نمایی از یک خانه قدیمی در روستای فیض آباد تایباد
🔸 با اینکه خانه های خشتی و کاهگلی در روستاهای باخرز، جام، تایباد و صالح آباد برای همه ما نوستالوژیک و خاطره انگیز است، اما اغلب از معماری خاصی پیروی نکرده و شاید بشود گفت اصلا به این معنا، معماری در ساخت آنها لحاظ نشده است.
🔸 البته معدود خانه های خوش ساخت و بعضا با گچ بری زیبا در برخی روستاهای منطقه موجود بود که عمدتا به خان یا کدخدا تعلق داشت و آنها هم الگوی معماری را احتمالا از جاهای دیگری اخذ می کردند و چون معمولا میزبان ژاندارم، معلم، مامور دولت، یا خوانین دیگر و آدمهایی از این دست بودند، به ناچار باید خانه هایی نسبتا بزرگ و با شکل و شمایل متفاوتی می ساختند وگرنه اغلب خانه های روستایی، شبیه هم بود.
🔸 تنها ماده اولیه ای که در دسترس همه قرار داشت، گل و کاه بود. به همین دلیل بیشتر خانه ها با خشت و کاهگل ساخته می شد که البته زدن ضربی روی طاق و سقف از سخت ترین بخش های کار بود. خانه های با سقف چوبی یا پلی که شکل جدیدتری از خانه های بامی بود را، معمولا افرادی می ساختند که باغچه سپیدار داشتند. عیب بزرگ خانه های چوبی این بود که شیب اندکی داشت و معمولا باران و برف را نگه می داشت و چکه می کرد. البته خطر خانه های داری بام خشتی هم در این بود که در صورت ریزش سقف، آوار آن می توانست آسیب بسیار جدی به ساکنین وارد کند.
🔸 ترکیب خانه ها، اغلب شامل دو اتاق و یک دالان در مابین آنها بود. دو پنجره تعبیه می شد به همراه دو سوراخ؛ یکی سوراخ سقف که محل عبور لوله بخاری بود و یک سوراخی تقربیا به همان اندازه در زیر درِ دالان، که «گربه رو» نامیده می شد. گاه به اقتضای نیاز، اتاقی دیگر ساخته می شد و به همین بنا متصل می شد و یا در امتداد آن چند اتاق برای دام و طیور ساخته می شد و به همین ترتیب و بدون نقشه قبلی، گسترش می یافت.
🔸 خانه ها عموما رو به آفتاب ساخته می شد، نه فقط برای نورگیری و استفاده از روشنایی، بلکه بیشتر برای گرم شدن در فصل زمستان. برای مردم مناطق روستایی ما، بطورکلی گرم کردن خانه در فصل سرما، اهمیت بیشتری داشت تا مثلا خنک نگهداشتن آن در فصل گرما. چون در فصل بهار و تابستان، مردم در جنب و جوش کار بیرون از خانه بودند و موضوع استراحت و آب و باد خنک، خیلی دغدغه آنها نبود.
🔸 در مجموع می شود گفت با اینکه مردم روستاهای ما، انسان های واقعا پرکار و زحمتکشی بودند، اما برای ساخت خانه و رعایت اصول معماری، خیلی علاقه ای نشان نمی دادند و یا وقت زیادی نمی گذاشتند. مثلا گنبدها، یک اندازه نبودند و از همه مهم تر اینکه کف خانه را با ارتفاع اندکی از کف زمین می ساختند که این می توانست باعث نفوذ رطوبت به فرش ها و یا بروز روماتیسم و دردهای مفصلی در افراد سالمند شود.
🔸 آیا عدم توجه به اصول و زیبایی معماری، به خاطر فقر مالی و نبود امکانات بود؟ خیلی ها ممکن است به این پرسش پاسخ مثبت بدهند، اما به نظر من علت اصلی، نمی توانست این باشد. این موضوع را زمانی می شود، بهتر متوجه شد که خانه های روستایی مثلا در شهرهای کاشان، اصفهان و یزد را در نظر آوریم. ابزار اصلی ساخت آن خانه ها نیز، همین خشت های خامی است که در منطقه ما هم به وفور موجود است، اما در دورافتاده ترین روستاها هم شاهد ساخت خانه های شکیل و با رعایت همه مسائل فرهنگی و اقلیمی هستیم.
🔸 به همین دلیل، شاید بشود نتیجه گرفت که نوع معماری خانه های روستایی در منطقه جام، تایباد، باخرز و صالح آباد، بیش از آنکه از از اقلیم و طبیعت مثل آفتاب و باد و باران و گرما و سرما تاثیر پذیرفته باشد و نیز بیش از آنکه تابع فرهنگ، مذهب و رسومات محلی باشد، تحت تاثیر جغرافیای تاریخی و سیاسی و یا اصطلاحا «ژئوپلتیک» بوده است.
🔸 به هرحال مناطق ما، در نوار شرقی کشور واقع شده است که معمولا در جنگ ها و حملاتی که از بیرون مرزها صورت می گرفت، با خطرات و نا امنی های مضاعف تری روبرو می شد. حداقل چند نبرد بزرگ تاریخی را می تان نام برد که دقیقا در همین منطقه صورت گرفته است که از جمله می توان به نبرد خوارزمشاهیان با مغولها، جنگ صفوی ها با ازبک ها و جنگ قاجارها با ترکمانان و افغانها اشاره کرد.
✍️ قاسم خرمی
نظر شما