تامین میک ن ند و کشورهای اروپایی و کلاَ نیمکره جنوبی به حوزههای نفتخیز آتلانتیک وابسته میشوند.
1-4- محیط زیست. تا 15 سال آینده مسائل زیست محیطی به شکل کنونی باقی مانده و در برخی موارد تشدید می شوند . با افزایش استفاده از زمینهای بایر، زمینهای قابل کشت همچون جنگلهای استوایی از بین میروند. ب ر اساس پیش بینی ها ، انتشار گاز گلخانهای در آینده افزایش مییابد. کاهش جنگلهای استوایی و دیگر زیستگاههای گونهای ارزشمندی همچون مردابها و صخرههای مرجانی، موجب نابودی گونههای بیولوژیکی فراوانی میشوند.
• در بعضی از کشورها و مخصوصاَ کشورهای توسعه یافته ، مسائل زیستمحیطی ، مسائلی کلی به شمار میروند. در این کشورها توافق نامههائی کلی درباره مسائل زیستمحیطی به دست آمده ، اما پیشرفت در این زمینه یکسان نمیباشد. احتمال می رود تا سال 2015 مسائل زیستمحیطی نظیر شکاف لایه اوزون ، وجود مواد شیمیایی سمیدر هوا و آلودگی رودخانهها و دریاچهها موجب خسارت صنعتی و کشاورزی شود .
• کشورهای توسعه یافته مسائل زیستمحیطی را کنترل میکنند ، بعید به نظر میرسد که چنین مسائلی بتوانند چالش عمدهای را در رشد اقتصادی یا بهبود استانداردهای مربوط به سلامتی مردم پدید آورند.
• در کشورهای رو به توسعه ، رشد جمعیت ، توسعه اقتصادی و شهری شدن سریع، خطر افزایش مسائل زیستمحیطی را به همراه خواهد داشت. با افزایش تعداد شهرها، مشکلاتی جدی در زمینه آب و هوا بوجود می آ یند که در حال حاضر نیز در شهرهائی همچون مکزیکوسیتی، سنپائلو، لاگوس و پکن میتوان آنها را مشاهده نمود.
• روسیه و اکراین باید با مشکلاتی که از دهههای قبل داشتهاند همچون آلودگی گسترده رادیو اکتیو ناشی از که از مدیریت نادرست ت اسیسات هستهای دست و پنجه نرم کنند. این کشورها باید در حالی به رشد اقتصادی خود ادامه دهند که به دلیل نبود منابع کافی از حل مسائل زیست محیطی عاجزند.
• بعضی از کشورهای اروپای شرقی و مرکزی نیز بامشکلات مشابهی که میراث جنگ سرد است ، مواجهند .با این وجود آنها تمایل به عضویت در اتحادیه اروپا دارند. این کشورها در پرداختن به مسائل یاده شده و ارتقاء استانداردهای زیستمحیطی به شیوه ای اثر بخشتر عمل خواهند کرد.
در 15 سال آینده ، به دلیل رشد اقتصادی و پیشرفتهای فناورانه تهدیدهای زیستمحیطی به مراتب کاهش خواهد یافت. برای مثال، استفاده بیشتر از سوخت های ترکیبی و خودروهای دوسوختی؛ سرعت افزایش آلودگی به ویژه در بخش حمل و نقل را کاهش میدهد. همچنین بکارگیری هر چه بیشتر نیروی باد و خورشید؛ استفاده بهینه از انرژی؛ تمایل به استفاده از سوختهایی همچون گاز طبیعی که کمتر آلودگی زا هستند ب ا اینروند در ارتباط میباشند.
گرمشدن کره زمین ، جامعه بین الملل را با نشانههایی از آب و هوای گرم که از آن جمله میتوان به ذوب شدن یخهای قطبی، بالا آمدن آب دریا و افزایش مداوم طوفانهای بزرگ اشاره کرد ، به چالش میطلبد.
پروتکل کیوتو که هدف آن کاهش انتشار گازهای گلخانهای کشورهای صنعتی است؛ به سرعت و بدون اصلاحات اساسی اجرا نخواهد شد. به هر حال حتی در غیاب یک توافقنامه رسمی، پیشرفتهایی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای صورت میگیرد.
• چین و هند در مورد استراتژیهای توسعه مبتنی بر تولید کربن تجدید نظر خواهند کرد و در عین حال برای محدودسازی انتشار دیاکسیدکربن اهدافی را وضع نموده و برنامههایی را تدوین خواهند نمود.
• تعدادی از شرکتهای بینالمللی هم به منظور جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای اقدام ک ردهاند.
2- نظام سازمان ملل متحد و حکومت بر جهان
امروزه «داراها» و «ندارهای» فناورانه پدیدهای شایع به شمار میرود، بطوریکه هر کس که به فناوریهای عصر مدرن اطلاعات دسترسی داشته باشد ، میتواند خواسته خود را به شکلی تزایدی ارضاء نماید. بنابراین، علاوه بر افزایش شکاف بین کشورها شاهد خواهیم بود که در داخل کشورها نیز بین آنهایی که به فناوری ، آموزش، مهارتها و بالطبع فرصتهای شغلی و اقتصادی دسترسی دارند ، و آنهایی که ندارند، اختلاف فاحشی پدید آید. اهمیت این موضوع زمانی روشن میشود که دریابیم پایداری نهادهای مردمسالار در گرو وجود طبقه متوسط قدرمند، تحصیل کرده و آگاه میباشد. بر طبق یکی از مطالعات آینده پژوهی ، درسال 2015 تحصیلات عامل تعیین کنندهای چه در سطح فردی و چه در سطح ملی خواهد بود. جهـانی شـدن اقتصاد و تحـولات فنآورانه ، نیروی کاربسیار ماهرتری را میطلبد، بطوریکه تقریباً در همه کشـورها با تقاضـای روز افزون ادامه تحصیل مواجه خواهیم شد. البته در کشورهای بسیار فقیر که درگیر جنگهای داخلی و بیماریهای عفونی هستند ، روند معکوسی انتظار میرود، به گونهای که کودکان بیشماری از تحصیلات ابتدائی هم محروم خواهند شد.
3- روندهای جهانی اقتصاد
متاسفانه هیچکس بحران مالی سالهای 1997 و 1998 را پیشبینی نکرده بود ، از اینرو آیندهپژوهان با درس گرفتن از این ضعف بزرگ ، میکوشند علیرغم نگاهی خوشبینانه، موانع توسعه اقتصادی منطقه شرق آسیا را در مطالعات خود بگنجانند. پویایی و رشد اقتصادی جهان از پنج عامل کلیدی تاثیر میپذیرد که عبارتند از:
• فشارهای سیاسی برای استاندارهای بهتر زندگی. طبقه متوسط در مردم سالاری نقش مهمی ایفا میکند ، با افزایش قدرت این طبقه از حیث جمعیت و دانش مداری، مطالبات نادیده انگاشته شده آنها از طریق نهادهای مردم سالار فرصت ظهور خواهند یافت.
• سیاستگذاریهای بهتر در سطح اقتصاد کلان . نرخ تورم به دلیل سیاستگذاریها و مدیریت خوب اقتصاد ، در بسیاری از کشورها کاهش یافته و نفوذ سیاستهای تثبیت غیر پایدار نرخ ارز در کشورهای آسیایی و پول واحد اروپا ( یورو) باعث رشد اقتصادی جهان خواهد شد.
• افزایش مبادلات بازرگانی و سرمایهگذاری. جریان بین المللی سرمایه که در طی دهه گذشته افزایش چشمگیری داشت به ویژه در بازارهای نوظهوری که شفافیت آنها رو به افزایش است ، کماکان تداوم خواهد یافت.
• نفوذ فناوری اطلاعات. با گستردگی هرچه بیشتر فناوریهای اطلاعات ، اقتصاد بسیاری از کشورها و در راس آنها آمریکا رونق چشمگیری خواهد داشت. اما انتقال و جذب چنین فناوریهایی صرفاً به معنی افزایش خودکار درآمدهای ملی نخواهد بود. زیرا بسیاری از کشورها به دلیل ضعفهای آموزشی ، فقدان زیرساختهای ضروری و عدم وجود ضوابط و قوانین مناسب عملاً از شرایط لازم برای بهرهبرداری اثربخش از فناوری اطلاعات محروم خواهند بود.
• افزایش پویایی بخش خصوصی. حذف مقررات دست و پاگیر و تشویق به خصوصیسازی بیشتر در اروپا و ژاپن، به همراه گرایش و استقبال بسیار از بازارهای جهانی به خصوصیسازی و بهرهبرداری کار آمد از منابع،ایجاد اهرمهای قوی تر رقابتی شدن بازارها را در پی خواهد داشت.
4- روندهای جهانی سیاست
از جمله اینروندها، مردم سالاری و واکنشهای اجتماعی افرادی است که به هر دلیل از حق رأی در جامعه خود محروم شدهاند یا احساس میکنند دولتهای شان مانع همگامیآنها با سرعت شتابان تغییر میشوند.
5- چند پارگی اجتماعی
عصر صنعتی، دولت ـ ملتهای متمرکز را از هم پاشیده و باعث تکثرگرایی بیش از حد در جوامع شده است. با گسترش دامنه رسانهها، دیگر همگان برنامههای یکسان را نمیبینند (البته شاید بتوان سی ان ان را استثناء دانست!). سرعت تغییر، باورها و هویتهای قدیمیرا به چالش کشانده و مردم ی را که از تغییر و آینده هراسانند، پریشان خاطر نموده و به مقابله باتغییر بر میخیزاند، اما راه بازگستی وجودندارد و تنها میتوان به سمت جلو گام برداشت! گاهی اوقات چنین اعتراضهایی شکل «بنیادگرائی» به خود گرفته و مردم میکوشند به دوران قبلی که به اصطلاح بهتر، سادهتر وایدهآلتر بود ند ( البته آن طور که حافظهها یاری میدهد چنین عصری اصلاً وجود نداشته است! ) باز گردند. اما مشکل اینجاست که راه بازگ ش تی وجود ندارد و تنها میتوان به سمت جلو گام برداشت!
6- باز آفرینی اجتماعی و اثرات زیستمحیطی فناوریهای نو
گسترش روز افزون فناوری اطلاعات و تقاضاهای جدید در زمینه فناوریزیستی از اهمیت جهانی برخوردارند. تداوم دو روند اساسی زیر در این رابطه اجتناب ناپذیر است.
6-1- گسترش رشتههایی با ساختارهای جدید. تکامل فناوری اطلاعات، فناوریزیستی، علم مواد و نانوفناوری افزایش چشمگیری را در نوآوریها به وجود میآورند. این دگرگونیها در بازرگانی، سلامت عمومی و امنیت نقش برجستهتری دارند.
6-2- توسعه فناوریهای جانبی. فناوریهایی که قبلاَایجاد شدهاند گرایش یک سویهای به سمت بازارها و کاربردهای جدید دارند؛ مثلاَ چرخه توسعه نوآوریها کوتاه میشود. گسترش آزمایشگاهها سرعت تولید محصولات تجاری را بالا برده و منجر به سرمایهگذاریهای بیشتر میشود.
دسترسی محلی به جهان از طریق اینترنت چشماندازی از ارتباطات بیسیم جهانی را از طریق تعداد زیادی از ماهوارههای کم هزینه (در ارتفاع پایین) به دست میدهد. به طوری که تا سال 2015، فناوری اطلاعات باعث میشود پیشرفت در مناطق روستایی همچون مناطق شهری ادامه یابد. علاوه بر این، فناوری اطلاعات نیازمند تولید تجهیزات پر هزینه نیست. پیشگامان اولیه فناوری اطلاعات در هر جامعهای نخبگان سیاسی و اقتصاد محلی هستند که تاًثیر اولیه این فناوری را چند برابر میکنند. با این همه، در بعضی از کشورها و ملتها مزیت قابل توجه انقلاب اطلاعات از بین میرود.
• در بین کشورهای رو به توسعه، هند در لبه پیشران فناوری اطلاعات باقی ماند ه و رشد نوعی از کارگران و کارآفرینان فناوری پیشرفته را رهبری میکند.
• چین با به کارگیری فناوری اطلاعات از طریق مناطق شهری که هدایت مناطق غیرشهری را برعهده دارند، کشورهای در حال توسعه را رهبری میکند. با این همه، شهر پکن که سازماندهی و شکلدهی محتوای اطلاعات را بر عهده دارد، احتمالاً به سرعت کوچک میشود.
• اگر چه شهرنشینان روسی به خوبی فناوری اطلاعات را قبل از سال 2015 اتخاذ کردهاند، اما کسب چنین فناوری در کشوری که جمعیت زیادی دارد کمتر اتفاق میافتد.
• بازار اینترنت کشورهای آمریکای لاتین به صورت تصاعدی رو به افزایش است. کشورهایی همچون آرژانتین، مکزیک و برزیل بیشترین سود را از جانب کمپانیهای بزرگی که با دورترین مناطق جهان در ارتباط بوده، بازارهای گسترده تری داشته و سرمایهگذاری بین المللی دارند؛ عاید خود میکنند.
• در بین کشورهای جنوب صحرای آفریقا، کشـور آفریقـای جنـوبی نسـبتاَ بهتریـن موقعیت را برای پیشرفت سریع در فناوری اطلاعات در اختیار دارد.
کشورهایی که ارتباطات پیشرفتهای دارند در مورد حریم خصوصی افراد نگران میباشند و دیگرکشورها دغدغه گسترش«فساد فرهنگی» را دارند. ولی در نهایت تمامیکشورها در صورت کنترل آثار «زیانبخش» فناوری اطلاعات خواستار گسترش آن هستند.
فناوریزیستی. انقلاب فناوریزیستی تا سال 2015 با پیشرفتهای اساسی در زمینههای مبارزه با بیماریها، افزایش تولید مواد غذایی، کاهش آلودگی و بالا رفتن سطح زندگی همراه است. بسیاری از این پیشرفتها تا سال 2015 مخصوصاَ در زمینه پزشکی، پرهزینه بوده و تنها در غ رب و بخشهای ثروتمند دیگر کشورها قابل دسترسی میباشند. بعضی از دانشمندان فناوریزیستی به دلایل اخلاقی و مذهبی به جنجال برانگیزی در این زمینه ادامه میدهند. در این بین پیشرفتهای مهم تا سال 2015 عبارتند از :
• نقشهبرداری ژنتیک، از طریق رمزگشایی ژنتیکی علم آسیب شنا سی قادر خواهد شد به جای توصیف بیماریها از سازوکارهای اثر بخش تر برای تشخیض پزشکی و درمان بهره گیرد.
• مهندسی بیوپزشکی، پیشرفتهای چشمگیر در فناوریزیستی و مواد «هوشمند» نویدبخش ظهور شیوهها و سیستمهای نوین جراحی است، که شامل موارد زیر میشود.
1)کاشتاندامهای ارگانیک و مصنوعی در بدن
2)کاربرد سلولهای بنیادین بـرای جانشینی کارکـردهای بـدن یـا مغـز و اسکلتهای آن.
این فناوری همچنین به کاربرد پروتزهای حسی و عصبی نظیر شبکیه چشم، حلزون گوش یا بای پاسهای ستون فقرات و دیگر آسیبهای عصبی شتاب فزآیندهای بخشیده است.
• پیشرفتهای درمانی و داروئی، بعضی از بیماریهای مقاوم را درمان کرده و برای مساًله مقاومت در برابر آنتی بیوتیکها راهحلی ارائه مینماید. همچنین درک عمیق چگونگی تاًثیرگذاری بیماریهای ویژه بر افراد دارای استعداد ژنتیکی، توسعه و تجویز داروهای سفارشی را تسهیل میکند.
• اصلاح ژنیتیک، علیرغم حضور مستمر موانع فناورانه و فرهنگی، مهندسی ارگانیسمها به منظور افزایش تولید مواد غذایی و بالارفتن کیفیت آن، رواج ساخت و تولید زیستی و درمانهایی را برای برخی از بیماریهای ژنتیکی به ارمغان خواهد آورد. همچنین از مشابهسازی نیز برای تولید حیوانات اهلی استفاده خواهد شد. با وجود نگرانیهای سیاسی و فرهنگی، استفاده عمومی از غلات اصلاح شده، امکان بهبود چشمگیر تغذیه و بهداشت فقیرترین مردم دنیا را فراهم میآورد.
• تشخیص هویت با استفاده از دیانآ ( DNA )، توانمندیهای اجرای قانون را بهبود میبخشد. خطشکنیهای علم مواد محصولات فراگیر را که هوشمند، چند منظوره، سازگاربا محیط زیست، پایدار و قابل سفارش هستند در دسترس عموم قرار میدهد. این تولیدات نه تنها با گسترش اطلاعات و انقلاب فناوریزیستی در ارتباط هستند بلکه برای ساختو تولید، لجستیک و سبکهای زندگی شخصی نیز منافعی دارند.
• کشفیات در نانو فناوری به درک بیسابقه و کنترل بلوکهای سازنده بنیادی در همه اشیاء فیزیکی منجر میشود. پیشرفت در این زمینه روش طراحی و ساخت اکثر اشیاء ـ از واکسنها گرفته تا رایانهها، لاستیک اتومبیلها و اشیایی که تاکنون قابل تصور نبودهاند ـ را دگرگون میسازد. نانومواد نظیر «نقاط کوانتومی» نیمه رساناها، تا سال 2015 برچسب گذاری شیمیایی را دچار تحول انقلابی خواهند کرد و قادرند به سرعت فرآیند کشف داروها، آنالیز ترکیب خون، تحلیل ژنتیکی و دیگر تقاضاهای زیستی را محقق سازند.
7- روندهای بازارکار
اینروندها به اختصار عبارتند از :
7-1- سبکهای جدید مدیریت؛
7-2- روندهای استخدام و شغلیابی؛
7-3- فناوری و اشتغال؛
7-4- تنوع و زنان شاغل.
8- روندهای آموزشی و یادگیری
عصر اطلاعات ما را به سمت یادگیری مادامالعمر سوق میدهد چرا که فناوری و به تناسب آن جامعه و نهادهایش چنان سریع ه متحول میشوند که دیگر بر خلاف امروز نمیتوان به مدرک دبیرستان یا دانشگاه بسنده کرد و وارد بازار کار شد. امروزه برگزاری دورههای آموزشی ضمن خدمت پدیدهای شایع است، به طوری که یک فرد متوسط در طول عمرش سه خط مشی و پانزده شغل عوض میکند!
9- پارادایمهای نوین علمی
پارادایمهای نوین علمیقابل پیشبینی به شرح زیر مطرحاند :
9-1- نظریه سیستمهای پویا وزنده؛
9-2- فیزک جدید : نسبیت انیشتین، فیزیک کوانتوم؛
9-3- نظریه ایلیاپریگوگین پیرامون ساختارهای محو شونده؛
9-4- نظریه روبرت شلدریک پیرامون حوزههای مورفو ژنتیک؛
9-5- نظریه آشوب که جهان از نظم به سمت بی نظمییا برعکس حرکت میکند.
9-6- سایر نظریهها.
10- تغییر پاردایمهای فرهنگی
بسیاری از فرهنگهای غیر غربی، جهان بینی جامع نگری داشته و انسان را جزئی مرتبط با طبیعت و کیهان میداند. پس ضروری به نظر میرسد که جامعه غربی همگام با توسعه پارادایم علمی جامعنگر با احترام به چنین فرهنگهایی راهحلهای مناسبی برای رفع معضلات جهانی بیابد.
روش شناسی آینده پژوهی
از آنجا که آینده هنوز رخ نداده، آیندهپژوهان ناچار به ارایه روش شناسیهای متفاوتی برای توسعه مطالعات آینده هستند چون روششناسیهای علمیکنونی در شرایطی که اطلاعاتی از پیش وجود نداشته یا تولید نمیشود، پاسخگو نیستند. روششناسیهای مذکور طیف گستردهای را در برمیگیرد، و متشکل از روشهای کمی... تا روشهای خلاقانه و شهودی... و ترکیبهای مختلف این دو میباشند. برای پوشش دادن به نگرشهای گوناگون پیرامون آینده ضروری است روش شناسیهای متنوعی به کار رود، مثلاً قضاوت درباره روندهای جمعیتی و منابع طبیعی جهان اصولاً بر پایه «برون یابی» درباره علم و فناوری، رشد اقتصادی، جهان گرایی، اقتدار ملی و حاکمیت و ماهیت مناقشات و جنگها بر پایه «نظرخواهی از کارشناسان» استوار است. برخی از بهترین و مهمترین روش شناسیهای آینده عبارتنداز:
• برون یابی روندها
• تحلیل سیستم پویا و مدل سازی رایانهای
• شبیهسازی و بازی
• تحلیل اثر متقاطع
• پیشبینی فناوری
• ارزیابی اثر فناوری ( شامل اثر زیستمحیطی و اجتماعی )
• نظر خواهی دلفی از کارشناسان
• چرخهای آینده
• سناریو سازی
• آینده بینیایجازی
• رمانهای علمیـ تخیلی
• شهود و پیشبینی شهودی
• تجربه زندگی در سایر سبکهای زندگی
• فعالیت اجتماعی برای تغییر آینده
• برنامهریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
• درخت ارتباط
در اینجا برای آشنایی بیشتر با سناریو سازی به عنوان یکی از روششناسیهای آینده پژوهی، به سه سناریو که در سال 1999 در یکی از کارگاههای آینده پژوهی شورای ملی اطلاعات آمریکا و سازمان اطلاعات مرکزی، سیا، تدوین شده، میپردازیم.
اولین سناریو : جهانی شدن فراگیر
تعامل چرخهای بین فناوری، رشد اقتصادی، عوامل جمعیتی و حکومت موثر جهانی اکثر مردم جهان را از پدیده جهانی شدن بهره مند میسازد توسعه و اشاعه فناوری ـ که در بعضی موارد بحرانهای محیطی یا بهداشتی موجد آن میباشد ـ در حل پارهای از مسائل کشورهای رو به توسعه، کاربرد اثر بخش مییابد. رشد نیرومند اقتصاد جهانی ـ به شرط مشکلات جمعیتی و منابع طبیعی را بر طرف میسازد. حکومت نیز در هر دو سطح ملی و بینالمللی تاًثیر گذار است. کاهش نقش دولتها در بسیاری از کشورها که کارکردهایشان خصوصی بوده یا با مشارکت بخش خصوصی ـ دولتی انجام میشود، همکاری جهانی را با روش چندگانگی بحثهای بین المللی تقویت میکند. درگیری داخلی و خارجی دولتهایی که از جهانی شدن بهره مند میشوند به حداقل میزان خود کاهش مییابد. تعداد اندکی از مردم جهان که در مناطق پایین صحرای آفریقا، آسیای مرکزی و جنوبی و کشورهای حاشیه رشته کوهاند زندگی میکنند از این تغییرات مثبت بهرهای نخواهند برد و درگیریهای داخلی و خارجی در این کشورها باعث عقب ماندگی آنها میشود.
دومین سناریو : جهانی شدن زیانبار
در حالی که اکثر مردم جهانی از جهانی شدن بهره چندانی نخواهند برد، نخبگان جهانی شکوفا میشوند. رشد جمعیت و کمبود منابع، بار سنگینی بر دوش بسیاری از کشورهای در حال توسعه میگذارد و مهاجرت عامل اصلیایجاد تنش بین کشورها خواهد بود. فناوریها به تنهایی مشکلات کشورهای در حال توسعه را حل نمیکنند، بلکه شبکههای غیر قانونی با سوء استفاده از این فناوریها آنها را به شکل اسلحههای تشبیح زا مورد بهرهبرداری قرار خواهند داد.
اقتصا د جهانی به سه بخش تقسم میشود :
• ادامه رشد اقتصادی در کشورهای توسعه یافته؛
• بسیاری از کشورهای در حال توسعه رشد سرانه کم یا منفی را تجربه خواهند کرد به گونهای که نهایتاَ شکاف بین آنها و کشورهای توسعه یافته عمیق تر میشود؛
• رشد چشمگیر اقتصاد غیر قانونی.
حکومت و رهبری سیاسی در سطح ملی و بینالمللی ضعیف عمل خواهد نمود. درگیریهای داخلی، به دلیل انتظارات برآورده نشده، نابرابریها و تنشهای عمومیبه اوج خود رسیده و افزایش مییابد. حداقل در بحرانهای داخلی سلاحهای کشتار جمعی به کار خواهند رفت.
سومین سناریو : رقابت منطقهای
تحکیم پیمانهای منطقهای در اروپا، آسیا و آمریکا باعث رشد مقاومتهای سیاسی در اروپا و آسیای شرقی در تقابل با برتری جهانی آمریکا و جهانی شدن آمریکایی خواهد شد؛ و هر منطقه به فکر اولویتهای اقتصادی و سیاسی خود بوده و اینروند همچنان افزایش خواهد یافت. انتشار نابرابر فناوری، حاکی از برداشتهای متفاوت مناطق مختلف در مورد حقوق مالکیت معنوی و طرز برخورد بامساًله فناوریزیستی است. یکپارچهسازی اقتصاد منطقهای به شکل افزایش مبادلات بازرگانی، به سطح نسبتاً بالای رشد اقتصادی و همچنین افزایش رقابت بین منطقهای منتهی خواهد شد. در کشورهای توسعه یافته و کشورهای دارای بازارهای نوظهور، از آنجا که دولتها به حل مسائل دشوار و سپردن مسؤلیتها به نهادهای منطقهای بها میدهند، دولت و نهادهای حکومتی منطقه همچـنان پابرجـا خواهند مـاند. با تـوجه به اینکه سـه منطقه اصلی جهان فقط منافع خود را پی میگیرند، کشورهای جنوب صحرای آفریقا؛ خاورمیانه و آسیای مرکزی و جنوبی گزینههای کمتری برای تاًمین منابع یا پشتیبانی سیاسی برای خود پیدا خواهند کرد. در گیریهای نظامیدر داخل و بین سه منطقه اصلی یاد شده به وجود نخواهد آمد، اما تنشهای داخلی در نزدیکی سایر کشورهای عقب مانده همچنان افزایش مییابد.
کلیات سناریوها
این سه سناریو را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
سناریوهای اول و دوم به مقایسه اثرات «مثبت» و «منفی» جهانی شدن میپردازند در صورتیکه سناریوی سوم به شدت رقابتی میباشد ( البته نه به آناندازه که درگیری منطقهای به درگیری نظامیمنجر شود ).
• در همه سناریوها بجز سناریوی اول، جهانیشدن همکاری جهانی گستردهای را در برندارد. به بیان دقیقتر در سناریوی دوم اثرات منفی جهانی شدن تغییر مکان و تنش گستردهای را دامن میزند در حالی که در سناریوی سوم، عامل اصلی منطقهگرایی است.
• در همه سناریوها، کشورها به طرز ناخوشایندی از رشد جمعیت، کمبود منابع و حکومتهای بد تاًثیر میپذیرند و از جهانی شدن آنچنان بهرهای نمیبرند و احتمالاَ جنگهای داخلی که منجر به سقوط دولت مرکزی میشوند، افزایش مییابد.
• در همه سناریوها اثر بخشی حکومت ملی، منطقهای، بین المللی و دست کم رشد اقتصادی متوسط اما پایدار، سرنوشت ساز است.
• در همه سناریوها، نقش جهانیایالات متحده افول میکند.
سازمانهای کلیدی درگیر آیندهپژوهی
مهمترین سازمانهای بین المللی که فعالیتشان کاملاً معطوف به آینده پژوهی است عبارتند از،
• انجمن آینده جهان، که مقر آن در شهر بتسدا، ایالت مریلند آمریکا است و از همه ملیتها به ویژه آمریکای شمالی عضو دارد.
• فدراسیون جهانی مطالعات پیرامون آینده، که توسط اروپائیان به منظور مقابله با چیرگی آمریکای شمالی در این حوزه تاًسیس شده است و اعضای آن را گروه کوچکتری از متخصصان آینده پژوهی سراسر جهان اعم از شمال، جنوب، شرق و غرب تشکیل میدهد.
پی نوشت
1- این سلسله پیشبینیها که توسط کارشناسان غیر دولتی و تحت نظارت شورای ملی اطلاعات آمریکا تهیه شده ، به معرفی روندهای جهانی برای سال 2015 میلادی میپردازد .
مراجع
Global trends 2015: A dialogue about the future with nongovernment experts. National intelligence Council (NIC)، December 2000. p.23 – 37.
New thinking for a new Millennium Edited by Richard A. Slaughter. London : Routledge، Chapter 1، 1996.
منبع: / سایت / آصف ۱۳۸۳/۰۵/۱۱
نویسنده : وحید وحیدی مطلق
نویسنده : حسین صادق پور
نظر شما