موضوع : پژوهش | مقاله

آموزه های صلوات شعبانیه

 

آموزه های صلوات شعبانیه

فراگیری معارف موجود در دعاهای رسیده از پیشوایان بزرگ اسلام و عمل به آنان و ترویج آنان در جامعه اسلامی از رسالت های خطیر روحانیان فرهیخته است. از این رو به مناسبت ماه شعبان معظم بر آن شدیم با قلّت بضاعت، صلوات شعبانیه را که از دعاهای معروف این ماه است مطالعه و بازخوانی کرده و ره توشه یی برای ارتقای معنوی خود از آن برداریم. صلوات شعبانیه که امام علی بن الحسین زین العابدین(ع) آن را اِنشا کرده است و مستحب است در ماه شعبان هنگام ظهر و نیمه شب خوانده شود، حاوی معارف و تعالیم متعالی در زمینه شناخت پیامبر و اهل بیت است. در این مقاله در چهار بخش اهمّ آموزه های آن را تقدیم می کنیم: اهمیت صلوات، ویژگی های خاندان وحی، جایگاه ماه شعبان در سیره نبوی، نیاز خواهی ها.

منبع : فصلنامه پیام، تابستان 1387 - شماره 89 (صفحه 33) , خطیبی کوشکک، محمد

مشخصات نویسنده : پژوهشگر و نویسنده

مقدمه

اهمیت دعا

دعا کلید عطا و وسیله قرب به خداوند است. دعا مخّ عبادت، حیات روح و روح حیات است. دعا سبب رسوخ محبت الهی در دل و پاک کننده جان از آلودگی شواغل است. دعا توشه سالکان حرم کبریای لایزال و تن پوش (شعار) عاشقان جمال، و دثار عارفان متعال است. دعا نردبان عروج نفس ناطقه به اوج وحدت و ورود به ملکوت عزت است. دعا سکوی ارتقای انسان به مقام ولایت و رفرف بالارفتن به مرتبت خُلّت است. دل با ذکر و دعا شکسته می شود و دلِ شکسته، ارزنده ترین کالای بازار هستی است و خدا در دل شکسته منزل می کند.

در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس

بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است

دل بی دعا بها(نورانیت) ندارد و دلِ بی بها، بها ندارد. «قل ما یعبَؤُاْبکم ربی لولا دعاؤُکم»[فرقان، 77] صادق آل محمد(ص) نیز فرمود: «علیکم بالدعاء فانکم لا تقربون بمثله[1]

اقسام دعا

دعاها را به دو دسته مأثور و غیر مأثور قسمت می کنند. دعای ماثور، برخلاف دعای غیر مأثور، دعایی است که از سوی پیغمبر(ص) و پیشوایان معصوم انشا و نقل شده باشد. خواندن دعای غیر مأثور خواه به انشای خود شخص یا دیگری جائز است و کسی از عالمان دینی آن را حرام ندانسته و منع نکرده اند.[2]

منزلت معرفتی ادعیه

دعاهای مأثور نشان دهنده مقام علمی پیشوایان معصوم اند. لطائف ذوقی و شهودی، ظرائف شوقی و عرفانی و طرائف علمی و حِکمی موجود در دعاها، در روایات حضور ندارند؛ زیرا مخاطب روایات، عامه مردم اند و پیشوایان معصوم به فراخور عقل و معرفت آنان سخن گفته اند، نه به اندازه عقل و فهم خویش، امام صادق (ع) می فرماید: «ما کلَّم رَسولُ اللَّهِ صلی اللَّه علیه و آله العِبادَ بِکنهِ عَقلِهِ قَطُّ»؛ پیامبر هرگز با مردم به کنه عقل خود سخن نگفت. پیامبر اکرم(ص)، خود می فرماید: «اِنَّا مَعاشَرَ الاَنبیاءِ اُمِرنا اَن نُکلِّمَ النَّاسَ علی قدرِ عقُولِهِم[3]

در دعاها و مناجات ها مخاطب، محبوب حقیقی و معشوق واقعی است. از این رو آن چه در نهانخانه سرّ و نگارخانه عشق و بیت المعمور ادب معصومان بوده است، به زبان آورده اند و با کنه اندیشه و عقل خود با خداوند سبحان راز گویی و نیاز خواهی کرده اند.[4]

از دعاهای معروف ماه شعبان معظم، صلوات شعبانیه است که از سوی امام علی بن الحسین زین العابدین انشا شده و مطلوب است در ماه شعبان هنگام زوال و نیمه شب خوانده شود؛ چنانکه سیره امامان معصوم، عالمان ربّانی و مؤمنان چنین است. این دعای شریف حاوی معارف و آموزه های فراوانی است که اهم آنها در حد یک مقاله در چهار بخش تقدیم می گردد: اهمیت و منزلت صلوات، ویژگی های پیامبر(ص) و اهل بیت (ع)، جایگاه ماه شعبان در سیره عبادی نبی گرامی اسلام و نیاز خواهی.

1- اهمیت و منزلت صلوات

صلوات بر محمد و آلش، آثار معنوی و درسهای آموزنده فراوانی برای زندگی سعادتمندانه دارد. مداومت بر ذکر صلوات به ما می آموزد که شیوه زندگی خود را با شیوه زندگی پیامبر اسلام و دودمان پاکش هماهنگ سازیم و در مسیر معصومان، یعنی راه راست و درست گام برداریم تا به رستگاری ابدی برسیم.

دوران عمر پربرکت امام سجاد (ع) که حجت معصوم الهی است، در زمانه ای واقع شد که غاصبان ولایت در صدد از میان برداشتن یاد و نام پیامبر و خاندانش بوده اند. چنانکه بر اساس دستورالعمل معاویه، علناً امیر مؤمنان را سبّ و لعن می کردند و او از اینکه نام مقدس پیامبر (ص) بر مأذنه ها بلند می شود اظهار خشم و نفرت می کرد. امویان تلاش کردند با تبلیغات علیه خاندان رسالت، از قداست آنان کاسته، آنان را هم سطح خود و دیگران قرار دهند. امام سجاد (ع) در یک نهضت بزرگ فرهنگی با استفاده از سلاح دعا توانست در چارچوب اظهار عبودیت و بندگی و مناجات با پروردگار با سیاست شوم اموی مبارزه کرده، اهل بیت عصمت و طهارت، که وارثان حقیقی پیامبر اسلام(ص) و حجت های الهی اند را به مردم معرفی کند. از این رو، حضرت در اکثر دعاها از جمله در صلوات شعبانیه، ترجیع بند صلوات را ذکر نموده تا یاد و نام پیامبر و خاندانش از خطر فراموشی و نابودی مصون بماند.

روایات و اخبار شیعه و سنی فوائد و آثار پرشماری را برای صلوات برشمرده اند که تعدادی از مهم ترین آنها به اختصار تقدیم می گردد:

1 - 1- تخلق به اخلاق الهی. پروردگار متعال در قرآن کریم خبر داده است که خود پیوسته بر پیامبر صلوات می فرستد: انّ اللَّه و ملائکته یصلون علی النّبی... (احزاب: 56). بنابراین، صلوات فرستادن بر پیامبر و خاندان او، تخلق به خلق عظیم الهی و امتثال امر: تَخَلَّقُوا باَخلاقِ اللَّه است که موجب دریافت فیض ربانی و رسیدن به منازل کرامت جاودانی است.[5]

2 - 1- اطاعت فرمان خدا. چنانکه گذشت آیه مبارکه پس از بیان عمل خداوند، به مؤمنان دستور می دهد: صلّوا علیه و سلموا تسلیما.... اطاعت امر خداوند واجب است و باعث رستگاری و سعادت می گردد؛ چنانکه خداوند می فرماید: وَمَن یطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عظِیماً (احزاب: 71).

3 - 1- دریافت صلوات و سلام الهی. پیامبر(ص) در حدیثی می فرماید: جبرئیل مرا ملاقات کرد و به من بشارت داد که حق تعالی می فرماید: هر کس برتو صلوات بفرستد من بر او صلوات می فرستم و هر که بر تو سلام کند من به او سلام می کنم.[6]

4 - 1- تشبّه به فرشتگان. بنا بر آیه 56 سوره احزاب، فرشتگان پیوسته بر پیامبر(ص) صلوات می فرستند. مؤمنانی که بر پیامبر صلوات می فرستند، شباهتی به فرشتگان پیدا می کنند و بنابر حکم: «مَن تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ» فرستندگان صلوات در رحمتی که ملائک برخوردارند، شریک اند.

5 - 1- صلوات و آمرزش خواهی فرشتگان. عبداللَّه بن عوف از رسول خدا(ص) نقل کرده است که جبرئیل به نزد من آمد و مرا بشارت داد که حق تعالی می فرماید: هر بنده ای که بر تو صلوات فرستد، هفتاد هزار ملک بر او صلوات می فرستند و هر که هفتاد هزار ملک بر او صلوات فرستند از اهل بهشت است.[7]

6 - 1- روا شدن حاجت و خشنودی پروردگار. امام صادق (ع) از پیامبر روایت می کند که حضرتش(ص) فرمود: صلوات شما بر من باعث روا شدن حاجت های شما است و خدا را از شما راضی می کند.[8]

7 - 1- نزدیک شدن به پیامبر(ص). پیامبر اکرم(ص) فرمود: سزاوارترین مردم به من در روز قیامت آن کس است که در دار دنیا بر من بیشتر صلوات بفرستد.[9] همو در سخن دیگر فرمود: نزدیکترین مردم به من در روز قیامت در هر موطن آن کس است که بر من در دنیا بیشتر صلوات فرستاده است.[10]

8 - 1- شفاعت پیامبر(ص). پیامبر اکرم(ص) به امیرمؤمنان (ع) فرمود: یا علی هر کس هر روز یا هر شب بر من صلوات فرستد، شفاعت من برای وی واجب می شود، هر چند اهل گناه کبیره باشد.[11] در روایات اهل سنت نیز آمده است که رسول خدا در حجةالوداع فرمود:... هر کس بر من صلوات فرستد من در روز قیامت شفیع او خواهم بود.[12]

9 - 1- کفاره گناهان. روایات پرشماری به این ویژگی صلوات اشارت برده اند از جمله ابن بابویه (مرحوم صدوق) در کتب خود از حضرت امام رضا(ع) نقل کرده است: هر کس قادر نباشد کفاره گناهانش را به عمل آورد باید که بر محمد و آل محمد علیهم السلام صِلوات بسیار فرستد؛ زیرا که صلوات گناهانش را می ریزد.[13]

پیشوای پرهیزکاران امام علی (ع) می فرماید: صلوات فرستادن بر پیغمبر (ص) در محو کردن گناهان، پر قدرت تر از آب در خاموش کردن آتش است. و سلام کردن بر آن حضرت، از بنده آزاد کردن در راه خدا افضل است و دوستی آن حضرت از شهید شدن در راه خدا یا از شمشیر زدن در راه خدا بهتر است.[14]

10 - 1- دفع نفاق. ابن بابویه از حضرت صادق نقل کرده است که رسول خدا(ص) فرمود: آوازهای خود را در صلوات بر من بلند گردانید، زیرا آن، نفاق را از بین می برد.[15]

11 - 1- عافیت. پیامبر اعظم(ص) فرمود: هر کس یک مرتبه بر من صلوات فرستد، حق تعالی، دری از عافیت بر وی می گشاید.[16]

در مجمع اللَّطائف از کتب عامه آمده است: زنی خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: فرزندی دارم که چشم و گوش و دست و پا ندارد. اینک به دارالشفای عنایت شما آمده ام. آن حضرت فرمود: برو صلوات بسیاری بر من بفرست که خیلی زود به مراد خود خواهی رسید. زن از همانجا شروع به ذکر صلوات کرد به هر قدمی که بر می داشت صلوات می فرستاد. چون به خانه آمد فرزندش را دید که با صحت و سلامتی نشسته است و تمام اعضایش سالم اند. از کثرت شادمانی با فرزند خود سخن نگفته به مسجد باز آمد و واقعه را برای پیامبر(ص) بیان کرد. آن حضرت و حاضران شادمان شدند. در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول اللَّه حق تعالی تورا سلام رسانده می گوید: چنانکه امروز به برکت صلوات بر تو اعضای شکسته [این طفل] را به صلاح آوردم، فردا نیز به شفاعت تو شکسته های امتت را اصلاح خواهم کرد.[17]

12 - 1- مشاهده جایگاه بهشتی خود در دنیا. رسول خدا (ص) فرمود: هر کس هر روز بر من هزار مرتبه صلوات بفرستد، نمیرد تا جای خود در بهشت را ببیند.[18]

2- ویژگی های پیامبر اکرم و اهل بیت

امام زین العابدین در فرازهای نخست صلوات شعبانیه، برجسته ترین خصوصیات پیامبر و اهل بیت را به زیبایی بیان می کند که شرح اجمالی آنها در پی می آید.

1 - 2- درخت نبوت (شجرة النبوه). پیامبر که سرور انبیا و خاتم پیغمبران است، اصل و اساس نبوت و پیامبری است. چنانکه همه پیامبران نبوت خود را مشروط به پذیرش نبوت و ولایت وصی او دریافت کرده اند. بنابر احتجاج امیر مؤمنان (ع) با مخالفان، پیامبر (ص) امام علی (ع) را نیز از شجره ای می داند که خود از آن است:... قالَ نَشَدتُکم بِاللَّهِ هَل فیکم اَحَدٌ قالَ لَهُ رَسُولُ اللَّه(ص): اَلنَّاسُ مِن اَشجارٍ شَتَّی وَ اَنا وَ اَنتَ من شَجَرَةٍ واحِدةٍ، غَیری؟ قالُوا: لا...[19]

از آنجا که امیرمؤمنان و فرزندان معصومش از نور واحدند، همه با شجره نبوی یکی هستند. بدین لحاظ امام چهارم، پیامبر و خاندانش را شجره نبوت معرفی می کند.

2 - 2- خاستگاه رسالت (و موضع الرساله). مفسران و شارحان ادعیه دو معنا برای این جمله احتمال داده اند: الف. مراد این است که خاندان پیامبر(ص) مخزن علوم تمام انبیااند و تمام اسرار پیامبران نزد آنان است.

ب. منظور آن است که آنان قومی هستند که خداوند رسالت را در میان آنها به ودیعت نهاده است.[20]

امیرمؤمنان می فرماید: هر گاه بر رسول خدا(ص) در منزل او وارد می شدم، حضرت خانه را خلوت کرده و همسران خود را نیز از اتاق بیرون می کرد، به طوری که غیر از من و او کسی باقی نمی ماند. اما هر گاه به منزل ما می آمد فاطمه(س) و هیچ یک از فرزندانم را از اتاق بیرون نمی کرد.[21]

این سخن علوی به خوبی نشان می دهد که علی و همسر و فرزندانشان رازداران رسالت و خاستگاه نبوت اند.

امام باقر (ع) می فرماید: وَاللَّهِ اِنَّا لَخزَّانُ اللَّه فی سَمائِهِ وَ اَرِضِهِ لا عَلی ذَهبٍ وَ لا فِضَّةٍ اِلّا عَلی عِلمٍ؛ به خدا سوگند البته ما خزینه های خدا در آسمان و زمین او هستیم نه برای طلا و نه نقره مگر بر علم.

5 - 2- خاندان وحی (و اهل بیت الوحی). امامان شیعه مهبط وحی هستند یا به دلیل آنکه وحی در خانه ایشان و بر جد بزرگوار ایشان نازل شده است و یا به خاطر آنکه فرشتگان با آنان سخن گفته اند و از امور غیبی برای آنان خبر آورده اند و در شب های قدر با مقدرات یک ساله جهان و انسان بر آنها نازل می شوند.

حکم پسر عتیبه می گوید: زمانی که امام حسین (ع) قصد رفتن به سرزمین کربلا داشت، مردی در منزلگاه ثَعلبیه او را ملاقات کرد. امام (ع) از او پرسید از کدام دیاری؟ گفت: اهل کوفه ام. امام فرمود: اَما وَاللَّهِ یا اَخا اَهلِ کوفةَ لَولَقیتُک بالمَدِینَةِ لَاُریتک اَثَرَ جَبَرَئیلَ مِن دارِنا وَ نزُولَهُ بالوَحی علی جَدّی...[22]

بدان به خدا قسم ای برادر کوفی، اگر در مدینه تورا می دیدم، حتماً اثر جبرئیل در خانه ما و نازل شدن او با وحی بر جدم را به تو نشان می دادم!

امام صادق (ع) نیز فرمود:... فی منازِلِنا ینزِلُ الوَحی وَمِنْ عِندِنا خَرجَ العلِمُ.[23]

وحی در خانه های ما نازل می شود و دانش از نزد ما صادر می شود.

2 - 6- کشتی روان (الفلک الجاریه). در فراز دیگری از صلوات امام سجاد (ع) خاندان پیامبر(ص) را چنین تعریف می کند: خداوندا، بر محمد و خاندانش درود فرست. کشتی روان در دریاهای عمیق، کسانی که با این سفینه نجات همراه می شوند در امان اند و هر کس که آن را رها کند غرق می شود. هر کس بر آنان پیشی گیرد، از دین خارج است. و هر کس از آنها عقب افتد از بین می رود. تنها، کسی که همراه و ملازم آنان است بدیشان ملحق می گردد.

این فراز از دعا یادآور حدیث شریف نبوی است که فرمود: اِنَّما مَثَلُ اَهلِ بَیتی فیکم کسَفینَةِ نُوحٍ مَن رِکبها نَجی وَ مَن تَخَلَّفَ عنها غَرِقَ.[24]

7 - 2- پناهگاه مستحکم (الکهف الحصین). عرب فضای خالی ایجاد شده در کوه را اگر وسیع باشد کهف می نامد و اگر کوچک باشد، غار و منغور می گوید.

پیامبر و فرزندان معصوم او پناهگاه همه مخلوقات حتی پیامبران هستند. از این رو در این دعا و در زیارت جامعه کبیره از آنان به عنوان کهف یاد شده است.

مرحوم صدوق در امالی خود از معمر بن راشد روایت آورده است که از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود: یهودیی نزد پیامبر(ص) آمد. در مقابل او ایستاد و با دقت به او می نگریست. حضرت فرمود: حاجتت چیست؟ گفت: تو برتری یا موسی بن عمران که خدا با او سخن گفت و تورات و عصارا برایش فرستاد و دریا را برایش شکافت و با ابر بر او سایه انداخت؟

پیامبر (ص) فرمود: بر انسان نارواست که خود را ستاید و لکن می گویم پیامبران گذشته، وقتی دچار خطا و گرفتاری می شدند، خداوند را به واسطه ما می خواندند، چنان که آدم(ع) به هنگام توبه خود عرض کرد: اَلَّلهُمَّ اِنّی اَسئَلُک بحَقِّ محَمدٍ وَ آلِ مُحمدٍ لَمَّا غَفَرتَ لی و خداوند او را بخشود. و نوح(ع) چون می خواست سوار بر کشتی شود و از غرق شدن می هراسید، چنین دعا کرد: اَلَّلهُمَّ اِنی اَسئَلُک بِحَقّ مُحمدٍ وَ آلِ مُحَمدٍ لَمّا اَنجَیتَنی مِنَ الغَرَقِ. و خدا او را نجات داد. و هنگامی که ابراهیم(ع) را در آتش انداختند گفت: اَلَّلهمَّ اِنی اَسئلُک بِحَقِّ محمد و آل محمد لَمَّا اَنجَیتَنی مِنها و خداوند آتش را بر او سرد و سلامت گردانید. و موسی(ع) هنگامی که عصایش را انداخت و در دل خود احساس ترس کرد گفت: اَلَّلهُمَّ اِنّی اَسئَلُک بِحَقِّ محمد و آلِ محمّدٍ لَمَّا اَنجَیتَنی. پس از این دعا بود که خدا به او خطاب کرد که ای موسی! نترس، تو برتر از دیگرانی.

سپس پیامبر فرمود: اِنَّ مُوسی لَو اَدرَکنی ثُمَّ لَم یؤمِن بی وَ بَنُبُوَّتی مَا نَفَعَهُ ایمانُهُ شَیئاً وَلا نَفَعَتْهُ النُّبُوَّةُ... وَ مِن ذُرِّیتی اَلمَهدِی اِذا خرَجَ نزَلَ عیسَی بنُ مَریم لِنُصرِتِهِ فَقَدَّمَهُ وَصَلَّی خَلَفَهُ.[25]

8 - 2- فریادرس بیچارگان (و غیاث المضطر المستکین ). پیامبر و دودمان مطهرش خلفای پروردگار در میان بندگان اند. همانطور که خداوند بر اساس آیه شریفه: أَمَّن یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعاهُ وَیکشفُ السوءَ (نمل: 62) اجابت کننده و دادرس بیچارگان است، اینان نیز پناه و فریادرس بیچارگان زمینگیرند. تاریخ اسلام داستانهای فراوانی از مهربانی و فریادرسی این خانواده را به یاد دارد که بیان آنها از حوصله این نوشته بیرون است.

9 - 2- پناهگاه گریزندگان (و ملجا الهاربین). آینه داران جمال و جلال الهی، پناهگاه گریزندگان هستند. قرآن مجید به مؤمنان دستور می دهد: فَفِرُّوا اِلَی اللَّهِ... (ذاریات، 50) انسان از خود و لغزشهای خود می گریزد و در پی ملجا و مأوایی می رود. پیامبر رحمت و دودمانش پناهگاهی هستند که هر کس بخواهد از خود و گناهان خود بگریزد می تواند به آنان پناه آورد. چنانکه خداوند به پیامبرش می فرماید به مسلمانان بگو:... وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ تَوَّاباً رَحِیماً (نساء: 64)؛ آنها هنگامی که به خود ستم کردند نزد تو بیایند و از خدا آمرزش بخواهند و پیامبر [نیز] بر ایشان طلب آمرزش کند، حتما خداوند را بسیار توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.

10 - 2- دستاویز محکم برای وسیله جویان (عصمة المعتصمین). انسان در عالم طبیعت مانند کسی است که در قعر چاهی عمیق فرو افتاده است: ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ (تین: 5) هرکس که بخواهد از اسفل سافلین طبیعت نجات یابد و به عرش برین قرب الهی فرا رود باید به حبل متین و دستاویز محکمی چنگ اندازد در این فراز امام سجاد پیشوایان معصوم را محکم ترین دستاویز برای رهایی از حضیض طبیعت و عروج به مقام منیع انسانیت و سعادت جاودانی معرفی می کند.

11 - 2- پاکان (الطیبین). رسول گرامی اسلام و جانشینان او بنابر نصّ قرآن از همه پلیدی ها پاک و مبرایند. چنانکه خداوند در سوره احزاب خطاب به آنان فرمود: إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً (احزاب: 33 ).

بنابر نظر مفسّران بزرگ شیعه و سنی مراد از اهل بیت امام علی و فاطمه و فرزندان آنان اند.

12 - 2- نیکان و بهترین ها (الابرار الاخیار). محمد و آل محمد (علیهم السلام ) برترین مخلوقات خداوند و بهترین بندگان او هستند. آنان اساس خوبی و زیبایی هستند. قرآن مجید بارها از ابرار و مقامات و پاداشهای آنان سخن گفته است. تا آنجا که بر اساس آیه 193 سوره آل عمران اولوالالباب (خردورزان ) از خداوند می خواهند که پایان زندگی شان با ابرار باشد: و توفنا مع الابرار. ابرار جمع بَرّ کسانی اند که روحی وسیع و همتی بلند و اعتقاد صحیح و اعمال نیک دارند.[26]

امام حسن مجتبی(ع) می فرماید: کلَّما فِی کتاِب اللَّهِ عَزَّوَجَلَ مِن قَولِه اِنَّ الابرارَ فَوَاللَّهِ ما اَرادبِهِ اِلّا عَلِی بنِ ابیطالب وَ فاطمةَ وَ اَنَا والحسینَ.[27]

هر وقت در کتاب خدای عزوجل سخن از ابرار است، به خدا قسم که اراده نشده با آن مگر علی فرزند ابوطالب و فاطمه و من و حسین [علیهم السلام].

بی شک خمسه طیبه، آن پنج نور مقدس از روشن ترین مصادیق ابرارند و اینان بهترین و برگزیده ترین بندگان خداوندند. بر اساس آیه شریفه 7 سوره بینه: إِن الَّذِین آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیةِ. در روایات فراوانی که شیعه و سنی در منابع معروف خود آورده اند، منظور از خیر البریه امیر مؤمنان و شیعیان او هستند. در مجمع البیان از ابن عباس نقل است که درباره «هم خیر البریه» گفته است: نَزَلَت فی عَلّی وَ اهل بَیتِه.

جابر می گوید وقتی پیامبر(ص) این آیه را بر مسلمانان خواند از آن هنگام به بعد وقتی که علی (ع) نزد یاران پیامبر(ص) می آمد، همه می گفتند: بهترین مخلوق خدا بعد از رسول آمده است.[28]

13 - 2- واجب بودن اطاعت و ولایت اهل بیت (الذین اوجبت حقوقهم و فرضت طاعَتهم و ولایتهم). از آنجا که پیامبر و فرزندانش حق بزرگ هدایت و ارشاد بر بشریت دارند خداوند رعایت حقوق آنها و اطاعت و ولایت آنها را واجب نموده است. قرآن مجید اطاعت پیامبر و اولوالامر را واجب دانسته، می فرماید: أَطیعُوا اللّه وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ (نساء: 58)

درباره مودّت و ولایت آنها نیز فرموده است: قُل لاَ أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلَّا الْموَدَّةَ فی الْقُرْبَی (شوری: 23).

3- جایگاه ماه شعبان در سیره عبادی نبی گرامی اسلام

روایات، ماه شعبان را ماه پیامبر معرفی کرده اند. پیامبر اعظم(ص) تمام این ماه را روزه گرفته و آن را به ماه مبارک رمضان وصل می کرد و می فرمود: شعبان ماه من است. هر کس یک روز از ماه مرا روزه بدارد، بهشت او را واجب می شود.[29]

امام صادق (ع) روایت می کند: چون ماه شعبان داخل می شد، حضرت زین العابدین (ع) اصحاب خود را گرد آورده، بدانان می فرمود: ای یاران من، می دانید این ماه چه ماهی است؟ این ماه شعبان است و حضرت رسول(ص) می فرمود: شعبان ماه من است، پس روزه بدارید در این ماه برای محبت پیغمبر خود و برای تقرب به پروردگار خود. به حق آن خدایی که جان علی بن الحسین در دست اوست سوگند یاد می کنم که از پدرم حسین بن علی(ع) شنیدم که فرمود شنیدم از امیرالمؤمنین (ع) که هر کس شعبان را برای محبت خدا و تقرب نزد او روزه بدارد، خدا او را دوست می دارد و او را با کرامت در روز قیامت به خود نزدیک، و بهشت را برایش واجب می کند.[30]

در صلوات شعبانیه نیز امام(ع). از عظمت و شکوه شعبان و سیره عبادی پیامبر در آن چنین خبر می دهد: هذا شهْرُ نبِیک، سَیدِ رُسُلِک شَعبانُ اَلَّذی حفَفَتَهُ مِنک بِالرَّحمَةِ وَ الرِّضوانِ، الَّذی کانَ رَسوُلُ اللَّهِ صلی اللَّه علیه و آله و سلم یدأَبُ فی صِیامِهِ وَ قِیامِهِ فی لَیالِیه وَ ایامهِ بُخُوعاً لَک فی اِکرامِهِ وَ اِعظامِهِ اِلی مَحَلِّ حمامِهِ...

این ماه پیامبرت، آقای فرستادگانت، شعبان است که آن را با رحمت و رضوان آراسته ای؛ ماهی که پیامبر(ص) همواره و در همه سال شیوه اش بر آن بود که برای اکرام و تعظیم تو روزها و شب ها را تا پایان ماه به روزه و شب زنده داری می گذارند.

4- نیاز خواهی (خواسته ها)

نیاز خواهی بخش مهمی از دعا و مناجات با خداوند است. امام سجاد (ع) در چند فراز پایانی صلوات شعبانیه خواسته هایی را از درگاه رحمت الهی طلب می کند:

1 - 4- احیا و آبادانی جان (و اعمر قلبی بطاعتک). قلب انسان که تمام حقیقت اواست بر اثر عصیان و نافرمانی و آلودگی به گناهان در سراشیبی انحطاط قرار گرفته، در واقع دچار مرگ و ویرانی می گردد. امام چهارم (ع) در مناجات نخست خمس عشر (مناجات تائبین) در این باره چنین می نالد:... و اَماتَ قلبی عَظیمُ جِنایتی فَاَحیه بِتَو بَةٍ مِنک...[31]

جنایت بزرگ من، قلبم را میرانده است پس [ای خدا] با پذیرش توبه ام آن را زنده نما... تنها داروی حیاتبخش و آب حیات دل مرده، بازگشت به سوی پروردگار و گام نهادن در مسیر عبودیت و اطاعت آن حضرت است. از این رو اولین خواسته امام سجاد(ع) احیا و آبادانی قلب با اطاعت پرورگار است.

2 - 4- مصونیت از رسوایی (ولاتخزنی بمَعصِیتِک). انسان فطرتا می کوشد در دنیا و آخرت نزد خداوند و بندگانش آبرومند و گرامی باشد. از این رو دائما مراقب است کاری نکند که باعث رسوایی و بی آبرویی وی گردد. امام سجاد تنها راه حفظ آبرومندی و مصونیت از رسوایی را دوری از معصیت دانسته، ملتمسانه از خداوند می خواهد به خاطر معصیت رسوایش نکند.

3 - 4- کمک به بینوایان (مواسات). تعالیم اسلامی یک سونگر و تک بعدی نیست آموزه های اسلامی علاوه بر توصیه مؤکد بر ارتباط با خدا، دستورالعمل های فراوانی برای ارتباط انسان با همنوعان و مخلوقات دیگر دارد.

در روایات پر شماری امامان شیعه پیروان خود را به مواسات و همدردی با دیگران سفارش نموده اند و آنانی را که حس دیگر خواهی ندارند از شیعیان خود نمی شمارند. در واقع کمال شیعه گری در آن است که مؤمنان با هم مواسات داشته و در امور معیشتی یار و پشتیبان هم باشند.

امام حسن عسگری (ع) از پدرانش نقل کرده است که امیرمؤمنان(ع) به مردی یونانی که در خدمتش اسلام آورده بود چنین دستور داد:

تو را امر می کنم با برادرانی که همانند تو بر تصدیق محمد(ص) و تصدیق من و اطاعت او و من اند در آن چه خداوند به تو روزی فرموده و بر سایر برادرانت برتری داده، به مواسات رفتار کنی، نیازمندی آنان را برطرف کرده، در ماندگی و فقرشان را جبران نمایی و هر که از ایشان از نظر ایمان در مرتبه تو می باشد با او نسبت به خویش در مالت به تساوی رفتار کنی و هر که از ایشان که در دین تو برتر است در مالت بر خویش مقدم داری تا خداوند این معنا را از تو بداند که دین، نزد تو بر مالت مقدم و اولیای او از اهل وعیالت گرامی ترند.[32]

در صلوات شعبانیه مساله مواسات چنین مطرح شده است:

پروردگارا، مواسات با کسی را که روزی را بر او تنگ گرفته ای در حالیکه از فضل خود بر من گشایش داده ای و از عدالت خود بر من وسعت بخشیدی و مرا در سایه خود زندگانی بخشیدی، به من روزی فرما.

4 - 4- الگوگیری از پیامبر(ص) (اللهم فاَعِنّا علی الاستنان بسنته فیه). به تصریح قرآن مجید، پیامبر اسلام(ص) والاترین و زیباترین سرمشق و اسوه برای انسان است: ولَکمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حسَنَةٌ (احزاب: 21 )

چنانکه گذشت، پیامبر در ماه شعبان برنامه عبادی و معنوی ویژه ای را مراعات می کرد. در فراز پایانی صلوات شعبانیه، سرور سجده کنندگان عالم متضرعانه از خداوند برای عمل به سیره پیامبر یاری می خواهد: «اللّهم فاَعِنّا علی الاستنان بِسُنَّتِهِ فیه»؛ پروردگارا ما را بر الگوگیری از سنت پیامبرت در ماه شعبان یاری فرما.

5 - 4- شفاعت (و نیل الشفاعة لدیة). بر اساس عقیده شیعه شفاعت از درهای رحمت الهی است که خداوند، خود، بر بندگانش گشوده است تا از این گذر آنان را ببخشاید و از نقایص بپیراید و شایسته کمال و رسیدن به بهشت جاودان کند. زینت عبادت کنندگان، پیروی از سیره پیامبر را عامل رسیدن به شفاعت دانسته و چنین از خدا می خواهد:

و نیل الشفاعة لدیة؛ پروردگارا، ما را به شفاعت نزد او نایل گردان.

اللهم واجعله لی شفیعا مشفعا و طریقا الیک مهیعا. پروردگارا، او را برای من شفیعی قرار ده که شفاعتش مقبول باشد و راهی به سویت قرار ده که روشن و هموار باشد.

6 - 6- تبعیت از پیامبری(ص) (واجعلنی له متبعا). پیامبر اعظم فاتح بزرگترین قلل کمالات انسانی است. او کسی است که با قدم عبودیت توانست به بالاترین مقامات انسانی از قبیل نبوت، معراج، دریافت وحی (نزول قرآن) دست یابد. برای رهپویان کمال انسانی و مشتاقان رسیدن به قله رفیع بندگی و تقرب به پروردگار یگانه مسیر و راه روشن و راهنمای نجاتبخش، پا نهادن در راه پیامبر و تبعیت از آن حضرت است.

قرآن مجید مکرر مؤمنان را به اطاعت و متابعت از پیامبر(ص) دعوت نموده است

قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ... وَإِن تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا... (نور: 54)

قُلْ إِن کنْتُمْ تحِبُّونَ اللّه فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکمُ اللّهُ... (آل عمران: 31)

سرور آزادگان و مولای ساجدان در پایان دعا چنین با پروردگار خود نجوا می کند: وَاجعَلنی لَه متَّبِعاً حَتَّی الَقاک یومَ القِیامةِ عَنّی راضیاً وَ عَن ذنوبی غاضیا قد اوجبت لی منک الرحمة و الرضوان، و انزلتنی دارالقرار و محل الاخیار.

در این فقره از دعا حضرت با در خواست متابعت از پیامبر، از درگاه خداوند، به آثار و فوائد آن برای مؤمنان اشاره می کند:

1- ملاقات خداوند در روز قیامت در حالیکه خداوند از او راضی است؛

2- چشم پوشی از گناهان او؛

3- واجب شدن رحمت و رضوان الهی برای بنده؛

4- فرود آمدن در قرارگاه اصلی؛

5- همنشینی با نیکان.

نتیجه

شناخت خداوند و اولیای او، از لوازم ایمان و مسلمانی است. و از موثق ترین منابع برای شناخت آن ذوات نورانی، می توان از دعاها و مناجات های این خاندان پاک و با عظمت نام برد. در دعاها، پیشوایان بزرگ ما به دور از هر گونه شائبه ای باکنه عقل خود سخن گفته و حقایقی را در معرفی خود و اسلام بر زبان آورده اند.

مطالعه ادعیه و مناجات ها و زیارات، علاوه بر نورانیت قلب، داعی و ذاکر و زائر را با بسیاری از معارف بلند الهی آشنا می سازد و درهایی از معرفت مقامات معصومین علیه السلام را بر روی آنان می گشاید. به ویژه در ماههای مبارک رمضان، رجب و شعبان، که زمان مخصوص دعا و زیارت است، باید از خدا توفیق خواندن ادعیه و مناجات های ائمه و زیارت آنان را بیشتر بخواهیم.

پی نوشت ها: 

[1] کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص 339؛ نور علی نور، علامه حسن زاده آملی، چاپ پنجم، 1376، ص 31.

[2] نور علی نور، ص 71.

[3] سفینة البحار، ج 2، ص 214.

[4] نور علی نور، ص 31، با اندکی تغییر.

[5] شرح و فضائل صلوات، احمدبن محمد الحسینی اردکانی، چاپ اول (انتشارات میقات، 1376 ) ص 77.

[6] جامع الاخبار (چاپ 1365 ق) فصل 28، ص 69؛ اصول کافی حدیث 1356.

[7] جمال الاسبوع، سیدبن طاووس، ص 242.

[8] مکارم الاخلاق (بیروت، 1392 ق) ص 312.

[9] جامع الاخبار، فصل 28، ص 67.

[10] همان، روایت 5.

[11] جلاء الافهام، ص 60.

[12] جامع الاخبار، فصل 28، روایت 9.

[13] ثواب الاعمال (تهران، 1390 ق) ص 185 – 184.

[14] همان، ص 190؛ اصول کافی، باب الصلاة علی النبی، روایت 13.

[15] جامع الاخبار، فصل 28 ص 67.

[16] شرح و فضائل صلوات، ص 103.

[17] همان، ص 114.

[18] الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج 1، ص 143.

[19] الاحتجاج علی اهل اللجاج، ج 1، ص 143.

[20] ر. ک: شرح الزیارة الجامعه الکبیره، احمد بن زین الدین احسائی؛ الانوار اللامعة سید عبداللَّه شبر.

[21] کافی، ج 1، ص 64.

[22] کافی، ج 1، ص 393.

[23] همان.

[24] بحارالانوار، ج 23، ص 105.

[25] الامالی للصدوق، ص 287؛ الاحتجاج، ج 1، ص 50؛ بحار، ج 26، ص 319.

[26] تفسیر نمونه، آیت اللَّه مکارم و همکاران، ج 26، ص 279.

[27] نورالثقلین، ج 5، ص 533، ح 33.

[28] شواهد التنزیل، ج 2، ص 362، نقل به معنا.

[29] مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی؛ اعمال ماه شعبان.

[30] همان.

[31] همان، مناجات خمس عشر.

[32] بحارالانوار، ج 74، ص 22 نقل از اخلاق اقتصادی و سیاسی، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه، ص 104.

نظر شما