موضوع : نمایه مطبوعات | اطلاعات

ترور انقلابی! مغازه دار، معلول جنگ، عضو بسیج و جهاد پزشک و کودکان و زنان

31 مرداد 1360

گفتیم که یکی از بهترین نشانه ها و دلائل برای اثبات حقارت ضعف و پستی جبهه متحد ضد انقلاب شاهکارهای باصطلاح نظامی او است. آقایان «سرنا» را از سرگشادش میزنند و تصورشان اینست که واقعا عملیات چریکی عصر شاه را تکرار می‌کنند حال آنکه همه میدانیم در آنزمان اولا کسانی ترور میشدند که از ارکان و ستونهای نگهدارنده رژیم شاه بشمار میرفتند مثلا حسنعلی منصور یا پیشتر از او عبدالحسین هژیر و رزم آرا یا شخص شاه و بعدها سرلشگرها و سپهبدهایی امثال فرسیو و طاهری و مستشاران امریکایی ثانیا قدرت پلیسی و امنیتی شاه بقدری نیرومند و فراگیر بود و نتیجتا موفقیت در اجرای عملیات بقدری دشوار که مردم ترور کسانی امثال منصور و رزم آرا و برخی دیگر را بعضا به خود رژیم نسبت میدادند و میگفتند دعوای خانوادگی است! حالا بگذریم از اینکه اساسا میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمانست.
بگذریم از اینکه تضاد ماهوی میان این رژیم و رژیم سابق تاکجا است و بگذریم از همه تفاوتها و اختلافها و تضادها و همه حرفهای گفتنی و شنیدنی دیگر در این مورد امروز اما و ... شما به ترورها نگاه کنید آیا واقعا همپایه همان عملیات نظامی سابق است؟ آنروز اگر همتا چنانکه اشاره کردیم ارکان نظامی، سیاسی رژیم شاه هدف قرار میگرفتند و حتی در مورد یکی از ترورها ترور فاتح بعضی اشکال میکردند که فعلا به سرمایه داران بخصوص سرمایه داران ملی یا بنحوی منتسب به بورژوازی ملی نباید مسلحانه حمله کرد و هدف بیشتر باید متوجه خرمهره های نظامی، سیاسی بخصوص امریکایی باشد ، متاسفانه امروز هر که فقط با صطلاح دم دست گروه ها قرار میگیرد قربانی میشود پاسدار جبهه، پاسدار کمیته ،عضو بسیج ،عضو جهاد سازندگی، عضو هیئتهای هفت نفره تقسیم زمین، عضو بنیاد شهید، ضو بنیاد مستضعفین، عضو بنیاد مسکن عضو بنیادهای هنری . 
اصلا عضو چیست غیر عضو را هم میکشند فقط به صرف همکاری با یکی از همین ارگان های خدمتگزار. گاه مسئله همکاری هم درمیان نیست همفکری هم برای قتل کافیست ! . علاوه بر اینهمه، بقال عطار، خیاط، پزشک، پرستار، حمال ،کارگر و حتی «معلول» نیز هدف قرار میگیرند یک نگاه کوتاه به اخبار آنچه را میگوئیم بخوبی ثابت میکند در خیابان طالقانی بجنورد یک مغازه دار بنام قربانعلی جلو مغازه اش بعنوان عضو بسیج توسط دو موتورسوار هدف گلوله قرار میگیرد و شخصی هم که موتورسواران را تعقیب میکند با اصابت گلوله به چشم شهید میشود. در زنجان یک پاسیار شهربانی مورد حمله تروریست ها قرار گرفته و بشهادت میرسد یک تن دیگر در همین شهرستان به اتهام عضویت در بسیج همراه با دوستش در خیابان هدف نیروهای انقلابی واقع میشود. در مشهد، وکیل جدید مردم را میکشند کاندیدایی که جز رای گرفتن از مردم و وکیل آنها شدن گناهی نداشته است مورد اصابت گلوله قرار میگیرد. خون و کلای قبلی ، آقایان را هنوز سیراب نکرده و خون تازه می طلبند در اهواز شهری که صدامیان حرامزاده روز و شب برسرش آتش می ریزند، مزدوران گروه های مترقی نیز با استفاده از تاریکی شب اتاقی دیگر از اتاقهای جهاد سازندگی را که حاوی کتاب الله و کتب دیگر بود با کوکتل آتش میزنند و از قضا یک عامل آتش زنی نیز خود درمیان شعله های آتش گرفتار میشود به این میگویند تخصص در عملیات چریکی؟ درود بلافاصله نوبت به پزشکان و پزشکیاران میرسد. دکتر ابریشمی و پزشکیارش حسین تباهی مورد سوء قصد قرار میگیرند و پزشکیار شهید میشود کاش فقط همین بود و ..بس قتل پاسیار شهربانی و پزشک و پزشکیار هم کفایت نمیکند آقایان به سراغ معلولین هم می آیند در تبریز یک معلول بنام پورشاکر که دستش را  در جبهه های نبرد علیه بعثهای آمریکایی از دست داده بود به اتهام حزب اللهی بودن هدف گلوله های انقلابیون قرار میگیرد. در اراک نارنجک به خوابگاه ورزشکاران جنگ زده پرتاب میکنند و در خرم آباد خرمن های روستای درمیان از توابع دورود را به آتش میکشند که از ساعت ۷٫۰ تا ۱۲ نیمه شب ادامه یافت.
قدیری یکی از اعضای بسیج آمل حین محافظت از بانک ملی مرکزی هدف گلوله واقع شده و شهید میشود. نامبرده قبلا نیز در جنگ تحمیلی عراق از ناحیه پا مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفته بود. آیا باز هم باید گفت؟ 
ما این مشت را بعنوان نمونه ای از خروار آوردیم و هنوز چه بسیار است آتش زدنها و ترورهای کور وحشیانه ای که گوئی هیچ هدفی جز قتل توده های محروم ملت را ندارد و حال و احوال صرمی دیوانه مستی را نشان میدهد که مسلسل بدست گرفته و همراه با آخرین تشنجات بدنی و عصبی به دور خویش بچرخد و بی هدف شلیک کند.
در کرمانشاه جلو گاراژ مسافربری بمب میگذارند و چند کودک خردسال را میکشند. عکسهای این کودکان قربانی شده را چه از طریق تلویزیون و چه از طریق روزنامه ها همه دیدند. در میدان انقلاب بمب میگذارند و جمجمه و پوست سر عابر بیگناه را به دیوار میکوبند در خیابان پاستور، با انفجار بمب چندتن را همراه با کودکان بیمارشان هدف قرار میدهند. تنها توجیه این جنایت را می توان در این دانست که چون ساختمان نخست وزیری هم در گوشه ای از این خیابان است و آقایان نتوانسته اند راهی به اطراف آن بیایند با انفجار بمب در فاصله دور خواسته اند قدرت نمایی کنند که ما اینیما.
حجت الاسلام بهشتی را در اصفهان همراه برادرزاده چهار ساله اش کشتن چقدر شهامت میخواهد . به خانه مسکونی برادر یک نماینده مجلس حمله بردن و بر زن و فرزندشان آتش گشودن چنانکه) فیلم تلویزیونی اش را همراه با پخش فیلم فاجعه خیابان پاستور دیدیم چقدر علم و تخصص و غیرت و شرف میطلبد ؟ 
به خانه پاسدار حمله کردن و نارنجک و کوکتل بدرون آن انداختن و همسر او را در حالیکه آبستن است تکه تکه کردن نشاندهنده چه میزانی از انسانیت و اسلامیت است؟
یادداشتهایی که از خانه های تیمی بدست می آید و اقعا معرکه است. از مسئولین سپاه پاسداران و دیگر برادران بزرگوار مصرانه میخواهیم که اگر دلائل امنیتی گاهی مانع نیست، این قبیل یادداشتها و اسناد را منتشر کنند. هر که برای هر عملی اعزام میشود شرح شاهکارهایش را به مسئول گروه در خانه تیمی گزارش می کند. در همین گزارشها است که چنین میخوانید: برای انجام ماموریت رفتیم، عمل پرتاب نارنجک بداخل خانه پاسدار مورد نظر با موفقیت انجام شد. اما وی در خانه نبود و همسرش بجای وی مورد اصابت قرار گرفت، بهمین دلیل این عمل تاثیر خوبی بر دهن اهالی محل نگذاشت و بعضی میگفتند همسر وی آبستن هم بوده است . .
علاوه بر اینهمه فاجعه آمیزتر از اینهمه ماجرای زنده زنده در آتش سوختن فاطمه طالقانی است که هم امروز شرح فاجعه را در روزنامه میخوانید. دختر سه ساله معصوم نیم ساعت تمام در آتشی که مجاهدین خلق بر می افروزند. و قهرمانانه میخواهند اتاق جهاد سازندگی ماهشهر را باهمه سکنه اش بسوزانند میسوزد، ذغال میشود و برگی بر کارنامه تنفرانگیز جلادان مدرن و مترقی و انقلابی می افزاید. مجموع این شاهکارها نشان میدهد که: 
اولا این ترورها و قتل عامها نه متوجه باصطلاح ارکان رژیم بلکه متوجه بچه ها و خردسالان و کارگران و زحمتکشان و پزشکان و مغازه داران و مبارزان و رزم آوران جبهه ها است.
ثانیا، براحتی هم انجام می گیرد زیرا وقتی بنا است هدف باشند، نه ماشین ضد گلوله ای در کار است نه سلامی به تشکیلاتی البته به یک اعتبار میتوان گفت که امروز هم آقایان ارکان رژیم را مورد حمله قرار میدهند. آنها درست فهمیده اند زیرا ارکان این رژیم دقیقا همین مردم اند همین افراد عادی بسیج سپاه، جهاد، بنیاد و همین توده محروم کوچه و بازار اینست که باید به آقایان گفت: 
بکشید بکشید ما را : ملت ما از مرگ نمی ترسد . ملت ما زنده تر میشود 
 

نظر شما