موضوع : پژوهش | مقاله

اخلاق شهروندی، درک رفتار دموکراتیک


انسان‌ها در زمان‌های نسبتا دور که هنوز شهر‌ها به صورت امروزی شکل نگرفته بودند بسیار آزادانه‌تر زندگی می‌کردند و هیچ حد و حصری را برای خود قائل نبودند. ‌ شاید ضرب‌المثلی مانند <چهاردیواری، اختیاری> از همان زمان‌ها شکل گرفته باشد.
ولی امروزه زندگی از نوع شهری نیاز به قوانین، ارتباطات و تعاملا‌ت خاص خود دارد و هرگونه وقفه، کوتاهی و نادیده گرفتن قوانین و آداب شهرنشینی و رعایت نکردن حقوق دیگران، تنش‌ها، خشونت‌ها و ناملا‌یمات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بسیاری را دامن می‌زند. افراد حتی در درون خانه خود هم باید با نوع رفتار خود مراعات همسایه‌ها را داشته و به حقوق آنها احترام بگذارند. ‌
این احترام به حقوق متقابل از زمانی شکل گرفت که جمعیت شهرنشین افزایش یافت و هر روز که می‌گذشت شهر‌ها نیز گسترش پیدا می‌کرد. به طبع آن مناسبات اجتماعی میان مردم نیز پیچیده‌تر از قبل می‌شد؛ پس زندگی اجتماعی نیازمند قوانین و ساختار‌هایی بود که با این رفتار‌های شهر‌نشینان هماهنگ باشد. ‌ گی‌ارمه، در کتاب <فرهنگ و دموکراسی> می‌نویسد: شهروندی فقط از لحظه‌ای آغاز می‌شود که انسان‌در‌ها را به روی کسانی که با او فرق دارند، بگشاید. شهروند کسی است که قواعد سلوک دموکراتیک را می‌داند و ارزش‌های اخلا‌قی آن را می‌شناسد. ‌
قوانین مربوط به شهر‌نشینی امروزه در قالب شهروند تداعی می‌شود، شاید واژه شهروند در میان کتاب‌ها و روزنامه‌ها غریبی نکند اما در متن جامعه هنوز میهمانی ناخوانده محسوب می‌شود و هنوز هم در تعریف آن ابهامات زیادی دیده می‌شود. ‌ جامعه‌شناسان شهری و متخصصان فنی شهر‌سازی و معماری بر این باورند که میان شهرنشینی و شهر‌نشین تفاوت زیادی وجود دارد، شهر‌نشین کسی است که به لحاظ جغرافیایی در یک قلمرو به نام شهر ساکن است و شهر‌نشینی یعنی اینکه شهر‌وند دارای فرهنگ شهر‌نشینی شده باشد. ‌
در این میان شهروندی یکی از مهم‌ترین و کاربردی‌ترین تئوری‌های این دوره شده است که در ایده شهروندی حق همه افراد برای برخورداری از حقوق قانونی به رسمیت شناخته شده و مسوولیت‌هایی که آنها باید آن را به جهت برخورداری از یک زندگی مناسب‌تر برعهده گیرند مشخص می‌شود. ‌ باید دانست که تنها استقرار فیزیکی در شهر‌، معادل واژه شهر‌وند نیست، شهر‌وند باید در نقش‌های مشارکتی مدیریت بهینه شهر ایفاگر نقش و مسوولیت باشد، چرا که شهروندی، بستر اجتماعی مناسبی را برای فعالیت‌های فرد مهیا می‌کند تا او بتواند همه چیز را در خدمت پیشرفت خود به سوی تعالی به دست گیرد. ‌ در حیطه شهر‌وندی، حق همه افراد برای برخورداری از حقوق قانونی به رسمیت شناخته شده و همچنین مسوولیت‌هایی که آنها باید آن را به جهت برخورداری از یک زندگی مناسب‌تر برعهده گیرند مشخص می‌شود. اساسی‌ترین و آشکار‌ترین قوانین شهروندی در جامعه‌ای چون ایران، احترام به حقوق دیگران، وقت‌شناسی، عدم ایجاد مزاحمت در انواع مختلف آن، حفظ میراث زیست، ایجاد فضا و محله سالم، پیشگیری از هرگونه آلودگی از نوع محیطی و صوتی، مشارکت در اداره شهر و جلوگیری از تخریب اموال عمومی است. ‌
عبور از چراغ قرمز، انداختن زباله به خیابان‌ها و بوق‌های بی‌مورد فقط بخش کوچکی از رفتار‌های ناهنجار و غیراجتماعی است که هر روز ما در زندگی خود با‌آنها مواجه هستیم، حتی ممکن است چنین رفتار‌هایی بر شهرو‌ندانی که درصدد رعایت قوانین و هنجار‌های شهر‌وندی هستند اثر گذاشته و رفتار آنها را نیز تحت تاثیر قرار دهد، لذا باید با ایجاد زمینه‌های فرهنگی جدید و دقت لا‌زم در اجرای قوانین، بنیاد قوانین شهر‌وندی را هرچه بیشتر تقویت و آن را برای دهه‌های آینده نهادینه کنیم، چرا که وقتی شهر‌وندان احساس کنند در صورت انجام رفتا‌ر‌هایی از قبیل انداختن ته سیگار در پیاده‌رو مورد سرزنش اطرافیان قرار می‌گیرند، از انجام چنین رفتار‌ی پرهیز کرده و به سمت انضباط اجتماعی حرکت می‌کنند. ‌ همان‌طور که اکنون سیگار نکشیدن در مکان‌های عمومی مانند اتوبوس‌های درون‌شهری به یک فرهنگ عمومی تبدیل شده است و دیگر کسی به خود اجازه نمی‌دهد که در چنین مکان‌هایی سیگار بکشد. ‌ البته این موضوع غالبا در نهادینه کردن فرهنگ شهر‌نشینی خلا‌صه نمی‌شود و ریشه آن در مهاجرت‌های بی‌رویه‌‌ای است که در شهر‌ها مشاهده می‌شود، توسعه گسترش شهر‌نشینی با سرعتی بی‌سابقه و حتی سریع‌تر از کشور‌های صنعتی باعث شده که بسیاری از شهر‌وندان آمادگی لا‌زم برای ورود به این زندگی را پیدا نکنند. ‌
افزایش بیکاری در چند سال گذشته، مهاجران را از شهر‌های کوچک که کمترین اصطکاک را با قانون داشته‌اند به کلا‌ن‌شهر‌های بزرگ پرتاب کرده و همین عامل باعث شده که آنها خود را در کلا‌نشهری ببینند که زندگی در آن هم‌جهت با قانون است. با مهاجرت آنها و گسترش شهر‌ک‌ها و حاشیه‌نشینی فاصله هسته اولیه تا اقصی‌نقاط شهر‌هر روز بیشتر می‌شود. سفر‌های درون‌شهری، زمان را از شهر‌وندان می‌دزدد و شهر‌وندان برای صرفه‌جویی در وقت قانون را نادیده می‌گیرند و با پس‌انداز کردن دقیقه‌ها جان خود و دیگران را به‌خطر می‌اندازند. ‌
در این صورت <قانون‌گریزی> متولد می‌شود و شهر‌وندان <مستمع‌آزاد> صدای قانون را نمی‌شوند و بعضی از شهروندان قانون را کالا‌یی لوکس می‌داند که برای دیگران وضع شده و دیگران برای عمل به آن مقدم هستند.
بی‌توجهی به قوانین شهر‌نشینی و رعایت نکردن حقوق شهر‌وندی ناشی از همین آمادگی، موجبات آزار دیگر شهروندان و حتی خود را فراهم می‌آورد. در نتیجه گسترش این بی‌سازمانی اجتماعی که پیوند دهنده روابط فردی با روابط اجتماعی است، موجب ایجاد هرج‌و مرج اجتماعی و در نتیجه از هم پاشیدن اعتماد اجتماعی می‌شود و هر فردی به فکر منافع فردی به جای منافع ملی خواهد بود. ‌ هیچ فردی نه می‌تواند و نه باید به‌گونه‌ای انحصاری تنها در فکر پیشرفت و گسترش زندگی مادی خود برآید، بدون آنکه هیچ ارزش و اهمیتی برای سایر اجزای جامعه قائل شود چرا که آنگاه برای نیل به این اهداف تنها باید از باقیمانده سایرین عبور کرد که اگر اینگونه شود بی‌گمان آنچه بر جای خواهد ماند جز ویرانه‌ای نخواهد بود. ‌ اخلا‌ق شهری و شهر‌وندی اگرچه امروز به همراه مفاهیم مدرن و در قالبی نو به مخاطبان عرضه می‌شود اما اخلا‌ق همیشه یک قلمروی مهم در زندگی اجتماعی و معرفتی هر فرد شناخته می‌شود و چه بسا حتی پیش از هرچیز یک وسیله تنظیم‌کننده در روابط اجتماعی انسان‌ها نیز تلقی شود، اخلا‌ق در شکل اجتماعی‌اش یک ضرورت است. باید گفت رفتار هر کس در جامعه عرضه‌کننده گونه‌ای از روابط آشکار و پنهان موجود در همان جامعه است، چون به هر حال انسان معلول اجتماع است و اجتماع در قبال او دارای مسوولیت. هرچند این واقعیت هرگز نمی‌تواند توجیهی بر رفتار‌های قانون‌شکنانه و نادرست او به بهانه تاثیرگرفتن از جامعه و یا گرفتن انتقام از آن شود. به هر حال این امری انکارناشدنی است که هرگاه عملی غیراخلا‌قی از کسی سر بزند، آنکه نخست متهم اصلی به شمار خواهد رفت خود او خواهد بود که باید پاسخگوی کردار نادرست خویش باشد.


منبع: / روزنامه / اعتماد ملی ۱۳۸۶/۱۱/۲۸
نویسنده : غفار پارسا

نام
 

نظر شما