تبلیغات در عصر ارتباطات
در واژه نامه های غربی مفهوم تبلیغ، در توضیح اصطلاح پروپاگاندا (propaganda) به کار رفته است. این اصطلاح برای اولین بار توسط یک کمیته از کاردینال های کلیسای کاتولیک رومی که مسئول رسیدگی و سرپرستی مأموریت های خارجی بودند، به کار رفت. آن کمیته درسال 1622 میلادی توسط پاپ گریگوری تاسیس شد. پروپاگاندا که در ابتدا به معنی تبلیغ انجیل و تاسیس کلیسا در کشورهای غیرمسیحی استعمال می شد، امروزه به مفهوم «دستکاری و تحریف سمبل ها به عنوان وسیله ای برای نفوذ بر بینش مردم در مورد مسایل جدال آمیز! (1) و یا «ابزاری جهت وادار ساختن توده های مردم جهت شرکت فعالانه در محفل خود»(2) نیز به کار می رود.
«پروپاگاندا امروزه در دو سطح بین المللی و ملی روی به گسترش نهاده است. پروپاگاندای بین المللی بیشتر از جانب کشورهای خواهان توسعه سیاسی اعمال می گردد و هدف اصلی آنان جلب اقوام غیرمتعهد جهان به خود است، پروپاگاندای ملی بیشتر بسوی حفظ اتحاد قوم در لوای رهبری های موجود گرایش دارد و پدیده اساسی آن بصورت تربیت متخصصان روابط عمومی و بکارگرفتن نیروی انسانی قادر به پیشبرد ایدئولوژی موجود دیده می شود» (3)
همچنین هربرت مارکوزه در کتاب انسان تک ساختی صراحتاً اعتراف می کند که: «تبلیغات امروز (غرب) بدنبال آن نیست که درست را از نادرست و حقیقت را از اشتباه باز شناسد، بلکه شخصاً آنچه را که بخواهد بصورت حقیقت یا اشتباه به ذهن آدمیان تحمیل می کند و آنرا در برابر کاری انجام شده قرار می دهد و نیز از نظرگاه گوبلز، وزیر تبلیغات آلمان نازی، «کار تبلیغ فقط در کنترل خدمات اطلاعاتی و هنری خلاصه نمی شود، بلکه تبلیغات وسیله ای است برای کنترل تمام امور زندگی و تفکرات جهانی» (4).
تبلیغ در اسلام به معنای رسانیدن پیام وحی و فرامین الهی به کلیه افراد بشر و تشویق و دعوت آنان به اطاعت و پیروی از حق وحقیقت و شناساندن بدی ها و پلیدی ها و ترسیم و ارائه شیوه های ستیز و مبارزه با آنهاست. امام خمینی قدس سره شریف در حکم انتصاب ریاست «سازمان تبلیغات اسلامی» درباره معنای «تبلیغات» چنین فرموده اند: «تبلیغات که همان شناساندن خوبی ها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدی ها و نشان دادن راه گریز و منع از آن است، از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است. ان-شاءالله در محدوده توانتان نقاط کور و مجهول را برای مردم شریف ایران و جهان اسلام باز و روشن نمایید و چارچوب اسلام ناب-محمدی(ص) که در ترسیم قهر و خشم و کینه مقدس و انقلابی علیه سرمایه داری غرب وکمونیسم متجاوز شرق است و نیز راه مبارزه علیه ریا و حیله و خدعه را به مردم و به خصوص جوانان سلحشورشان نشان دهید».
جایگاه تبلیغ و مبلغ در عصر ارتباطات
در دوران استعمار کهن، استعمارگران به منظور دستیابی به اهداف و مطامع پلید خویش آشکارا اقدام به تجاوز و کشتار و قتل و غارت ملل تحت ستم جهان نموده و با تاخت-وتاز نظامی، سعی در ایجاد رعب و وحشت و نهایتاً القای روحیه تسلیم و ظلم-پذیری در آنان می نمودند. جنگ های اول و دوم جهانی و کشتار میلیون ها انسان بی گناه و نیز صدمات و خسارات جبران ناپذیر و دردناک آنها، پرده نفاق و فریب را بیش از پیش از چهره کریه استکبار جهانی دریده و اهداف و جنایات پنهان آنان را برملاساخت. بطوری که بعد از فرونشستن آتش جنگ جهانی دوم، زمینه های ظهور و پیدایش نهضتها و جنبش های آزادیبخش و حرکت های استقلال طلبانه ملت های تحت سلطه فراهم گردید و استعمارگران و سلطه جویان، که بانیان اصلی جنگ ها و خونریزی های گذشته بودند، با اتخاذ سیاست های جدید و درعین حال پیچیده تر و خطرناکتر از قبل سعی در حفظ و حراست مستعمرات و سرزمین های تحت سلطه خود نمودند. بدین ترتیب استعمار مدرن با آرایشی بسیار فریبنده تر (با همان اهداف) جایگزین استعمار کهن گردید. دیپلمات ها، مستشاران، سفرا، تحصیلکردگان خودباخته، میسیونرهای مذهبی، ژنرالها و تفنگداران قدرت های استعماری وارد کشورهای میزبان شده و با همکاری و همیاری مهره های دست نشانده داخلی که از میان مردم این کشورها (بعنوان پادشاه، رئیس جمهور، نخست وزیر و...) انتخاب و انتصاب می شدند، دوباره جنگی به مراتب مخربتر و فاجعه آمیزتر از جنگ های قبل را آغاز نمودند و تحت لوای عمران و رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی،... همچنان به غارت و چپاول منافع و منابع مادی و معنوی این سرزمین ها پرداختند. در این کارزار و جنگ نابرابر ایستگاه ها و مراکز تبلیغاتی خبرگزاری ها، مطبوعات و رادیو و تلویزیون و سینما و... از جمله تسلیحاتی بود که بجای توپ و تانک و موشک بکار گرفته می شد. در این جنگ حریم ملیت و دیانت و فرهنگ بجای حریم شهرها و روستاها و مناطق مسکونی مورد هجوم ارتش های تبلیغی، فرهنگی قرار گرفت و نابود ساختن فکر و معنویت جایگزین به خاک و خون کشیدن اجسام و ابدان گردید. آنها بجای تخریب خانه ها و انهدام ساختمان ها، به تحریف تاریخ و انحطاط جوامع و بجای ترور اشخاص به ترور شخصیت ها پرداختند. به بهانه احترام به حقوق بشر، دمکراسی، آزادی، صلح و برابری و... آزادیخواهان و رهبران و متفکران ظلم ستیز را به زنجیر کشیدند و توطئه گران و مزدوران و نمایندگان خود را آزادیخواه، انقلابی و مصلح نامیدند و به بهانه نجات مردم به ممالک کوچک تجاوز و اموال آنان را غارت کردند! این گروه ها که با معاهدات دوستی و همکاری های بین المللی و بنام سپاهیان صلح و ترقی و... وارد مستعمرات تازه به استقلال رسیده خود! می شدند، به کمک دستگاه های تبلیغاتی و بکارگیری ابزار و شیوه های نوین تبلیغی و یا مساعدت و حمایت مادی و معنوی کارتل ها و تراست های بین المللی اقدام به تزریق و تلقین بینش و منش جدید و تحریف ارزش ها و سنت های ملی و مذهبی و تغییر افکار و عقاید مردم این سرزمین ها کردند.
... تا اینکه در اواخر دهه 80 و بعد از فروپاشی کمونیزم کلاسیک و سنتی در شوروی (سابق) و بقول لخ والسا (رئیس جمهور وقت لهستان) «یتیم شدن کشورهای کمونیستی»، و نیز پایان دوران جنگ سرد و مطرح شدن اسلام و انقلاب اسلامی به عنوان تنها رقیب قدرتمند امپریالیزم جهانی، تبلیغات و سرمایه گذاری های تبلیغی از اهمیت بیشتر و جایگاه ویژه ای برخوردار گردید. بطوریکه هنری کسینجر تئوریسین سیاسی صهیونیسم بین الملل (در بهمن ماه 1368) گفت: برنامه های رادیویی در ایجاد وحشت در کشورهای دیگر قدرتی بیش از بمب افکن دارد.» با عنایت به این مهم است که رهبر راحلمان می فرماید: «مسئولان باید در دفاع از اسلام محکمتر از همیشه با تمام توان در مقابل تجاوز... فرهنگی جهانخواران بایستند، چراکه امروز دنیای استکبار خصوصاً غرب خطر رشد اسلام ناب محمدی(ص) را علیه منافع نامشروع خود درک کرده است. امروز غرب و شرق بخوبی می دانند که تنها نیرویی که می تواند آنان را از صحنه ها خارج کند اسلام است.» و در وصیت نامه سیاسی، الهی خود تأکید می کنند که: «ما اکنون در این زمان که دست ابرقدرت ها را از کشور خود کوتاه کردیم، مورد تهاجم تبلیغاتی تمام رسانه های گروهی وابسته به قدرت های بزرگ هستیم، چه دروغ ها و تهمت ها که گویندگان و نویسندگان وابسته به ابرقدرت ها به این جمهوری اسلامی نوپا نزده و نمی زنند... می دانید که امروز جهان روی تبلیغات می چرخد » و در دیدار با اعضای شورایعالی تبلیغات اسلامی ضمن تأکید بر این نکته که هیچ انقلابی تاکنون به اندازه انقلاب اسلامی ایران مورد هجوم تبلیغاتی و تسلیحاتی واقع نشده است. می فرمایند: «مسئله تبلیغات... در این زمان که ما هستیم یک اولویت خاصی دارد.» همچنین در دیدار با سفرا و کارداران جمهوری اسلامی ایران می فرمایند: «در مقابل همه تبلیغاتی که (از سوی دشمنان) می شود، از هر جور تبلیغی که می شود، جواب بدهید و آشنا کنید ممالک دیگر را، کشورهای دیگر را به آن چیز که در ایران هست آشنا کنید مردم را به اسلام و به نهضت اسلامی.» با نگاهی کوتاه بر وسعت و حجم تبلیغات استکبار جهانی و امکانات و ادوات مدرن و عظیمی که در سیستم تبلیغاتی ابرقدرت ها بکار گرفته شده است، ارزش و جایگاه تبلیغات در جهان بهتر تفهیم خواهد شد: طبق داده های آماری در سال 1977 میلادی در آمریکا روزنامه های نیویورک نیوز و لوس آنجلس تایمز بترتیب با 565/911/1 و 690/300/1 بیشترین تیراژ روزنامه های آمریکا را به خود اختصاص دادند. همچنین در انگلستان روزنامه های دیلی میرورو دیلی اکسپرس بترتیب 119/864/3 و
056/580/2 تیراژ، پرتیراژترین روزنامه های جهان بشمار می آمدند. علاوه بر این رادیوهای کشورهای پیشرفته جهان بیشترین حجم تبلیغات جهان را به خود اختصاص داده و در واقع بخش عظیمی از خوراک تبلیغاتی دول غربی و غربزده را تدارک می دیدند. آمریکا به تنهایی 7هزار و 307 فرستنده رادیویی، انگلیس 364 فرستنده رادیویی و فرانسه 290 فرستنده رادیویی در جهان را تحت سلطه خود دارند. آنتونی اسمیت که خود مدتها از دست اندرکاران وسایل ارتباط جمعی غرب بوده است در کتاب ژئوپولتیک اطلاعات در مورد سیطره تبلیغاتی غرب بر کشورهای جهان سوم بویژه آفریقا می نویسد: «فرستنده های مدرن اروپایی تعداد و قدرتشان افزایش یافته و در پخش برنامه های کشورهای آفریقایی اختلال ایجاد می کنند. کشورهای آفریقایی امروزه در مقایسه با زمانی که این طول موج ها در اختیار کشورهای اروپایی قرار گرفت از نظر طیف در مضیقه بیشتری قرار گرفته اند»... وی می افزاید: «رسانه های خبری جهان تحت سلطه چهار خبرگزاری غربی است که ذاتاً امپریالیست هستند.» بنابراین همانطور که ملاحظه می شود جنگجویان صلیبی عصر جدید تا آنجا که ممکن است ازطریق جنگهای تبلیغی و فرهنگی به ستیز با ملل تحت ستم بویژه مسلمانان برخاسته اند و در این جنگ عظیم و قتل عام بزرگ، مغزها و اندیشه ها و دلها و ایمانها را آماج حملات قرار داده و از روزنامه و سینما و هنر و رادیو و تلویزیون و ویدئو بعنوان آلت قتاله جدید مدد می گیرند. لذا بر مسلمانان و مستضعفان مغضوب ابرقدرتها است که با تلاش پی گیر و خستگی ناپذیر و با ایمان و اعتقاد به نصرت و وعده الهی به ابلاغ و تبلیغ پیام توحید در سراسر جهان پرداخته و امواج تبلیغات مسموم جهانخواران را خنثی نمایند. بنیانگذار جمهوری اسلامی که همه عمر با برکت خویش را در راه اعتلای اسلام و مسلمین صرف نموده است، در کتاب ارزشمند کشف الاسرار که چندین سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به رشته تحریر درآورده اند علیرغم حاکمیت اختناق و استبداد رژیم آمریکایی پهلوی می نویسند: «ما موظفیم برای تشکیل حکومت اسلامی جدیت کنیم اولین فعالیت ما را در این راه تبلیغات تشکیل می دهد، بایستی از راه تبلیغات پیش بیاییم. تبلیغات و تعلیمات دو فعالیت مهم و اساسی ما است، وظیفه فقها است که عقاید و احکام و نظامات اسلام را تبلیغ کنند و به مردم تعلیم دهند تا زمینه برای اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام در جامعه فراهم شود.» حضرت امام خمینی «ره» تأکید می کنند که: «مسئله تبلیغات یک امر مهمی است که می شود گفت که در دنیا در رأس همه امور قرار گرفته است و می توان گفت که دنیا بر دوش تبلیغات است... بالاترین چیزی که می تواند این انقلاب را در اینجا به ثمر برساند و در خارج صادر کند تبلیغات است، تبلیغات صحیح.» و در جای دیگر تأکید می کنند که: «تبلیغات مسئله ای است پراهمیت و حساس، یعنی دنیا با تبلیغات حرکت می کند. باید به مسئله تبلیغات بسیار اهمیت دهیم و از همه چیزهایی که هست بیشتر به آن توجه کنیم.» و در دیدار با شورای عالی تبلیغات اسلامی در تاریخ 3/6/62 می فرمایند: «ما می گوییم انقلابمان را می خواهیم صادر کنیم نمی خواهیم با شمشیر باشد بلکه می خواهیم با تبلیغ باشد» شایان ذکر است که در آثار و منابع اسلامی از تبلیغ و ترویج احکام و معارف اسلامی بعنوان بزرگترین و سنگین ترین رسالت انبیاء و ائمه اظهار علیهم السلام سخن به میان آمده است. رسول اکرم(ص) خطاب به حضرت علی(ع) می فرماید: «ای علی، با کسی پیکار مکن مگر آنکه نخست او را به اسلام فراخوانی، به خدا سوگند« اگر خداوند بدست تو یک انسان را هدایت کند برای تو از آنچه آفتاب بر آن می تابد و غروب می کند و تو حاکم بر آن باشی برتر است»... و علی(ع) در نهج البلاغه خطبه 511 تبلیغ و دعوت مردم به سوی حقتعالی را ازجمله رسالت پیامبر اکرم(ص) خوانده و می فرمایند: «خداوند متعال پیامبر را فرستاد که خلائق را بسوی حق تعالی دعوت فرماید و بر (اطاعت و معصیت) آنان شاهد و گواه باشد پس او احکام پروردگارش را تبلیغ کرد بدون اینکه هیچگونه سستی و قصور به خرج دهد.» و نیز می فرمایند: «نحن دعاه الحق و ائمه الخلق» «ما اهل بیت دعوت کننده بحق و پیشوایان خلق هستیم». در همین رابطه است که حضرت امام خمینی(ره) خطاب به اعضای شورای عالی تبلیغات اسلامی می فرمایند: مسئله تبلیغات از صدر اسلام تا ابد یکی از اموری است که اسلام بر آن پافشاری کرده است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که: هنگامیکه مسلمانان نتوانستند در برابر هجوم گسترده و ویرانگر سپاهیان مغول دوام بیاورند و در رزم نظامی از آنان شکست خورند، علما و مبلغان و خطبای اسلامی وارد عمل شده و با سلاح علم و ایمان و تبلیغ و ترویج حقایق و معارف اسلامی در قلب و اندیشه جهان نفوذ کرده و مشعل علم و ایمان را در کالبد آنان مشتعل نمودند و کار را بدانجا رساندند که بقول توماس ارنولد «سرانجام اسلام از درون ویرانه ها سر برآورد و مبلغین خود را توانایی بخشید و این فاتحان بربری را جذب و تسلیم اسلام گردانید». و جان کلام اینکه باتوجه به بن بست فرهنگی و ایدئولوژیکی هر دو ابرقدرت شرق و غرب و بدنبال آن احساس پوچی و سرگردانی خیل عظیمی از ملل تحت سلطه جهان و نیز احساس نیاز شدید آنان به پیروی از مکتب و ایدئولوژی متعالی و مترقی، باید به تبلیغات بیش از پیش بعنوان یک ضرورت بزرگ توجه نماییم و در راه معرفی و تبیین صحیح فرهنگ معارف اسلامی قصور و کوتاهی نورزیم والسلام.
پی نوشت ها:
1-هارولد، دولاسول دانشمند مشهور آمریکایی.
2-ژاک الیول جامعه شناس فرانسوی.
3-افکار عمومی- تألیف و ترجمه دکتر حسن صعودی.
4-گوبلز- نوشته مانول و هاینریش فرنکل- ترجمه مهدی شهشهانی- صفحه 633 . و همچنین مطالبی از کتاب ارزشمند صحیفه نور پیرامون (امام خمینی(ره))
منبع: / روزنامه / کیهان
نویسنده : علی نظر ممبینی
نظر شما