همه‌چیز درباره زندگی و آثار داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر؛ از علاقه به موسیقی و سینما تا گرایش به فلسفه
موضوع : فرهنگ | سینما و تئاتر

همه‌چیز درباره زندگی و آثار داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر؛ از علاقه به موسیقی و سینما تا گرایش به فلسفه

اعتمادآنلاین 
داریوش مهرجویی فیلم ساز و نویسنده بزرگ ایران، متولد 17 آذر 1318 در تهران بود.  او فارغ التحصیل رشته فلسفه در مقطع لیسانس از دانشگاه UCLI لس‌آنجلس در سال 1344 و یکی از فیلم‌سازان برجسته ایران و از چهره‌های اصلی موج نوی سینمای ایران بود.

به گزارش سینما اعتماد، مهرجویی ابتدا با مهندس «فریار جواهریان» ازدواج کرد که یکی از مهندسین معمار نامی ایران بود که حاصل این زندگی دو فرزند با نام‌های «مریم» و «صفا» بود. مهرجویی برای بار دوم با وحیده محمدی‌فر ازدواج کرد که ثمره این زندگی موفق یک دختر به نام «مونا» شد.
بیوگرافی وحیده محمدی‌فر همسر داریوش مهرجویی
وحیده محمدی‌فر فیلمنامه نویس ، طراح لباس و دستیار کارگردان ایرانی همسر دوم داریوش مهرجویی بود که در 19 بهمن 1347 متولد شد. محمدی‌فر دانش آموخته رشته روانشناسی از دانشگاه تهران بود و فعالیت در سینما را از سال ۱۳۷۵ و با بازی در فیلم سینمایی «لیلا» آغاز کرد.

محمدی‌فر با نگارش اپیزود اول فیلم نامه داستان های جزیره نویسندگی را به شکلی جدی پی گرفت و با نگارش مشترک فیلم نامه «مهمان مامان» با مهرجویی و مرادی کرمانی به نامی آشنا در عرصه فیلم‌نامه نویسی مبدل شد. وحیده محمدی‌فر سابقه فعالیت در آثاری همچون «لامینور»، «اشباح»، «چه خوبه که برگشتی»، «نارنجی پوش»، «سنتوری» و «آسمان محبوب من» را در کارنامه هنری خود دارد.

شروع فعالیت هنری مهرجویی با موسیقی
در نوجوانی به موسیقی علاقه‌مند شد و مدت کوتاهی در کلاس آموزش موسیقی آقای زندی شرکت کرد. نزد پدرش که موسیقی ایرانی را خوب می شناخت به نواختن سنتور پرداخت و بعد با موسیقی کلاسیک غربی آشنا شد و به نواختن پیانو و نوشتن قطعاتی برای پیانو پرداخت.

مهاجرت به لس‌آنجلس
در  17 سالگی به سمت سینما گرایش پیدا کرد و برای اینکه فیلم‌های خارجی را بهتر بفهمد، زبان انگلیسی یاد گرفت و در کنارش تحصیلات مقدماتی را در تهران به پایان برد. یک سال در هتل آتلانتیک مدیر شد و سپس بیست ساله بود که برای ادامه تحصیل به کالیفرنیا رفت و آنجا نخست به خواندن سینما روی آورد، اما خیلی زود سینما را رها کرد و به فلسفه پرداخت. در نهایت سال 1344 از دانشگاه یوسی ال ای لس آنجلس لیسانس فلسفه گرفت. در همین سال سردبیری نشریه پارس ریویو در لس آنجلس را به عهده گرفت و بعد از یکسال به ایران بازگشت.

نخستین فیلم داریوش مهرجویی
در سال 1346 نخستین فیلم خود به نام «الماس 33» را که فیلمی بسیار پرهزینه بود ساخت. این فیلم در 5 بهمن 1346 در تهران روی پرده رفت و فروش متوسطی داشت و با توجه به هزینه بالای ساخت شکستی تجاری محسوب شد و توجه منتقدان را هم چندان به خود جلب نکرد.

فیلم «گاو» و درخشش مهرجویی

سال 1348 با همکاری غلامحسین ساعدی فیلمنامه «گاو» را از روی یکی از داستان‌های کوتاه مجموعه «عزاداران بیلِ» ساعدی نوشت و فیلم کرد. این فیلم جوایز متعددی را در جشنواره‌های بین‌المللی به ارمغان آورد. «گاو» هم از نظر تجاری هم از نظر هنری فیلم موفقی از کار درآمد و فصل جدیدی در سینمای ایران گشود. از آن زمان همواره به جز وقفه چند ساله پس از انقلابِ 1357 و رویدادهای پس از آن که منجر به مهاجرتش به فرانسه شد، مهرجویی یکی از فیلم سازان مطرح و پرکار ایرانی بود.

فیلم «دایره مینا»
«دایره مینا» پنجمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی و نخستین فیلم رنگی او در مقام کارگردان و محصول سال 1353 است. فیلم به مدت سه سال توقیف بود و سرانجام در 1356 پروانه نمایش گرفت و در ابتدای سال 1357 اکران شد. دایره مینا در جشنواره پاریس در 1977 و سپس برلین به نمایش درآمد و جوایزی نیز از این دو جشنواره دریافت کرد. پسر جوانی با خانواده‌اش در محله‌های حاشیه‌نشین تهران زندگی می‌کند پدر بیمارش، را برای معالجه به بیمارستان بزرگی می‌برد، نمی‌تواند پدرش را بستری کند و در پیاده‌رو کنار نرده‌های بیمارستان چند روزی را سپری می‌کنند تا این که با شخصی به نام سامری در عوض خون فروشی به آنها پول می‌دهد و این ورود پسر جوان به چرخه سیاهی است… . عزت‌الله انتظامی، علی نصیریان، سعید کنگرانی، ایرج راد، اسماعیل شنگله و مرضیه برومند در این فیلم سینمایی مقابل دوربین هوشنگ بهارلو بازی کردند. هرمز فرهت موسیقی متن این فیلم را ساخت و طلعت میرفندرسکی تدوین را برعهده داشت. حجم نقدهای نوشته شده بر این فیلم بسیار قابل توجه است و به باور شماری از منتقدان، این فیلم بهترین اثر داریوش مهرجویی است. آن گونه که برخی روایت‌های تاریخی است، پس از توقیف این فیلم، فرح پهلوی این فیلم برای شاه نشان داده و شاه در میانه تماشای فیلم با خشم برخواسته و اتاق سینما را ترک گفت و به زبانی بلند و پر اعتراض ادعا کرد که این به اصلاح روشنفکران ـ یا آنچنان که رسم مالوف شوخی‌هایش با اسدالله علم بود، این اَن تلکتوئل‌ها ـ چرا همیشه به جنبه‌های تیره هستی دلبسته‌اند و تنها سیاهی‌های جامعه را نشان می دهند؟ این فیلم یکی از معدود روایت‌های موجود از خون‌فروشی مردم در دوره پهلوی برای گذران زندگی‌شان است.

فیلم «پستچی»
فیلم سینمایی «پستچی» به نویسندگی و کارگردانی داریوش مهرجویی براساس نمایش‌نامه ویتسک نوشته گئورک بوخنر محصول سال 1351 است. تقی پستچی در خانه اربابیش با همسرش زندگی می‌کند و شخصیت عصبی و نامتعادلی دارد. دکتر معالجش دامپزشکی است که او را با داروهای گیاهی درمان می‌کند. مهندس، برادرزاده ارباب از فرنگ باز می‌گردد و این آغاز یک خیانت و جنایت است. علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، ژاله سام، بهمن فرسی، احمدرضا احمدی، عصمت صفوی، امراله صابری، ایرج راد و… در این فیلم مقابل دوربین هوشنگ بهارلو بازی کردند. هرمز فرهت موسیقی متن این فیلم را ساخت و طلعت میرفندرسکی این اثر را تدوین کرد.

فیلم «مدرسه‌ای که می‌رفتیم»

فیلم «مدرسه‌ای که می‌رفتیم» به کارگردانی داریوش مهرجویی و نویسندگی فریدون دوستدار و داریوش مهرجویی بر اساس داستان حیاط پشتی مدرسه عدل آفاق نوشته فریدون دوستدار محصول سال 1359 است. گروهی از دانش آموزان یک مدرسه تصمیم به اجرای نمایش می‌گیرند که اینکار با مخالفت معاون مدرسه که در غیاب مدیر به اداره امور می‌پردازد و تنبیه از جانب او مواجه می‌شوند. سپس دانش آموزان با درست کردن یک روزنامه دیواری به انتقاد از شرایط مدرسه می پردازند. با آمدن ناظم، او طبق معمول روزنامه دیواری را لوله می‌کند و می‌زند توی سر بچه‌ها و جلوی تئاتر مدرسه‌ای آنها را هم می‌گیرد. اما یک از معلمان و یک کتابدار که از دست ناظم مستبد و زورگوی مدرسه حرص می‌خورند و با کمک معلم‌های دیگر او را سر جایش می‌نشانند و دومرتبه روزنامه به‌جای اولش برمی‌گردد. علی نصیریان، عزت‌الله انتظامی، امرالله صابری، قاسم سیف، فرشید هسته‌ای، بابک برزویه و… در این فیلم مقابل دوربین فرخ مجیدی بازی کردند و منوچهر اولیایی این اثر را تدوین کرد.

فیلم «اجاره نشین‌ها»
«اجاره نشین‌‎ها» هفتمین فیلم سینمایی داریوش مهرجویی و محصول سال 1365 است. یک ساختمان آپارتمانی که وارث آن نامعلوم است زیر نظر مباشر مالک متوفای خانه -که خود نیز ساکن ساختمان است- اداره می‌شود. مباشر با همکاری دلال بنگاه معاملات املاک قصد تصاحب و فروش خانه را دارد و از تعمیرات اساسی، که خانه واقعاً به آن نیاز دارد، سر باز می‌زند. مستأجران که به ماجرا پی برده‌اند برای چاره جویی با بنگاه رقیب، که در همان منطقه است تماس می‌گیرند و متوجه می‌شوند که حکم تخلیه‌ای که دریافت کرده‌اند، به علت مجهول الوارث بودن ملک فاقد اعتبار است. مستأجران برای تعمیرات عده‌ای کارگر ساختمانی را استخدام می‌کنند… . در این فیلم کمدی، عزت الله انتظامی، اکبر عبدی، حسین سرشار، حمیده خیرآبادی، رضا رویگری، ایرج راد، سیاوش تهمورث، فریماه فرجامی، منوچهر حامدی، فردوس کاویانی، منیژه سلیمی و… مقابل دوربین حسن قلی زاده بازی کردند. ناصر چشم‌آذر موسیقی متن این فیلم را ساخت و حسن حسن‌دوست این اثر را تدوین کرد.

فیلم «شیرک»
فیلم سینمایی «شیرک» به کارگردانی داریوش مهرجویی و نویسندگی داریوش مهرجویی و کامبوزیا پرتوی محصول سال 1366 است. روستای محل سکونت «شیرک» مورد هجوم گرازها است. پدر شیرک را گرازها کشته‌ است. حاج خالو دشتبان روستا نیز به دلیل پیری و کم‌سو بودن چشم نمی‌تواند به خوبی انجام وظیفه کند. شیرک به قصد کمک به حاج خالو، سگی را با مقداری خرما از کولی‌ها تاخت می‌زند و به اتفاق دوستش، کرمک، سگ را رام می‌کند، شبی که شیرک و سگ شکاری‌اش به کمک حاج خالو، رفته‌اند گرازها به جالیز هجوم می‌آورند. حاج خالو، شیرک و سگ به جان گرازها می‌افتند و آن‌ها را تار و مار می‌کنند. عزت‌الله انتظامی، حمید جبلی، فرزانه کابلی، محمدعلی نقی‌کنی، حسین پای‌پوزان، مهدی اسدی، سید حسین حسینی، عنایت سنجری، قاسم قنبری و صمد خالصی در این فیلم مقابل دوربین حسن قلی‌زاده بازی کردند. ناصر چشم‌آذر موسیقی متن این فیلم را ساخت و حسن حسن‌دوست این اثر را تدوین کردند. سکانس‌هایی از این فیلم سینمایی را در تابناک تماشا می‌کنید.

فیلم «هامون»

«هامون»، نهمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی در مقام کارگردان و محصول سال 1368 است. حمید هامون که با همسرش، مهشید، دائم کش‌مکش دارد زندگی کابوس گونهٔ خود را مرور می‌کند. او که مشغول نوشتن رساله‌اش دربارهٔ عشق و ایمان است، در پی دوست قدیمی و مرادش علی عابدینی می‌گردد. خانه و کاشانه را ترک می‌کند و دست به اعمال دیوانه‌واری می‌زند. او در حالتی پریشان، در پی شکایت‌هایش، خود را به امواج دریا می‌سپارد، اما عابدینی او را نجات می‌دهد. همچنین، این فیلم به دغدغه‌های جوانان روشنفکر بعد از انقلاب می‌پردازد؛ میان دنیاخواهی و آرمان‌خواهی. تصویری از آرمان‌خواهی که به‌دلیل حبّ دنیوی (زیبایی و…) در تلاطم است و درمقابل، علی عابدینی فردی که تکلیفش با خودش مشخص است و دنیا را فدای آرمان‌ها و عقایدش کرده‌است. مهرجویی خود می‌گوید که داستان این فیلم با الهام‌گرفتن از بوف کور صادق هدایت نوشته شده است. خسرو شکیبایی، بیتا فرهی، عزت‌الله انتظامی و فتحعلی اویسی چهار بازیگر اصلی این فیلم سینمایی هستند که مقابل دوربین تورج منصوری رفتند. ناصر چشم‌آذر براساس تم‌هایی از یوهان سباستیان باخ، موسیقی متن این فیلم را ساخت و حسن حسن‌دوست نیز این اثر را تدوین کرد. خسرو شکیبایی به دلیل بازی متفاوتش در این فیلم بسیار مورد توجه قرار گرفت. بیتا فرهی نیز که 31 ساله بود، به تازگی از امریکا بازگشته بود و نخستین تجربه بازیگری‌اش را در این فیلم داشت. از حواشی جالب این فیلم سینمایی، اینکه صحنه کتک‌خوردن فرهی توسط شکیبایی واقعی است و مهرجویی بی آنکه از این صحنه اطلاع قبلی به فرهی دهد، آن را جلوی دوربین برد تا واکنش و شوک ناشی از برخورد، طبیعی از آب دربیاید.

فیلم «بانو»
فیلم سینمایی «بانو» به نویسندگی و کارگردانی داریوش مهرجویی محصول سال 1370 است. مریم، همسر محمود متوجه می‌شود که محمود برای پیوستن به زنی مطلقه قصد ترک و جدایی از او را دارد. بانو پس از تنها شدن، جهت تسکین دردش و برای یافتن همدم، کرمعلی باغبان همسایه و همسر بیمارش را به خانه مجلل خود دعوت می‌کند. فیلم، شرح احوال بانو است که با حضور مهمانان جدید در خانه خود، در ابتدا احساس خشنودی می‌کند، ولی به تدریج متوجه دزدی‌های قربان سالار که از خویشاوندان کرمعلی است و به واسطه او مهمان بانوشده‌است می‌شود. از هم پاشیدگی روحی بانو و نا بسامانی‌هایی که پس از ورود مهمانان رخ می‌دهد بانو را به سمت تصمیم جدیدش که تغییری در زندگی او به وجود خواهد آورد سوق می‌دهد. بانو که تجربیات جدید روحی را پشت سر گذاشته است در انتها همسرش را که برای جبران و عذرخواهی به سوی او بازگشته، ترک می‌کند. بیتا فرهی، عزت‌الله انتظامی، خسرو شکیبایی، گوهر خیراندیش، فردوس کاویانی، حمیده خیرآبادی، فتحعلی اویسی، سیما تیرانداز، محمود کلاری، میرصلاح حسینی، جلال مقدم و ملیحه نصیری در این فیلم مقابل دوربین تورج منصوری بازی کردند. ناصر چشم آذر موسیقی متن این فیلم را ساخت و حسن حسندوست این اثر را تدوین کرد.

فیلم «سارا»

«سارا» یازدهمین فیلم داریوش مهرجویی در مقام کارگردان و محصول سال 1371 است. داستان این فیلم از نمایش‌نامه خانه عروسک اثر هنریک ایبسن الهام گرفته شده است. حسام برای درمان بیماری‌اش مجبور است به خارج از کشور سفر کند. سارا همسر او مخارج سفر او را تامین می‌کند، اما می‌گوید که این پول را از محل ارثیه پدرش به دست آورده است. حسام بهبودی می‌یابد سارا پنهان از چشم شوهرش با کار سخت و مداوم خیاطی سعی می‌کند بدهی‌های خود را پرداخت کند. گشتاسب مردی که به سارا کمک مالی کرده است متهم به جعل اسناد شده است و موقعیت شغلی او در بانک دچار مخاطره می‌شود و از سارا می‌خواهد از طریق اعمال نفوذ حسام که حالا رئیس بانک شده است در شغلش ابقاء شود… . نیکی کریمی، امین تارخ، خسرو شکیبایی و یاسمین ملک‌نصر در این فیلم سینمایی مقابل دوربین محمود کلاری نقش آفرینی کرده‌اند. موسیقی این فیلم اثر فیلیپ گلاس است و حسن حسن‌دوست این اثر را تدوین کرده است.

فیلم «پری»
«پری»، دوازدهمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی در مقام کارگردان و محصول سال 1373 است. این فیلم اقتباسی از رمان «فرانی و زویی» و داستان‌کوتاهِ «یک روزِ خوب برای موزماهی» نوشته‌ی جروم دیوید سالینجر است. این اقتباس بدون اجازه‌ مؤلف بود و که این امر باعث شکایتِ نویسنده شد. پری، دختری جوان و دانشجوی رشته‌ی ادبیات است که با خواندن کتاب سبز کوچکی درباره‌ی سلوک عارفِ گم‌نامی در قرن پنجم، دچار تحولات فکری می‌شود. کتاب به برادر بزرگ‌ترِ پری –اسد- تعلّق دارد که در حادثه‌ی آتش‌سوزیِ کلبه‌اش درگذشته است. پری برادرِ دیگری نیز دارد که می‌کوشد او را از پریشانی برهاند. داریوش مهرجویی طیّ مصاحبه‌ای در مجله‌ی «دنیای تصویر» نقدِ ساده‌ای بر این فیلم داشت‌ و گفت: »گفت پری می‌خواهد بگوید از ظاهریات دین باید فرار کرد و به عمقِ دین اسلام باید علاقه داشت. داریوش مهرجویی در این فیلم شخصیت پری را فردی آشفته و تا حدی مضطرب که در مذهب‌ش دچارِ افراط شده و روزه‌های چند روزه می گیرد و پشت سر هم ذکر میگوید و تحملِ نامزدش را، که با شخصیت معنوی او کاملاً متفاوت است، ندارد نشان می‌دهد؛ ولی با آمدنِ شخصیت داداشی در طیّ داستان تا حدی به پری کمک می‌شود تا از سردرگمی رهایی یافته و می‌فهمد که خیلی هم بودن در این دنیا سخت نیست و ما همه بازیگرانی هستیم که داریم برای خداوند در این دنیا نقش بازی می‌کنیم.» نیکی کریمی، خسرو شکیبایی، علی مصفا، علی اصغر شادروان، محمدرضا شریفی‌نیا، ژاله علو، توران مهرزاد، فرهاد جم، پارسا پیروزفر، ژانت آوانسیان، کیوان رستمی‌نژاد و امیرحسین شریفی در این فیلم سینمایی مقابل دوربین علیرضا زرین دست نقش آفرینی کرده‌اند. کیوان جهانشاهی موسیقی متن این فیلم را ساخته و حسن حسن دوست این اثر را تدوین کرد.

فیلم «لیلا»
«لیلا» سیزدهمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی محصول سال 1375 است. مهرجویی در این بازی از زوج حمید مصفا و لیلا حاتمی یک بازی قابل توجه در بستری داستانی متفاوت گرفته است. این فیلم داستان عشق لیلا و رضا است؛ زوجی که در یک مراسم شله‌زرد پزان همدیگر را می‌بینند و چندی بعد با هم ازدواج می‌کنند. آن دو، بعد از مدتی زندگی متوجه می‌شوند که لیلا نمی‌تواند فرزندی به دنیا بیاورد. آنها درمان‌های متعدد و آزمایش‌های گوناگونی را دنبال می‌کنند اما همه بدون نتیجه می‌ماند. در این میان هر چند برای رضا بچه‌دار نشدن لیلا اهمیتی ندارد، اما مادرش با وجود این احساس رضایت و خوشبختی رضا از زندگی بدون فرزند، لیلا را تحت فشارهای شدید قرار می‌دهد و از او می‌خواهد که اجازه دهد برای رضا همسری بگیرند تا فرزندی برای او بیاورد و سپس همسر دوم رضا از زندگی آنها خارج شود. فشارهای مادر رضا بالاخره کارگر می‌افتد و لیلا، رضا را راضی می‌کند. بدون اطلاع خانواده لیلا ازدواج مجدد رضا با گیتی انجام می‌شود. اما شب عروسی، لیلا به خانه مادرش پناه می‌برد و حاضر نمی‌شود به زندگی رضا برگردد. رضا این عمل را خلاف قول‌های قبلی لیلا می‌داند و مدتی بعد همسر دومش را طلاق داده و فرزند دختری را که از او دارد به مادرش می‌سپارد و خود تنها زندگی می‌کند. گیتی مجدداً ازدواج می‌کند و رضا هم با خواهش‌های مکرر از لیلا و خانواده او، روزی در همان مراسم شله‌زرد پزان با دخترش باران به دیدار لیلا می‌رود. لیلا حاتمی، علی مصفا، جمیله شیخی، توران مهرزاد، امیر پایور، شقایق فراهانی و محمدرضا شریفی‌نیا در این فیلم مقابل دوربین محمود کلاری بازی کردند. کیوان جهانشاهی موسیقی متن این فیلم را ساخت و مصطفی خرقه پوش این اثر را تدوین کرد.

فیلم «درخت گلابی»
درخت گلابی، چهاردهمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی در مقام کارگردان و محصول سال 1376 است. محمود نویسنده‌ای است که برای نوشتن باقیماندهٔ کتاب جدید خود در پی یک‌کم‌کاری طولانی، به باغ پدری خود در دماوند پناه آورده‌است. اما در باغ درخت گلابی قدیمی که برای محمود سرشار از خاطره است میوه نداده و باغبانان از او می‌خواهند که در مراسمی آیینی برای ترساندن درخت و به بار نشستن دوباره آن شرکت کند و محمود می‌پذیرد و در این بین او به مرور خاطرات نوجوانی خود می‌پردازد، زمانی که شیفتهٔ دختر عمه اش بوده و با اینکه دختر از او بزرگتر است به او ابراز عشق می‌کند و برایش اشعار عاشقانه می‌گوید و با او ساعت‌ها در باغ به اجرای نمایشنامه‌های مختلف می‌پردازد، چرا که هر دو به ادبیات علاقه‌مندند اما روزی دختر برای خداحافظی می‌آید چون قصد دارد نزد پدرش که خارج از کشور است برود و محمود از او می‌خواهد که صبر کند و دختر می‌پذیرد، اما سال‌ها بعد که محمود وارد جریانات سیاسی می‌شود نامه‌های دختر را پاسخ نمی‌دهد و رفتنش را به تاریخی بعد موکول می‌کند تا اینکه بر اثر فعالیت‌های سیاسی به زندان می‌افتد و آن جا با دیدن یکی از اقوام دختر خبر فوت او را دریافت می‌کند. محمود حالا در آستانه شصت سالگی همانند درخت گلابی که هنوز بوی کفشهای کتانی میم را می‌دهند بی بار شده و نمی‌تواند کتاب آخرش را تمام کند. همایون ارشادی، گلشیفته فراهانی، نعمت‌الله گرجی، عباس شادروان، شهرام حقیقت دوست، محمدرضا شهبانی نوری، جعفر بزرگی، رحمان حسینی، مریم مجد، مریم مقبلی و مهرداد سیه چشمان در این فیلم سینمایی مقابل دوربین محمود کلاری بازی کردند و مصطفی خرقه پوش این اثر را تدوین کرد. برای موسیقی این فیلم از یکی از قطعات فیلیپ گلاس به نام Mad Rush استفاده شده‌است.

فیلم «میکس»

«میکس» شانزدهمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی در مقام کارگردان محصول سال 1378 است. چند روز بیشتر به شروع جشنواره نمانده و فیلمی که خسرو ساخته در مرحله صداگذاری دچار مشکل شده، فرسودگی دستگاه های فنی، قطع و وصل مدام برق، آماده نبودن موسیقی متن و خستگی عوامل فنی که به طور شبانه روزی مشغول به کار هستند باعث ایجاد فضایی پرتنش و عصبی کننده شده است. از سوی دیگر الزام حضور فیلم در جشنواره که شرط لازم برای نمایش عمومی آن در سال آینده است، باعث شده تهیه کننده هم لحظه به لحظه فشار بیشتری برای آماده شدن فیلم به خسرو وارد کند، در حالی که هنوز مونتاژ فیلم کامل نشده و حتی چند صحنه ای را که در مراحل آخر فیلمبرداری کرده اند از لابراتوار به دستشان نرسیده است. خسرو تمام انرژی خود را به کار می گیرد و با خواهش و تمنا عوامل را تشویق به ادامه کار می کند. در حالی که امیدی به آماده شدن فیلم در زمان مقرر نیست. ناصر چشم آذر آهنگساز فیلم هم دچار بحران روحی است و از آماده کردن موسیقی متن طفره می رود و وقتی خسرو با شگردهای مختلفی او را به استودیوی ضبط موسیقی می برد، خستگی نوازندگان مانع از اجرای موسیقی می شود و دست آخر چشم آذر یک تنه با سینتی سایزر موسیقی را اجرا می کند. در میان هجوم این مصائب که باعث افزایش استرس خسرو شده، گروه سازنده فیلم هم چندان دل به کار نمی دهند و بار نگرانی او را با همکاری شان کاهش نمی دهند. در میان این همه گرفتاری چند صحنه ای از فیلم سانسور می شود که نیازمند دستکاری تدوین و حضور مجدد بازیگران برای صدابرداری است. اما لیلا حاتمی و علی مصفا دو بازیگر فیلم با همدیگر قهر کرده اند و حاضر به گفتن جمله هایشان نیستند. وقتی محمدرضا شریفی نیا آن دو را آشتی می دهد و مشکل را حل می کند، نوبت امید روحانی است که با حضور بی موقع خود و تقاضای مصاحبه در آن وانفسا خسرو را کلافه تر می کند. سرانجام فشار کار خسرو را دچار جنون می کند و قصد دارد همه چیز را به هم بریزد اما افراد گروه، او را به یک صندلی می بندند و کار را ادامه می دهند. روز نمایش فیلم قرار می شود نمایش حلقه های آماده فیلم شروع شود تا باقی پرده ها برسد، اما وقفه های بین رسیدن پرده ها به سینما حوصله تماشاگران را سر برده و تعدادی از آنها از شدت کلافگی روی سن سالن نمایش کمدی مسخره ای را اجرا می کنند. خسرو شکیبایی، لیلا حاتمی، عزت‌الله انتظامی، علی مصفا، محمدرضا شریفی نیا، فردوس کاویانی، ناصر چشم‌آذر، گوهر خیر اندیش، نگار فروزنده و بیتا فرهی در این فیلم سینمایی مقابل دوربین محمود کلاری بازی کردند. ناصر چشم آذر موسیقی متن این اثر را ساخت و حسن حسندوست میکس را تدوین کرد.

فیلم «بمانی»
«بمانی»، هفدهمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی در مقام کارگردان و محصول سال 1380 است. این فیلم شرح زندگی سه دختر ایلامی به نام‌های مدینه، نسیم و بمانی است که سرنوشتی تکان دهنده برای هریک رقم می‌خورد. این فیلم حالت گزارشی دارد و در آن شمار قابل توجهی از نابازیگران حضور دارند. حبیب رضایی، بیوک میرزایی، معصومه بخشی، شادی حیدری، توران یاقوتی (حبیبیان)، قادر حیدری، محسن خیاطی، یداله شیراندامی و حسین گیل در این فیلم سینمایی مقابل دوربین بهرام بدخشانی نقش آفرینی کردند. محمدرضا درویشی موسیقی متن این فیلم را ساخت و داریوش مهرجویی و مستانه مهاجر این اثر را تدوین کردند.

فیلم «مهمان مامان»

مهمان مامان هجدهمین فیلم بلند سینمایی داریوش مهرجویی در مقام کارگردان و نویسندگی داریوش مهرجویی، وحیده محمدی‌فر و هوشنگ مرادی کرمانی محصول 1382 است. برای خانواده‌ای مهمان سرزده -تازه عروس و داماد- می‌آید اما چون وضع مالی خانواده خوب نیست، همسایگان دست به دست هم می‌دهند تا آبروی صاحبخانه را حفظ کنند… . این فیلم نیز مانند فیلم اجاره نشین‌ها، گوشه‌هایی از جامعه ایرانی و عادات و رفتار آن را با استفاده از شخصیت‌های مختلفی که شاید نماینده قشرهای مختلف جامعه ایرانی هستند، نشان می‌دهد.در این فیلم قرار بود در ابتدا محمدرضاگلزار یکی از نقش های اصلی را ایفا کند که بعداً پارسا پیروزفر جایگزین او شد. گلاب آدینه، پارسا پیروزفر، امین حیایی، حسن پورشیرازی، نسرین مقانلو، ملیکا شریفی نیا، علیرضا جعفری، ژاله علو، فریده سپاه منصور، رویا عالمی و امیر حسینی در این فیلم سینمایی مقابل دوربین توریج منصوری نقش آفرینی کردند. عماد بنکدار موسیقی متن این فیلم سینمایی را ساخت و مهدی حسینی وند این اثر را تدوین کرد. مهمان مامان برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر شد.

فیلم «سنتوری»
سنتوری، نوزدهمین فیلم سینمایی داریوش مهرجویی در مقام کارگردان و محصول سال 1385 است. علی، نوازنده چیره‌دست سنتور و خواننده محبوب جوانان ناگهان در اوج شهرت و موفقیت افسار زندگی را از دست می‌دهد و به بیراهه می‌رود… . بهرام رادان، گلشیفته فراهانی، مسعود رایگان، رؤیا تیموریان، مائده طهماسبی، نادر سلیمانی، مهیار پورحسابی، سیامک خواهانی، محمد سلوکی، حسن پورشیرازی و صدرالدین حجازی در این فیلم مقابل دوربین تورج منصوری بازی کردند. محسن چاوشی و اردوان کامکار موسیقی متن این فیلم را ساختند و مهدی حسینی‌وند این اثر را تدوین کرد. این فیلم پس از ساخت پروانه نمایش دریافت کرد اما با وجود مجوز اکران، مسئولان وقت سینمایی اجازه اکران این فیلم را ندادند. این فیلم در نهایت در کانادا اکران شد. مهرجویی با شکایت قضایی، خسارتی قابل توجه برای این رویه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد.

فیلم «آسمان محبوب»
فیلم سینمایی «آسمان محبوب» به کارگردانی داریوش مهرجویی و نویسندگی وحیده محمدی‌فر و داریوش مهرجویی محصول سال 1388 است. دکتر جوانی به نام شایان در اوج موفقیت کاری و اجتماعی‌اش درمی‌یابد مبتلا به تومور مغزی شده‌است. او تصمیم به خودکشی می‌گیرد اما در آخرین لحظه اتفاقی رخ می‌دهد که باعث می‌شود سر از روستایی دورافتاده درآورد و وقایع غیرمترقبه‌ای برایش رقم بخورد. حضور وی در روستا او را با داستان ها و افرادی در می‌آمیزد که علاوه بر ایجاد حیرت، شادی و آرامش در وی منجر به تغییر کامل جریان زندگی وی در آینده خواهد شد. او با حضور در روستا و پذیرفتن نقش پزشک و معمار در آن محیط کوچک ضمن کسب تجارب جدید، پرده جدیدی از مهربانی انسان ها را در قبال خود به نظاره نشسته و در پایان زندگی خود را مدیون کسانی میشود که تنها چند روز در کنارشان زندگی کرده. وی پس از چندی به دلایلی از روستا خارج می‌شود و در هنگام بازگشت با صحنه عجیبی رو به رو می‌شود که تمام داستان فیلم را به چالش می کشد. علی مصفا، لیلا حاتمی، فریده سپاه‌منصور، مانی حقیقی، همایون ارشادی قربان نجفی، سید امیر سیدی، محمد باقر صفانور، مبینا کریمی و حسین مشتاقی مقابل دوربین فرخ مجیدی بازی کردند. حسین علیزاده موسیقی متن این فیلم را ساخت و حسن حسندوست این اثر را تدوین کرد.

فیلم «طهران تهران»

فیلم سینمایی «طهران تهران» یک اثر دو اپیزودی درباره تهران پایتخت ایران است که این دو اپیزود را دو سینماگر از دو نسل مختلف کارگردانی کرده‌اند: داریوش مهرجوی و مهدی کرم پور. این فیلم محصول 1388 که پیش‌تر تهران در جستجوی زیبایی نام داشت، قرار بود سه قسمت داشته ‌باشد و قسمت وسط را سیف الله داد کارگردانی کند که این کارگردان پیش از شروع ساخت فیلم درگذشت. «طهران: روزهای آشنایی» اپیزود اول فیلم سینمایی است. داریوش مهرجویی در این اپیزود، تهران قدیم را روایت می‌کند. در این اپیزود پانته آ بهرام، قربان نجفی، مهتاج نجومی، غلامرضا نیکخواه، کتایون امیر ابراهیمی، فریده سپاه منصور و بازیگران خردسال نیکی نصریان و مهدی طالب‌زاده بازی می‌کنند. «تهران طهران: سیم آخر» اپیزود دوم به کارگردانی کرم‌پور و درباره یک خواننده است که سعی دارد کنسرت بگذارد. اما در طی مراحل گرفتن مجوز مشکلاتی برای او و گروهش پیش می‌آید. سروش صحت، طناز طباطبایی، رعنا آزادی ور، رضا یزدانی نیز در این اپیزود نقش آفرینی کردند. علی لقمانی این اثر را فیلمبرداری کرد و کارن همایون فر موسیقی متن آن را ساخت.

فیلم «نارنجی پوش»
همچنین مهرجویی پس از ماجراهای «سنتوری» در سال ۱۳۸۹ فیلمی ساخت به نام «آسمان محبوب من» که نه محبوب منتقدان شد و نه محبوب طرفداران دو آتیشه مهرجویی. فیلم هیچگاه رنگ پرده را ندید و سرنوشتی همچون «سنتوری» پیدا کرد و پس از ۴ سال ساخت در سال ۱۳۹۳ بی سرو صدا به شبکه نمایش خانگی آمد.

مهرجویی بی توجه به عدم اکران و عدم استقبال از «آسمان محبوب من» در سال ۱۳۹۰ دست به کار ساخت فیلمی شد به نام «نارنجی پوش» با نقش آفرینی حامد بهداد و لیلا حاتمی. فیلمی در حمایت از محیط زیست که آن زمان دغدغه اصلی مهرجویی بود. نارنجی پوش که موافقان و مخالفان خود را داشت و همچنان نام کارگردانش سرخط خبرها بود، چندان نتوانست در گیشه موفق باشد و با وجود جذب تنها ۳۲۷ هزار بیننده رتبه ششم جدول پرمخاطب‌ترین‌های سال را از آن خود کرد. در سالی که سومین فیلم از سه گانه «کلاه قرمزی» با عنوان «کلاه قرمزی و بچه ننه» تنها با حدود یک میلیون و پانصدهزار بیننده پرمخاطب‌ترین فیلم سال بود و مخاطبان چندان از فیلم‌های روی پرده استقبال نکردند.

مهرجویی در سال ۱۳۹۱ فیلم «چه خوبه که برگشتی» را ساخت. فیلمی که همچنان ردپای پررنگ وحیده محمدی‌فر را بر خودش می‌دید. فیلم یک رضا عطاران سرحال داشت با یک حامد بهداد نچسب و عجیب و غریب و یک مهناز افشارِ مثل همیشه. با وجود حضور این ۳ بازیگر مطرح، فیلم در جذب مخاطب ناتوان بود. تنها ۲۳۷ هزار تماشاگر از فیلم دیدن کردند و رتبه یازدهم جدول پربیننده‌ترین فیلم‌های سال از آن فیلم مهرجویی شد. در سالی که همچنان سینما گیشه خوبی نداشت و پربیننده‌ترین فیلم سال حتی نتوانست یک میلیون مخاطب داشته باشد.

داریوش مهرجویی بی‌تفاوت به عدم استقبال مخاطبان و نویسندگان و منتقدان از آثارش، در سال ۱۳۹۳ فیلم «اشباح» را ساخت که از فیلم قبلی‌اش هم ناامیدکننده‌تر بود. بازگشت مهرجویی به نمایشنامه‌ای از هنریک ایبسن (پس از «خانه عروسک» برای فیلم «سارا») این بار جواب نداد و «اشباح» یک شکست خورده تمام عیار بود. فیلمی که اگر نام مهرجویی را در عنوان‌بندی ابتدایی نداشت، کمتر کسی می‌توانست حدس بزند که این فیلم ساخته یکی از کارگردانان مطرح سینمای ایران است. «اشباح» در اکران عمومی تنها ۲۵ هزار بیننده جذب کرد و در سالی که «شهر موشها۲» بار دیگر جانی دوباره به گیشه‌های سالن‌های سینما داده بود و بیش از دو میلیون نفر بیننده داشت، «اشباح» در رتبه ۳۹ جدول پرمخاطب‌ترین فیلم‌های سال قرار گرفت.


«لامینور» و حاشیه‌های آن
داریوش مهرجویی پس از «اشباح» به مدت ۶ سال از سینما دور شد و بار دیگر با داستانی پیرامون موسیقی (پس از «سنتوری») و با همان حال و هوا به سینما بازگشت. او «لامینور» را سال ۱۳۹۸ ساخت و فیلم با تصمیم تهیه‌کننده‌اش در جشنواره سی و هشتم فیلم فجر حاضر نبود.

داریوش مهرجویی در اعتراض و انتقاد به عدم اکران فیلمش ویدئویی منتشر کرد. این ویدئو توسط مهدی خرمدل (خبرنگار و مستندساز) منتشر شده و در آن مهرجویی به‌شدت از این تصمیم انتقاد و بر اکران نوروزی و آغاز نمایش فیلمش از هجدهم اسفند تاکید می‌کند.

مهرجویی در این ویدئوی اعتراضی می‌گوید: «من معترضم! این پروانه نمایش فیلم «لامینور» من است! این شیر نیست، گوشت نیست که بگویید تاریخش گذشته! شما به من پروانه نمایش دادید. چرا زیر قولتان می‌زنید؟

مرد نیستید! مردانه رفتار کنید! تمام فیلم‌های مرا توقیف می‌کنید! یکی از فیلم‌های مرا مفقود کردید و انداختید در آشغال‌ها! جلوی فیلم سنتوری من بی‌خود و بی‌جهت گرفته شد، دو  سه سال روی یک فیلم کار کنیم و بعد بیرون بیندازیم؟ کی هستید شما؟ من کارشناس فلسفه از بزرگ‌ترین دانشگاه آمریکا هستم، شما دارید فیلم من را قضاوت می‌کنید. شما کی هستید؟ چه مدرکی دارید؟ چه کاری انجام دادید؟ پشت پرده مثل اشباح حکم صادر می‌کنید.

دیگر نمی‌توانم تحمل کنم. من می‌آیم و به همراه دستیارانم در وزارت ارشاد تحصن می‌کنم. تا حقم را نگیرم، ول نمی‌کنم. وزارت ارشاد؛ وزیر محترم! به حرف من گوش بده. من دیگر نمی‌توانم. می‌خواهم بجنگم. بیایید بزنید من را بکشید. این سینه من. من را بکشید و نابودم کنید ولی من حقم را می‌گیرم.»

بعد از این اتفاقات و اعتراض مهرجویی نسبت به این رفتار، انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران در بیانیه‌ای نسبت به رفتاری که با داریوش مهرجویی شده است واکنش نشان داده و از این کارگردان پیشکسوت حمایت کرد.

در نهایت و با حواشی به وجود آمده پروانه نمایش «لامینور» تمدید شد و رضا درمیشیان، تهیه‌کننده این فیلم در صفحه اینستاگرامی خویش این‌گونه نوشت: «و بالاخره پروانه نمایش «لامینور» آقای مهرجویی تمدید شد.

با اینکه نگذاشتند «لامینور» نوروز اکران شود اما با حمایت تمامی هنرمندان، فعالان رسانه‌ها و مردمی که دلشان برای هنر و هنرمند اصیل و مردمی می‌تپد، پروانه «لامینور» پس از کش‌وقوس‌های فراوان و بازبینی‌های متعدد تمدید شد. آماده نمایش در سینماها هستیم.»

از طرفی مهرجویی هم پس از صدور پروانه نمایش مهرجویی در ویدئویی دیگر ضمن تشکر از اهالی سینما و کسانی که از او حمایت کرده بودند این‌گونه گفت: «یک سوءتفاهمی بود که خوشبختانه بر طرف شد، به من اطلاعات نادرستی دادند و من غصه‌دار شدم و خدا رو شکر که برطرف شد.»

نظر شما