خودکنترلی در نظام کنترل و نظارت اسلامی
کنترل و نظارت همواره جزء اصول و وظایف اساسی مدیریت بوده است که ارتباط تنگاتنگ با سایر اصول و وظایف مدیریت دارد بهطوری که ناکامی در آن برابر با ناکامی در مدیریت میباشد و از طرف دیگر سیستم اداره جامعه (یک سازمان) شامل اجزاء مختلفی میباشد که موفقیت آن بستگی به هماهنگی این اجزاء از جمله نظام کنترل و نظارت میباشد لذا در یک جامعه اسلامی که میخواهد بر اساس مبانی و ارزشهای اسلامی و در جهت تحقق اهدافاسلامی پایهگذاری شود باید نظامهای کنترلی آن نیز با این ارزشها و اهداف هماهنگی داشته باشد و در این چارچوب اعتقادی و ارزشی طراحی شود.
از این رو این تحقیق تلاشی است در جهت بیان نظام ارزشی و راهکارهای مورد نظر اسلام در زمینه تحقق خودکنترلی بعنوان بخشی از نظام کنترل که اهمیت ویژهای در نظریههای مدیریت یافته است.
مقدمه
یکی از وظایف اساسی مدیریت، نظارت و کنترل است که بدون آن تحقق اهداف مدیریت امکانپذیر نخواهد بود. اصول اساسی و فرآیند و روشهای کنترل و نظارت در متون رایج مدیریت بیان شده است. اما محتوای این فرآیند بیش از هر چیزی تحت تأثیر نگرش حاکم بر اصول مدیریت و ارزشهای رایج در محیط است. دین مبین اسلام با بیان نگرش خاص خود نسبت به مبادی موضوعه در تئوریهای مدیریت و سازمان و با ارزشهای اصیل خود که مبتنی بر فطرت انسان است؛ بیشترین تأثیر را در محتوای این فرآیند (کنترل و نظارت) دارد. بعلاوه با توجه به شمول احکام اسلامی در مرحلة اجتماع و تشکیل حکومت اسلامی توسط رسول اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) که سیره عملی ایشان مبتنی بر اسلام و انعکاس اعتقادات و ارزشهای اسلام در صحنه مدیریت جامعه است، در مرحله فرآیندها نیز یک نظام کاربردی ارائه میدهد که میتواند چراغ راه بشریت در زمینه مدیریت جوامع (از یک سازمان کوچک تا سازمان حکومتی) گردد.
این مقاله حاصل تحقیق در جهت دستیابی به ارزشهای اسلامی در زمینه خودکنترلی (به عنوان یکی از ابعاد مهم کنترل که در نظریههای جدید مدیریتی نیز اهمیت ویژهای یافته است) و کشف راهکارهای ارائه شده در دین اسلام در این زمینه با استفاده از منابع اسلامی (قرآن و سنت) و با تأکید بر دوران حکومت حضرت امیرالمؤمنین(ع) میباشد.
1 - خودکنترلی در سیر نظریههای مدیریت
در خصوص کنترل و نظارت در متون مدیریت تعاریف متنوعی با اختلافهای جزئی ارائه شده است که همگی در بیان یک واقعیت اجماع دارند. برخی در بیان کاربردی مفهوم کنترل در دانش مدیریت بیان داشتهاند:
«کنترل فعالیتی است که ضمن آن عملیات پیشبینی شده با عملیات انجام شده مقایسه میشوند و در صورت وجود اختلاف و انحراف بین آنچه "باید" باشد و آنچه "هست"، نسبت به رفع و اصلاح آنها اقدام میشود» (صادقپور، 1353، ص 159).و در تعاریف دیگری جریان و فرآیند کنترل نیز ارائه شده است. براساس این تعاریف:
«کنترل عبارت است از فعالیتی منظم که ضمن آن نتایج مورد انتظار در قالب استانداردهای انجام عملیات تعیین میشوند، سیستم دریافت اطلاعات طراحی میگردد، عملیات پیشبینی شده و انجام شده با هم مقایسه میگردند، اختلافها و انحرافها مشاهده شده ارزیابی و میزان اهمیت آنها مشخص میشوند، و سرانجام اصلاحات لازم برای تحقق هدفها و مأموریتهای سازمان انجام میگیرند» (الوانی، 1379، ص 88).
بنابراین هرگاه عامل کنترل کننده از خارج به داخل انسان منتقل گردد بهطوریکه شخص با اختیار و آگاهی به ارزیابی و اصلاح عملکرد خود در قالب استانداردهای مشخص و در جهت اهداف مطلوب بپردازد، خودکنترلی تحقق یافته است. مفهوم و کاربرد کنترل و نظارت سابقهای به قدمت مدیریت دارد بهطوریکه هرگاه از وظایف مدیریت صحبت شده است کنترل بعنوان یکی از مهمترین وظایف مدیریت که ضامن اعمال مدیریت اثربخش و کارآ و تحقق دیگر وظایف و اهداف مدیریت است، مطرح شده است. ضرورت و جایگاه کنترل در نزد اندیشمندان مدیریت قابل تردید نبوده است لکن موضوع اصلی نحوه اعمال کنترل اثربخش و کارآ میباشد زیرا اعمال کنترل نامناسب نه تنها به دستیابی به اهداف کمکی نمیکند بلکه خود هزینهها و پیامدهای منفی بسیاری را در کارکنان و سازمان به جا میگذارد که این مشکلات بطور مفصل بخصوص در کنترلهای مستقیم و از جانب مافوق بر کارکنان مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است. در این شرایط است که موضوع خودکنترلی بعنوان نوعی کنترل که بدون هزینهها و مشکلات دیگرکنترلی میتواند بیشترین اثربخشی و کارآیی را داشته باشد بتدریج در نظریههای مدیریت و با رشد و توسعه این دانش مطرح شد که ما بطور خلاصه به سیر تحولات این موضوع در نظریههای مدیریت میپردازیم.
بطور کلی تئوریهای مربوط به مکتب کلاسیک (تئوریهای مدیریت علمی ـ تئوری اداری ـ تئوری بوروکراسی) بر مفروضاتی استوارند که عبارتند از: سازمان رسمی ـ اصول عام و ثابت ـ انسان اقتصادی ـ تأکید بر کارآیی.
در بخش کنترل و نظارت میتوان گفت که کنترل مورد نظر در تئوریهای کلاسیک مدیریت عبارت از دیگرکنترلی و کنترل مدیران و سرپرستان بر کارکنان و از موضوع خودکنترلی بطور کلی غفلت شده است.
تئوری نئوکلاسیک مدافع سرسخت حیثیت و شئون شخصیت وجودی انسان بود و برهانها و استدلالهای این تئوری بر آن بود که نه فقط نبایستی انسان را بعنوان یک ماشین و یا آلات و ابزار کار مورد استفاده قرار داد بلکه بایستی توجه کافی به روح و روان او داشت تا بتوان از این راه علاوه بر نیازهای مادی، احتیاجهای معنوی و عاطفی او را نیز اقناع کرد و انگیزش بیشتر و پایدارتر به نیازهای اجتماعی بستگی دارد نه نیازهای اقتصادی. بدین ترتیب اصل مبتنی بر انسان اجتماعی میبایستی اصل مبتنی بر انسان منطقی را تکمیل کند.
تأثیر تفکر نئوکلاسیک را بر روشهای کنترل میتوان در توجه به نقش گروه و هنجارهای گروهی در کنترل افراد، توجه به رضایت شغلی و غنیسازی شغل و نیازهای احترام و خودیابی و تأثیر آن در ایجاد خودکنترلی، حرکت از کنترلهای مستقیم و شدید به کنترلهای منعطف و بر مبنای هدف و نتیجه مشاهده نمود.
با رشد و تکامل تئوریهای مدیریت، موضوع خودکنترلی جایگاه و اهمیت ویژهای یافت بهطوریکه (به عنوان نمونه) در تئوری مدیریت بر مبنای هدف[1] کنترل عملاً عبارتست از خودکنترلی. این مطلب ناشی از مشارکت فعال کارکنان و مدیران هر قسمت در تعیین اهداف واحد خود و پذیرش مسئولیت لازم برای رسیدن به این هدف، میباشد (ایران نژاد پاریزی، 1378، ص 153).
بطور کلی هریک از تئوریها بخصوص نظریههای رفتاری مدیریت در موضوعهای رهبری، انگیزش و فرهنگ سازمانی نگرش خاص خود را به کنترل و نظارت انسان دارد و نوع خاصی از نظامهای کنترل و نظارت را میپذیرد بخصوص اینکه هر یک از این نظریههای حاوی نظام ارزشی و فکری خاصی در مورد انسان و مسائل مربوط به آن است. در حقیقت مهمترین تأثیری هم که اسلام بعنوان یک دین بر روی دانش مدیریت و نظریههای کنترل و نظارت (بعنوان یکی از شاخههای علوم اجتماعی که ارتباط و تأثیر مستقیم بر نحوة زندگی انسان و جامعه انسانی دارد) میتواند داشته باشد از جانب همین نظام ارزشی و مبانی فکری مطروحه در این نظریهها است.
با این مرور خلاصه در نظریههای مدیریت به بررسی موضوع خودکنترلی در منابع اسلامی از دو بعد "اعتقادات و ارزشهای اسلامی در زمینه خودکنترلی" و "تمهیدات عملی در زمینه تحقق خودکنترلی" میپردازیم.
2 - خودکنترلی در منابع اسلامی
2 - 1 - اعتقادها و ارزشهای اسلامی در زمینه خودکنترلی
2 - 1 - 1 - نظارت الهی
نظام اعتقادی اسلام در عالیترین سطح به بیان نظارت الهی میپردازد که دارای ویژگیهای منحصر به فردی میباشد و بدون آنکه محدودیتهای نظارتهای دیگران را داشته باشد ، امتیازهای خاص خود را دارد:
الف) این نظارت تمامی اعمال و ابعاد زندگی انسان را شامل میشود.[2]
ب) این نظارت توسط خداوند که خالق انسان و بر همه چیز تواناست، صورت میگیرد.[3]
پ) این نظارت توسط کمال مطلق است که بر بندگان خود رئوف و مهربانترین است. بر بندگان ذرهای ظلم نمیکند، خوبیها را به چندین برابر پاداش میدهد و عذاب بدیها در حقیقت چیزی جز خود این اعمال بد نیستند.[4]
2 - 1 - 2 - جهان آخرت و معاد
در نظام اعتقادی اسلام، هستی محدود به این جهان مادی نمیشود که با مرگ انسان پایان پذیرد بلکه این جهان تنها جزء کوچکی از هستی میباشد و جسم انسان نیز جزئی از وجود او را تشکیل میدهد و پس از مرگ زندگی انسان در مراتب بالاتری از حیات ادامه پیدا میکند. بنابراین نیستی برای انسان معنا ندارد. زندگی در این جهان مقدمهای بر حیات ابدی اوست و نحوة زندگی در آن جهان بستگی به چگونگی زندگی او در این جهان است بنابراین لحظات زندگی انسان ارزش بینهایت پیدا میکند زیرا سرنوشت ابدی او را رقم میزند. از اینرو است که میبینیم تمامی پیامبران برای بیداری و تنبّه بشر بیش از هر چیز به مسئلة معاد اشاره کردهاند و بخش عظیمی از آیههای قرآن کریم نیز به این مسئله اختصاص دارد.
ویژگیهای جهان آخرت در قرآن کریم:
الف) متاع دنیا نسبت به آخرت قلیل و ناچیز است.[5]
ب) حیات حقیقی در جهان آخرت تحقّق مییابد.[6]
پ) در جهان آخرت جزای اعمال انسان داده میشود.[7]
ت) در آخرت، اعمال انسان بطور کامل حاضر میشوند.[8]
2 - 1 - 3 - تقوی
یکی از مهمترین ارزشهای اسلامی که سر منشأ ارزشهای دیگر میباشد، تقوی است که مهمترین ثمرة اعتقادهای اسلامی در زمینه خداشناسی و توحید و معاد میباشد.
تقوی از وقایه به معنای نگهداری میآید و ملکه و حالت معنوی و درونی است که انسان را از زشتیها و آنچه مورد نهی خداوند متعال است، باز میدارد. در حقیقت تقوی معادل خودکنترلی میباشد. تقوی در معارف اسلامی از اهمیت و ویژگیهای خاصّی برخوردار است و به عنوان عامل رهایی از عذاب آخرت و رسیدن انسان به بهشت و أجر عظیم خداوند، تیسیر امور و خارج شدن از گرفتاریها و بهرهگیری از علم الهی و محبّت خداوند، شرط بهرهگیری از هدایت قرآن کریم و قبولی اعمال نزد خداوند، معرفی شده است.
2 - 1 - 4 - سعادت و شقاوت انسان بستگی به اعمال اختیاری و آگاهانه او دارد
اسلام در مقابل کسانیکه خود را محکوم سرنوشتی میدانند که خود تأثیری بر آن ندارند (باصطلاح از لحاظ مکان کنترل، بیرونی هستند) در نهایت، عامل مؤثر بر سعادت و شقاوت انسان را اعمال اختیاری و آگاهانه او میداند. از اینرو است که در قرآن کریم قبولی و تأثیرگذاری اعمال صالح مشروط به وجود ایمان و تقوی شده است. یعنی شخص، آن اعمال را از روی ایمان و تقوی انجام دهد که شامل هر دو معنی اختیار و آگاهی میشود.
2 - 1 - 5 - ارزش و کرامت انسان در اسلام
از دیگر اعتقادهای اسلامی که زمینهساز تحقق خودکنترلی است؛ مسئله ارزش و کرامت انسان است زیرا اگر انسان قدر و منزلت و جایگاه رفیع خود را بهتر بشناسد دیگر به امور پست و آلوده شدن به زشتیها رضایت نمیدهد و برعکس شخصی که برای خودش ارزش و منزلتی قائل نیست تن به هر ذلتی میدهد و چنین شخصی که خود از شر اعمالش در امان نیست؛ بالطبع دیگران نیز از شر او در امان نیستند:
امام هادی(ع): «هرکسی که در نزد خودش پست و بیارزش است پس تو از شر او در امان نباش»[9] (ابنشعبه، 1382، ص 362)
امام علی(ع): «هر که شرافت و بزرگواری یافت، خود را از امور پست باز میدارد»[10] (تمیمیآمدی، 1366، جلد 2، ص 203)
امام علی(ع): «آنان که کرامت نفس دارند هرگز با ارتکاب گناه آن را پست و موهون نمیکنند» (تمیمیآمدی، 1366، جلد 2، ص 210)
اسلام برای انسان جایگاهی قائل است که در هیچ مکتب دیگری نظیر آن را نمیبینیم. قرآن به انسان گوشزد میکند که تو تکریم شده پروردگار عالم هستی و استعداد آن را داری که به مقامی برسی که مسجود ملائکه شوی و در قرب خداوند به جایی برسی که هیچ ملکی را توان آن نباشد:
«و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را به مرکب بر و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت بزرگ بخشیدیم»[11] (سورة اسراء، آیه 70)
بعلاوه دین اسلام با معرفی شخصیتهایی همچون رسول اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و حضرت زهرا(س) و ائمه معصومین بعنوان جایگاه رفیع و ارزش و کرامت انسانها را نشان میدهد و با دعوت انسانها به تبعیت و در حقیقت مثل ایشان شدن، استعداد و مقام وجودی انسان را متذکر میشوند و این مسئلة بسیار مهمی است و تأثیر زیادی بر شخصیت پیروان هر مکتب و گروهی دارد زیرا الگویی که هر مکتب و نحلهای برای انسان معرفی میکند در حقیقت نشان دهندة جایگاه و منزلت و ارزش انسان در نزد آن است و دین اسلام با ارائة نمونههای عملی انسان کامل و مقام خلیفه الله برای بشر بیشترین خدمت را به شخصیت انسانی کرده است.
2 - 2 - تمهیدات عملی در زمینه خودکنترلی
مهمترین عامل مؤثّر در اعمال انسان، افکار و اعتقادات اوست از اینرو است که دین اسلام اهمیّت ویژهای به مسئله تفکّر و تعقّل داده است زیرا آنچه در اسلام معتبر است اعمال اختیاری است که بر پایة شناخت و عقیده صحیح باشد و این شناخت است که نحوة عمل را مشخص میسازد در این زمینه تمهیداتی که در اسلام پیشبینی شده است را میتوان بشرح زیر نام برد:
2 - 2 - 1 - لزوم شناخت عقاید اسلامی و ایمان به آن برای هر مسلمان
هر شخص با گفتن شهادتین و پذیرش عقاید و احکام اسلام و یا مانند ما که از پدر و مادر مسلمان زاده شدهایم، مسلمان محسوب میگردد و در دایرة حقوق اسلامی قرار میگیرد اما این تنها نقطة آغاز در یک سلوک عقلانی، عرفانی و شخصیتی در جهت شناخت، ایمان و عمل به معارف اسلامی و تکامل معنوی است. از اینرو است که خداوند در جواب کسانیکه مدّعی ایمان شدند، به پیامبر خود میفرماید که به ایشان بگو که شما اسلام آوردهاید امّا هنوز این اسلام وارد قلوب شما نشده است و به آن ایمان نیاوردهاید.
از طرف دیگر بر هر مسلمانی واجب است که طالب شناخت دین باشد و در این مسیر گام بردارد. رسول خدا(ص) در این خصوص فرمودهاند: «طلب علم بر هر مسلمانی واجب است»[12] (کلینی، جلد 1، ص 30)
2 - 2 - 2 - قرآن و نقش تذکّری آن برای انسان
برخی معتقدند کلمة انسان از ریشه نسیان به معنای فراموشی است. این بیان هر اندازه که صحیح یا غلط باشد اشاره به یکی از ویژگیهای انسان یعنی فراموشی دارد که در جای خود لازمة زندگی بشری است اما از طرف دیگر اهمیّت تذکّر و یادآوری انسان را به مسائلی که لازمة حیات متعالی و هدفدار اوست نشان میدهد. از اینرو است که خداوند در امر به پیامبر اکرم به تذکّر دادن تأکید میفرماید و فلسفة نزول آیههای متعدّد، متذکّر شدن انسان میباشد. اهمیت نقش تذکّری قرآن به حدّی است که خداوند از قرآن کریم تعبیر به ذکر و تذکره کرده است زیرا قرآن کریم سرمایة گرانسنگ و جاودانی است که زیباییهای لفظی و معنوی آن انسان را به خود جذب میکند و با محکمترین براهین و شیواترین بیان به تعلیم معارف اسلامی و تذکّر ارزشهای انسانی میپردازد.
2 - 2 - 3 - کلام و سیرة معصومین و ارشادات و ادعیة ایشان
علاوه بر قرآن کریم بعنوان ثقل اکبر، پشتوانه گرانسنگ دیگری که پیامبر اکرم در امّت خود به امانت گذاشته است و تمسّک به آن را ضامن هدایت و سعادت ابدی ایشان دانسته است، عترت و اهل بیت پیامبر اکرم است که در قالب احادیث و کلام و سیرة ایشان برای ما به یادگار مانده است.
همچنین دعاهای معصومین(ع) علاوه بر اینکه از بهترین وسایل ارتباط مستقیم با خداوند و اثرات عظیم آن است. در ضمن خود شامل تعلیم معارف اسلامی و تذکّر به ارزشهای اسلامی میباشد.
علاوه بر کلام معصومین، سیرة عملی ایشان بعنوان الگوی عملی، تأثیر بسزایی در نشر و تبلیغ ارزشهای اسلامی دارد. زیرا اصولاً دعوت عملی به ارزشها تأثیر بیشتری از دعوت زبانی دارد و کلام و سخن نیز در صورتیکه ملازم با عمل شخص (یا گروه) گوینده باشد مؤثّر خواهد بود و این عوامل در پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) در حدّ أعلی موجود است و تاریخ زندگانی ایشان مملوّ از حکایاتی است که چگونه ایشان با سیره و روش زندگی خود انسانها را دعوت به حق و ارزشهای الهی نمودهاند و حتّی کسانیکه بواسطه تبلیغات سوء، دشمن ایشان بودهاند پس از مشاهدة کردار ایشان مجذوب گشتهاند و هم اکنون نیز پس از گذشت قرنها از تاریخی که مملوّ از دشمنی حق ستیزان بوده است که سعی در انکار و تحریف فضایل ایشان داشتهاند؛ آنچه از سیرة زندگی ایشان برای ما بر جای مانده است، الهام بخش معارف اسلامی و مبلّغ ارزشهای الهی است.
2 - 2 - 4 - عبادات اسلامی و نقش آن در ایجاد خودکنترلی
اسلام شامل مجموعهای از عبادات است که بر شخص مسلمانی که به بلوغ عقلی و جسمی رسیده باشد تکلیف میگردد که فلسفه آنها همانا یاد خدا و تذکر به اعتقادات اسلامی، تعمیق ایمان و تحقق و تحکیم ارزشها در فرد و جامعه است. ثمره این عبادات در حقیقت ایجاد ملکه تقوا و به عبارت دیگر کنترل درونی و آگاهانه انسان بر اعمال خویشتن است.
2 - 2 - 5 - هماهنگی هدفهای فرد و مدیریت در اسلام
در بررسی نظریههای رهبری ملاحظه کردیم که با هماهنگی هدفهای کارکنان و سازمان و مدیریت سعی در ایجاد خودکنترلی در کارکنان شده است از اینرو به اقداماتی نظیر سهیم کردن در سود سازمان، متوسّل شدهاند امّا همانطور که در بحث سطوح اهداف انسان گفتیم ممکن است این اقدامها باعث هماهنگی در سطوح پایین اهداف خود و سازمان شود امّا این اهداف در سطوح بالاتر با هم تفاوت دارند که در شرایطی این تفاوت ممکن است به تضادّ تبدیل شود علّت آن را نیز باید فلسفه حاکم بر این نظریهها بیابیم زیرا در این فلسفه مهمترین ارزش، منافع شخصی میباشد و حتّی پرداختن به مسائلی همچون اخلاق، حقوق دیگران... در حقیقت در این راستا میباشد. بنابراین این تطابق و هماهنگی نمیتواند عمیق و پایدار باشد.
در حالیکه در نظام ارزشی اسلام، هدف غایی هر فرد فوق این منافع شخصی است در حقیقت چیزی که برای فرد مسلمان اهمیّت دارد اطاعت امر خداوند و بندگی اوست که تنها راه سعادت دنیا و آخرت خود را در آن میبیند.
«مرا پرستش کنید، این راه مستقیم است»[13] (سورة یس، آیه 61)
در حقیقت این راهی است که انسان را به قرب الهی و کمال مطلوب میرساند و به کسب و کار و سود آوری مادی نیز در این چارچوب نگریسته میشود و بعنوان جزئی از زندگی بشر و در راستای این هدف اعتبار دارد. این مسئله بسیار مهمّی است زیرا انسان، فطرت کمال خواهی نامحدود و سیری ناپذیری دارد حال اگر نظام فکری و فضای ارزشی او کمال را مافوق تکاثر مادی و مقام و شهرت در دنیا نشناسد بالطّبع هر فردی در این رقابت قرار میگیرد و چون از طرف دیگر منابع دنیا چه از لحاظ ثروت مادی و چه مقام و قدرت محدود میباشد، تخالف و تزاحم و اهداف افراد اجتناب ناپذیر میباشد. اما در دین اسلام هدفی را که برای انسان معرّفی میکند خارج از چارچوب تنگ مادی و دنیایی میباشد در این حالت نه تنها اهداف افراد با یکدیگر تزاحمی ندارد بلکه در یک راستا و جهت و مؤیّد هم میباشند. در این نظام ارزشی است که خدمت به خلق بعنوان بالاترین ارزش و بزرگترین عبادات در جهت قرب انسان به خداوند مطرح میشود و رفع حوائج مادی و معنوی انسانها بعنوان نعمت الهی محسوب میشود و مال و ثروت دنیا و قدرت و مقام دنیوی ابتلا و آزمایش الهی میباشد و قدرت و مقام تنها در صورت خدمت به خلق و احقاق حق، اعتبار دارد.
بنابراین با توجه به اینکه اهداف سازمانی (سازمانهای اقتصادی و اجتماعی تا سازمان حکومتی) نیز در جامعه اسلامی باید لزوماً در جهت اهداف اسلامی و مطابق نظام ارزشی اسلام باشد، هماهنگی اهداف کارکنان، مدیریت و سازمان در بالاترین سطح ایجاد میشود.
نتیجهگیری
نظام ارزشی اسلام با تبیین نظارت الهی با ویژگیهای ممتاز خود که تمامی ابعاد زندگی انسان را در بر میگیرد، با در نظر گرفتن زندگی ابدی برای انسان که جزای کامل اعمال انسان را امکانپذیر میسازد، با بیان تقوا و آثار آن بعنوان مهمترین عامل سعادت انسان، با تکریم انسان و اختیار و آگاهی او زمینه تحقق خودکنترلی در عالیترین سطح در انسان را فراهم میسازد و از طرف دیگر تمهیدات عملی برای تذکر و گرایش به این ارزشها و تحقق آثار آن (از جمله خودکنترلی) در دین اسلام ارائه شده است. البته تحقق این خودکنترلی در سطح سازمان و در جهت اهداف سازمانی منوط به هماهنگی اهداف سازمان با نظام ارزشی اسلام میباشد که این موضوع در جامعه اسلامی مفروض در نظر گرفته شده است.
پینوشتها:
1 - Management by objectives
2 - «وکان الله علی کلّ شیءٍ رقیبا» (سوره نساء، آیه 1) و نیز ر.ک. (سورة احزاب، آیه 52)، (سورة بقره، آیه 96)، (سورة بقره، آیه 110) و....
3 - «ولله ملک السّموات و الأرض و ما فیهنّ و هو علی کلّ شیءٍ قدیر» (سورة مائده، آیه 120) و نیز ر.ک. (سورة تغابن، آیه 1)، (سورة مائده، آیه 17).
4 - «إنّ الله بالنّاس لرئوف رحیم» (سورة بقره، آیه 143)، «من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها و من جاء بالسّیّئة فلا یجزی إلاّ مثلها و هم لا یظلمون» (سورة انعام، آیه 160).
5 - «قل متاع الدّنیا قلیل و الآخرة خیر لّمن اتّقی».
6 - «وما هذه الحیاة الدّنیا إلاّ لهو و لعب و إنّ الدّار الآخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون» (سورة عنکبوت، آیه 64).
7 - «إنّه یبدأ الخلق ثّم یعیده لیجزی الّذین ءامنوا و عملوا الصّالحات بالقسط و الّذین کفروا لهم شراب من حمیم و عذاب ألیم» (سورة یونس، آیه 4).
8 - «یوم تجد کلّ نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء» (سورة آل عمران، آیه 30).
9 - «من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره».
10 - «من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیة».
11 - «ولقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطّیّبات و فضّلناهم علی کثیر ممّن خلقنا تفضیلا».
12 - «طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم».
13 - «أن اعبدونی هذا صراط مستقیم».
منابع و مآخذ:
1. قرآن کریم.
2. ابنشعبه، حسن بن علی، قرن 4ق (1382)، تحفالعقول عن ال الرسول صلیاللهعلیهم. التمحیص، قم: ذویالقربی.
3. الوانی، سیدمهدی (1379)، مدیریت عمومی، تهران: انتشارات نی، چاپ چهاردهم.
4. ایراننژاد پاریزی، مهدی (1378)، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، تهران: مؤسسه تحقیقات و آموزش مدیریت.
5.تمیمیآمدی، عبدالواحد بن محمد (1366)، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه و شرح جمالالدین محمد خوانساری، تهران:
6. صادقپور، ابوالفضل (1353)، نظریه جدید سازمان، مدیریت و علم مدیریت، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی.
7. کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب [بیتا]، اصول کافی، ترجمه و شرح جواد مصطفوی، تهران: دفتر نشر فرهنگ اهلبیت علیهمالسلام.
منبع: / فصلنامه / اندیشه صادق / 1385 / شماره22,23 ۱۳۸۵/۰۰/۰۰
نویسنده : على سجادى
نظر شما