موضوع : پژوهش | مقاله

مشاهدات یک خبرنگار از حادثه سینما رکس آبادان

در ضمیمه شماره 71 ایام مقاله‌ای با نام فاجعه ملی درج شده بود که به حادثه سینما رکس آبادان پرداخته بود. در آن مقاله ضمن اشاره به بازتاب‌های رسانه‌ای آن حادثه عنوان شده بود که خبرنگار روزنامه کیهان (جلیل صفری) در گورستان آبادان به وسیله سوگوارانی که قربانیان را دفن می‌کردند، بشدت مورد ضرب و جرح قرار گرفت.
طبق گفته روزنامه کیهان، نسخه‌های این روزنامه توسط جمعیت خشمگین پاره شد. مردم گفتند که روزنامه کیهان حقیقت را درباره فاجعه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان نگفـته است. بعد از انتشار این مقاله آقای جلیل صفری با دفتر نشریه ایام تماس گرفت و مشاهدات خود از این فاجعه ملی را با خبرنگار ما در میان نهاد. جلیل صفری متولد سال 1322 به عنوان خبرنگار افتخاری با روزنامه کیهان و کیهان ورزشی همکاری می‌کرد. او اکنون بازنشسته پالایشگاه نفت آبادان است و به همراه خانواده در شاهین شهر اصفهان زندگی می‌کند و همچنان عضو افتخاری روزنامه کیهان است. با او در رابطه با حادثه سینما رکس آبادان که منجر به کشته شدن صدها نفر از هموطنانمان شد گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.

*چطور از حادثه سینما رکس آبادان با خبر شدید؟
**شب حادثه ـ 28 مرداد سال 57 ـ در پرواز اصفهان ‌ـ آبادان بودم و از رادیو خبر این حادثه را شنیدم. شوکه شده و آرزو می‌کردم این خبر واقعیت نداشته باشد. خیلی نگران بودم. با فرود هواپیما و حضور در شهر آبادان با دیدن فضای غمبار شهر و بسته بودن مغازه‌ها به عمق فاجعه پی برده و دیگر مطمئن شدم حادثه واقعا اتفاق افتاده است. مردم گروه گروه در خیابان‌ها بودند و علیه دولت وقت ـ طاغوت ـ شعار می‌دادند و خواستار روشن شدن وضعیت این حادثه بودند.

*شما به عنوان یک خبرنگار چگونه به اطلاع رسانی این حادثه پرداختید؟
**من سال‌ها بود که با روزنامه کیهان و کیهان ورزشی به طور افتخاری همکاری داشتم. به محض اطلاع از حادثه، به محل نمایندگی روزنامه کیهان در یکی از محله‌های آبادان رفتم. یک گروه از خبرنگاران روزنامه از تهران آمده بودند تا از نزدیک شاهد ماجرا بوده و گزارش تهیه کنند. من به همراه چند همکار آبادانی‌ام و آقایان کوروش بابایی، مسعود بهادران و مهدی رضوان که از تهران آمده بودند یک گروه را تشکیل داده و هر کدام مسوول به‌دست آوردن اطلاعات پیرامون این حادثه بودیم.

*بعد چه شد؟
**از همان روز اول ماموران تمام شهر را زیر نظر گرفته و مانع از هر گونه اطلاع رسانی شده بودند. اما گروه ما از روز دوم تلاش‌های ویژه برای یافتن اطلاعات پیرامون این فاجعه ملی را شروع کرد. من به همراه اکبر صادقیان، بابایی و رضوان یک گروه شده و به سمت گورستان شهر رفتیم. هویت قربانیان مشخص نشده و 2 تا 3 هزار نفر از خانواده و اقوام قربانیان حادثه در آنجا جمع شده بودند. مسوولان اجازه دفن اجساد را نمی‌دادند. مردم بیل و کلنگ آورده بودند تا در صورت امکان خودشان عزیزان خود را دفن کنند.
آقای رضوان که عکاس روزنامه کیهان بود بالای یک وانت رفت تا از حضور مردم در گورستان عکاسی کند که مردم به گمان این‌که که مامور است به وی حمله کرده و پس از سرقت دوربین آن را شکستند و بعد من و او را کتک زدند.
چند نفری از میان جمعیت وقتی متوجه شدند ما خبرنگاریم ما را نجات داده و دوربین شکسته را به ما بازگرداندند. آنها از روزنامه‌ها می‌خواستند تا واقعیت‌ها را بنویسند. بعد از آن روزنامه کیهان متوجه خشم مردم شد و تیتر مطالب مربوط به حادثه سینما رکس آبادان را تغییر داد و ما با خانواده شهدای حادثه صحبت کرده و گفته‌هایشان را چاپ می‌کردیم.

*چند نفر در این حادثه دلخراش جان خود را از دست دادند؟
**ابتدا اعلام شد 333 نفر کشته شده‌اند و بقیه زخمی و 3 نفر جان سالم به در برده‌اند. برای یافتن آمار دقیق کشته‌ها، ما به نقاط مختلف شهر رفتیم و تمام اعلامیه‌های کشته‌ها که روی در و دیوار چسبیده بود را یافته و نام و مشخصات آنها را ثبت می‌کردیم و به آماری بین 500 تا 600 نفر دست یافتیم.
در ادامه تحقیقاتمان متوجه شدیم تعدادی از این کشته‌ها از رانندگانی بودند که برای تخلیه محموله‌های باری به گمرک خرمشهر آمده و شب را به سینما آمده بودند. بقیه اعضای خانواده‌های مختلف، دختران و پسران جوان و زوج‌های جوان بودند. گفته می‌شد تعدادی از کارگران خارجی یک کشتی که در آبادان توقف کرده بودند نیز در میان کشته‌شدگان باشند اما هیچ کدام از مسوولان، مرگ آنها در سینما را تایید نکردند.

*علت اصلی مرگ تماشاچیان سینما رکس چه بود؟
**از همان موقع تا اکنون علت اصلی ماجرا مشخص نیست. اوایل می‌گفتند بر اثر تخریب سیستم‌های نصب شده در محیط سینما گاز آن پخش شده و مردم ابتدا بر اثر استنشاق آن خفه شده و بعد در آتش سوخته‌اند.
در جریان این حادثه گروهی عاملان دولت وقت ـ طاغوت ـ را مسوول حادثه می‌دانستند، نظر شما در این رابطه چیست؟
این بحث‌ها از همان روزهای اولیه حادثه بود اما به طور دقیق معلوم نشد که واقعا عاملان این حادثه دلخراش چه کسانی بودند. عده‌ای به عنوان عاملان حادثه دستگیر، مجازات و اعدام شدند. هنوز هم خیلی از مردم آبادان باورشان نمی‌شود واقعا افراد مجازات شده همان عاملان اصلی بودند یا نه؟ هنوز این موضوع در هاله ابهام است. امیدوارم در آینده ابعاد پنهان آن بر ملا شود.

*محل حادثه همچنان باقی است تا مردمی که به شهر آبادان سفر می‌کنند از آن بازدید کنند؟
**آن زمان سینما در یکی از طبقات پاساژ رکس واقع شده بود. قرار بود محل حادثه همان‌گونه باقی بماند اما این‌طور نشد تا مردمان آینده بدانند این فاجعه ملی در زمان طاغوت رقم خورده است. بعدها به طور کامل پاساژ تخریب و به طور جدید ولی با همان اسم ساخته شد. شاید خیلی از مردم با گذر زمان این حادثه را فراموش کنند ولی از حافظه مردم آبادان این حادثه دلخراش پاک نمی‌شود.
علاوه بر آن قرار بود در بخش ورودی گور دسته جمعی شهدای سینما رکس نمادی از این حادثه که یک شعله روشن بود نصب کنند که بیانگر عمق فاجعه باشد اما این کار هیچ وقت عملی نشد. ای‌کاش متولیانی باشند که هر سال مراسم بزرگداشت شهدای حادثه سینما رکس را برگزار کنند تا مردم از شهرهای مختلف بتوانند در این مراسم حضور یابند.
سال 81 کانون خبرنگاران جوان آبادان، فراخون عمومی برای حضور مردم به منظور هر چه باشکوه‌تر برگزار شدن مراسم یادبود این شهدا داد که مردم بسیاری موفق به حضور در این مراسم شدند.


منبع: روزنامه جام جم ۱۳۹۰/۰۷/۰۷
گفت و گو شونده : جلیل صفری

نظر شما