روزگار بردهدار نوین
جهان معاصر از مصائب و مشکلات زیادی رنج میبرد. جهان این روزها در تلاش است بر مشکلاتی چون رکود اقتصادی، نابرابری اجتماعی گسترده، گرسنگی، امحای جنگلها، آلودگی زیستمحیطی، گرمایش زمین، اشاعه تسلیحات کشتارجمعی و تروریسم فائق آید اما وقتی سخن از کندی روند مبارزه با این مشکلات به میان میآید خیلیها به موفقیت در غلبه بر بردهداری در سده گذشته اشاره میکنند.
با این حال واقعیت چیز دیگری است. با گذشت 143 سال از تصویب اصلاحیه سیزدهم قانون اساسی ایالاتمتحده و 60 سال پس از تصویب بند چهارم اعلامیه جهانی حقوقبشر سازمان ملل که در آن بردهداری و تجارت برده منع شده، تعداد بردههای جهان در عصر کنونی بیش از هر دوره دیگری در تاریخ بشر است.
کارشناسان سازمان ملل تعداد بردهها را حدود 27 میلیون نفر برآورد میکنند. فلسفه بردهداری بر کسب حداکثر درآمد با بهکارگیری ارزانترین نیروی کار استوار شده، و با گذشت قرون متوالی این فلسفه هنوز هم تغییر نکرده است. تنها تفاوت بردهداری معاصر با ماهیت آن در گذشته این است که بردهداران امروز رغبتی به تملک بردهها ندارند بلکه صرفا به دنبال استفاده از نیروی کار آنان به ارزانترین بهای ممکن هستند.
بنیامین اسیکنر، روزنامهنگار آمریکایی که طی 4 سال تحقیق پیرامون اشکال مدرن بردهداری در نقش خریدار زنان بدکاره در خانههای فساد غیرقانونی در 5 قاره دنیا نقش بازی کرد، با تعداد زیادی از قاچاقچیان انسان محکوم شده در رومانی، بلغارستان، یونان و مکزیک مصاحبه کرد و به دلیل سفرهای طولانی چندین بار به بیماریهای مهلک چون مالاریا مبتلا شد.
هیچ یک از تجربیات اسیکنر به اندازه زمانی که مالک خانه فسادی در بخارست، پایتخت رومانی به او پیشنهاد داد خودروی دست دومش را با زن نوجوانی مبتلا به سندرم داون (منگولیسم) معاوضه کند او را متاثر نمیکند.
او که در حال حاضر به عنوان محقق مرکز سیاستگذاری حقوق بشر و دانشکده مدیریت دولتی دانشگاه هاروارد مشغول به فعالیت است و در گذشته دستیار ویژه ریچارد هالبروک، نماینده ایالاتمتحده در سازمان ملل متحد بود تاکنون مقالات زیادی در مورد تجربیاتش در پیگیری اشکال نوین بردهداری برای نشریات معتبری چون نیوزویک، فارینپالیسی و روزنامه لسآنجلس تایمز به رشته تحریر درآورده است.
نشریه معتبر نشنالجئوگرافیک در سال 2008 میلادی از اسیکنر به عنوان یکی از «مردان ماجراجوی» برگزیده سال یاد کرد. او مدتی قبل تجربیات خود را در قالب کتابی تحت عنوان «رودررو با بردهداری مدرن» در اختیار عموم قرار داد.
در این کتاب به دختری 10 ساله اشاره شده که در پورتوپرنس، پایتخت هائیتی در ازای 100 دلار برای انجام امور منزل و البته سوءاستفاده جنسی در معرض فروش قرار گرفته بود. به اعتقاد اسیکنر تعیین چنین قیمت اندکی برای بردههای روزگار ما نشان میدهد بردهداری از این جهت هم وارد مرحله نوین شده چرا که در قرن نوزدهم قیمت یک برده سالم و جوان حدود 40 هزار دلار بود که در آن زمان پول خیلی زیادی تلقی میشد.
اگر قرار باشد نقشه پراکندگی جغرافیایی بردگان دنیای معاصر ترسیم شود، رتبه اول به هند میرسد و پس از این کشورهای نپال و بوتان قرار میگیرند. تعداد بردههایی که در هند به بیگاری گرفته میشوند به تنهایی با تعداد بردگان در سایر کشورهای جهان برابری میکند. در شکل ظاهری آن برده رسمی در هند وجود ندارد اما وجود میلیونها فقیر در هند موجب شده مالکان کارخانجات، زمینهای کشاورزی و موسسات خدماتی از خیل عظیم فقرا به عنوان بردگان تمام عیار استفاده کنند. کارفرماها با پرداخت مبالغی ناچیز نه تنها از نیرویکار کارگران فقیر استفاده میکنند که در بسیاری از موارد از آنها سوءاستفاده اخلاقی و جنسی هم میشود. بردهداری بهویژه در هند شکل خاص خود را دارد و امحای فقر الزاما به معنای از میان رفتن بردهداری نخواهد بود. در این کشور فقرا نه به دلیل مشکلات مالی خود که گاه به علت پولی که پدر یا حتی پدربزرگانشان از ثروتمندان قرض گرفتهاند به بردگی گرفته میشوند. با وجود پیشرفتهای اجتماعی معاصر، اشکال قدیمی بردهداری هنوز به قوت خود باقی است. در مناطق دورافتاده برزیل برخی شرکتها نیروی کار خود را با ربودن مردان جوان از مناطق روستایی و انتقال آنها به دل جنگلها و بیگاری کشیدن از آنها به زور سرنیزه تامین میکنند.
در تعدادی از جمهوریهای پیشین اتحاد جماهیر شوروی دلالها با مراجعه به روستاهای فقیر یا پرداخت وجوهی اندک، دختران جوان را با وعده کارهای پردرآمد در کشورهای غربی ربوده و به خانههای فساد در غرب اروپا، رژیمصهیونیستی و ایالاتمتحده میفروشند.
قاچاق انسان به نیت فروش آنها به تجارتی بزرگ تبدیل شده که سالانه میلیاردها دلار به جیب دستاندرکاران این صنعت کثیف سرازیر میکند. این مساله بهویژه در مورد زنانی صدق میکند که پس از ربوده شدن به مالکان خانههای فساد فروخته میشوند. آنان را وادار به امضای اسناد و مدارکی میکنند که نشان میدهد هزاران یورو بدهکارند.
این زنان نگونبخت در غیاب اسناد اقامتی و در حالی که قانونا مبالغ هنگفتی بدهکار هستند تا پایان عمر در اسارت باقی میمانند. اکثر آنها عمر کوتاهی دارند و به دلیل بیماری قبل از رسیدن به میانسالی چشم از جهان فرو میبندند بیآنکه بتوانند یکبار دیگر زادگاه و خانوادهشان را ببینند.
این تصور که بردهداری منحصر به کشورهای عقبمانده است اصلا درست نیست. طی سالهای اخیر ایالاتمتحده و کشورهای ثروتمند اروپایی بسان آهن ربایی برای جذب زنان ربوده شده از شرق اروپا و جمهوریهای سابق شوروی تبدیل شدهاند.
براساس پارهای برآوردها تنها در ایالاتمتحده 120 هزار زن خارجی در مراکز فساد زیرزمینی مشغول فعالیت هستند و در اروپا این آمار در حدود 350 هزار نفر تخمین زده شده است.
منبع: روزنامه جام جم ۱۳۸۸/۰۶/۱۱به نقل از: اسلیت مگزین
مترجم : شیما خیری
نظر شما