چگونه با افکار منفى مقابله کنیم؟
آن روز که این اطلاعات را از دو سایت مختلف گرفتم، امتحانشان کردم و ظرف بیست و چهار ساعت، سى تا چهل درصد افسردگىام رفع شد. طى دو سه روز آتى که این تمرین را انجام مىدادم، متوجه شدم عادت بدى را که در تمام عمرم حتى از آن آگاه نبودم، ترک کردهام. داشتم خودم از بین مىبردم. من هیچ گاه با مشکلاتم برخورد معقولى نداشتم. ناخودآگاه نیرو و قدرتم را هدر مىدادم تا روزگارم را سپرى کنم. به مجرد این که در این تمرین پیشرفت کردم، در برابر احساساتم مقاومتر شدم و در نتیجه بیشتر احساس رضایت کردم. تقریباً یک شبه، در درشادى و نیروى مضاعفى به وجود آمد و از آن موقع تاکنون، این تمرین ساده و مؤثر را ادامه دادهام. جالبتر این که مىتوانید این روش را در محیط کار هم به کار ببرید تا بر مشکلات روحى غلبه کنید. این روش در هر کارى مؤثر است. آیا تا به حال دچار افسردگى، اضطراب یا شدهاید؟ من دچار این حالتها شدهام و بىچون و چرا آنها را پذیرفتم. وقتى تمرین فکر نکردن (Thought-Stopping) را شروع کردم، از خودم پرسیدم من نگران چه بودم؟ سرمایهام، مواجه شدن با کار ناخوشایند؟ حرف هایى که دربارهام گفتند و عصبانى ام کرد؟ شکست های دندانپزشکى یا مشکلات لاینحل؟
ضمیر ناخودآگاهم مرتباً خاطرات تلخ گذشته را مرور مىکرد و به ضمیر خودآگاهم مىفرستاد. در سایت تقاضاى کار، این موارد را دیدم: پرستارهایى که ساعتهاى طولانى بدون این که کسى از آنها تشکر کند کار مىکنند، هم گرفتار افکار منفى مىشوند. به خودشان مىگویندکار انجام نشده دارم و فرصت کمى هم مانده یا کارهاى زیادى که ماندهاند و تمایلى به ا نجامشان ندارم و یا مسائل لاینحلى که آنها را نگران مىکند و لذت و نیرو را از آنها مىگیرد.
براى پیشرفت در کار یا احساس آرامش، بهترین راه این است که:
1. اگر احساس افسردگى، عصبانیت، ترس یا تصورى از هر چیز منفى مىکنید، بپرسید چه چیز باعث نگرانى است.
2. وقتى که متوجه شدید که مسأله چه بوده، خیلى راحت به خودتان بگویید: این افکار نه تنها به من کمکى نمىکند، بلکه مضر هم هست ؛ نباید به آنها اجازه ورود بدهم و با تمام قدرت با آنها مقابله کنید. همان ابتداى کار ضعیف مىشوند که این هم پیشرفت خوبى است و با تمرین پیشرفتهاى بیشترى هم مىکنید.
3. مراقب افکار منفى بعدى باشید که شاید ده ثانیه یا ده دقیقه بعد به سراغتان بیاید و به همان روش قبلى عمل کنید. با علم به این که این افکار مخل آرامشتان است، در برابر آنها مقاومت کنید و به آنها بگویید: از ذهنم دور شوید اى پیامهاى بیهوده، مضر، ظالم و انردزد! من مانع ارسال این پیام به خود مىشوم. اینها هیچ سودى براى من ندارند. کلى هم به ضررم تمام مىشوند.
4. باز هم مراقب باشید و ببینید افکار ناخودآگاهتان چه هستند؛ افکار اصلى که گرفتارشان هستید، چه هستند و بعد در برابر افکار مخرب مقاومت کنید.
5. متوجه شدم افکار منفى هر چند ثانیه یک بار به ذهنم خطور مىکنند. اوایل، مقابله با آنها به تنهایى بسیار مشکل بود؛ اما من نهایت تلاشم را کردم و باتمرین، در رویارویى با این افکار مضر و مزاحم، موفقتر شده مرتب به خودم تلقین مىکردم: در برابر افکار مزاحم و بىارزش که اصلاً هیچ فایدهاى هم ندارند، مقاومت کن
6. در ضمن تمرین مهارت، احساس مىکنید قوىتر از گذشته شدهاید و زودتر متوجه پیامهاى منفى مىشوید که به ذهن خودآگاهتان راه پیدا مى کند.
7. همچنین متوجه مىشوید که راحتتر آنها را شناسایى مىکنید و در نتیجه، حتى مانع ورود آنها به ضمیر خودآگاهتان مىشوید و از آن جایى که به موقع جلوى آنها را مىگیرید، دیگر نمىتوانند شما را شکست دهند؛ بنابراین احساس قدرت و نیروى بیشترى می کنید.
8. سرانجام این که متوجه مىشوید که دوست دارید مچ این افکار را در همان ابتداى کار بگیرید و مانعشان شوید و ملاحظه مىکنید که مىتوانید این کار را انجام دهید؛ زیرا آن قدر احساس خوبى دارید که مىدانید بهتر است هر چه زودتر تمام این افکار را دور بریزید.
9. در طى چند روز من نه تنها توانستم آنها را با ضمیر خودآگاهم شناسایى کنم، بلکه عادت به خلق این گونه افکار را هم در زمان کوتاهى ترک کردم. حالا دیگر به ذهنم راه پیدا نمىکنند و در عوض، به خاطر تلاشى که براى فکر کردن به افکار منفى کردهام، احساس قدرت مىو این بهترین روش براى کمک به خودم در راه رسیدن به زندگى بهتر و احساس قوت است.
10. شما از تلاشتان احساس رضایت مىکنید به محض این که بفهمید یکى از این افکار دارد وارد ضمیر ناخودآگاهتان مىشود، تمام تلاشتان را صرف مبارزه با آن مىکنید یا مىتوانید با فکر کردن به چیزهاى بهتر، فکرتان را سرگرم کنید و آن وقت این فکر منفى معجزه مىکند ن هیچ تأثیرى بر روى شمااز بین مىرود و آن وقت است که ملاحظه مىکنید کارتان عالى بود و شادابى را که شاید مدتها احساس نکرده بودید، حس مىکنید.
ممکن است به ذهن پرستارى این فکر خطور کند که هیچ کدام از گزارشهاى کارىاش را ننوشته، وقت زیادى هم ندارد. این یک فکر مخرب و مزاحم است که انرژى و انگیزهاش را از بین مىبرد. بنابراین ممکن است با خودش بگوید: اى افکار مزخرف از ذهنم بیرون بروید! من نیازى بهآورى کارهاى عقب افتاده ندارم. من این افکار منفى را نمىپذیرم. آنها نتیجه هر کارى را هم که الان دارم انجام مىدهم، از بین مىبرند و انرژى ام را نیز هدر مىدهند و مرا به احساس شکست و خستگى سوق مىدهند. با این تمرین، این پرستار متوجه مىشود که با مقاومت ابر افکار منفى، مانع آنها مىشود و به خاطر تلاشش، احساس نیروى تازه، قدرت و نشاط مىکند. این پاداش اوست و بدین ترتیب او مىتواند بدون افکار منفى، حتى از کارش لذت هم ببرد. بعد از مدت کوتاهى او پى مىبرد که این عادت بد(ایجاد افکار منفى) را از بین برده وارش مشتاقتر و استوارتر مىشود. باور کنید که این روش براى شما هم سودمند است. امتحانش کنید. من مثل آن مادرى نیستم که سه بچه کوچک دارد...او هم مىتواند از این طرز فکر استفاده کند و از روش فکر نکردن سود هم ببرد. یعنى به خود مىگوید: آن قدر به من یادآورى ن که هنوز چه کارهایى را انجام ندادهام. چه فایدهاى دارد که بفهمم کارهاى خانه هنوز انجام نشدهاند. این کار بىفایده است و فقط کارى را که الان دارم انجام مىدهم، خراب مىکند. این افکار باافکار منفى که خودمان ایجاد مىکنیم، به وجود مىآیند و زمینهابراى احساس ندامت و خستگى روحى. دلیل به وجود آمدن این افکار هر چه هست، بهایش هم سنگین است، بسیار سنگین!
مثلاً خود من در به وجود آوردن بیمارى افسردگى مزمن و خفیف در خودم دخیل بودم. بنابراین افکار مزاحم را جست و جو کنید. وقتى که احساس درد سختى مىکنید، با آن مبازه کنید و آن را نپذیرید. به مراقبتتان ادامه دهید و مانع دخالت این پیامها در زندگى شوید ملاحظه کنیکه دارید قوىتر مىشوید و به این نیروها اجازه دهید تا حتى در پیشرفت شما در روش فکر نکردن، یاریتان کند. از بقیه زندگى با شادى، اشتیاق و نیروى بیشتر لذت ببرید و به اوج خوشبختى هم فکر نکنید
باید اثر این روش را بلافاصله بعد از چند ساعت حس کنید؛ همان طور که در مورد من این طور بود. چهار ساعت تلاش مرا به شادى رساند. در خود احساس قدرت مجددى مىکردم و این به من در نبرد علیه افکار بد شجاعت داد.
در آخر مىبینید که آن افکار به ضمیر خودآگاه شما نمىآیند و بدین وسیله خودتان را از شر رفتار مخرب و زیانبارى که ناآگاهانه در طول زندگى داشتهاید، نجات مىدهید. موفق باشید و خوب فکر کنید.
منبع: / ماهنامه / پرسمان / 1382 / تیر ۱۳۸۲/۰۴/۰۰
نویسنده : کن مک اینس
نظر شما