عدالت مالیاتی و شکوفایی اقتصادی
از جمله منابع درآمدی برای هر کشوری مالیات می باشد. فلسفه اخذ مالیات برای تأمین بخشی از هزینه هایی است که دولت برای آبادانی و پیشرفت کشور و انجام فعالیت های عمرانی چون سد سازی، آبرسانی، ساخت بیمارستان، ورزشگاه، دانشگاه، مدرسه و... متحمل می شود. امروزه دیگر مالیات جزئی از زندگی اجتماعی شده است.
باید اذعان داشت ساختار اقتصادی کشور ما یک ساختار پیچیده و عمدتاً متکی بر درآمدهای نفتی می باشد. سهم نظام مالیاتی در سال جهاد اقتصادی قابل تأمل است. چرا که سهم مالیات ما در تولیدات ناخالص داخلی بسیار اندک و با شاخصه های بین المللی فاصله درخور توجهی داردو در این بین افزایش منابع مالیاتی باعث کاهش اتکا به منابع نفتی خواهد شد که این مسئله خود عاملی در جهت پیشرفت و سازندگی کشور می تواند باشد.
تحول نظام مالیاتی به عنوان یکی از بسته های تحول نظام اقتصادی در کشورمان محسوب می شود. از محور های تحول نظام مالیاتی می توان به اصلاح قانون مالیات مستقیم، طرح جامع مالیاتی و مالیات بر ارزش افزوده اشاره نمود. بی تردید فضای اقتصادی امروز با سال های گذشته تفاوت عمده ای پیدا کرده است. لذا قانون فعلی که قریب به پنج دهه پیش تصویب و تدوین گشته با واقعیت های اقتصادی کنونی سازگار نمی باشد و نیاز به تصویب قانون جدید و مبتنی بر ساختار امروزینِ اقتصاد به شدت محسوس می باشد که در طرح تحول نظام اقتصادی و مالیاتی بدان توجه گشته است.
از دیگر سو، نظام مالیاتی یک نظام یکپارچه و ملی است که با بازشناسی صحیح مودیان مالیاتی، بهتر می توان عدالت مالیاتی را تأمین و تضمین نمود. تأمین عدالت مالیاتی و تحقق صددرصدی هزینه های جاری کشور از طریق مالیات که به عنوان هدف عمده تحول نظام مالیاتی بدان اشاره گشته است، نیازمند بسترها و زمینه هایی می باشد. نخست اینکه برنامه های آموزشی در حوزه اخذ مالیات می بایست به امر فرهنگ سازی مالیات مبادرت ورزد. همچنین نظام مالیاتی می بایست مبتنی بر شفافیت و تدوین قوانین صحیح و آسان باشد. در نظام مالیاتی کشور ما، دو شق مالیات وجود دارد. نخست، مالیات اسلامی همانند خمس و زکات و دوم، مالیات متعارف که طبق قانون از فعالان اقتصادی اخذ می شود. برای مالیات های اسلامی، تنها الزام شرعی وجود دارد و برای مالیات های متعارف که در کشورهای دیگر نیز رایج است، الزام قانونی و حکومتی وجود دارد. از این رو در اقتصاد کشورمان ظرفیت مالیاتی لازمه برای رسیدن به شاخص های پیش بینی شده توسط قانون وجود دارد. ولی آنچه که دچار نارسایی است، ابزارهای اخذ مالیات، نحوه شناسایی فعالان اقتصادی و نحوه احتساب مالیات است.
در کشور ما نظام مالیاتی، یک نظام خود اظهاری و برمبنای اعتماد بر فعالان اقتصادی است. از این رو فرهنگ سازی در زمینه پرداخت مالیات می تواند به ارائه اظهارنامه های مالیاتی واقع گرایانه از سوی افرادی که از لحاظ اقتصادی تحرک دارند و فعال اقتصادی به شمار می آیند نقش ارزنده ای را ایفا نماید. همچنین این سیستم مالیات خود اظهاری، نیاز به تعامل دو طرفه مبنی بر احترام و صداقت فعالان اقتصادی و مودیان مالیاتی می باشد. از سوی دیگر طرح اظهارنامه های الکترونیکی می تواند در جهت صرفه جویی در زمان و کاهش ترافیک مفید و مثمر ثمر واقع گردد. از دیگر مزایای نظام مالیاتی در کشور ما این است که بنیادهای خیریه ثبت شده که در زمینه آموزشی و خیریه فعالیت می نمایند، از پرداخت مالیات معاف می باشندکه این مسئله به ترغیب بیشتر همگان به انجام فعالیت های انسان دوستانه و خیرخواهانه می انجامد. عامل دیگری که باعث ترغیب عمومی به پرداخت مالیات می شود آن است که می بایست مردم آثار مفید مالیات را محسوس تر مشاهده نمایند تا بیشتر به پرداخت مالیات متمایل گردیده و هر کسی سهم مالیاتی خود را به طور منصفانه بپردازد. که در این راستا رسانه های گروهی می بایست بیش از پیش در به تصویر کشیدن آثار مثبت پرداخت مالیات، تکاپو و پویایی از خود نشان دهند.
منبع: / روزنامه / رسالت ۱۳۹۰/۳/۴
نویسنده : محمد امین رضایی
نظر شما