چرا فهم شیعیان و اهل تسنن در معنای کلمه مولا متفاوت است؟
قرنهاست که شاهدِ تفاوت در فهمِ شیعیان و اهل تسنن نسبت به معنای حقیقی کلمه "مولا" در خطبه غدیر هستیم. عدهای از محققان در هر دو گروه بدون تعصب در صدد کشف مقصود واقعی وجود نازنین پیامبر اکرم(ص) از این واژه هستند و برای دیدگاه مختار خود استدلالاتی بیان کردهاند.در مقابل کسانی نیز مغرضانه و متعصبانه از عقیده خود دفاع کرده و شبهاتی هرچند بی پایه و اساس مطرح میکنند.
در هر صورت لازم است سوالاتِ مطرح شده، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته و پاسخ صحیح و به دور از جانبداریهای فرقه ای در دسترس مردم قرار گیرد.
یکی از مباحثی که در این زمینه مطرح می شود این است که شک در مقصود گوینده و بحث و جدل درباره آن بعد از گذشت چهارده قرن، امری طبیعی و منطقی است؛ چرا که کلمات چون طفلی در حال رشد و تحول هستند و ممکن است در هر منزلی از مرکب زمان، بار معنایی خاصی داشته باشند، اما اگر معنای کلمه «مولاء» و مقصود پیامبر(ص) به گونهای باشد که شیعیان بر آن پافشاری دارند؛ چرا صحابه ایشان که در همان زمان زندگی میکردند و تمام قرائن متصله و منفصله کلام را پیش روی خویش داشتند؛ چنین برداشتی از کلام ایشان نداشتند و بعد از وفات پیامبر خلاف آن را عمل کردند؟ آنان که در راه اسلام از بذل جان و مال خویش دریغ نمیکردند وشاگردانِ بدون واسطه پیامآور وحی بودند؛ با این وجود، بیعت با کسی غیر از آنکه پیامبر(ص)در روز غدیر خم معرفی فرمودند؛ چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
این سوال ناشی از یک اشتباه دو سویه است. بخش اول ازعدم آگاهی و تحلیل صحیح از شخصیت صحابه در صدر اسلام نشات میگیرد. با وجود اینکه در میان اولین اسلام آورندگان افراد صالح و مخلص و فهیم به چشم میخورد؛ اما تاریخ مملو از حکایت نامردی و همچنین بیبصیرتی صحابه و عدم اطاعت از پیامبر(ص) حتی در زمان حیات ایشان است؛ چه رسد به وقتی که وجود جسمی ایشان از بین آنها رخت بربسته است و نکته جالب اینکه نقل این وقایع علاوه بر منابع شیعی در کتب معتبر اهل سنت هم ذکر شده است.
بارزترین آنها اختلاف میان صحابه و سرپیچی از فرمان رسول خدا (ص) در ماجرای وصیت آن حضرت است. سخن آن فرد از صحابه با این مضمونکه «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یَهْجُرُ» ( او بیمار است و هزیان می گوید.) درباره رسولی که سالها شاهد مقام و جایگاهش در درگاه الهی و حمایتهای پروردگار از او بودهاند؛ مطلبی قابل اغماض نیست. (۱)
همچنین سرپیچی از فرمان رسول خدا (ص) در قضیه نماز جمعه نیز نص صریح قرآن است. «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَاللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ ۚ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»(الجمعة / ۱۱ )
از صحابهای که حتی در تشریع از مقتدای خویش تبعیت ندارند و حاضر به افطار روزه در سفر، با وجود امر صریح رسول، نیستند چه توقعی میتوان داشت؟ (۲)
بنابراین اتخاذ حداکثری یک موضع از طرف صحابه درباره این مسأله، تأثیری در تعیین مقصود رسول خدا نداشته و خدشهای بر دلالت حدیث غدیر وارد نخواهد کرد.
سوی ِدیگرِاشتباه، در تلقیِ چنین پرسشگرانی از موقعیت و جایگاه رسول خدا در میان یاران خویش کلید میخورد.
مظلومیت حضرت علی(ع) و دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) در بین مردم کاملا شفاف و واضح است، اما برداشت انسانها از شخصیت رسول خدا(علی الخصوص به این دلیل که ایشان ده سال، شخصیت اول حکومت در مدینه بودند) شخصیتی مقتدر و دارای اوامر نافذ و مطاع است؛ درحالیکه اگر چنین برداشتی صحیح بود آیا از دو لب مبارک آن حضرت، سخنی با این مضمون خارج میشد که: «مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیت ( هیچ پیامبری مثل من اذیت نشد.) (۳)
شکست مسلمانان در جنگ احد که ناشی از نافرمانی صحابه ایشان، آن هم در کسوت رزمندهای که جان خویش را بر کف دست گرفته و به جبهه جنگ آمده بود؛ هنوز در حافظه تاریخ جلوهگر است. (۴)
مظلومیت رسول خدا در میان هوادارانی که علی الظاهر گوش به فرمان بودند ولی با اندک وسوسهای ایشان را تا حد مرگ تنها میگذاشتند اگر از حضرات معصومین(علیهم السلام) بیشتر نباشد کمتر به نظر نمیرسد.
بنابراین در پاسخ به این شبهه مراجعه مختصر به وقایع تاریخی ما را کفایت میکند. اگر ذهنیت چنین پرسشگرانی نسبت به تاریخ اصلاح شود به هیچ عنوان اینگونه شبهات در بین آنها جایگاهی نخواهد داشت؛چه رسد به اینکه باعث تزلزل در عقیده و ایجاد تردید درباره غرض اصلی پیامبر در واقعه غدیر شود.
پی نوشت:
۱- صحیح بخاری، ج ۳ ، ص۱۱۱۱ ، ح ۲۸۸۸
۲- صحیح مسلم، ج ۲ ، ص۷۸۵ ، ح۱۱۱۴
۳- مناقب ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۲۴۷
۴- المغازی، ج۱، ص۲۱۹
نظر شما