طعم فراغت قبل از خزان
تابستان با اشتیاق کودکانه از راه رسید ولی باز هم یک قصه کهنه و تکراری را با خود آورد که باید برای تعطیلی سه ماهه حدود 20 میلیون دانشآموز و خانوادههایی که منتظرند فرزندانشان فراغت پیدا کنند تا با ایشان همراه شوند برنامهای داشت تا این فرصت بزرگ فراغت تبدیل به بطالت نشود. هم اکنون نزدیک به 10 ارگان بطور مستقیم و صدها مؤسسه و نهاد دولتی و غیر دولتی به طور غیر مستقیم درگیر این پروژه بزرگ بوده و درصددند که مردم سه ماهه تابستان را به نحو احسن طی کنند ولی با این وجود پس از سپری شدن تعطیلات تابستانی از هرکسی که میپرسند تابستان چطور بود شاید در بهترین حالت بگوید خوش گذشت اما در کنار آن حتماً تأکید میکند که حیف فلان مسئله نگذاشت و یا اگر اینطور بود بهتر بود. در زمان ارائه گزارش عملکرد هم دستگاهها لیست عریض و طویلی را از فعالیتهای خود بیان میکنند ولی در مقابل این همه تلاش و هزینه مردم نبایستی گلایهای داشته باشند با این وجود هم مردم گلایه دارند و هم این سخنان انتقادآمیز به نظر صحیح میآید. اما چرا باید شاهد اینگونه مسائل در زمینه اوقات فراغت باشیم و علیرغم تلاش بیوقفه مسئولین بازهم در نهایت نارضایتی است. چه باید کرد که قبل از فرا رسیدن خزان فرزندان این سرزمین معنی واقعی فراغت را بچشند و خانواده هایشان نیز درسایه این خشنودی امیدوار باشند که محصلانشان موسم درس و مشق را با نشاط آغاز میکنند.
در وهله نخست باید دانست که اوقات فراغت برای افراد مختلف معانی گوناگونی دارد و فرد در این اوقات میخواهد به اشتغالی بپردازد که به آن مایل بوده و علاقه نشان میدهد. خواه این فعالیت به منظور استراحت باشد و خواه برای ایجاد تنوع. یکی از کارکردهای اساسی اوقات فراغت رفع خستگی و تأمین استراحت شخص بوده و نتیجه منطقی آن افزایش بازدهی افراد است. در اوقات فراغت یک ثمره عالی نیز وجود دارد و آن اینکه استعدادهای افراد شکوفا میشود زیرا اغلب مردم در شرایط کار موظف خلاقیتی از خود نشان نداده و عموماً برای امرار معاش به روزمرگی و انجام وظایف محوله میپردازند اما در شرایطی که انسان به امور مورد علاقه خود میپردازد از خود خلاقیتهایی بروز میدهد که در شرایط عادی نمیتوان از یک انسان دید.
حال در پاسخ به سؤال ابتدای مطلب باید گفت که نخست غنیسازی اوقات فراغت براساس نیازهای متنوع بایستی تنظیم شود نه برنامههایی که از ابتدای شکلگیری یک نهاد تا به امروز هرساله به طور تکراری اجرا میشود. یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در اینباره میگوید: مفاهیم و کارکردهای حوزه اوقات فراغت باید مورد بازنگری قرار گرفته و برای روزآمد کردن شیوههای گذراندن اوقات فراغت تلاش شود. جلال یحییزاده تأکید میکند: برنامههای اوقات فراغت مبتنی بر نیازهای جامعه نیست، بلکه مبتنی بر سلیقه مدیران است و این چیزی نیست که درخور جامعه ما باشد. وی برتوجه به نیازهای خاص جوانان مثل تعالی معنوی، هویتیابی، مهارتآموزی، تحرک، تنوعطلبی، ابراز وجود و استقلالطلبی تأکید می کند: توجه به تفاوتهای فرهنگی، قومی و جنسیتی در تهیه و تدوین برنامههای فراغتی کشور ضروری است. وی میافزود: میتوان
با شناسایی شیوههای نوین گذراندن اوقات فراغت به صورت فعال و جمعی و توجه به بعد طراوت و فرحبخشی برنامهها و فعالیتها و تقویت روح اعتماد در جوانان، به توفیقات خوبی در این حوزه نائل آمد. وی تأکید دارد: باید از ظرفیت بالای مساجد و فضاها و اماکن مذهبی و فرهنگی به نحو بهینه در برنامههای اوقات فراغت بهره برد. اینها مسائلی است که متأسفانه یا در جامعه ما مورد غفلت قرار گرفته یا این که مورد بیمهری واقع شده است. در حالیکه این نهادها در ادوار متعدد تاریخی توانستهاند نقشهای مؤثری را در زندگی افراد و خانوادهها ایفا کنند و موفق هم باشند.
تنوع دستاندرکاران به جای تنوع در برنامه ها
شاید یکی از عوامل تأثیرگذار در بحث غنیسازی اوقات فراغت دانشآموزان، دانشجویان و به تبع آنها خانوادههایشان تعدد دستاندرکاران و همچنین موازی کاری این نهادهای جزیرهای است. در زمینه اوقات فراغت هم اکنون نهادهایی مثل سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان رسیدگی به امور مساجد، نیروی مقاومت بسیج، آموزش و پرورش، کانونهای فرهنگی و تبلیغاتی مساجد، سازمان فرهنگی و هنری شهرداریها و.... در حال فعالیت هستند و هرکدام از این نهادها بودجه مشخصی را نیز به این مسئله اختصاص میدهند و صد البته تلاش فراوانی را نیز جهت غنیسازی اوقات فراغت دارند ولیکن از آنجایی که بسیاری از اقدامات این سازمانها و ارگانها یک شکل بوده و در بسیاری از موارد شبیه به هم است برای مردم جذابیت لازم را نداشته و تکراری است. ازسوی دیگر شاید یک نفر در بسیاری از این برنامهها بهصورت همزمان عضو بوده و در سوی دیگر اجازه استفاده از این امکانات را به فرد دیگری نمیدهد و از آنجایی که یک نهاد متولی و ناظر وجود ندارد گاه فرصتها اغلب در اختیار عدهای خاص قرار گرفته و عدهای دیگر محرومند.
در این زمینه نیز رئیس سازمان رسیدگی به امور مساجد میگوید: به نظر مساجد در حد امکانات و مقدورات و ظرفیتهایی که فعلاً در مساجد موجود است خوب کار کرده است اما اگر میپرسید که این برنامهها با تمام ظرفیت است پاسخ میدهم که خیر و این بخشی از ظرفیتهای ماست که با افزایش امکانات میتوان دامنه این برنامهها را هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی افزایش داد.
رئیس سازمان امور مساجد با انتقاد از وضعیت رسیدگی به اوقات فراغت در کشور، بیسامانترین کار را درکشور امور مربوط به تعطیلات تابستانی می داند و تصریح می کند: موازیکاریهای بسیاری در این امر وجود داشته و وقتی گزارش کاری سازمانها در زمینه اوقات فراغت اعلام میشود لیست بلند بالایی را تشکیل میدهد ولی از مردم که سؤال میشود متوجه میشویم که چیز چشمگیری عاید مردم نشده است.
وی با تأکید بر اینکه باید نهاد یا سازمان خاصی به عنوان متولی در این زمینه تشکیل شده و با برنامهریزی کارشناسانه این مهم را سازماندهی کند می گوید: نیاز به یک اتاق فکر در این زمینه به خوبی دیده میشود تا با تشکیلات نظارتی قوی بهرهوری در این زمینه به ارمغان آورد.
حجتالاسلام ابراهیمی تکثر در این زمینه را یکی از آفتهای جدی رسیدگی به اوقات فراغت دانسته و تأکید می کند: هم اکنون وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، رسیدگی به امور مساجد، سازمان فرهنگی هنری شهرداری و بسیج هریک به نوعی در این زمینه فعال هستند و بهاندازه کافی نیز بودجه دراختیار دارند ولی بهدلیل ناهماهنگی اغلب این بودجه را بیهدف صرف کرده و نتیجه مشخصی نمیگیرند.
وی با تأکید بر ایجاد یک متولی برنامهریز برای این امر تصریح می کند: باید برای این منظور ستادی تشکیل شود که با در نظر گرفتن همه جوانب و خواستها برنامهریزی کرده و تمامی اقشار را بتواند با این برنامهها جذب کرده و این نیاز را به نحو احسن در کشور برآورده کند.
نیازهای فراغت امروز
نیازهای هر نسل نسبت به نسل دیگر تفاوتهای عمدهای داشته و به اقتضای روزگار باید این نیازها برآورده شود در غیر این صورت یا روش کسب نیازهای روز به غلط اجرا شده و در آن انحراف ایجاد میشود یا در اجتماع سرخوردگی بوجود آمده و
عقب ماندگی ایجاد میشود. یک اتفاق دیگر ممکن است رخ دهد و آن اینکه با توجه به کمبود امکانات حداقل نیازهای روز برآورده شده و به همینها اغنا ایجاد شود. روزهای خیلی دوری نیست که یک یا دو نسل پیش دانشآموزان برای گذران اوقات فراغت خود در تابستان با سادهترین ابزار سرگرم شده و با خلاقیتهای به نظر پیش پا افتاده شادیهای بزرگی میکردند. مثلاً سر یک کنده کوتاه و کوچک چوبی را میتراشیدند و آن را قائم بر همان نوک میچرخاندند و به آن شلاق میزدند تا بچرخد و نیفتد. بچهها با همین وسیله بازی ساعتها سرگرم شده و با آن حتی مسابقه هم میدادند ولی امروزه انواع و اقسام بازیهای رایانهای چنان کودکان را اسیر این صفحه جادویی کرده که ساعتها در گوشه اتاقی با هیجانهای
زیان آور مشغول بوده و دیگر نیازی به بازیهای دسته جمعی احساس نمیکنند.
رفته رفته به نظر میرسد برای اوقات فراغت محصلین باید امکاناتی فراهم کرد که ایشان را از گوشه اتاقهایشان بیرون کشیده و به محیط زنده راهنمایی کنیم. شاید هم این مسئله را بهتر از نگارنده خود متولیان امر اوقات فراغت دریافته باشند ولی هنوز راهکاری برای این منظور در پیش گرفته نشده است. فضای مجازی هرچند هنوز فراگیر نشده است ولی به واقع این فضا در حال تصرف محیط اطراف ماست. از سوی دیگر اما در دین مبین اسلام تأکید بر حضور در اجتماع داریم و حضرت پیامبر(ص) مسافرت کردن را برای گذراندن اوقات فراغت بهترین کار میدانند لذا باید برای گوشهگیری فرزندانمان فکری اساسی کنیم زیرا این فضا در حال بلعیدن فکر و روح آنهاست.
شوقهای امروزی کافی نبوده و به نظر میرسد با این اوصاف نخواهیم توانست در برابر سیل بنیان کن بازیهای مخرب رایانهای مقاومت کنیم بنابر این باید دانست که دیگر برنامهریزی و تعیین استراتژی تنها یک نیاز ساده برای نسل جوان، نوجوان و کودکان ما نیست، بلکه خواستهای در مرز هشدار است که بیتوجهی به آن تبعات سنگین و غیرقابل جبرانی را بهدنبال خواهد داشت.
منبع: روزنامه ایران ۱۳۸۸/۰۵/۱۱
نظر شما