چالشهای فراروی سیستم کنونی حمل و نقل ایالات متحده
امروزه در سایه افزایش جمعیت، گسترش شبکه بزرگراهی، افزایش فاصله محل زندگی و محل کار، حومهنشینی و حاشیهنشینی، اتلاف گسترده زمان و انرژی در ترافیکهای درهم پیچیده خیابانها و بزرگها، سیستم حمل و نقل کنونی با چالشها و پرسشهای فراوانی روبهرو گردیده است. توصیف زندگی کنونی به زندگی در حال تحرک، کنایه از این شرایط میباشد. چرا که همه ساله، بخشی از مالیاتهای دریافتی از شهروندان، صرف ساخت بزرگراههایی جدید میگردد که طول آنها هماینک به 157 برابر قطر کره زمین بالغ گردیده است. از سوی دیگر، در سایه موج جدید خصوصیسازی و به حراج گذاشتن داراییهای مردم به بهای سودآوری چند شرکت خصوصی پیمانکار، این پرسش به وجود میآید که چرا باید بسیاری از اراضی حاصلخیز کشاورزی و منابع نفتی ما، قربانی سیاستهای کنونی دولت آمریکا در حوزه حمل و نقل گردد؟
در سال 2043 میلادی، جمعیت ایالات متحده نه 300 میلیون که به 400 میلیون نفر خواهد رسید. با بزرگراههایی در هم پیچیده که مناطق شهری ما را در بر گرفته است. ما تا چه زمانی همچنان باید در حال تحرک و جابهجایی باقی بمانیم؟ در سال 1980 میلادی، 4/64 % آمریکاییها با ماشینهای شخصی به محل کارشان میرفتند. اما این نرخ در سال 2000 میلادی به 75 % رسیده است.
این آمار تا حدود زیادی نگران کننده است. خودروهای چند سرنشیندار هم در همین دوره از 7/19 % به 2/12% کاهش یافته است. به علاوه، درصد کسانی که پیاده به محل کارشان میرفتند هم از 6/5 % به 9/2 % رسیده است. چرا که در طول این سالها، علاوه بر افزایش حاشیهنشینی، محلهای کار ما نیز از هم بسیار دور گردیدهاند.
دنیای درحال حرکت بر روی چرخ خودروها، روشی است که آمریکاییها برای زندگی خویش برگزیدهاند. اما برای یک لحظه بیاندیشید. ما امروزه با معضل رفت و آمدهای طولانی افراد ساکن در حومه شهرها روبهرو هستیم. اگر متوسط زمان تلف شده هر خودرو در سال 1982، 16 ساعت در ماه بوده است، این نرخ در سال 2003 میلادی به 47 ساعت افزایش یافته است. به علاوه، ترافیک سنگین کنونی، در مجموع 7/3 میلیارد ساعت تأخیر در وصول به مقصد را برای ما ایجاد نموده که همه ساله به اتلاف 2 میلیارد گالن سوخت نیز منجر میگردد. به علاوه، اگر آمریکاییها بزرگراههای کشورشان را دوست دارند، چرا ما در برابر افزایش مالیات بر مصرف سوخت در جهت ساخت بزرگراههایی بیشتر، مقاومت میکنیم؟
نکته دیگر این است که ما به سوی خصوصیسازی حرکت نمودهایم. ما از خصوصیسازی اداره راهها نیز استقبال مینماییم تا آنان از مصرفکنندگان، عوارض دریافت کنند. این وضعیت داغترین روند نوین دنیای امروز است که از سوی استانداران، مدیران حمل و نقل ایالتی و حقوقدانان ایالتی، با تبادلهای گستردهای روبهرو بوده است. سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری در بخش ساخت بزرگراهها نیز از سوی شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی، با رشد زیادی روبهرو میباشد. بدین ترتیب، ما به نقطهای بحرانی رسیدهایم؛ همان گونه که سی نت. اورسکی کارشناس برجسته بخش حمل و نقل نیز بدان اشاره میکند.
البته بخشی از این جابهجاییها به انتقال درآمدها بازمیگردد. شهردار شیکاگو ریچارد دالی در مورد اجاره 99 ساله بزرگراه 8 مایلی شیکاگو به اسکای وی به سرمایهگذارانی خارجی و به مبلغ 8/1 میلیارد دلار، مذاکراتی را انجام داده است. در نیوجرسی هم، در جهت کاهش بدهیهای 33 میلیارد دلاری ایالت، مذاکراتی در راستای واگذاری دو بزرگراه 148 و 173 مایلی به بخش خصوصی انجام شده است. البته در ایندیانا، استاندار میچ دانیلز موجی از اعتراض و بدبینی را نسبت به واگذاری بزرگراه ایندیانا به سرمایهگذاران خارجی به راه انداخت. کل مبلغ این واگذاری، 85/3 میلیارد دلار تخمین زده میشود. البته لازم به تذکر است که تنها در این ایالت، سرمایهگذاریهایی 10 ساله برای ساخت چند بزرگراه در جریان میباشد. اما در سایر ایالتهای آمریکا، اقدامات متعددی نظیر احداث بزرگراههای دارای باجههای عوارض، و بزرگراههای ارتباط دهنده دو ایالت به هم، با استفاده از سرمایهگذاران بخش خصوصی و یا خارجی در جریان است.اما این اقدامات، مخالفان زیادی نیز دارد. توماس دونز مدیر بنیاد مطالعات حمل و نقل انیو معتقد است که نباید داراییهای مردم را به حراج گذاشت و یا آنها را برای سودآوری چند شرکت خصوصی به حراج گذاشت.
امروزه دورنمای خصوصی سازی راهها، روز به روز با چالشهای بیشتری روبهرو میگردد. هرچند به گونهای تردید برانگیز تلاش میشود، چنین وانمود گردد که در این راه هیچ مشکلی وجود ندارد. با توجه به حجم بالای خودروهای ما، هم اینک باید به ازای هر یک میلیون نفر شهروند آمریکایی، 37 مایل مربع زمین مسطح شود و 1400 مایل نیز بزرگراه احداث گردد. همچنین فراموش نکنیم که احداث بسیاری از این جادهها به بهای نابودی اراضی حاصلخیز کشاورزی به اتمام رسیده است. از سوی دیگر، ما در کشورمان 4 میلیون مایل جاده احداث کردهایم که بر اساس محاسبه «مؤسسه سیاستهای زمین» (EPI) طول این جادهها 157 برابر محیط کره زمین میباشد. اما این وضعیت با نفت چه ارتباطی دارد؟ در ملتی که منابعی گسترده در اختیار دارد، ما به آسانی این ثروت را از بین میبریم. هرچند ما شاهد حمایت مردم از گسترش حمل و نقل عمومی در سالهای اخیر بودهایم. در پایان این سؤال را باید طرح نماییم که آیا ما نیازمند گزینههایی نوین جهت تغییر شرایط کنونی نیستیم؟
منبع: / ماهنامه / سیاحت غرب / 1386 / شماره 51، مهر ۱۳۸۶/۰۷/۰۰به نقل از: www.Seattletimes.com
نویسنده : نیل پیرس
نظر شما