آناکسیماندر
آناکسیماندر ( 546-610پ م). فیلسوف طبیعى که شاگرد طالس نیز بوده است. کتاب "در باره طبیعت" که نخستین متن فلسفى شناخته شده به شمار می رود از اوست.
آناکسیماندر، اولین کسی است که علت تشکیل جهان را بجای اسطوره، دین و خدا، به عهده علوم تجربی واگذار نمود. وی میگفت که فلسفه باید عقلگرا شود و با دین و افسانه سرایی به مبارزه بپردازد. او در یکی از شهرهای مستعمره یونان در غرب آسیای صغیر بنام ملطا بدنیا آمده بود. این شهر قرنها واسطه ای میان رابطه شرق و غرب بود. پایان دوره “آرشایی“ عصر جاهلیت ! را قرن ششم پیش از میلاد میدانند که با آغاز شهرنشینی همراه بود. و آغاز فلسفه یونان را باید آغاز شکفتگی علوم طبیعی و تجربی دانست که در آن فرهنگ اسطوره ای پیشین جایش را به عقل و منطق داد. انسان میبایست دیگر برای حوادث طبیعی مانند خسوف و کسوف و سیل و زلزله و آتشفشان و رعد و برق، نه دلایل آسمانی و مذهبی بلکه جوابهایی در علوم طبیعی می یافت. فیلسوفان طبیعی پیش از سقراط کوشیدن تا جهان را با کمک علم و بدون اسطوره شرح دهند. فلسفه طبیعی یونان با تالس و آناکسیماندر آغاز شد. آناکسیماندر یکی از پایه گذاران علم نجوم یونان نیز بود. گرچه انسان شناسی آناکسیماندر هنوز از باقیماندههای فلسفه آرکائیک پاک نشده بود ولی او انسان را موجودی میدانست که براثر تکامل جانداران دریایی بوجود آمده. او بیش از 2500 سال پیش با یک نظریه مدرن کوشید تا نوعی موجود دریایی مانند کوسه و ماهی را دلیل آغاز زندگی انسان معرفی نماید.
اهمیت آناکسیماندر در آنجاست که در قرن گذشته هایدگر و گادامر کوشیدند تا او را بهتر معرفی نمایند. او یکی از سه فیلسوف مشهور ماتریالیست ملطایی پیش از سقراط است. او غیر از فلسفه، مانند تالس یک مخترع و روشنفکر عملگرا نیز بود و به انتقاد از جهانشناسی و علم نجوم افراد پیش از خودپرداخت و پرسید که چرا ماده دیگری غیر از آب نتواند علت تشکیل جهان باشد. او گویا اولین نقشه جغرافیایی جهان را با سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا رسم نمود. یک ساعت خورشیدی و یک جدول نجومی آسمانی از جمله دیگر کارهای مهم او هستند. او تحت تعثیر فرهنگ بابلی به دانستنیهای خاصی رسید و اطلاعات وسیعی پیرامون کشتی رانی و دریا نوردی بدست آورد. نخستین اثر کتبی فلسفه غرب با عنوان “یرامون طبیعت“ متعلق به وی میباشد. اگر تالس آب را دلیل جهان دانست، آناکسیماندر، ذره ای اتمی بنام “آپیرون“ را سبب وجود جهان معرفی نمود. او بین سالهای 610-546 پیش از میلاد زندگی نمود.
“آپیرون“، ماده اولیه تشکیل دهنده جهان در نظر او، ذره ای اتم مانند، نامشخص و نامحدود است که با کمک قوای حسی نیز قابل درک نمی باشد. برای نخستین بار، هستی چیزی غیرقابل دسترس و نامشخص مطرح شد تا حالت درک و حس واقعیتی را شرح دهد، یعنی از نظر تئوری برای شرح شیئی قابل حس، از ذره ای غیرقابل درک، استفاده شد.
درزمان او، فلسفه نقشی روشنگرانه داشت یا بقول نیچه، آن ستاره دنباله دار کمیتی بود در سیستم خورشیدی فرهنگ زمان خود. دوستداران بحث های علمی و فلسفی آنزمان اشتغال به تئوری ونظریه ها را بالاترین احساس سعادت انسان روشنفکر میدانستند و می پرسیدند که آیا فلسفه، علمی ماوراء یا مادون علم فیزیک است. آناکسیماندر، از نخستین متفکرانی است که در جهان، مبارزه دائم اضداد را مطرح نمود. او یکی از فیلسوفان پیش از سقراط است که به طرح پرسشی پیرامون جای انسان در جهان پرداخت. او بخش اعظم تاریخ هلنی را افسانه، اسطوره و غیر حقیقت دانست. اهمیت آناکسیماندر از آنجاست که بحث تضاد در فلسفه را در آن زمان مطرح نمود. یک عقیده و دانش یونانی آنزمان این بود که با هر تولد و زایشی در طبیعت، مرگ نیز به موازات آن رشد میکند. و هر شیئ و موجودی برای وجود خود در هستی، هزینه ای میپردازد که پروسه تحول و تکامل آن سرانجام به مرگ منتهی میشود. و تضادها باعث بی عدالتی و غیبت تعادل میشوند. فلسفه غرب خلاف فلسفه شرق که خواهان تعادل، صلح، سکون، هماهنگی و سکوت بود، جویای مبارزه، بی آرامی، تغییر و تحول شد. آنزمان اغلب مقوله های اسطوره ای بر اساس سلسله مراتب و اهرام قدرت، مطرح میشدند، ولی فلسفه جدید آنزمان، خواهان عدالت، آزادی، گفتمان و تساوی گردید.
منابع:
1. http://philosophers.atspace.com/miltus.htm
2. http://www.newproline.com/modules.php?name=News&file=article&sid=211&mode=thread&order=0&thold=0 نوشته لاله امبلی
نظر شما