انقلاب اسلامی و سرمایه اجتماعی
بیگمان همه میدانند انقلاب در لغت به معنی «زیر و رو شدن» است. در قرآن مجید هم این کلمه هر جا به کار برده شده، به همین مفهوم است و ماده کلمه انقلاب: تقلیب، منقلب، ینقلب و امثال اینها در قرآن آمده است. از جمله: و من ینقلب علی عقیبه فلن یضرا... شیئا ... (آیه 144ـ سوره آل عمران) و ما محمد رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علی اعقابکم )144ـ آل عمران). این آیه در جنگ احد در آن هنگام که شایعه شد رسول خدا (ص)کشته شده است و به دنبال آن، شمار بسیاری از مسلمانان فرار کردند، نازل شد. آیه خطاب به مؤمنان میفرماید: محمد (ص) پیامبری بیش نیست که پیش از او هم پیامبران دیگری بودند؛ یعنی هر پیامبری که آمده است مردن دارد، کشته شدن دارد، محمد برای شما از جانب خدا پیامی آورده است؛ خدای او زنده است اگر فرضاً بمیرد یا کشته شود، آیا شما باید به عقب برگردید؟
در اینجا حرکت اسلامی به تعبیر قرآن حرکت رو به جلوست و بازگشت این گروه از دین به معنی برگشت به عقب است. انقلاب در تعبیر قرآن یعنی حرکت رو به جلو.
فلاسفه، انقلاب را هنگامی میدانند که ذات و ماهیت یک شیی لزوما عوض شده باشد. انقلاب در عربی به معنای «ثوره» و در اصطلاح انگلیسی به معنای «Revolution» است. انقلاب در معنای جامعهشناسی، همان «دگر شدن» است. حتی نباید گفته شود «دگرگون شده»، زیرا دگرگون شدن یعنی گونه و کیفیت، طور دیگر شود. باید گفت «دگر شدن»؛ یعنی تبدیل شدن به موجودی دیگر.
انقلاب به معنای نوعی «شدن» است و در زاویههای لغوی، فلسفی و فقهی امری است از نوع فعل لازم.
به این اعتبار، انقلاب اسلامی با مبانی ارزشمند معمار بزرگ و فقید آن حضرت امام خمینی ـ قدس سره ـ با شرایط پیچیده سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی زمان خود، سامان گرفت و در نیمکره شرقی کره زمین جریانساز شد؛ جریانی که از همان آغاز شکلگیری، توجه زرمداران و زورمداران عالم را به خود جلب کرد و هر یک با توجه به نگرشهای استعمارگونه و استثمارطلبانه خود، سیاستهای پیدا و پنهانی را برای شکست یا انحراف آن پیشرو گرفتند.
اکنون که این نوشتار رقم میخورد، 29 سال از این واقعه شگفت میگذرد. دیر زمانی که برخی از خوانندگان این نوشته هنوز به دنیا نیامده بودند و یا آن را به سختی به یاد میآورند و نویسنده این سطور در آن زمان، کودکی شش ساله بوده، اما اکنون همدل و همداستان با آن است.
بیان مسأله
با گذشت 29 سال از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور ایران و با توجه به فراز و نشیبهای گوناگون ایران اسلامی، این نوشتار در پی پاسخ به این پرسشهای اساسی است که انقلاب اسلامی ایران تا چه اندازه از سرمایه اجتماعی سود برده و در ادامه مسیر خود تا چه حد نسبت به تقویت این عامل مهم اهتمام ورزیده، نسبت به توسعه آن همت گمارده و آن را نگهداری کرده است؟ آیا در خلال سالهای اخیر، این سرمایه خطیر رو به کاهش داشته است؟
اینها پرسشهای مهمی است که مرور تاریخچه شکلگیری و تداوم انقلاب اسلامی به آنها پاسخ میدهد.
سرمایه اجتماعی (Social capital) چیست؟
سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که امروزه در بررسیهای اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است. طرح این مفهوم در بسیاری از مباحث اقتصادی، نشاندهنده اهمیت نقش ساختارها و روابط اجتماعی بر متغیرهای اقتصادی است. سرمایه اجتماعی در عمل مبتنی بر عوامل فرهنگی و اجتماعی بوده و شناسایی آن به عنوان یک نوع سرمایه چه در سطح مدیریت کلان توسعه کشورها و چه در سطح مدیریت سازمانها، میتواند شناخت جدیدی را از سیستمهای اقتصادی ـ اجتماعی ایجاد کرده و مدیران را در هدایت بهتر سیستمها یاری کند.
از سرمایه اجتماعی تعاریف گوناگونی ارایه شده است. یکی از تعاریف مطرح این است:
«سرمایه اجتماعی، مجموعه هنجارهای موجود در سیستمهای اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه شده و موجب پایین آمدن سطح هزینههای تبادلات و ارتباطات میشود». (فوکویاما 1999).
بنا بر این تعریف، مفاهیمی چون جامعه مدنی و نهادهای اجتماعی نیز دارای ارتباط مفهومی نزدیکی با سرمایه اجتماعی میشوند.
بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیدهای حاصل از تأثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی میداند. تجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده، تأثیر چشمگیری بر اقتصاد و توسعه کشورهای گوناگون دارد.
سرمایه اجتماعی برخلاف دیگر سرمایهها به صورت فیزیکی وجود ندارد، بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از سوی دیگر، افزایش آن میتواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینههای اداره جامعه و نیز هزینههای عملیاتی سازمانها شود.
سرمایه اجتماعی را میتوان حاصل پدیدههای زیر در یک سیستم اجتماعی دانست (فلورا 1999):
اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی متقابل، گروههای اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی، احساس وجود تصویری مشترک از آینده و کار گروهی.
یکی از مفاهیم مفید در تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی، «شبکه اعتماد» (Network Of Trust) است. شبکه اعتماد، عبارت از گروهی است که بنا بر اعتماد متقابل به یکدیگر، از اطلاعات، هنجارها و ارزشهای یکسانی در تبادلات فیمابین خود استفاده میکنند. از اینرو، اعتماد فیمابین نقش زیادی در آسان کردن فرایندها و کاهش هزینههای مربوط به اینگونه تبادلات دارد. شبکه اعتماد میتواند بین افراد یک گروه و یا بین گروهها و سازمانهای گوناگون پدید آید.
مفهوم مفید دیگر در این بحث، «شعاع اعتماد» (RADIUS OF TRUST) است. همه گروههای اجتماعی دارای میزان خاصی از شعاع اعتمادند که به مفهوم میزان گستردگی دایره همکاری و اعتماد متقابل اعضای یک گروه است. در یک نتیجهگیری میتوان گفت که هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد بالاتری باشد، سرمایه اجتماعی بیشتری نیز خواهد داشت. چنانچه یک گروه اجتماعی، برونگرایی مثبتی نسبت به اعضای گروههای دیگر نیز داشته باشد، شعاع اعتماد این گروه از حد داخلی آن نیز فراتر میرود.
هرچه سرمایه اجتماعی یک سیستم اجتماعی بالاتر باشد، موجب پایین آمدن هزینههای مربوط به تعاملات رسمی میشود. این امر نشان دهنده این واقعیت است که هماهنگی بین اعضای سیستمهای اجتماعی بر پایه هنجارهای غیررسمی در حال تبدیل به یک بحث مهم در جوامع پیشرفته و به تدریج در حال پیدا کردن جایگاههای مهمتر در الگوهای اقتصادی نوین است.
امروزه این واقعیت پذیرفته شده است که در یک جامعه مدنی، اگر کنترل و نظارت بر بسیاری از سیستمهای خدماتی پیچیده، بر پایه استانداردها و هنجارهای اجتماعی و حرفهای موجود در گروهها و صنفهای مربوطه اعمال شود، میتواند هزینههای نظارت بر عملیات را در مقایسه با روشهای بوروکراتیک بسیار پایین آورد.
امروزه تخصصی شدن حرفههای گوناگون به گونهای است که مدیران با استفاده از شیوههای نظارت رسمی و بوروکراتیک، قادر به سرپرستی کارکنان متخصص خود نیستند و ایجاد و تقویت هنجارهای حرفهای اثربخش در محیطهای تخصصی، دارای بهرهوری بسیار بالاتری است (پروساک 2000).
از دیدگاه اقتصادی میتوان سرمایه اجتماعی را به عنوان یکی از انواع سرمایههای هر سازمان یا اجتماع در نظر گرفت. در مجموع، میتوان گفت سرمایه اجتماعی عبارت است از تأثیر اقتصادی حاصل از تسهیلاتی که شبکههای اعتماد و مؤلفههای فرهنگی در یک سیستم اجتماعی به وجود میآورند. شبکههای اعتماد علاوه بر کاهش هزینههای مدیریتی، موجب میشوند زمان و سرمایه بیشتری اختصاص به فعالیتهای اصلی پیدا کرده و علاوه بر آن موجب انتقال دانش اعضای گروهها به یکدیگر شده و جریان مناسبی را از یادگیری و دانش در بین آنها فراهم میسازد و این امر نیز میتواند در کاهش هزینههای مدیریتی و توسعه اجتماعی و سازمانی بسیار مؤثر باشد.
نقش سرمایه اجتماعی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران
آنچنانکه در تعریف سرمایه اجتماعی گفته آمد سرمایه اجتماعی را میتوان حاصل پدیدههای اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی متقابل، گروههای اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی، احساس وجود تصویری مشترک از آینده، کار گروهی در یک سیستم اجتماعی دانست.
مرور حضور یکپارچه مردم ایثارگر کشور عزیزمان، نشان میدهد در اوج شکلگیری انقلاب اسلامی، همه مردم ما در تمام نقاط میهن پهناورمان در سایه رهبری هوشمند و عالمانه حضرت امام خمینی(ره) و با نقش فعال روحانیت مبارز و آگاه، با اعتماد و تعامل اجتماعی متقابل، دست در دست یکدیگر و با فراموش کردن تمام اختلافات ریز و درشت در همه جنبههای حیات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی، یکدل و یکصدا بوده و به تعبیر شیرین و غیر قابل تردیدی «امت واحده» بودند.
هنوز خاطره خوش اتحاد بیشایبه آن روزها از یادمان نرفته که چگونه جملگی یک شعار را زمزمه میکردیم و یک هدف مشترک داشتیم و آن سرنگونی رژیم پادشاهی دستنشانده و پیروزی انقلاب اسلامی بود. به اعتراف همه مفسران، انقلابهای بزرگ دنیا همین وحدت کلمه و احساس هویت جمعی و گروهی در کنار عوامل مهم دیگر، انقلاب اسلامی سال 1357 را رقم زد. پس این نظام مقدس در پیشزمینه خود از سرمایه اجتماعی، بهرههای فراوان برده است.
اهتمام انقلاب اسلامی در مسیر پس از پیروزی به سرمایه اجتماعی
از همان لحظات اولیه پیروزی انقلاب اسلامی، قدرتهای استعماری در پی انحراف این حرکت اصیل و الهی بودند؛ حرکتی که بر پایه فطرت اصیل و آزادیخواه ملت ایران استوار بوده و هست. کشور ما در دو سال پیش از آغاز جنگ تحمیلی فرزندان طراح، برنامهریز و برومندی را همچون استاد شهید مطهری، شهدای محراب، شهید آیتالله دکتر بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر، شهیدان والامقام حزب جمهوری اسلامی و... از دست داد که اگر بودند و انقلاب اسلامی را همراهی میکردند، امروز کشور ما به گونه متمایزتری در عرصههای داخلی و بینالمللی میدرخشید و این عزیزان، نقش شگفتانگیزی در اتحاد مردم جامعه و تشکیل و تقویت سرمایه اجتماعی داشتند.
دشمنان نظام جمهوری اسلامی وقتی از ترور شخصیتهای برنامهریز کشور و خیال خام شکست انقلاب اسلامی ناکام ماندند به سراغ نوکر بیخرد خود در کشور همسایه رفتند و هشت سال جنگ تحمیلی را علیه این کشور عزیز صورت دادند. مردم فهیم ما با همان وحدت کلمه و با پاسداشت انگیزههای اولیه شکلگیری و پیروزی انقلاب اسلامی، به اعتراف تحلیلگران امروز دنیا در مقابل همه قدرتهای زورگو و زیادهخواه ایستادند و از جنگ تحمیلی، سرافراز و پیروز بیرون آمدند.
انقلاب اسلامی در این مقطع حساس و سرنوشتساز نیز بهرههای فراوانی از سرمایه اجتماعی برد. به تعبیری کشور عزیزمان ده سال دفاع مقدس را پشت سر گذاشت. این در شرایطی است که نسل سوم انقلاب اسلامی، اطلاعات بسیار کمی از دو سال دفاع مقدس 1357 و 1358 دارند و با اندیشههای سرمایههای گرانقدر از دست رفته انقلاب اسلامی کمتر آشنا هستند. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران که هر گوشهاش سرشار از فداکاری فرزندان برومند و بیادعای خویش است در این مسیر با پشتوانه سرمایه اجتماعی حمایت مردمی، گام به پیش نهاده است.
تجربه 29 ساله انقلاب اسلامی ایران، نشان میدهد نظام جمهوری اسلامی مرهون یکی از مهمترین عوامل تداوم و پایداری خود یعنی حمایتهای مردمی و به تعبیر نگارنده این نوشتار، انباشت و توسعه «سرمایه اجتماعی» است.
روند خطرناک رو به کاهش سرمایه اجتماعی برونگروهی
از جمله عناصر مهم سرمایه اجتماعی اعتماد و مشارکت است. اعتماد مردم به یکدیگر، اعتماد مردم به حکومت و نهادهای اصلی جامعه، اعتماد نهادهای مذکور به یکدیگر و اعتماد حکومت و این نهادها به مردم، وجوه گوناگون اعتماد اجتماعی را شکل میدهند. از سوی دیگر، درستکاری، صداقت، وفای به عهد، انصاف و عدالت، ارزشهای اعتمادآفرین هستند. آزادی فعالیت مدنی و بسته نبودن راه و تشکیل نهادهای مستقل از قدرت و حجیم نبودن دولت نیز مقوم و محرک مشارکت عمومی است (عبدی،1385: اینترنت).
سرمایه اجتماعی، دو وجه یا دو نوع دارد:
1ـ سرمایه اجتماعی درون گروهی (مثل خانواده)
2ـ سرمایه اجتماعی برون گروهی
برخی از جامعهشناسان (علاقهبند) بر این باورند ایران نیازمند سرمایه اجتماعی برون گروهی است تا روابط بین افراد تقویت شود. به عقیده آنها سرمایه اجتماعی درایران در قالب هیأتهای خودجوش مذهبی خود را نمایان میسازد. تشکیل هیأتهای عزاداری و کمک به زلزلهزدگان و آسیبدیدگان وغیره از جمله این موارد است. در شرایطی غیر از مواقع اضطراری و یا خاص، سرمایه اجتماعی در جامعه کمرنگ شده و در بسیاری از موارد دیده نمیشود. در ایران شکل مدنی سرمایه اجتماعی به صورتی کمرنگ به چشم میخورد (برگرفته از علاقه بند، 1384: اینترنت).
ایرانیان به کالاهای عمومی همچون دمکراسی، امنیت اجتماعی و عدالت نیاز دارند و باید در توسعه این امور همکاری کنند. به هر اندازه هم که قانونهای مناسب و دقیقی برای اینگونه کالاهای عمومی وجود داشته باشد، تا اجتماع نخواهد و همکاری لازم را انجام ندهد، حفظ اینگونه کالاهای عمومی غیرممکن است.
در ایران مفهوم همکاری گروهی و سرمایه اجتماعی، در روابط اجتماعی شناخته شده نیست و مردم به یکدیگر اعتماد ندارند(همان، اینترنت).
گواه این مطلب افزایش چشمگیر تعهدهای محضری در انواع گوناگون و در معاملات مالی و پولی گوناگون است. به گونهای که اگر در هنگام مدرک و سند معتبر و محکمی از طرف مقابل گرفته نشود، دلمشغولی فراوانی برای طرف دیگر معامله به وجود آورده و احتمال خسران در معامله افزایش مییابد. نگاهی به آمار پروندههای متعدد دادگاههای گوناگون نیز گواه محکمتری بر این ادعاست.
میزان اعتماد افراد در درون خانوادهها و آشنایان بیشتر از میزان اعتماد آنها به نهادها و ارگانهای دولتی است. علاوه بر آن، میزان مشارکت غیررسمی افراد در کارها، مثل شرکت در انجمنهای خیریه و هیأتهای مذهبی و دید و بازدیدها، بیشتر از میزان مشارکت رسمی افراد در کارهایی مثل شرکت در انتخابات گوناگون، بر عهده گرفتن مسئولیت رسمی و... است.
آمارها نشان میدهند مردم به اعضای خانواده و دوستان و اقوام خود بیشتر از دولت و نهادها اعتماد دارند. بنا بر آماری که در طرح ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال 1380 توسط دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دست آمده، 4/88 درصد مردم به اعضای خانواده خود بسیار زیاد اعتماد داشتند. این رقم درباره اقوام 49 درصد و درباره دوستان نیز 49 درصد بوده است. در مقابل، مردم یکدیگر را تا اندازه 3/4درصد قابل اعتماد ارزیابی کردهاند.
علاوه بر آن، نتایج تحقیق «سنجش اعتماد اجتماعی» با دو معرف اعتماد به مردم و اعتماد به مسئولان، نشان میدهد که از نظر پاسخگویان، اعتماد مردم نسبت به هم در مقیاس پنج بخشی، به ترتیب از سطح خیلیکم تا خیلی زیاد عبارت است از 8/67%، 4/18%، 8/9%، 9/0%، 2/3% و همچنین اعتماد مردم نسبت به مسئولان به همین ترتیب عبارت است از 2/44%، 3/21%، 2/24%، 1/6%، 1/4%. (رفیع پور،1373).
این آمار، خود نشانگر میزان بالای بیاعتمادی مردم حتی نسبت به یکدیگر و شهروندان است که میتواند بازنمایی از پایین آمدن اعتماد مردم به دستگاهها و ارگانهای رسمی کشور باشد. این نوع بیاعتمادیها نسبت به یکدیگر در روابط خانوادگی نیز دیده میشود که میتواند سرچشمه بسیاری از مشکلات و حتی طلاقها باشد. بر پایه آمار به دست آمده، میزان طلاق از سال 71 تا 80 روندی صعودی داشته است (برگرفته از علاقه بند، 1384: اینترنت).
به استناد آمارهای ارایه شده میان میزان مشارکت غیررسمی، افراد نسبت به مشارکت رسمی آنها تفاوتهایی وجود دارد. میانگین تعداد موارد رفت و آمد با اقوام نسبت به رفت و آمد با همکاران بیشتر است. تعداد موارد رفت و آمد افراد با اقوام 8/3%، همسایهها 9/3%، دوستان 4/2% و با همکاران 6/1% مرتبه در ماه است (رجب زاده، 1382).
رواج قانونشکنی، بالا رفتن میزان تعهدات محضری و کنترل افراد، نردهکشی بین چهارراهها، حضور پلیس در بیشتر میادین و خیابانها، پایین آمدن میزان مشارکت رسمی سیاسی و اجتماعی شهروندان، اعم ازحضور در انتخابات مجلس و شوراها تا رعایت حقوق شهروندی و بسیاری از موارد دیگر، از جمله موارد نزول اعتماد و مشارکت در جامعه است.
در نتیجه، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که میزان سرمایه درونگروهی در ایران، بیشتر از میزان سرمایه برونگروهی (اعتماد به دولت و مسئولان) است. میزان همدلی و همکاری برونگروهی مردم که در دفاع مقدس و زلزله بم نشان داده شد، بسیار موقتی بود و جامعه ما بیشتر شاهد یک نوع همکاری و تعاون خودجوش به صورت هیأتهای غیررسمی بود. چنانچه در سرمایه بیسابقه استانهای شمالی کشور و قطعی گاز، خبرهای تکاندهندهای از بیمهری مردم نسبت به هم و رواج پدیده سودجویی شخصی از موقعیت دیده شد.
این نوع کنشها باید به وسیله جامعهشناسان بررسی و توسط مدیران اجرایی تقویت شود.
حال پرسشی که در اینجا مطرح میشود و لازم است به آن پاسخ شایستهای داده شود، این است که:
چرا سرمایه اجتماعی برون گروهی، روندی رو به کاهش دارد؟
با توجه به مطالبی که درگذشته و بخشهای یاد شده آمد، میتوان از روند رو به کاهش این نوع سرمایه، سخن گفت،ولی پاسخ به چرایی آن، مستلزم مطالعات بیشتر و استفاده از تئوریهای مناسب و ارایه فرضیه و رسیدن به مراحل اثبات یا رد آن است که فرصت مستقلی را میطلبد (برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به: سمیه افشار، مقاله بررسی روند رو به کاهش سرمایه اجتماعی).
شرایط حساس کنونی کشور و لزوم تقویت سرمایه اجتماعی
اکنون کشور عزیزمان در حالی جشنهای بزرگداشت دهه فجر را گرامی میدارد که با گذر از آن به برهه حساس دیگری با نام انتخابات مجلس هشتم و با فاصله یک سال پس از آن به انتخابات ریاست جمهوری وارد میشود؛ شرایطی که هم به لحاظ قدرت کشور عزیزمان در منطقه، حساس است و هم اوضاع داخلی آن لزوم اتحاد ملی و انسجام اسلامی را میطلبد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، با درایت عمیقی سال 1386 را با همین عنوان خطاب فرمودند. ایشان که به خوبی نسبت به اوضاع اجتماعی ایران اسلامی استحضار دارند، همگان را به «وحدت کلمه» که رمز پیروزی انقلاب اسلامی است دعوت کردهاند. بدون شک، ایشان گزارشهای آسیبشناسان اجتماعی را مطالعه فرموده و مشاوران اجتماعی ایشان از کاهش سرمایه اجتماعی برونگروهی خبر دادهاند. آنچه این روزها نقل هر مجلس عمومی یا خصوصی، عوام یا خواص است، انتخابات مجلس، جناحهای فعال اصلاحطلب و اصولگرا و پدیده خطرناک بیتفاوتی سیاسی است. در این شرایط حساس، همگان وظیفه داریم ندای رهبر عزیزمان را لبیک گفته و اختلافات حزبی و گروهی را وانهاده و به اعتلای کشور عزیزمان و وحدت کلمه و انسجام اسلامی بیندیشیم. نیک بدانیم که دولتهای استعمار پیشه و زورمدار غربی، سر سوزنی به فکر مردم ما نیستند و تنها به مصالح و افزایش قدرت و ثروت خود میاندیشند. تجربه افغانستان، عراق و دیگر کشورهای منطقه، درس عبرتی است که به ما هشدار میدهد از بیتفاوتی سیاسی حذر کرده و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و دولت خدمتگزارمان را حمایت کنیم. هرچند که ممکن است هر کدام از ما ناکامیها و دلخوریهای بجا و یا نابجایی داشته باشیم، اما باید در اوضاع کنونی تنها به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، ایرانی مقتدر و قدرتمند در تمامی عرصهها، وحدت کلمه و تقویت سرمایه اجتماعی بیندیشیم. ملت ما نشان دادهاند استقلال و تمامیت ارضی کشورشان را با هیچ چیز عوض نمیکنند و اینبار نیز با گرامیداشت پرشکوه و با انگیزه دهه مبارک فجر و حضور کارساز و فعال در انتخابات مجلس هشتم شرکت میکنند.
منابع و مآخذ
الف) فهرست منابع فارسی
1. آبرکرامی، نیکلاس ـ هیل، استفن، فرهنگ جامعهشناسی، ترجمه حسن پویان، چاپخش، 1367
2. آقابخشی، علی، فرهنگ علوم سیاست، چاپار، چاپ اول، تهران، 1379
3. اکبری، امین، نقش سرمایه اجتماعی در مشارکت ـ بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی و اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم اجتماعی تهران، 1383
4. پاتنام، رابرت، دمکراسی و سنتهای مدنی، محمدتقی دلفروز،1380
5. رجبزاده، احمد، رفتارهای فرهنگی ایرانیان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر طرحهای ملی،1382
6. رحیق اغصان، علی، دانش نامه علم سیاست، فرهنگ صبا، چاپ اول، تهران، 1384
7. رفیع پور، فرامرز، اعتماد و آنومی ـ آنومی یا آشفتگی اجتماعی، پژوهشی در زمینه پتانسیل آنومی در شهر تهران،1373
8. ساروخانی، باقر، درآمدی بر دایرهالمعارف علوم اجتماعی، کیهان، تهران،1370
9. سیدبابک علوی: دانشجوی دکترای مطالعات آموزشی دانشگاه نیوسات ولز، مقاله سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی
10. شایان مهر، علیرضا، دایرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، کتاب اول، کیهان، تهران،1377
11. شایان مهر، علیرضا، دایِرهالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، کتاب سوم، کیهان، تهران،1380
12. غفاری، غلامرضا، تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مشارکت اجتماعی و اقتصادی سازمانیافته به عنوان مکانیسمی برای توسعه روستایی در ایران، پایاننامه دکترا، دانشکده علوم اجتماعی تهران، 1380
13. فوکویاما، فرانسیس، پایان نظم ـ سرمایه اجتماعی و حفظ آن، ترجمه غلامعباس توسلی، انتشارات جامعه ایرانیان، تهران، 1379
14. فیروزآبادی، سیداحمد، بررسی سرمایه اجتماعی و عوامل مؤثر بر شکلگیری آن در شهر تهران، پایاننامه دکترا، دانشکده علوم اجتماعی تهران، 1384
15. کلمن، جیمز، بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، نشرنی، تهران، 1377
16. گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص، ترجمه ناصر موفقیان، نشرنی، چاپ اول، تهران،1378
17. محسنی تبریزی، علیرضا، بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی، نامه پژوهش، شماره 1، 1375
18. عبدی، عباس، دروغ آتشی بر جان سرمایه اجتماعی، روزنامه شرق، 4/6/1385 www.aftab.ir
19. علاقه بند، مهدی، درآمدی بر سرمایه اجتماعی، مجله علوم اجتماعی فصل نو،1384 www.fasleno.com
20. فیلیپس، جیمز، اسطوره سرمایه اجتماعی در توسعه جامعه، ترجمه امیرنصرت روحانی، فصلنامه اقتصادی ـ سیاسی آفتاب، 1385 www.aftab.ir
21. ویکی پدیا، دانشنامه فارسی، www.wikipedia.org
ب) فهرست منابع لاتین
FRANCIS FUKUYAMA, "SOCIAL CAPITAL AND CICIL - SOCIETY",CONFERENCE ON SECOND GENERATION REFORM, 1999.
THE -WORLDBANK GROUP, SOCIAL CAPITAL FOR DEVELOPMENT, WHATIS SOCIAL CAPITAL
- CORNELIA BUTLER FLORA, "BUILDING SOCIAL CAPITAL", NORTHCENTRAL REGIONAL CENTER FOR RURAL DEVELOPMENT, IOWA STATEUNIVERSITY, cflora@iastate,edu, 1999
http://WWW.ncrcrd.iastate.edu
FRANCIS FUKUYAMA, "ECONOMIC GLOBALIZATION AND - CULTURE", THEMERRILL LYNCH FORUM, 1997.
http://WWW.ml.com/woml/forum/global.htm
ANIRUDH KRISHNA AND - ELIZABETH SHRADER, "SOCIAL CAPITALASSESSMENT TOOL", CONFERENCE ON SOCIAL CAPITAL AND POVERTYREDUCTION, THE WORLD BANK, WASHINGTON, D.C., 1999
- SEARCH THE WEBSITE OF THE WORLD BANK: WWW.WORLDBANK.ORG
THE SOCIAL CAPITAL COMMUNITY BENCHMARK SURVEY, NATIONALRESULTS, 2001
LARRY PRUSAK, - KNOWLEDGE MANAGEMENT: SOCIAL CAPITAL ANDTRUST, TALKING IN WASHINGTON DC IN OCTOBER 2000
http://WWW.creatingthe21stcentury.org/Larry12-social-capital-trust.html
FRANCIS - FUKUYAMA, "DOES IT TAKE A VILLAGE?", TOMMOROW'S IDEAFOR TODAY LEADERS, SEPTEMBER 26, 1996
http://WWW.mastersforum.com/archives/fukuyama/fukuyama.htm
TOM - LENGYEL, "THE MEASUREMENT OF SOCIAL CAPITAL INCOMMUNITY-BUILDING EFFORTS", THE ROUNDTABLE, VOL. 2,NO.6,(JULY-AUGUST 1999), P.14
http://WWW.alliancel.org/Measuring-Social-capital.asp
ROBERT - PUTNAM, "SOCIAL CAPITAL MEASUREMENT ANDCONSEQUENCES", ISUMA, VOLUME 2NO 1.SPRING/PRINTEMPS 2001.ISSN1492-0611
http://WWW.isuma.net/v02n01/putnam/putnam.htm
منبع:سایت خبری تابناک ۱۳۸۶/۱۱/۲۳
نویسنده : داود میرزایی مقدم
نظر شما