فرار مغزها، توطئه یا فعالیت اقتصادی؟
یکی از سایتهای اینترنتی فارسی خبر داده که سفارت استرالیا در تهران اقدامات وسیعی را برای شناسایی نخبگان و دانشجویان برجسته ایرانی به عمل میآورد. گفته میشود سفارت استرالیا در حال تنظیم بانک اطلاعاتی گسترده ای در مورد نخبگان سیاسی و اقتصادی و نیز دانشجویان نخبهای است که امکان جذب آنان به دانشگاههای استرالیایی وجود دارد.
در همین راستا خبرهایی از تماس مقامات این سفارتخانه با واسطه یا بیواسطه با تعدادی از نخبگان به گوش میرسد. ناظران احتمال میدهند این کشور در حال کسب جایگاه فعالتر در عرصه سیاست ایران به عنوان جایگزین سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) و نیز اشغال جایگاه کانادا در جذب نخبگان پس از تیرگی رابطه ایران با کانادا میباشد.» (1)
1- سیاست جذب نخبگان و مغزهای سایر کشورها، جزو سیاستهای ثابت و پایدار کشورهای پیشرفته غرب است. اصولا جذب مغزها به یک صنعت پربازده و سودآور تبدیل شده چرا که ثمره سالها سرمایهگذاری و هزینه کشورهای در حال توسعه بر روی افراد مستعد، نصیب کشورهای توسعهیافته میشود و همین مسئله به عمیقتر شدن شکاف علمی میان این دو گروه از کشورها منجر میشود. اما مسئله اساسی این است که چرا مغزها و نخبگان از کشورهای در حال توسعه، کوچ میکنند و ترجیح میدهند تجربه، توان، تخصص و مهارتهای خود را در اختیار سایر کشورها قرار دهند.
2- براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، ایران از نظر مهاجرت در بین 91 کشور در حال توسعه و توسعهنیافته جهان رتبه نخست را دارد به نحوی که سالیانه 150 تا 180 هزار تحصیلکرده از ایران خارج میشوند، مهاجرین ایرانی مقیم آمریکا پس از مهاجرین هندی و چینی رتبه سوم را در آن کشور دارند، بیش از 80 درصد برگزیدگان المپیادهای علمی سالهای اخیر جذب دانشگاههای خارجی شدهاند، آمریکا قصد دارد طی هر برنامه 5 ساله، 500 هزار مغز خارجی را جذب کند، دولت استرالیا درآمد 500 میلیون دلار از محل جذب دانشجوی خارجی در هر سال را در برنامه سالیانه خود قرار داده است. امارات متحده عربی، در سالهای اخیر 100 مرکز آموزش عالی و دانشگاه تاسیس کرده که فقط 3 هزار دانشجوی ایرانی در آنها تحصیل میکنند، هزینه این دانشجویان ایرانی در امارات سالانه بالغ بر 60 میلیون دلار است.(2)
3- با توجه به محدودیت ظرفیت پذیرش دانشجو در مقاطع تحصیلات تکمیلی در ایران و بوروکراسی پیچیده و دستو پاگیر برای جذب نخبگان، طبیعی است که هم کشش ازداخل برای مهاجرت وجود دارد و هم کشورهای جذبکننده نخبه، به سرعت در این زمینه برنامهریزی و اقدام میکنند. با این حساب فعالیت سفارت استرالیا در تهران نه یک «توطئه سیاسی» بلکه یک فعالیت اقتصادی و سودآور تلقی میشود. دکتر صادق زیباکلام در کتاب «ما چگونه ما شدیم» این پرسش را مطرح میکند که چرا هیچگاه در طول تاریخ چند سال اخیر، ایران به فکر استثمار و استعمار کشورهای غربی نیفتاد؟ همین سوال را اکنون می توان در مورد مسئله فرار مغزها مطرح کنیم. چرا ما به فکر جذب نخبگان سایر کشورها نمیافتیم؟ برای پاسخ به این سوال، مجبوریم کمی به سیاستهای داخلی مان فکر کنیم و مثلا گزارش بدهیم که پس از اعلام پذیرش بدون کنکور دانشجویان محجبه فرانسوی و ترکیه ای، چند نفر به ما مراجعه کردهاند؟
در واقع مشکل را باید در درون خودمان جستجو کنیم و هرگاه آن را یافتیم به فکر حل آن باشیم. مغز را به زور نمیتوان در داخل نگهداشت، چه دبی، چه استرالیا، چه اروپا، چه کانادا و چه آمریکا. اما اگر شرایط داخلی را بهسامان کردیم مغز که نمیرود هیچ، میتوانیم برای جذب مغزهای خارجی هم برنامهریزی کنیم.
پینوشتها:
1- سایت دریچه www.daricheh.org
2- خبرگزاری مهر www.mehrnews.com
منبع: / سایت / خبرنگار ۱۳۸۳/۰۷/۲۷
نویسنده : حمید ضیایی پرور
نظر شما