ابوجمعه
ابوجمعه: حبیب بن سِباع انصارى[1] از اصحاب رسول خدا
نام و کنیه او در منابع به صورتهاى گوناگون آمده است.[2] برخى او را از انصار شمردهاند؛[3] ولى ابنحجر با توجّه به نقلى که اسلامِ او را در زمان صلح حدیبیه دانسته، انصارى بودن او را نمىپذیرد؛ به این دلیل که تمام انصار، پیش از صلح حدیبیه مسلمان شده بودند و بر آن است که شاید همپیمان با انصار بوده باشد.[4] از شواهد و قراین بر مىآید که وى، پیش از صلح حدیبیه مسلمان و ساکن مکّه بود و پس از آن، وحذف مادّه سوم آن (بازگرداندن کسانى که از مکّه به مدینه مىگریزند به وسیله پیامبر) به مدینه آمد و به حضور حضرت رسید؛ در هر صورت، او از صحابه پیامبر(صلى الله علیه وآله)به شمار مىآید و نظر ابنحبان که او را از تابعان شمرده،[5] قابل اعتنا نیست.
بعضى او را به قبیله کنانه یا قارَه منسوب مىدانند؛[6] امّا گویا وى همپیمان عقبةبن حارثبنعامر قریشى از بنىنوفل بوده[7] و چون پس از رحلت پیامبر(صلى الله علیه وآله)به شام رفت؛ از شامیان به شمار مىآید.[8] ابوجمعه، بعدها راهى مصرشد[9] و گویا در فتح آن شرکت داشت.[10] ابنحجر به نقل از بخارى، درگذشت او را بین سالهاى 70 تا 80 هجرى دانسته است.[11]
بعضى مفسّران معتقدند که آیه 25 فتح/48 در باره او و عدهاى دیگر نازل شده است:[12]«...لَولا رِجالٌ مُؤمِنون وَ نِساءٌ مُؤمِنتٌ لَمتَعلَموهُم أن تَطَـُوهُم فَتُصیبَکُم مِنهُم مَعرّةً بِغَیرِ عِلم لِیُدخِلَ اللّهُ فِى رَحمَتِه مَن یَشـاءُ لَو تَزَیَّلُوا لَعذَّبنَا الّذینَ کفرُوا مِنهُم عَذاباً ألیماً = ... و اگر [در مکّه]مردان و زنان باایمانى نبودند که [ممکن بود]بىآنکه آنان را بشناسید، ندانسته پایمالشان کنید و تاوانشان بر شما بماند، [فرمان حمله به مکّه مىدادیم]تا خداوند هر که را بخواهد، در جوار رحمت خویش درآورد. اگر [مؤمن و کافر]از هم متمایز مىشدند، به طور قطع کافران را به عذاب دردناکى معذّب مىداشتیم». از وى روایتى موجود است که برخى مفسّران، آن را در ذیل آیه پیشین نقل کردهاند. این روایت نه تنها با معناى آیه هماهنگى ندارد، بلکه گویا که رابطهاى با شأن نزول آن نیز نداشته باشد. او مىگوید: ما نیمروزى بر ضدّ پیامبر جنگیدیم ونیم دیگر با او همراه شدیم و آیه 25 فتح/48 درباره مانازل شده است.[13] در منابع، به زمان این رویدادکهدرکدام جنگ بوده، اشارهاى نشده است.
منابع:
الاستیعاب فى معرفة الاصحاب؛ الاصابة فى تمییز الصحابه؛ اسدالغابة فى معرفة الصحابه؛ تفسیر القرآن العظیم، ابنکثیر؛ تهذیبالتهذیب؛ الجرح و التعدیل؛ الدرّالمنثور فى التفسیر بالمأثور؛ الطبقات الکبرى؛ فتوحالمصر والمغرب.
پی نوشت:
[1] الجرح و التعدیل، ج3، ص102.
[2] الاستیعاب، ج4، ص187؛ اسدالغابه، ج6، ص51؛ تهذیبالتهذیب، ج12، ص52.
[3] الاستیعاب، ج4، ص187؛ اسدالغابه، ج6، ص51.
[4] الاصابه، ج7، ص56.
[5] تهذیبالتهذیب، ج12، ص52.
[6] الجرح و التعدیل، ج3، ص102.
[7] فتوح المصر و المغرب، ص109.
[8] الاستیعاب، ج4، ص187؛ تهذیب التهذیب، ج12، ص52.
[9] الطبقات، ج7، ص352.
[10] الاصابه، ج7، ص56.
[11] همان، ص57.
[12] ابنکثیر، ج4، ص208؛ الدرّالمنثور، ج7، ص534.
[13] ابنکثیر، ج 4، ص 208.
● برگرفته از سایت مرکز فرهنگ و معارف قرآن www.maarefquran.com نوشته محمدحسن الهىزاده
نظر شما