نقش آفرینى زن در جامعه تقویت تعهد زن ایرانى در عرصه سینما (1)
سینما یکی از مهمترین ابزار معرفی هویت ملی و باورهای یک ملت است. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی سینمای ایران به سرعت دستخوش خانه تکانی محتوایی شد. فیلم سازان جوان و انقلابی غبار سوژه های سطح پایین را از چهره فیلم های ایرانی- که تا آن زمان تنها در فیلم های مبتذل فارسی خلاصه می شدند- پاک کردند و در پس انقلابی که باورهای هنرمندان را تحت الشعاع قرار داده بود، دوران طلایی به نام سینمای ارزشی متولد شد.
سینمای ایران در این مرحله اگرچه نوپا و در ابتدای راه به نظر می رسید، اما تعهد هنرمندان خوش درخشید و آثار ماندگار بسیاری خلق شدند.
در پی هشت سال دفاع مقدس نیز ژانر قدرتمندی به نام سینمای دفاع مقدس پرونده خود را در قلب سینمای ایران گشود. اما آن چه بیش از پیش در این عرصه شکل گرفت، زنان متعهد و اندیشمند که تا قبل از انقلاب جرئت ورود به عرصه سینما را نداشتند و از آلودگی ها می هراسیدند، در سینمای ارزشی دوشادوش مردان گام برداشته و به خودباوری و عرصه عمل رسیدند.
ورود اثرگذار و پرمفهوم زن ایرانی به عرصه سینما به دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی برمی گردد، چرا که پیش از انقلاب زنان بازیگر تنها بسان عروسک های خیمه شب بازی در دست افکار فاسد غربی بوده و ابزار لذت به حساب می آمدند.
در سایه امنیت اخلاقی حاکم بر سینمای انقلاب و نیز فراهم آمدن زمینه های حضور سالم زن در وادی این هنر انتظار می رفت رشد چشمگیرتری در این ارتباط داشته باشیم. متاسفانه علی رغم امکانات فراهم شده در حد انتظار ظاهر نشدیم.
نمی توان انکار کرد که رشد قابل توجهی در زمینه حضور زنان پشت دوربین به عنوان کارگردان، تهیه کننده، فیلمنامه نویس و... داشته ایم- پیش از انقلاب حضور زنان پشت دوربین نادر و در حد یک یا دو مورد بود- اما سوال این است که آیا نمی شود تعداد بیشتری زن متعهد در عرصه های مختلف پشت دوربین بدرخشند تا شاهد تحول بزرگتری در این حیطه باشیم؟
از سوی دیگر علی رغم رشد و ارتقا شان زن ایرانی پس از انقلاب نتوانستیم حقایق موفقیت های زن ایرانی و انقلابی را به تصویر بکشیم.
فاصله تصویر تا واقعیت
بیش از نیمی از مخاطبین سینمای حال حاضر ایران زنان هستند. این قشر به دلیل ظرایف روحی قادرند ارتباط خوبی با آثار هنری برقرار کنند و چون خودشان مبنای پرورش نسل بعد هستند، هرگونه برداشت آنها از مفاهیم سینمایی در روند تربیت نسل های آینده نیز تاثیرگذار خواهد بود. از این رو محتوا و آن چه که در سینمای امروز پیش روی بانوان کشور قرار می گیرد از اهمیت به سزایی برخوردار است.
سیدعلیرضا سجادپور تهیه کننده سینما و تلویزیون که کارهای سینمایی و تلویزیونی چون سرباز کوچک، خلبان، سیمرغ، عبور از خط سرخ و چشم های آبی زهرا را در کارنامه خود دارد، معتقد است: «موقعیت زن را در سینما می توان از سه منظر هنرمند بودنش، موضوع داستان واقع شدن و یا مخاطب قرار گرفتن او بررسی کرد.»
وی پیرامون جایگاه هنرمندان زن در سینما توضیح می دهد: «معتقد نیستم که هنرمندان زن و مرد را تفکیک کنیم. باید شرایط و امکانات یکسانی برای هر دو قشر قائل شد. به برکت پیروزی انقلاب به ویژه در سال های اخیر حضور زنان در عرصه های مختلف علمی، فرهنگی، ورزشی وحتی سیاسی پررنگ و قابل ملاحظه است، اما در عرصه سینما هنوز هم تعداد کارگردانان زن انگشت شمارند.»
در عرصه بازیگری نیز خانم ها یک موفقیت نسبی داشته اند. برنامه ریزان باید طوری برنامه ریزی کنند که حضور زنان متعهد در عرصه های کلیدی سینما بیشتر شود.»
وی ادامه می دهد: «متاسفانه داستان فیلمنامه های ما نیز بسیار اندک توانسته اند حقایق مربوط به موفقیت های زن ایرانی را آشکار کنند. زیرا در دسته ای از فیلمنامه ها زن موجودی منفعل، بی تاثیر و نیازمند کمک معرفی شده و در دسته دیگری از آثار به زن به عنوان موجودی شر و مایه تخریب نگریسته اند. در کمتر اثری به نقش کلیدی و حیات بخش زن در عرصه تربیتی توجه کرده ایم. به هر جهت نتوانسته ایم علی رغم حضور پررنگ و تاثیرگذار زنان در جامعه آثاری ارائه دهیم که این جریان سازنده را به تصویر کشیده باشند.»
سجادپور معتقد است زن موفق که قابلیت الگو شدن در سینما را دارد، زنی است که توانسته بین سه عرصه حضور خود (اجتماعی، خانوادگی و شخصی) تعادل خوبی ایجاد کند.
زنان هدفمند در سینما تاثیرگذارند
زن با توجه به نقش گسترده ای که در زندگی خانوادگی و اجتماعی خود دارد می تواند بی شمار سوژه برای سینما باشد. همسران و مادران صبوری را به یاد بیاوریم که چطور با همه فراز و نشیب های زندگی می سازند و منشا موفقیت های بسیاری برای اجتماعشان هستند.
جهانگیر الماسی بازیگر مطرح سینما ضمن ابراز خرسندی از این که هرگاه همسرش را غرق فعالیت در خانه و یا در عرصه های خارج از خانه می بیند واقعا از ته دل وی را تحسین می کند، می گوید: «نقش زن در آثار سینمایی به این برمی گردد که نگاه ما به زن چگونه است؟ متاسفانه علی رغم برخورداری از الگوهای ارزشمند دینی چون بانوی نمونه اسلام حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) هنوز هم برای زن اهدافی بزرگ، اسلامی و تاثیرگذار قائل نیستیم. اغلب زنانی را به تصویر کشیده ایم که ظاهری زیبا داشته اند و ابزاری برای لذت جویی هستند. این نگاه حقیرانه به زن که پشتوانه اصلی سینمای تجاری است، ریشه در فرهنگ پیش از انقلاب دارد. در شرایط فعلی جامعه ایران خانم های موفق بسیاری را می شناسم که در عرصه های مختلف علمی، فرهنگی، ورزشی و سیاسی می درخشند، اما کارنامه سینما از حضور چنین قهرمانانی خالی است.»
وی ادامه می دهد: «شخصا لذت می برم وقتی می بینم یک زن ایرانی توانسته در بالاترین رده های علمی قرار گیرد و یا پشت تراکتور نشسته تا با شرکت در فعالیت های کشاورزی و تولیدی هم نیاز خانواده را برطرف کند و هم در چرخه اقتصادی کشور نقش موثری داشته باشد.
جایگاه زن از این منظر که مادر است و با تک تک سلول های بدنش حیات جسمی و فکری می بخشد، بسیار بالاست. نگاه بزرگواران دینی ما و نیز بنیانگذار انقلاب امام راحل(ره) نیز به زن این گونه بوده است. سوال اساسی این جاست که چرا ما علی رغم این همه زمینه های فکری و پشتوانه های مذهبی و معنوی نتوانسته ایم این بخش از فعالیت ها و نقش زنان را به تصویر بکشیم؟»
الماسی در تکمیل صحبت هایش به اهداف دم دستی تعریف شده برای زنان در سینما اشاره کرده و می گوید: «دختران جوان از نقش های سینمایی الگوبرداری می کنند. در سینمایی که فقط به ظاهر توجه شده چطور می توان انتظار داشت تاثیرگذاری عمیقی بر مخاطبین جوان داشته باشیم؟ سینما پتانسیل بالایی در فرهنگ سازی دارد. می توان از طریق فیلم ها افق های دیگری پیش روی مخاطبین قرارداد. فیلم سازان از طریق آثار خود به دختران جوان آموزش دهند که آن چه نزد همسر آینده شان اهمیت بیشتر و فوق العاده تری دارد شناخت، آگاهی و رفتار آنهاست.»
ضدارزش ها مانعی در برابر حقیقت
در پاسخ به این سوال که چرا علی رغم فضای امن ایجاد شده نتوانسته ایم از زن ایرانی در آثار سینمایی الگوی برتری ارائه دهیم، نظرات کارشناسان متفاوت است. گروهی معتقدند بودجه های متعلق به زنان فیلم ساز با مردان متفاوت بوده و بسیار سطح پایین ترند. گروه دیگری نیز این نقص را متوجه خود فیلمسازان می دانند.
فرج ا... سلحشور کارگردان سریال حضرت ایوب(ع) و یوسف پیامبر(ع) که در گروه دوم قرار می گیرد به موانع دیگری از جمله اختلاف بین عرف و شرع در فعالیت های سینمایی اشاره کرده و می گوید: «اگر یک تعریف درست داشته باشیم و بدانیم که خانم ها چه کارهایی را مجازند انجام دهند و در چه کارهایی مجاز نیستند، می توانیم بگوییم چه بخشی از نقش خانم ها در سینمای انقلاب مطابق موازین شرعی است و یا چه بخشی منافات دارد؟
متاسفانه بین دستورات شرعی و آن چه در سینما می گذرد فاصله افتاده است. اگر مزاح و شوخی زن در سینما مزاح تلقی می شود، در شرع ناپسند است. اگر دعوای زن و شوهری در شرع مقدس حرام است، در سینما و تلویزیون حرام نیست و یا اگر نگاه به نامحرم در شرع حرام است، در سینما و تلویزیون گناه نیست.
یک بخش از بلاتکلیفی ها به نبود تعریف صحیح برمی گردد و بخش دیگر متوجه شکسته شدن حریم هاست. بی بند و باری نشات گرفته از سینمای قبل از انقلاب در سینمای انقلاب به هیچ وجه قابل پذیرش نیست. آن زمان قوانین اسلامی حاکم نبود، اما در نظام اسلامی که قوانین اسلام حاکم است، شکسته شدن حریم ها در سینما به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. گاهی هم توسط مسئولین به برخی اهالی سینما تذکر داده می شود، اما تذکرات اکثرا مقطعی اند. شاید بیم آن می رود که با محکم گرفتن قضیه از طرف قشری محدود فلان مسئول موقعیتش به خطر بیفتد!»
رودررویی تعهد با اندیشه های غرب
سلحشور نقص دیگری را که متوجه نقش زنان در سینما می داند، ورود اندیشه های فمینیستی از جانب کارگردانان زن به حیطه فیلم سازی است.
وی می گوید: «عمدا فیلم هایی ساخته می شود که رابطه بین زن و مرد را تخریب کرده و مروج دعواهای زن و شوهری باشند. این ها می خواهند فکرهای غیراسلامی را به جای افکار اسلامی وارد حیطه ذهنی زنان جامعه ما کنند. به اصرار و به دروغ می خواهند نشان دهند که زنان ما مخالف انقلاب و دستورات اسلامی هستند. ممکن است این کارگردان در خارج هم جایزه گرفته باشد، ولی چنین اثری چیزی جز ضدارزش نیست. ارزش این است که زن کارگردان با فیلم خود عامل ترویج ارزش های انقلابی و اسلامی شده و فیلم تاثیرگذاری در سینمای انقلاب به یادگار بگذارد. متاسفانه چنین افرادی در چنبره سینمای فعلی گرفتارند. نه تنها به آنها جایزه ای تعلق نمی گیرد، بلکه اگر بخواهند با سینماگران غرب زده ساز ناکوک بزنند، آنها را له می کنند.»
ادامه دارد ...
منبع: روزنامه کیهان ۱۳۸۷/۱۱/۲۳
نویسنده : گالیا توانگر
نظر شما