موضوع : پژوهش | مقاله

Lost سریالی که تحت حمایت مالی اسرائیل غاصب در ایران زیرنویس فارسی می شود

سریال Lost بالاخره در ماه دوم سال جدید میلادی (دوم فوریه 2010) یه نمایش درآمد. اکثرا دوستداران سینما این سریال را می شناسند و همگی از اعتیاد آور بودن این سری فیلم سخن می گویند.
مجموعه تلویزیونی گمشده (به انگلیسی: Lost) مجموعه‌ای است که از شبکه ABC آمریکا و تعداد زیادی از شبکه‌های خارجی بخش می‌شود. این مجموعه تلویزیونی از ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۴ آغاز شده‌است و تا کنون سه فصل از آن کامل شده و فصل چهارم در حال پخش است. این مجموعه تلویزیونی داستان گروهی از بازماندگان انفجار پرواز Oceanic 815 بر فراز جزیره‌ای ناشناس در اقیانوس آرام است. سبک کلی این مجموعه تلویزیونی معماگونه است و با یافتن هر پاسخ چندین سوال نو بوجود می‌آید.در این مجموعه تلویزیونی از فلاش بک به شدت استفاده می‌شود.
معمولاً در هر قسمت از سریال یکی از شخصیت‌ها (گاهی چند شخصیت) در مرکز توجه قرار می‌گیرد و در لابه‌لای داستان، گذشته‌ای از او نمایش داده می‌شود که اطلاعاتی مربوط به دورهٔ قبل از سوار شدن به پرواز به ما می‌دهد. در قسمت‌های پایانی فصل سوم و قسمت‌های پخش شدهٔ فصل چهارم، گاهی حالتی برعکس فلاش بک رخ می‌دهد به این نحو که تصاویری از آینده نمایش داده می‌شود (در اصطلاح سینمایی به این کار flash foward گفته می‌شود).پخش چهارمین فصل این مجموعهٔ تلویزیونی از ۳۱ ژانویه ۲۰۰۷ آغاز شد.
قرار بود که این فصل شامل ۱۶ قسمت باشد که به خاطر اعتصاب اصناف نویسندگان آمریکا فقط ۸ قسمت آن ساخته شده است و پخش قسمت‌های بعدی آن از ۲۴ آوریل ۲۰۰۸ شروع خواهد شد.در می 2007 اعلام شد که فصل‌های چهارم،‌پنجم و ششم این سریال پخش خواهد شد و تا می 2010، 117 قسمت از آن تولید می‌شود. قرار است فصل چهارم این سریال که در حال پخش است، شامل 13 قسمت باشد

پر فروش ترین سریال جهان
داستان Lost دربارۀ عده ای از سرنشینان یه هواپیماس که در مسیر سیدنی به لوس آنجلس دچار سانحه می شه و سقوط می کنه. کسانی که زنده مونده ان منتظر کمک هستن اما بعد از گذشت چندین روز هیچ خبری نمی شه و ناچار می شن یه جوری از پس زندگی در یک جزیرۀ متروک بر بیان... اما ظاهرا جزیره متروک نیست و دیگران هم در این جزیره زندگی می کنن... شب ها صداهای وحشتناکی شنیده می شه و روزها اتفاقات عجیبی میفته.
این سریال در هاوایی تصویربرداری شده و طبعا مناظر بسیار زیبایی داره. البته نباید از هنر تصویربردار هم غافل بود که تونسته حس هر سکانس رو به بهترین شکل ممکن به بیننده منتقل کنه. تدوین در این فیلم یکی از کلیدی ترین ویژگی هاست اون هم به دلیل وجود داستان های موازی فراوان در زمان حال و گذشته. البته به نظر من کار تدوینگر در سری اول این مجموعه به مراتب بهتر از سری دوم و سومه.بازیگران از همون قسمت اول نقش خودشون رو به بهترین شکلی ایفا می کنن، خصوصا شخصیت جان لاک که اصلا میمیک صورتش جون می ده
برای بازی کردن نقش آدم های مرموز. بازیگر نقش جک (نقش اول سریال) و سعید (بازیگر هندی الاصلی که در این سریال نقش یک عراقی رو بازی می کنه) هم خیلی خوب جا میفتن و بهشون علاقۀ خاصی پیدا می کنیم. جدای از تمام ویژگی های مثبت این سریال باید به موسیقی بسیار بسیار زیبای اون اشاره کرد که به ساده ترین شکل ممکن، تاثیرگذارترین لحظات رو خلق می کنه. تیتراژ پایانی که فوق العاده اس و هیچوقت از یاد نمی ره.

سریالی مرموزانه و جذاب با روند داستانی عالی
یکى از بهترین خصوصیات سریال «گم شدگان» در این است که بیننده‌اش را ساعت‌ها درگیر خود مى‌کند. شاید این اتفاق براى ما افتاده که آن ر به صورت سریال و هفته‌اى یک بار دنبال نکرده‌ایم. اما تعداد سایت‌ها و هواخواهان سریال و حواشى‌اش آن قدر هست که متوجه تأثیر آن براى تمامى مخاطبان‌اش بشوی حواشى‌اى که اگر سریال را هفتگى دنبال کنید، بسیار از آن لذت خواهید برد،
همانطور که می دانید این سریال داستانی رمز آلور دارد و در هیچ لحظه ای نمی توان پیش بینی کرد که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. زیبایی این سریال نیز به همین است که یک داستان عادی و صرفا داستانی را بازگو نمی کند، بلکه تماشاگر را در جلوی تلویزیون میخ کوب می کند.
این سریال از شبکه معروف ABC امریکا و با کیفیت بالا پخش می شود و قسمت اول از فصل آخر این سریال چیزی حدود 12.614 میلیون نفر بازکننده تنها در امریکا داشته است.

واین هم پژوهش اولیه و قبلی در موردسریال دنباله دار لاست یا گمشدگان
من معمولا سعی می کنم از فیلمها لذت ببرم و بدون پیش داوری سراغ آنها می روم ولی اولین قسمت این سریال برای من عجیب بود. شمشیر برهنه این سریال، نامها و اسامی آن بود که ذهنیت من را خدشه دار کرد. در این سریال، خدای لیبرالیسم و تجربه گرایی یعنی «جان لاک» در قالب نقشی با همین نام به عرصه آمده است و جالب تر اینکه در فصل چهارم متوجه می شویم جان لاک نام خود را به «جِرمی بنتام» تغییر داده است یعنی نام فیلسوفی که منفعت اقتصادی را اصل می داند.
تفاوت او با جان لاک در این است که جان لاک مالکیت خصوصی را بعلت اعتقاد به لیبرالیسم ولی بنتام بخاطر اصالت منفعت مطرح می کند. جالبتر اینکه در این دوره او دیگر به رهبری رسیده است. نام دزموند(دیوید)هیوم فیلسوف پوچ گرای اسکاتلندی که اتفاقا در این فیلم با همین نام و ملیت است توجه مرا بیشتر به خود جلب کرد.«دنیل راسو» نیز زنی مردم گریز و تنها در جنگل است که نامش یادآور فیلسوف جامعه گریز «ژان ژاک روسو» است. «میخائیل باکونین» فیلسوف آنارشیست شوروی هم در این فیلم نقشی دارد. نکته اینجاست که عقاید همه این فیلسوفان اومانیست غربی در این سریال، در ظرف زمان و مکان خود کاملا بحق توجیه می شوند.
اسامی غیرمشهور هم جهتدار هستند. مثلا نام «شپرد» رهبر نجات یافتگان، بمعنی «چوپان» است و از اسامی حضرت مسیح بوده که مسیحیان گاهی شپرد را بجای کلمه مسیح و یا خدا بکار می برند. صاحبان جزیره ی مرموز، اغلب اسامی یهودی دارند و کسانی که بعلت سقوط هواپیما، اتفاقی روی این جزیره فرود آمده اند اغلب مسیحی هستند بجز یک نفر مسلمان و دو نفر چشم بادامی. فرد مسلمان یک شکنجه گر عراقی بنام سعید جراح است(جراح یعنی خونریز) و متولد شهر تکریت(محل تولد صدام) است! اسامی حواریون در بین مسیحیان،ریچال(راحیل مادر یوسف و بنیامین)، سیمون (شمعون)، آرن(هارون)، بن(بنیامین) و ژاکوب (یعقوب، پدر بنی اسراییل) به عنوان رییس اصلی و پشت پرده صاحبان جزیره عجیبتر از همه بود.
وقتی دیدم others با نامهای یهودی که اتفاقا گروهی برگزیده هستند، خطاب به مسافران سرگردان سقوط کرده در این جزیره گفتند: این جزیره ی ماست نه جزیره شما، شما اینجا هستید چون ما اجازه دادیم. دیگر نتوانستم خودم را به خوش بینی بزنم! این ساکنان در قسمتهای اول بسیار وحشی و خونریز دیده می شدند ولی به مرور بیننده به این نتیجه می رسد که اتفاقا آنها بسیار انسانهای متمدن، باهوش و نهایتا انسانهای مظلومی هستند که برای نجات خودشان و بشریت در حال تلاش هستند. بعد از قتل عام عمومی ساکنان جزیره در سالهای گذشته، بار دیگر اخیرا مورد هجوم قرار می گیرند که مجبور به مهاجرت و جابجایی می شوند. صحنه های کوچ این ساکنان اصلی در جزیره خودشان بسیار رقت انگیز است و اجبارا به تنها نقطه امن جزیره یعنی معبد(temple) کوچ می کنند. غول ناشناخته ای هم وجود دارد که بدون علت انسانها را می رباید و می کشد ولی بعد معلوم می شود که فقط یک سیستم امنیتی سالم برای حفظ معبد است. درمورد مکان جزیره هم آنها مطمئن نیستند که جزیره مطلوب آنها همانجا باشد بلکه فقط پیش بینی کرده اند که در آینده این نقطه میتواند باشد و اینگونه به آن نقطه رسیده اند و جالبتر اینکه همه باید به آن جزیره برگردند چون قرار است جنگ بزرگی بین خیر و شر در آن جزیره رخ دهد و ... نکاتی از این قبیل مثل اصالت مادر، تولد و خون که از ارکان عقاید یهود است در این فیلم با ظرافت زیادی مورد توجه قرار گرفته است که با بررسی تک تک صحنه ها و دیالوگها می توان یک کتاب نوشت.
مدیریت اجباری جک شپرد بر جامعه نجات یافتگان و رقابت او با جان لاک هم پر از نکات تاریخی است که در این مختصر نمی گنجد. جدال بنیامین و جان لاک برای هدایت جامعه یهودیان هم بی حساب نیست. تکیه کلام بنیامین این است که من همیشه و در همه حال برنامه ای دارم. اوایل مخاطب می بیند که بنیامین، رهبر ساکنان اصلی جزیره، خیلی دروغ می گوید ولی بعد به این نتیجه می رسد که این دروغ ها فقط برای حفظ جان ساکنان جزیره و یا کل جهان بوده است. «برگزیده بودنِ» آنها توسط یعقوب هم خیلی تاکید می شود.
کسانی که هنوز هم یهودی بودن این سریال را باور ندارند کافی است lost را در گوگل کتاپ جستجو کنند تا بیابند که طی چند دهه اخیر چقدر کتاب منتشر شده که نام لاست در تیتر آنها وجود دارد. البته اغلب این کتابها در مورد سریال لاست نیست بلکه در مورد اقوام ناپدید شده یهود و یا بهشت گم شده آنهاست!
جمله ی مشهوری در امریکاست که می گویند: همه سینما می روند که با عقاید آن فیلم آشنا شوند ولی یهودیان سینما می روند تا عقاید خودشان را مرور کنند. موج عجیب سریال لاست در دنیا بقدری است که هزاران سایت و وبلاگ و فروم درباره رموز این سریال وجود دارد. کدهای این سریال در تطیهر چهره صهیونیسم بقدری حرفه ای و فراوان است که انسان دوست دارد روزی 100بار نویسنده و کارگردانانِ خودمان را به خاطر کارنابلدیشان لعنت کند!

منبع: سایت باشگاه اندیشهبه نقل از: dinnama.blogfa.comصفحه اینترنتی مرتبطhttp://www.dinnama.blogfa.com/post-129.aspx
نویسنده : محمد مهرافروز

نظر شما