تبلیغ عملی مهمترین مسئولیت عالمان دینی
مبلغان مسیحی در آفریقا
یکی از دوستان مأموریتی به آفریقا داشت و چند سالی در آن جا بود. وی می گفت مدتی در تانزانیا، رواندا، سیرالئون، بروندی، کنگو و کنیا بودم. در میان مردمانی زندگی کردم که خیلی از فرهنگ به دور بودند و فقر فرهنگی بیش از فقر اقتصادی در ایشان نمود داشت.
روزی به یکی از روستاهای دور قبایلی رفتم که هنوز به همان صورت انسان های نخستین زندگی می کردند. جالب بود که در آن جا با یکی از کشیش ها مواجه شدم که سالیان سال در میان آن ها زیسته بود. با آنان غذا می خورد و نشست و برخاست داشت و به زبان بومی ایشان (سواحلی) سخن می گفت. او جائی می زیست که اصولا هیچ روحانی و عالم اسلامی حاضر نمی شود به آن جا برود و این چنین مردم وار با آنان زندگی کند و بخواهد به آنان آموزش دینی بدهد.
ایشان می گوید: شبی در یکی از شهرهای کوچک و دورافتاده، گروهی از بچه های خیابانی را دیدم که دور کسی جمع شده اند. جلو رفتم تا ببینم چه کسی است و چه می کند؟ دیدم کشیش مسیحی است که در آن شب های تاریک به بچه ها ریاضیات درس می دهد. این بچه های خیابانی برخی به دیوار تکیه داده، برخی دراز کشیده و برخی نیز چمباتمه زده و به حرف های معلم گوش می دادند.
این دوستم به سبب ماندن در میان همین بومیان به بیماری مالاریا دچار می شود و نزدیک بود جانش را از دست بدهد ولی به کرامت و معجزه ای از مرگ حتمی رهایی یافت. البته ایشان تنها نیستند دوستان دیگری را می شناسم که در این راه بچه خودشان را از دست داده اند و یا کسانی که حتی جانشان را از دست داده و شهید شده اند، چنان که دوست دیگری می گفت که یکی از این دوستان که در آفریقاست به یک بیماری خاص دچار شده که قدرت ایستادن ندارد و تا می خواهد چند دقیقه ای سر پا بماند به زمین می افتد.
به هر حال دوست گرامی ما می گفت برخی گمان کرده اند که مسئولیت عالم، تدریس و تحقیق است و تبلیغ را فراموش کرده اند در حالی که همه آموزش ها در راستای تبلیغ و فرهنگ سازی دینی است.
اگر کسی اخلاص و ایثار نداشته باشد کارش هیچ ارزشی ندارد و در نهایت هم دنیا و هم آخرت خود را از دست می دهد. آن عالمی که به عنوان مدیرمدرسه علمیه یا مدرس و استاد حوزه انتخاب می شود باید به این نکته توجه کند که هدف اصلی، تبلیغ است و می بایست به هر ترفند و شیوه ای شده معارف اسلامی و وحیانی را به گوش دیگران برساند. این همان جهادی است که باید در عصر جهاد فرهنگی انجام داد. این همان دیپلماسی عمومی است که دولت اسلامی می بایست در پیش گیرد.
اگر کسانی که از حوزه ها و یا هر ارگان فرهنگی ایرانی به خارج می روند، با اخلاص و ایثار در پی تبلیغ دین نباشند از همان اول شکست خورده اند و نتوانسته اند حتی ماموریت دیپلماتیک خود را انجام بدهند؛ زیرا هدف آن است که مردم را با اسلام و فرهنگ ایرانی اسلامی آشنا سازیم و این نمی شود مگر با حضور در میان مردم و ارتباط تنگاتنگ با آنان؛ البته شاید بر بسیاری از ایرانی ها سخت باشد که هم چون کشیش مسیحی اروپایی عمل کند ولی می توان دست کم یک هزارم آن، با مردم ارتباط برقرار کرده و با شناخت آداب و رسوم و زبانشان، بذر فرهنگ اسلامی را در دل و جان این مردم کاشت.
ضرورت مطابقت گفتار و کردار
امیرمؤمنان علی(ع) می فرماید: العالم من شهدت بصحه اقواله، افعاله؛ عالم کسی است که کردارش بر درستی گفتارش گواهی دهد. (غررالحکم، ص 76)
حضرت علی(ع) هم چنین می فرمود: احسن المقال ما صدقه حسن الفعال، نیکوترین سخن آن است که کار نیک، آن را تصدیق کند. (همان، ص 206)
امام صادق(ع) در تفسیر آیه: انما یخشی الله من عباده العلماء، قال: یعنی بالعلماء من صدق فعله قوله و من لم یصدق فعله قوله فلیس بعالم؛ از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او بیم دارند، فرمود: مقصود از دانشمندان کسانی هستند که کردارشان گفتارشان را تصدیق کند و هر کسی کردارش، گفتارش را تصدیق نکند، دانشمند و عالم نیست. (کافی، ج1، ص 63)
از نظر امیرمؤمنان علی(ع) اصولا علمی که با عمل همراه نشد مایه وبال و گرفتاری است. (غررالحکم، ص16) برای آدمی زشت است که عملش از دانش و کردارش از گفتارش درماند (همان، ص880) زیرا دانشی که با عمل همراه نیست مانند درختی بی میوه است. (همان، ص 498)
به هر حال آن که مدعی علم دین و مسئولیت وی تبلیغ آن است بخواهد گوشه ای بنشیند و متکبرانه مردم به دیدارش بیایند تا با کبر و غرور تمام نکته ای بگوید و برخی دیگر حتی خود عمل نکنند باید این گونه افراد را کسانی دانست که مسئولیت پذیر نیستند و برخلاف مسئولیت شرعی خود عمل کرده و گفتار و کردارشان هماهنگ نیست و یک دیگر را تصدیق نمی کند. این عالمان دینی در حقیقت فروشندگان دین خود هستند تا در مقابل آن، متاع دنیوی را به دست آورند.
امام صادق می فرماید: هرگاه دیدی عالم دینی دنیای خود را دوست دارد، از وی بر دین خویش بترسید؛ زیرا هر کسی چیزی را دوست داشته باشد آن را دربرمی گیرد. سپس افزود: خداوند به داود(ع) وحی فرستاد: دانشمندی را که شیفته دنیاست میان من و خودت قرار مده که ترا از راه محبت من منصرف می کند؛ زیرا این گونه افراد راهزنان بندگان مرید من هستند و کم ترین کاری که من در حق آنان انجام می دهم این است که شیرینی مناجات خود را از دل هایشان برمی دارم. (کافی، ج1، ص 64)
منبع: / روزنامه / کیهان ۱۳۸۹/۰۲/۱۴
نویسنده : خلیل آقاخانی
نظر شما