موضوع : دانشنامه | م

هرمان ملویل


هرمان ملویل(Melville Herman)؛ داستان‌نویس و شاعر آمریکایی.

زندگی
هرمان ملویل در اول اوت 1819 در شهر نیویورک متولد شد. اجداد هرمان از طرف پدر از بازرگانان انگلیسی بودند و از طرف مادر از خانواده‌های اصیل هلندی. تحصیلاتش بر اثر ورشکستگی و سپس مرگ پدر ناتمام ماند. مرگ زودرس پدر و عطوفت مبالغه‌آمیز مادر موجب شد که ملویل سراسر عمر را در کشمکشهای روحی، احساسی و حتی جنسی به سر برد که همه آنها در زندگی و آثارش انعکاس یافته است. از سوی دیگر در دوره نوجوانی شوق حادثه‌‌جویی در او به وجود آمد.
در پانزده سالگی به فکر امرار معاش افتاد و به چندین کار مانند خدمت در بانک و آموزگاری دست زد و در نوزده سالگی در سمت ملاح ساده با کشتی تجاری به لیورپول سفر کرد. این سفر الهام‌بخش او در چندین کتاب گشت، از آن جمله ردبرن که در یک زمان در انگلستان و امریکا منتشر گشت.
در بیست و سه سالگی ملویل به گروه صیادان نهنگ در اقیانوس اطلس پیوست و از آنجا با ملاح دیگری در جزایری که مسکن قبایل وحشی بود، پیاده شد و مدتها میان آنان به سر برد. ماجراهای این سفر در کتاب تایپی نقل شده است که در 1846 در نیویورک انتشار یافت. ملویل در این جزیره اولین بار در میان تضاد زندگی متمدن اروپایی و زندگی بومیها که به تدریج نابود می‌شد، قرار گرفت و با آنکه این قوم، چنانکه از معنای کلمه تایپی که به معنی آدمخوار است، برمی‌آید، مردمی جنگجو بودند، از آنان هیچگونه رفتار ناشایست ندید، حتی فعالیت مشترکی را با آنان آغاز کرد. توصیف زندگی این قبایل وحشی بسیار دقیق و گاه هیجان‌آور است. از سوی دیگر بیان زنده و گویا به طور کلی در آثار ملویل او را وقایع‌نگاری دقیق معرفی می‌کند.
ملویل پس از ترک این جزیره با کشتی صید نهنگ به دریا رفت و در تاهیتی پیاده شد و یک سال در میان بومیها به سر برد. وصف این منطقه دلپذیر در کتاب امو آمده است. که خاطره‌های دل‌انگیزی در بردارد و شوق ملویل را به افقهای دوردست و شکوه و جلال بکر و وحشیانه طبیعت نمودار می‌سازد، شکوهی که حتی از قلمرو افسانه نیز پا فراتر گذارده و به فضای نامتناهی رسیده است؛ همچنین احساس اضطراب‌انگیزی که از اسرار عالم هستی در دنیایی مافوق یا خارج از ظواهر دنیای متمدن پدید می‌آید.
ملویل در 1843 با اجبار به نیروی دریایی امریکا وارد شد و بیش از یک سال را در آن گذراند. در رمان نیم‌تنه سفید(1850) حوادث زندگی این دوره یکساله را شرح می‌دهد و در واقع کتاب خود را ادعانامه پرشوری می‌سازد بر ضد رفتار غیرانسانی فرماندهان ارتش در نیروی دریایی امریکا. داستان نیم‌تنه سفید مورد پسند فراوان عامه مردم قرار گرفت.
در 1847 ازدواج کرد و در نیویورک مقیم شد، در حالی که آثار وی که مربوط به حوادث و ماجراهای مختلف بود برایش شهرتی فراهم آورده بود، چنانکه درباره او می‌گفتند: «مردی که میان قبایل آدمخوار زیسته است.» در مجامع نیویورک پذیرفته شد و به محافل ادبی راه یافت، اما چیزی نگذشت که با اندوه فراوان پی برد که میان زندگی مردمی که با آنان رفت و آمد دارد و زندگی درونی او به هیچ وجه مشابهت و هدف مشترک وجود ندارد.
در این هنگام با نیروی تخیل به کار پرداخت و کتاب ماردی را در 1849 انتشار داد. ملویل پس از عدم پیروزی این کتاب به شدت ناامیدی و ناکامی یافت و در 1850 به مزرعه‌ای که در ماساچوست خریده بود و در همسایگی هاوثرن قرار داشت، پناه برد و به عمق تخیل خویش فرو رفت و شاهکار خویش موبی دیک را خلق کرد که یکی از آثار مهم ادبیات داستانی است.
سال بعد ملویل کتاب پیر یا ابهامات را در 1852 منتشر کرد که بدبینی عمیق نویسنده را نشان می‌داد. قهرمان کتاب آیینه‌ای بود از حال روحی او، مردی ساده که قربانی فلاکتهای زندگی گشته است.
ملویل در این دوره با فقر و بیماری واندوه ناشی از زندگی خانوادگی و از دست دادن فرزند، دست به گریبان بود و برای امرار معاش داستانهای کوتاهی در مجله‌ها انتشار می‌داد که مجموع آنها در کتابی به نام قصه‌های بازار فراهم آمد. ملویل در این مجموعه کمتر به خاطرات شخصی پرداخته، اما دوره‌های تاریک زندگیش، به هرحال در آن انعکاس یافته است.
در داستان ایزرائل پاتر(1854) سرگذشت جوانی نقل می‌شود که پدر و مادر او را از ازدواج دلخواه بازداشته‌اند و ناچار به ترک خانه می‌شود، با کشتی به سفر می‌پردازد و با حوادث و ماجراهایی روبرو می‌گردد. در این اثر تجزیه و تحلیل حوادث با هنر داستانپردازی ملویل آمیخته است. ملویل سالیان دراز را در سکوت گذراند، تنها در 1866 دیوانی از او منتشر شد با عنوان تصویرها و نماهایی از جنگ شامل اندیشه‌هایی درباره جنگ داخلی. در این زمان ملویل به خدمت اداره گمرک درآمد و به کار اداری پرداخت که تا آخر عمر با عایدی کم آن به سر برد.
در 1876 داستان بزرگ فلسفی و منظوم خود را به نام کلرل منتشر کرد که شامل رؤیاهای مبهم از آشتی با عالم خلقت که هنوز هم نامفهوم و تاریک مانده است.
پس از این اثر از نو سکوت برقرار گشت و چند ماه پیش از مرگ دستنوشته داستان بیلی باد را کامل کرد که تا 1924 منتشر نشد. این آخرین اثر چون آخرین لبخند ملویل به روی زندگی است و وسعت هنری او را آشکار می‌سازد. در 1951 از این داستان اوپرایی ساخته شد.
هرمان ملویل سرانجام در 28 سپتامبر 1891 در نیویورک درگذشت.
ملویل امروزه یکی از بزرگان ادب امریکا شناخته شده، در حالی که به علت ابهام و جنبه‌های تمثیلی و اشاری آثارش، در زمان حیات ناشناخته ماند. ابتدا مردم انگلستان با انتشار داستان موبی دیک و سپس مردم فرانسه با ترجمه آن به زبان فرانسوی به ملویل شهرت واقعی بخشیدند.
آثار
برخی از مهمترین آثار ملویل عبارتند از:
1- تایپی Typee (1846)
2- امو Omoo (1847)
3- ردبرن Redburn (1849): داستان از زبان جوانی به نام ردبرن نقل می‌شود؛ از خانواده‌ای قدیم و ورشکسته که از شوق جهانگردی بی‌تاب است و پس از موانع بسیار موفق می‌شود که بر کشتی تجاری عازم لیورپول بنشیند و بدین طریق آرزوی کودکی خود را تحقق بخشد، اما زندگی دشوار در بندر، رفتار خشونت‌آمیز فرماندهان، سختگیری همکارانش اولین سرخوردگیها را در او پدید می‌آورد.
- ماردی Mardi (1849): این اثر به ظاهر داستان ماجراهای عجیبی است که در جزیره‌ای اتفاق افتاده و در واقع هجوی نیشدار است از زندگی اقتصادی جامعه غرب و مذهب آمیخته با سالوس و ریا. جنبه اشاری و کنایی کتاب درباره مردم پرمدعای نیویورک، مورد پسند خوانندگان قرار نگرفت.
4- نیم‌تنه سفید White-Jacket (1850)
5- موبی دیک Moby dick (1850): حوادث این کتاب در حدود 1840 در کنار کشتی صید نهنگ و به وسیله گروهی مجهز می‌گذرد به رهبری کاپیتان ای . چب این قهرمان بدخلق و با خوی اهریمینی یکی از پاها را به وسیله نهنگ غول‌آسا، یعنی موبی دیک از دست داده و همه هدف زندگیش منحصر شده است به یافتن این نهنگ و انتقامجویی و غلبه بر آن و هنگامی که سرانجام کشتی و غول دریایی در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند و مبارزه آغاز می‌شود، این کشتی است که شکست می‌خورد و در اعماق دریا فرو می‌رود. ملویل با قدرت سحرآمیز کلمات و با بکار بردن عبارتهای سخت و خشونت‌بار و مکالمه‌ها و ساختن صحنه‌های پرهیجان، خواننده را به فکر تصاحب و شکست این غول می‌اندازد و در مجموع شعری لطیف و آسمانی با تصویرهای درخشان و صوتی داوودی بر سراسر کتاب حکمفرما می‌سازد. داستان کتاب، چنانکه در همه آثار ملویل دیده می‌شود، تمثیل ونشانه‌ای است از مردی عصیانزده، در برابر قدرت شر و مصمم به خلع سلاح کردن این قدرت و غلبه بر آن. ملویل بالطبع دارای روحی مذهبی است و نمی‌خواهد به داستان خود صورتی کفرآمیز بخشد و خود را در مبارزه با عالم خلقت رویاروی قرار دهد، بعکس پیوسته در جستجوی نوعی آشتی میان بشر و خداست، از این رو سنگینی عصیانها و تردیدها را بر دوش قهرمانان کتاب می‌اندازد و خود می‌گوید: «این کتاب در آتش جهنم نوشته شده» تا خود همچنان پاک و تسکین‌یافته باقی بماند. ارزش کتاب موبی دیک به سبب قصه مرموز و پیچیده و دشوار به صورت معماهای هیجان‌زده، بسیار دیر شناخته شد، اظهار نظرهای انتقادی و ترجمه‌های فراوان از این کتاب به زبانهای گوناگون، همه پس از جنگ جهانی اول صورت گرفت و کتاب خوانندگانی یافت که قادر بودند به وسیله این داستان به عمق احساس نویسنده پی برند وتفسیرهای متفاوتی از آن به عمل آورند.
6- پیر یا ابهامات Pierre, or the Ambiguities (1852)
7- قصه‌های بازار Piazza Tales (1853): ملویل در این مجموعه کمتر به خاطرات شخصی پرداخته، اما دوره‌های تاریک زندگیش، به هرحال در آن انعکاس یافته است.
8- ایزرائل پاترIsrael Potter (1854): سرگذشت جوانی نقل می‌شود که پدر و مادر او را از ازدواج دلخواه بازداشته‌اند و ناچار به ترک خانه می‌شود، با کشتی به سفر می‌پردازد و با حوادث و ماجراهایی روبرو می‌گردد. در این اثر تجزیه و تحلیل حوادث با هنر داستانپردازی ملویل آمیخته است.
9- تصویرها و نماهایی ازجنگ Battle-Pieces and Aspects of the War (1866): شامل اندیشه‌هایی درباره جنگ داخلی.
10- کلرل Clarel (1876): شامل رؤیاهای مبهم از آشتی با عالم خلقت که هنوز هم نامفهوم و تاریک مانده است.
11- بیلی باد Billy Budd (1924): بیلی باد، قهرمان کتاب، جوان ملاحی است مظهر نیکی با قلبی ساده که بدون هیچگونه عصیان ظاهر در خاموشی مطلق خود را به دار می‌آویزد.
ملویل با خلق داستانهای مربوط به دیار دوردست و بیگانه مبتکر شیوه ادبی و هنرمندانه گشت که بعدها نویسندگانی چون استیونس، پیرلوتی و سامرست موآم دنبالش را گرفتند.

منابع:
- http://www.ketabnews.com به نقل از کتاب فرهنگ ادبیات جهان نوشته زهرا خانلری

نظر شما