موضوع : پژوهش | مقاله

باورهای آخرت‏نگرانه و رابطه آنها با سلامت روان


مذهب به عنوان یکی از عوامل اصلی در زندگی انسان، موضوع تحقیقات و بررسی‏های فراوان، بخصوص در ارتباط با مفاهیم روان‌شناختی، بوده است. از آن رو که تعالیم دینی از سوی خالق انسان که عالم بر تمام صلاح و مصلحت اوست برای سعادت انسان آمده‏اند، بهره‏گیری از این تعالیم می‏تواند کمک اساسی به علم روان‌شناسی نماید. یکی از موضوعات مهم مورد بررسی در روان شناسی، سلامت و بهداشت روان انسان است که آموزه‏های مکتب اسلام در این زمینه می‏تواند پاسخ‏های مطمئن‏تری به این علم بدهد. این مقاله کوشیده است، رابطه یکی از بخش‏های اساسی دین، یعنی آخرت‏نگری، را با سلامت روان مورد بررسی قرار دهد. از این رو، پس از توضیح اجمالی مفاهیم آخرت نگری و سلامت روان، رابطه این دو را به لحاظ نظری تبیین نموده است. این بحث می‏تواند به عنوان مقدّمه‏ای برای پژوهش‏های میدانی و تجربی مورد استفاده واقع شود.

 

مقدّمه
در سال‏های اخیر دین به عنوان یکی از عمده‏ترین متغیرهای مؤثر بر رفتار و حالات روانی مورد توجه بسیاری از متخصصان و روان‏شناسان قرار گرفته است. پژوهش‏های متعدد نشان داده‏اند که آنچه انسان امروزی را بیشتر رنج می‏دهد خلأ وجودی و احساس بی‏هدفی و بی‏معنایی در زندگی است (علمی، 1380). همین احساس پوچی و بی‏هدفی که در واقع، ناشی از فراموشی خدا به عنوان مبدأ و مقصد زندگی است، سبب شده انسان امروزی هنگامی که به پایان زندگی می‏اندیشد آینده را تاریک و مبهم ببیند و از آن هراسان گردد. حال آنکه دین با فراهم نمودن یک نظام فکری و عقیدتی منسجم در چهارچوب مبدأ و معاد، واقعیت‏های زندگی را برای انسان قابل فهم کرده و باعث می‏شود که فرد احساس هدفمندی و معناداری در این جهان داشته باشد.
تأثیر ارزش‏ها و عقاید مذهبی در سلامت روانی افراد در پژوهش‏های گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. در یک مطالعه نشان داده شد که عقاید مذهبی قوی‏تر باعث ایجاد یک اثر مثبت روانی می‏شود که در ارتقای بهداشت روان مؤثر است (کونیگ و همکاران، به نقل از خسروپور و ساردوئی، 1380). همچنین اعتقادات مذهبی باعث افزایش سلامت افراد شده و رابطة مستقیمی بین مذهب و قدرت انطباق با محیط وجود دارد (خسروپور و ساردوئی، 1380).
در پژوهشی که آرین (1380) ارائه کرده است مشخص شد که بین دین‏داری با رضامندی و خشنودی که از مؤلفه‏های روان‏درستی محسوب می‏شوند نیز همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد و همچنین دین‏داری با افسردگی همبستگی منفی و معنادار دارد. مطالعات متعددی نیز بر تأثیر سازه‏های دین بر سلامت روان تأکید دارند. در یک مطالعة بین گروه‏های دانشجویی با توکل بالا و توکل پایین، تفاوت معناداری از لحاظ اضطراب خصیصه‏ای ملاحظه گردید. دانشجویانی که میزان توکل آنها در سطح بالا بود، از گروه دیگر به مراتب اضطراب کمتری را تجربه می‏کردند. (غباری بناب وخدایاری فرد، 1380) در مطالعة دیگری، همبستگی مثبت و معناداری بین روزه و سلامت روان مشاهده شد که روزه‏داری باعث کاهش علایم اضطراب، افسردگی و بهبود عملکرد اجتماعی افراد شده بود. (قهرمانی و دیگران، 1380)
دین‏داری از راه‏های گوناگون می‏تواند شرایط بهزیستی روانی را فراهم آورد؛ از جمله: ایجاد سبک زندگی صحیح، جلب حمایت‏های اجتماعی، انجام رفتارها و مناسک مذهبی، دادن انسجام به عقیده و فکر انسان، و دادن معنا به زندگی. علی‏رغم وجود مطالعات فراوان از نقش مذهب و فعالیت‏های مذهبی در سلامت و بهداشت روانی، مطالعة نقش آخرت و معاد به عنوان یکی از سازه‏های اصلی مذهب مورد غفلت واقع شده است. هدف مقالة حاضر بررسی نقش باورهای آخرت‏نگرانه و التزام به آنها بر سلامت روان می‏باشد.

باورهای آخرت‏نگرانه
باورهای آخرت‏نگرانه برگرفته شده از اصل ایمان به معاد و حیات پس از مرگ است. این مفهوم به این حقیقت نظر دارد که از دیدگاه دین اسلام، هدف نهایی، حیات جاودان آخرت است و زندگانی، تنها مقدّمه‏ای است برای آن: «الدنیا خلقت لغیرها و لم تخلق لنفسها»؛ دنیا برای رسیدن به آخرت آفریده شده، نه برای رسیدن به خود.
بدون شک، این باورها نه تنها در حوزة بینش و شناخت تأثیر قاطع دارند، بلکه بر عملکرد و رفتارهای فردی و گروهی نیز فوق‏العاده مؤثرند. در این اندیشه، نگاه استقلالی به دنیا و جهت‏گیری رفتارها در این جهت، نمی‏توانند بشر را به سرمنزل مقصود برسانند، بلکه هنگامی سعادت انسان دست یافتنی خواهد بود که جهت‏گیری تمام افکار و اندیشه‏ها و رفتارها و عواطف او در این دنیا در جهت رسیدن به تکامل اخروی باشد:
وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الآخِرَةُ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ؛ و زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و قطعاً سرای بازپسین برای کسانی که پرهیزگاری می‏کنند بهتر است. آیا نمی‏اندیشید؟
از دیدگاه دینی، دنیا نه همة هستی است و نه همة حیات انسان محدود به این دنیاست، بلکه دنیا تنها قطعه‏ای از حیات آن هم به عنوان مقدّمه و زمینه‏ساز حیات اصیل و پایداراست: «الدنیا مزرعة الآخرة»؛ دنیا کشتزار آخرت است.
در این دیدگاه، دنیا و مواهب آن پاسخی است به نیازهای مادی و دنیوی، و آخرت و حقایقش پاسخی هستند به نیازهای اصیل انسان.
قرآن کریم علاوه بر اشاره به اصل معاد و زندگی ابدی انسان در آیات متعدد، از انسان‏ها می‏خواهد این حقیقت را در دنیا به عنوان یکی از محورهای اصلی جهت‏گیری‏های خود در نظر داشته باشند. در این زمینه، به شکل‏های مختلف سعی در انتقال این مطلب به انسان شده است. قرآن کریم با اشاره به اصل مرگ و مفهوم آن، بر این حقیقت تأکید می‏کند که مرگ نیستی و فنا نیست، بلکه انتقال از جهانی به جهان دیگر و از نشئه‏ای به نشئه دیگر است که در آن حیات و زندگی انسان به گونه‏ای دیگر ادامه می‏یابد:
کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ هر جانداری چشنده [طعم] مرگ است و همانا روز رستاخیز پاداش‏هایتان به طور کامل به شما داده می‏شود.
خداوند متعال اصالت را به زندگی جهان آخرت می‏دهد و دنیا را تنها به عنوان مقدّمه برای آن به حساب می‏آورد و آن را به عنوان متاعی ناچیز و بی‏ارزش می‏شمارد:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَا لَکُمْ إِذَا قِیلَ لَکُمُ انفِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَی الأَرْضِ أَرَضِیتُم بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ؛ ای کسانی که ایمان آورده‏اید، شما را چه شده است که چون به شما گفته می‏شود در راه خدا بسیج‏شوید کندی به خرج می‏دهید. آیا به جای آخرت، به زندگی دنیا دل خوش کرده‏اید؟ متاع زندگی دنیا در برابر آخرت جز اندکی نیست.
در بسیاری دیگر از آیات قرآن، انسان به پذیرش آخرت و زندگی پس از مرگ تشویق شده است. در این آیات برای تقویت روحیة آخرت‏نگرانه، دنیا با آخرت مقایسه شده و سپس چنین نتیجه گیری شده که آخرت از دوام و بقای بیشتری برخوردار است:
بَلْ تُؤثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا، وَالْ‏آخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَی؛ لیکن [شما] زندگی دنیا را برمی‏گزینید، با آنکه [جهان] آخرت نیکوتر و پایدارتر است.
همچنین خداوند متعال به انسان‏ها هشدار می‏دهد که به طور کامل به جزای اعمال خود خواهند رسید:
یَا بُنَیَّ إِنَّهَا إِن تَکُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَکُن فِی صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّمَاوَاتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ؛ ای پسرک من! اگر [عمل تو] هم وزن دانه خردلی و در تخته‏سنگی یا در آسمان‏ها یا در زمین باشد خدا آن را می‏آورد که خدا بس دقیق و آگاه است.
نیز قرآن کریم به اقامه برهان بر قیامت می‏پردازد و می‏فرماید:
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ؛ بگو همان کسی که نخستین‏بار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه] آفرینشی داناست.
برای تقویت باورهای آخرت‏نگرانه، قرآن کریم گاه به بیان پاداش نیکوکاران می‏پردازد و گاه با پرهیز از عذاب و بیان عاقبت سوء دنیاگرایان وارد می‏شود:
و َبَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقاً قَالُواْ هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهاً وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ؛ و کسانی را که ایمان آورده‏اند و کارهای شایسته انجام داده‏اند مژده ده که ایشان را باغ‌هایی خواهد بود که از زیر [درختان] آنها جوی‏ها روان است. هر گاه میوه‏ای از آن روزی ایشان شود می‏گویند این همان است که پیش از این [نیز] روزی ما بوده و مانند آن [نعمت‌ها] به ایشان داده شود و در آنجا همسرانی پاکیزه خواهند داشت و در آنجا جاودانه بمانند.
وَاتَّقُواْ یَوْماً لاَّ تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئاً وَلاَ یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ هُمْ یُنصَرُونَ؛ و بترسید از روزی که هیچ کس چیزی [از عذاب خدا] را از کسی دفع نمی‏کند و نه بدل و بلاگردانی از وی پذیرفته شود و نه او را میانجیگری سودمند افتد و نه یاری شوند.
با توجه به معارف قرآنی و دینی می‏توان گفت: در انسان‏های آخرت‏نگر، محور افکار و اندیشه‏ها، رفتارها و نگرش‏ها رسیدن به صلاح اخروی و ابدی می‏باشد، بر خلاف اهل دنیا که همه توجه و تعلقشان به لذت‏ها ونعمت‏های دنیوی است.

سلامت روان
سازمان جهانی بهداشت (1946) در تعریف سلامت آورده است: سلامتی حالتی از رفاه جسمانی، ذهنی و اجتماعی و نبود بیماری و ناراحتی است. در بخش اول این تعریف، با رویکرد مثبت به سلامتی نگریسته می‏شود (وجود یک کیفیت مثبت مثل رفاه) و در بخش دوم آن، وجه سلبی مورد نظر است (فقدان بیماری یا ناراحتی). (کرتیس، 2000 به نقل از حبی، 1380).
آلورت (1937) سازمان شخصیت و نیاز به وحدت بخشیدن به اصول در زندگی، و فروید (1925) رهایی از اضطراب،نگرانی و گناه را شاخص‏های مهم سلامت روانی می‏دانند (به نقل از ساجدی، 1387).
انگل (1977) مدل زیستی ـ روانی ـ اجتماعی را در بحث سلامت روانی مطرح کرد که در آن، سلامت روانی به عنوان برایندی از تعامل عوامل زیستی‏شناختی، روانی و اجتماعی مد نظر قرار می‏گیرد. به عبارت دیگر، عوامل زیست‌شناختی (بررسی و آسیب‏های بافتی و...) در تعامل با عوامل روان‏شناختی (نگرش، باور، رفتار و...) و عوامل اجتماعی (موقعیت اجتماعی، شغل، اخلاق و...) سلامت روانی شخص را تعیین می‏کنند (به نقل از حبی، 1380). گلدشتاین (به نقل از حبیبی، 1380) سلامت روان را در تعادل میان اعضا و محیط در رسیدن به خود شکوفایی می‏داند (همان).
در سال‏های اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روان، سلامت روانی را در سه بخش تعریف کرده است:
بخش اول: نگرش‏های ناظر به خود؛ مانند: تسلط بر هیجان‏های خود، آگاهی از ضعف‏های خود و رضایت از خوشی‏های ساده.
بخش دوم: نگرش‏های ناظر به دیگران (راحت بودن با دیگران)؛ مانند: علاقه به دوستی‏های طولانی و صمیمی، احساس وابستگی به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی.
بخش سوم: نگرش‏های ناظر به زندگی (رویارویی با الزام‏های زندگی)؛ مانند: پذیرش مسئولیت‏ها، ذوق گسترش امکانات و دلبستگی‏های خود، توانایی گرفتن تصمیم‏های شخصی و ذوق خوب کار کردن.
به باور این انجمن، بهداشت روان خوب شرایطی دارد؛ از جمله: روبه‏رو شدن با واقعیت، سازگار شدن با دگرگونی‏ها، گنجایش داشتن برای اضطراب‏ها، کم‏توقع بودن، احترام قایل شدن برای دیگران، دشمنی نکردن با دیگران و کمک رساندن به مردم (به نقل از ساجدی، 1387).

رابطة باورهای آخرت‏نگرانه و التزام به آنها با سلامت روان
همان‏گونه که پیش‏تر اشاره شد، در آموزه‏های دینی مسئله معاد و آخرت، یکی از مسائل محوری به شمار می‏آید و می‏توان ادعا کرد که شریعت بدون اصل معاد نمی‏تواند دین الهی باشد؛ این دنیا مقدمه‏ای است برای صلاح آخرت و اصالت از آنِ آخرت است و دنیا هیچ اصالت و ارزش ذاتی برای خود ندارد. با توجه به این مقدمات، می‏توان گفت: انسانی که دنیای مادی انتهای زندگی او باشد و ظرف دیگری برای زندگی خود تصور نکند مرتکب یک خطای اساسی در زندگی شده است و در این صورت، فرد با کج‏فهمی نسبت به زندگی و خواسته‏های آن، زندگی و انتظارات از آن را به درستی درک نمی‏کند. چنین فردی از زندگی مادی انتظاراتی خواهد داشت که هیچ وقت عملی نیست و این خود باعث سرخوردگی و ناکامی‏های پی در پی می‏گردد؛ چراکه در این صورت، بین انتظارات فرد با واقعیت زندگی ناهماهنگی به وجود می‏آید و این ناهماهنگی موجب ناکامی مکرر می‏شود (پسندیده، 1386). در حالی که انسان با توجه به مبانی هستی‏شناسانه و انسان‏شناسانه اسلام می‏تواند با کل هستی، ابدیت و ماوراء مادیات پیوند منطقی پیدا کند و برای زندگی خود مفهوم و غایت و به طور خلاصه، معنایی بیابد و از این طریق، از آسیب‏های سخت و شدید روانی مصون گردد.
از عواملی که به سلامت روانی افراد آسیب می‏زند «تنیدگی» است. تنیدگی به عنوان راه‏انداز هیجان‏های منفی، ترس و بیماری‏های بدنی و روانی شناخته شده می‏شود (خداپناهی، 1380). به طور کلی، با اتکا به مجموعه پژوهش‏هایی که تاکنون صورت گرفته است می‏توان گفت که بین میزان تنیدگی و سلامت روان، ارتباط منفی معنادار وجود دارد و هر چه تنیدگی کمتر باشد، سلامت روان بیشتر است (توکلی، 1377). در موقعیت تداوم تنیدگی، برخی از واکنش‏های هورمونی و خودمختار افزایش پیدا کرده و فعالیت نظام ایمنی بدن با ادامه فعالیت کورتیکواستروئید کاهش می‏یابد که در نتیجه، بیماری‏های روان‏تنی آشکار می‏شود (آنتلمن ،1984 به نقل از خداپناهی، 1380). از آن‏رو که چگونگی ارزیابی و ادراک شخص از موقعیت، تعیین کنندة پیامدها و عوارض تنیدگی است و عملاً با تغییر این ادارک می‏توان به تغییر عوارض و پیامدهای تنیدگی توفیق یافت (توکلی، 1377)، باورهای آخرت‏نگرانه از این حیث نیز می‏توانند در سلامت روان مؤثر باشند؛ چراکه یکی از علل بی‏تابی در برابر سختی‏ها این است که انسان بهره دنیا را بسیار زیاد و مهم بشمارد که در این صورت، به خاطر به دست نیاوردن و یا از دست دادن آن به شدت اندوهگین یا هیجان‏زده می‏گردد. امیرالمؤمنین علی? می‏فرمایند:
الزهد کله بین الکلمتین من القرآن قال الله سبحانه و تعالی: لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح بالآتی فقد اخذ الزهد بطرفیه؛ زهد بین دو کلمه از قرآن است که خدای سبحان فرمود: بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید. کسی که بر گذشته افسوس نخورد و بر آینده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعایت کرده است.

انگیزه در زندگی و نجات از پوچی
یکی از اثرات ارزشمند ایمان و اعتقاد به معاد، نجات انسان از سردرگمی در زندگی دنیاست. کسانی که حیات انسان را در زندگی دنیا خلاصه می‏کنند در واقع، انگیزه و تفسیری برای زندگی دنیا بجز کارهایی همچون خوردن و خوابیدن و کار کردن ندارند و به عبارتی، زندگی می‏کنند تا کار کنند. همین امر باعث می‏شود احساس پوچی کرده و حتی در مواردی خودکشی را بهترین راه نجات از زندگی تکراری و رهایی از درد و رنج و مشکلاتشان بدانند. اما کسانی که اعتقاد به حیات پس از مرگ دارند، تلخی و مشکلات زندگی دنیا را برای رسیدن به اهداف عالی‏تر و حیات جاوید با جان و دل می‏پذیرند. اینان بر این باور و اعتقاد هستند که ثمره و محصول عبادت و بندگی را در عالم پس از مرگ دریافت خواهند کرد. از این‏رو، زندگی را هدف‏دار، و هدف را خیر و سعادت اخروی انسان می‏دانند که به زندگی‏شان معنا و مفهوم داده و آنها را از پوچی نجات می‏دهد؛ چراکه اینان همة وقایع و تحولات را در مسیر هدفی متعالی می‏بینند که از ارزش والایی برخوردار است و آن هدف به تمام حرکات و رفتارهای فرد در این دنیا ارزش می‏دهد.

کاهش ترس از مرگ
انگیزة بقا یکی از بنیادی‏ترین انگیزه‏های انسان است. در انسان به صورت فطری این انگیزه وجود دارد که می‏خواهد باقی باشد و حیات دایمی داشته باشد. (شجاعی، 1385) به همین خاطر، ترس و نگرانی از مرگ یکی از عوامل ناراحت کننده او در طول زندگی‏اش می‏باشد. این سؤال ذهن بسیاری از روان‏شناسان را به خود مشغول داشته که چگونه می‏توان ترس و نگرانی از مرگ را از ذهن انسان زدود تا بتواند راحت و با آرامش زندگی کند. هر چند روان‏شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی سعی کرده‏اند پاسخ‏های متفاوتی به این پرسش بدهند ولی به نظر می‏آید این تبیین‏ها قانع کننده نیستند؛ چراکه با همه این تلاش‏ها، ترس و اضطراب از مرگ خود و نزدیکان خود، به عنوان یکی از شایع‏ترین اضطراب‏ها در جوامع امروز است و بنا بر آمارها 50 تا 75 درصد افراد سنین بالا در جوامع غربی از ترس و نگرانی در مورد مرگ رنج می‏برند. (گابریوم ، 1973 به نقل از کوئینیگ، 1994)
آنچه در این زمینه می‏تواند راه‏گشا باشد این است که نگرش افراد به مرگ و مردن را اصلاح نموده، و تبیین کنیم که با مرگ زندگی انسان به پایان نمی‏رسد. خودشناسی و نوع جهان‏بینی فرد در نحوة جهت‏گیری میل به بقا از اهمیت برخوردار است. اگر انسان پذیرفت که از یک حقیقت غیر مادی برخوردار است و زندگی‏اش منحصر در زندگی دنیوی نیست، انگیزة بقا و میل به جاودانگی، جهت طبیعی و فطری خودش را پیدا خواهد کرد و علاقة وی متوجه زندگی ابدی خواهد شد.
بنابراین، انسان باورمند به معاد، زندگی را محدود به زندگی دنیوی نمی‏داند. اسلام به او می‏آموزد که زندگی دنیا به منزلة مقدمه‏ای برای حیات اخروی است. باور به یک وجود دایمی پس از مرگ و پایان زندگی مادی، اولاً، منجر به ارضای صحیح انگیزة بقا می‏شود و ثانیاً، ترس از مرگ را کاهش می‏دهد که هر دوی آنها در سلامت روان انسان مؤثر خواهد بود.

نقش معاد در مقابله با داغ‏دیدگی و پیامدهای آن
از انگیزه‏های مهمی که در روان انسان نقش اساسی دارد دلبستگی به دیگران است و از تلخ‏ترین رویدادهای زندگی هر فرد، از دست دادن عزیزانش می‏باشد که به آن «داغ‌دیدگی» می‏گویند. بر اساس نظریات شناختی، یک واقعه خود به خود عامل بالقوه تحریک است و ارزیابی فرد در این میان نقش اساسی دارد. واکنش در مقابل داغ‏دیدگی هم می‏تواند تحت تأثیر ارزیابی‏های فرد از آن واقعه باشد و از این‏رو، ممکن است یک واقعة داغ‏دیدگی در یک فرد اثرات بلند مدتی گذاشته و در فرد دیگر اینچنین نباشد. مطالعات نشان داده‏اند که داشتن اعتقادات دینی قوی می‏تواند فرایند سازش یافتگی با داغ‏دیدگی را تسهیل کنند. (کوئینیگ، 1994) مطالعه دیگری بر روی یک نمونه 188 نفری در کانادا که همسرانشان را از دست داده بودند، نشان داد که دین‏داری یکی از عوامل مؤثر در بهزیستی روانی افراد بود. (فری، 2001 به نقل از موریرا و دیگران، 2006)
فرد معتقد به زندگی پس از مرگ، هم از این حیث که مرگ را پایان زندگی نمی‏داند و هم به خاطر مسئله پاداش و جزا در آن جهان که سختی‏های این جهان را جبران می‏کند، یک احساس مثبت در مورد فرد از دنیا رفته پیدا می‏کند و همین سبب می‏شود که سختی داغ‏دیدگی کاهش یابد. (ووتنو و دیگران، 1980)
در این زمینه، دین مقدس اسلام با ارائه روش‏هایی سعی دارد بازماندگان را در فرایند سوگ یاری دهد تا سلامت جسمی و روانی خود را حفظ کنند. در این میان، تغییر شناخت نسبت به مرگ و موضوع پاداش یکی از عوامل مهم است:
وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ، الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ، أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ؛ و قطعاً شما را به چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جان‏ها و محصولات می‏آزماییم و مژده ده شکیبایان را، [همان] کسانی که چون مصیبتی به آنان برسد می‏گویند ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می‏گردیم. بر ایشان درودها و رحمتی از پروردگارشان [باد] و راه‏یافتگان [هم] خود ایشانند.
اگر انسان‏ها به این واقعیت برسند که در یک مسیری که ابتدا و انتهای آن خداست گام بر می‏دارند و دارای وجودی دایمی هستند و به خاطر امتحانات الهی به پاداش خواهند رسید، قطعاً نگرش خود را به مرگ تغییر خواهند داد.

آرامش در برابر مشکلات
زندگی در این دنیا، در کنار خوشی‏ها و شیرینی‏ها، رنج‏ها و شکست‏هایی نیز دارد. برخی از حوادث جهان قابل تغییر توسط انسان نیستند و انسان را رنج می‏دهند. این حوادث زمانی انسان را بیشتر متأثر خواهند کرد که انسان ارزش تحمل سختی‏ها را ندانسته و به جهانی که این سختی‏ها در آن پاداش داده خواهند شد معتقد نباشد. برای چنین فردی، ارزش آن چیزهایی که از دست می‏دهد بیش از ارزش واقعی آنهاست و همین مسئله او را به ناراحتی‏های طولانی مبتلا خواهد کرد.
مذهب می‏تواند از طریق تجهیز افراد به گنجینه‏ای از راهبردهای مقابله‏ای تأثیرگذار، در مهار ناراحتی‏ها و هیجانات منفی ناشی از مشکلات به انسان کمک کند و در این جهت، اعتقاد به زندگی پس از مرگ، معنای رنج و سختی این جهان را تغییر داده، نیرو و مقاومت انسان را در برابر سختی‏ها و مشکلات افزایش می‏دهد؛ زیرا انسان مؤمن به معاد یقین دارد که اعمال خوب و بد او در دستگاه آفرینش دقیقاً محاسبه می‏گردد:
فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ، وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ؛ پس هر که هم‏وزن ذره‏ای نیکی کند [نتیجه] آن را خواهد دید، و هر که هم‏وزن ذره‏ای بدی کند [نتیجه] آن را خواهد دید.
و هیچ کدام بی‏پاداش نمی‏ماند: «... إِنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ»؛ خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‏کند.
و حتی اگر فردی کار خوبی کرد چندین برابر پاداش خواهد دید:
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّیِّئَةِ فَلاَ یُجْزَی إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ»؛ هر کس کار نیکی بیاورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر کس کار بدی بیاورد جز مانند آن جزا نیابد و بر آنان ستم نرود.
از سوی دیگر، انسان معتقد به معاد، به امور دنیوی به اندازه ارزش آنها توجه دارد و به دلیل آنکه هیچ‏یک از سختی‏های دنیا در مقابل پاداش‏های آخرت ارزش زیادی ندارند، در صورت از دست دادن چیزی یا ابتلا به مصیبتی، راحت‏تر از فردی که چنین اعتقادی ندارد سازش می‏یابد.

نقش معاد در برطرف کردن فشارهای روانی ناشی از ظلم دیگران
شخص آخرت‏نگر، باور دارد که عالم آخرت روز حساب و جزاست و در آن روز به اعمال افراد رسیدگی می‏شود؛ اگر به کسی در این دنیا ظلم شده و حقش پایمال گردیده است و یا هر گونه ستمی به او شده که در این دنیا نتوانسته است با آن مقابله نماید، در روز قیامت می‏تواند حق خود را استیفا کند. و این خود می‏تواند تسلی خاطر برای فرد باشد؛ چراکه این حق از دست رفته، در روز قیامت که بیشتر به آن احتیاج دارد به او داده می‏شود و حق خود را از ظالم پس می‏گیرد. برای مثال، فردی که حقی از او را ضایع کرده‏اند و او در این دنیا نتوانست آن را احیا کند، به دو نحو می‏تواند برخورد نماید:
1. همیشه حقوق خود را به یاد آورد و از اینکه نمی‏تواند مالش را پس بگیرد خشمگین و عصبانی باشد. این فرد در نهایت، دچار اختلالات روانی و جسمی می‏گردد؛ چراکه نمی‏تواند از لحظات عبور کرده و در زمان حال زندگی کند.
2. چنانچه فرد تمام سعی و کوشش خود را به کار انداخت ولی به نتیجه نرسید، به‏جای نگرانی و بیمارشدن، با خود بیندیشد که این مال و اموال امانتی است از طرف خداوند که نزد ماست، و اگر فلان شخص حق مرا تصرف کرده است، گرچه من چند روزی در این دنیا سختی می‏کشم ولی امیدوارم که در روز قیامت خداوند حق من را از ظالم استیفا کند و در آنجا بهتر از مال را به من بدهد و این شخص ظالم را به سزای اعمال خود برساند. با چنین نگرشی، فرد روان خود را از اثرات آن فکر رها خواهد کرد و مهم‏تر از این، برای رسیدن به پاداش بزرگ‏تر، اقدام به عفو و بخشش خواهد کرد. بنا بر پژوهش‏های تجربی، عفو و بخشش با برخی بیماری‏های روانی از جمله افسردگی رابطه منفی دارد. (غباری بناب و دیگران، 1380)

جهت‏دهی به رفتارها و انجام رفتارهای صحیح
بسیاری از بیماری‏ها به رفتارها و سبک زندگی انسان‏ها بستگی دارند و نوع رفتارها و چگونگی انجام آنها می‏تواند اثرات زیادی بر سلامت یا بیماری ما داشته باشد. (موریرا، 2006) برخی از مشکلات روانی ناشی از رفتارهای پرخطری است که در دین به عنوان فعل حرام شمرده شده‏اند؛ رفتارهایی همچون الکلیسم، اعتیاد، و ظلم و تعدی به حقوق دیگران.
حال اگر فردی معتقد به آخرت باشد و بداند که نتیجة کارهای خوب و بد و خیر و شر را خواهد دید دقت بیشتری در انجام رفتارهایش خواهد کرد که این به جهت‏دهی رفتارها در مسیر سلامت خواهد انجامید.

محبت و دلبستگی به دنیا و سلامت روان
دنیاگرایی و دلبستگی به زرق و برق زندگی مادی، یکی از بزرگ‏ترین عوامل اضطراب و نگرانی انسان‏هاست. اشتغال به امور دنیا به خودی خود باعث هجوم نگرانی‏ها و تفکرات منفی به انسان شده، آرامش را از او سلب خواهد کرد. دل‏بستن به دنیای ناپایدار، گاه به خاطر نگرانی از فردای نامعلوم، انسان را دچار اضطراب می‏کند و گاه به خاطر گرفتاری وارد شده، انسان را اندوهگین می‏سازد و گاهی به خاطر گذشته ناموفق، انسان را به حسرت و افسوس می‏افکند. (پسندیده، 1386) رسول خدا? می‏فرمایند: «الرغبة فی الدنیا تکثر الهم و الحزن»؛ دلبستگی به دنیا بر حزن و اندوه می‏افزاید.
امیرالمؤمنین? می‏فرماید:
وَ مَنْ لَهِجَ قَلْبُهُ بِحُبِّ الدُّنْیَا الْتَاطَ قَلْبُهُ مِنْهَا بِثَلاَثٍ: هَمِّ لاَ یُغِبُّهُ، وَ حِرْصٍ لاَ یَتْرُکُهُ،
وَ اءَمَلٍ لاَ یُدْرِکُهُ...؛ و هر که دلش شیفته دنیاست، سه چیز بر قلبش چیرگی
دارد: اندوهی که از او دست بر ندارد و حرصی که رهایش نکند و آرزویی که به او نرسد.
در مقابل، دل گسستن از دنیا می‏تواند عوامل آرامش را برای انسان فراهم آورد. رسول خدا? می‏فرمایند: «الزهد فی الدنیا یریح القلب و البدن»؛ زهد در دنیا قلب و بدن انسان را آسوده می‏کند.
نکته مهم چگونگی کارکرد دلبستگی نداشتن به دنیا و تأمین آسودگی زندگی است. فراز و فرود و فقدان از ویژگی‏ها و واقعیت‏های دنیاست که می‏تواند موجب تنیدگی در انسان شود. اما اگر انسان رابطة عاطفی و روانی خود را با این عامل پر فراز و فرود قطع کند و دلبسته آن نشود، از فراز و فرود آن رها گشته، هر چند از مواهب آن نیز بی‏بهره نخواهد بود. (پسندیده، 1386) رسول خدا? می‏فرمایند: «من زهد فی الدنیا هانت علیه المصیبات»؛ هر کس به دنیا بی رغبت گردد مصیبت‏ها بر او آسان می‏گردد.
آخرت‏نگری از این جنبه نیز می‏تواند در سلامت روان مؤثر باشد؛ چراکه امیرالمؤمنین علی? می‏فرمایند: «کیف یزهد الدنیا من لایعرف قدر الآخرة»؛ چگونه به دنیا بی رغبت می‏شود کسی که ارزش آخرت را نمی‏داند؟
و در جای دیگر می‏فرمایند: «اصل الزهد حسن الرغبة فیما عند اللّه»‏؛ ریشه زهد، رغبت نیکو داشتن به آنچه نزد خداوند متعال است.
پس در نظر گرفتن آخرت و شناخت آن نقش اساسی در دل نبستن به دنیا دارد.

نتیجه‏گیری
بنابراین با توجه به تحقیقات فراوان می‏توان گفت: دین می‏تواند به عنوان یکی از عوامل اصلی در پیش‏بینی و ارتقای سلامت روان به شمار آید و همچنین باورهای آخرت‏نگرانه و التزام به آنها، به عنوان یکی از عناصر اصلی ادیان الهی از جوانب مختلف می‏تواند به سلامت و بهزیستی روانی افراد کمک کند. باورهای آخرت‏نگرانه با این پیش فرض که هدف نهایی از زندگی انسان، حیات اخروی اوست و زندگی دنیا تنها مقدمه و کشتزاری برای آن زندگی جاودان است از سویی، در دادن معنا و مفهوم به زندگی انسان و نجات او از پوچی و از سوی دیگر، با تغییر شناخت انسان از مرگ و ارضای صحیح انگیزه بقا و نیز با ارائه مفهوم پاداش و جبران سختی‏ها می‏تواند در بهزیستی روانی فرد و جامعه نقش مؤثری داشته باشد.
باورهای آخرت‏نگرانه و التزام به آنها با جهت‏دهی به رفتارهای انسان و با دادن بینش صحیح نسبت به دنیا، از سویی، باعث می‏شود تا انسان از اقدام به رفتارهای پرخطر که سلامت جسمی و روانی فرد و جامعه را تهدید می‏کند پرهیز نموده و از سوی دیگر، با کاستن از تنیدگی‏ها و ناکامی‏ها، به آرامش روانی دست یابد. با توجه به پیش‌بینی‏های نظری مزبور، پیشنهاد می‏شود با مطالعه معارف دینی، مقیاسی برای سنجش افراد آخرت‏نگر ساخته شده و این موضوع به صورت تجربی نیز مورد بررسی قرار گیرد.

منابع
ـ آرین، خدیجه، «رابطه دین‏داری و روان درستی»، مجموعه چکیده مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، 1380.
ـ پسندیده، عباس، رضایت از زندگی، قم، دار الحدیث، 1386، چاپ پنجم.
ـ توکلی، مهین، تأثیر شیوه‏های مقابله با تنیدگی بر سلامت روان در دانش آموزان دبیرستان‏های تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه تهران، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، 1377.
ـ حبی، محمدباقر، «سلامت روانی در چشم‏اندازی گسترده‏تر»، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره 41، زمستان 1383.
ـ خدا پناهی، محمد کریم، روان شناسی فیزیولوژیک، تهران، سازمان تهیه و تدوین کتب علوم اسلامی (سمت)، 1380.
ـ خسروپور، فرشید و ساردوئی، غلامرضا، «بررسی تأثیر ارزش‏های مذهبی در طول مدت درمان بیماران مبتلا به افسردگی»، مجموعه چکیده مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران. 1380.
ـ ساجدی، ابوالفضل، «دین و بهداشت روان»، فصلنامه روان شناسی در تعامل با دین، شماره اول؛ قم، بهار 1387.
ـ شجاعی، محمدصادق، دیدگاه‏های روان‏شناختی آیت‏اللّه‏ مصباح‏یزدی، قم، مؤسسه امام خمینی(ره)، 1385.
ـ عطایی، محمدآصف، بررسی تأثیر باور به معاد در جهان بینی و زندگی پیش از مرگ،
http://www.iran-newspaper.com/1387/870211/html/quran.htm
ـ علمی، قربان، «نقش دین و اعتقادات دینی در بهداشت روان»، مجموعه چکیده مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، 1380.
ـ غباری بناب، باقر و خدایاری فرد، محمد، رابطه توکل به خدا با اضطراب و صبر و امیدواری در شرایط ناگوار، مجموعه چکیده مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، 1380.
ـ غباری‏بناب، باقر و خدایاری فرد، محمد و فقیهی علی نقی، «وحدت تربیتی شادی، رابطه عفو و گذشت و سلامت روان در والدین کودکان عادی و عقب مانده ذهنی»، مجموعه چکیده مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، 1380.
13. قهرمانی، محمد و دیگران، «بررسی تأثیر روزه داری بر وضعیت سلامت روانی»، مجموعه چکیده مقالات همایش نقش دین در بهداشت روان، تهران، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، 1380.
14. مطهری، جمشید، «به سوی سلامت روان»، فصلنامه معرفت، شماره 46، مهر 1380.
15. کولینز، جی.آر؛ وودز، تی.ای، «روان شناسی دین و نقش دین در سلامت جسم و روان»، ترجمه مجتبی حیدری، فصلنامه معرفت، شماره 75 ؛اسفند 1382.
1. Alexander Moreira; Francisco lotufoneto; Harold G. Koenig; A review; Sao Paulo; Jstore; 2006.1
2. Harold G. Koenig; Aging and God; The Haworth press; New York; London; Norwood; 1994.2
3.Robert Wuthnow; Kevin Christiano; John Kuzlowski; Religion and Bereavement:A conceptual framework; Journal for the scientific study of religion;1980;19, 804 – 224

منبع: / فصلنامه / روان شناسی و دین / 1387 / شماره 2 ۱۳۸۷/۰۰/۰۰
نویسنده : ابوالفضل ابراهیمی

نظر شما