پژوهشی در اسماء قرآن کریم
فهرست عناوین
علی نجار
مدرس دانشگاه
علماء و دانشمندان علوم قرآنی متذکر شدهاند قرآن کریم حاوی اسامیو عناوین متعددی است و اما میان اسماء و اوصاف قرآن تمایز قائل
نشدهاند. ودر شمار این اسامی و اوصاف اختلاف نظرهائی دیده میشود.
الحرالی برای قرآنبیش از نود نام (1)، ابوالفتح رازی چهل و سه نام(2)، طبری چهار نام (3)،طبرسی چهار نام (4)، زرکشی پنجاه و پنج
اسم(5)، صبحی صالح و آلوس، طوسیچهار نام(6) نقل میکنند.
در این میان، آنچه مسلم است این است که همه این عناوین، نامنیستند، زیرا در وصف بودن بسیاری از آنها جای تردید نیست. و بیشتر
قرآنپژوهان بر روی پنج نام اتفاق نظر دارند، که عبارتند از قرآن، کتاب، ذکر،فرقان، تنزیل و از میان آنها قرآن از همه معروفتر است به
طوری که میانمسلمین تنها به همین نام شناخته میشود و سایر واژهها به نظر اکثر دانشورانعلوم قرآنی وصف میباشند و ما در این مقال
اسماء قرآن (قرآن، کتاب، ذکر،فرقان، تنزیل) را مورد بررسی قرار میدهیم.
1
1- تعریف لغوی قرآن
کتاب آسمانی ما مسلمانان از صدر اسلام تاکنون به نامهاییخوانده میشده که از میان آنها قرآن از همه معروفتر است. ‹‹و 58 بار در قرآنبکار
رفته است››. دانشمندان درباره قرآن آراء مختلفی دارند، از نظر بعضی ازآنها این واژه مهموز و از نظر عدهای دیگر غیر مهموز است ما در این
گفتاردیدگاه بعضی از قرآن پژوهان را درباره واژه قرآن بیان میکنیم.
شافعی میگوید قرآن از هیچ مبدایی گرفته نشده است بلکهارتجالاً و از آغاز برای کلام الهی وضع شده است (7). زجاج مینویسد
قرآنمهموز و وصف است از ماده ‹‹قرء›› به معنای جمع (8)، لیحانی قرآن را ازماده ‹‹قرء›› به معنی ‹‹تلا›› میداند (9)، فراء قرآن را مشتق از
قرائن میدانداز این جهت که آیات قرآن موید و مصدق یکدیگرند (10)، اشعری قرآن را ازریشه ‹‹قرن›› به معنی ضمیمه کردن و پیوستن و
نزدیک ساختن چیزی به چیزدیگر میداند(11).
به نظر میرسد واژه ‹‹قرآن›› مشتق و وصف باشد که از ‹‹قرء›› مهموزگرفته شده است و مصدری است بر وزن ‹‹غفران›› و به معنی مفعول و
قرآن بهمعنی ‹‹مقروء›› است.
2
معنی اصطلاحی قرآن
قرآن نام اختصاصی برای کتاب آسمانی پیامبر (ص) است که برایهدایت مردم نازل شد و از این هدایت به خروج از تاریکی به سوی نور
تعبیرشده است و در عین حال معجزه خالده پیامبر اسلام است. به نظر نگارنده، همانخواندن سبب تسمیه این کتاب عظیم به این نام است
چنانکه خود قرآن بهخواندن آن کاملاً اهمیت میدهد و ‹‹رتل القرآن ترتیلاً›› قرآن را بخوان بهتامل خواندنی، پس اسم قرآن برای مجموعه
مثل علم شخصی گردیده است.
بعضی از علماء گفتهاند: ‹‹نامگذاری این کتاب به نام قرآنبخاطر آن است که جامع ثمرات کتب آسمانی است››.
از آنچه درباره معنی اصطلاحی قرآن گفته شد نتیجه گرفته میشودکه قرآن نام اختصاصی قرآن است که اشتراکی با کتب پیشین
ندارد برخلافکلماتی از قبیل کتاب، فرقان، که مشترک میان قرآن وسایر کتب آسمانی است وبرای این کتاب عظیم الهی خاص گردیده
است و این نام را خود خداوند برقرآن نهاده است.
3
2- کتاب
از این تعبیر چه به صورت معرف و غیر معرف، مضاف و غیر مضاف درحدود دویست و پنج مورد در قرآن دیده میشود که در بسیاری از موارد
مراد ازآن قرآن کریم است. و در سایر موارد چیزهای دیگری از قبیل: ‹‹تورات و انجیل ونامه و نوشته به طور مطلق و لوح محفوظ و جز آنها در
مد نظر میباشند›› (12).
علماء لغت و تفسیر برآنند که مدلول اصلی و لغوی ‹‹کتاب›› عبارتاز جمع است، چون کلمات و حروف در قرآن جمع آمده است. قرآن را به
این جهتکتاب نامیدهاند. یا به تعبیر دیگر مراد از کتاب، وقتی به قرآن اطلاق میشودهمان مجموعه سور و آیات است که بر پیامبر نازل
شده و به شکل خطوط ونوشتهها در قرآن ظاهر گشته است (13). و چون قرآن کریم به طرز خاصی بارساترین بیان، جامع انواع آیات و احکام و
قصص و اخبار و علوم میباشد کلمه‹‹کتاب›› بر آن اطلاق شده است.
از اینجا نتیجه میگیریم که قرآن و کتاب از لحاظ مدلول لغویو مفهوم اصلی تا حدودی مشترکاند. وقتی بر کتاب آسمانی مسلمین اطلاق
میشونددارای وجه مشترکی در این اطلاق میباشند با این تفاوت که در مورد کلمه‹‹قرآن›› از جامعیت کتاب آسمانی مسلمین نسبت به
حروف و کلمات و آیات وسورهها و یا جامعیت آن نسبت به ثمرات کتب انبیاء پیشین، و یا جامعیت آننسبت به علوم، سخن به میان
میآوردند (14). ولی در مورد ‹‹کتاب›› از جامعیتکتاب الهی نسبت به آیات و احکام و قصص و علوم یاد میکنند و شایان ذکراست که از قرآن
مجید در منابع فقهی اسلام به کتاب، یاد شده است. بهعلاوه، لفظ کتاب به تنهایی بر قرآن اطلاق نمیشود بلکه همراه با اسمجلاله آورده
میشود، مثلاً کتاب الله چنان که بر تورات و انجیل نیز کتابمقدس، اطلاق میشود.
4
3- ذکر
اکثر مفسرین و دانشمندان علوم قرآنی ‹‹ذکر›› را به عنوان یکیاز اسامی قرآن کریم یاد کردهاند کلمه ذکر و مشتقات آن مجموعاً 292 مورد
درآیات قرآن بکار رفته است، ذکر 52، ذکری در بیست و سه مورد، و تذکر در نهمورد استعمال شدهاند. و ذکری در چهار مورد در قرآن استعمال
شده است.
حقیقت لغوی ذکر
اصحاب معاجم در کتب لغت معانی متعددی برای واژه ‹‹ذکر››آوردهاند، راغب ذکر را به معنی یادآوری میداند (15) صاحب مختار الصحاح ذکررا
به معنی ضد نسیان میداند (16)، ابن منظور
(17) ذکر را به معنی حفظ چیزیدر خاطر، شرف، نماز...میداند.
آنچه هویدا است بعضی از این مفاهیم متنوع مدلول اصلی و وضعیاین لغت نیستند بلکه مدلول اصلی آن عبارت از یاد آوری و شرف است
که بهتدریج این واژه در استخدام مفاهیم دیگر قرار گرفتهاند.
5
حقیقت اصطلاحی ذکر
آنچه به نظر میرسد کلمه ذکر از این نظر به قرآن اطلاق میگرددکه قرآن انسانها را از خواب غفلت و نسیان که بر اثر انس زیاد با
دنیاگریبانگیرشان شده، بیدار میکند و آنها را به یاد قیامت و خدا میاندازد، و چونقرآن شرف جوامع انسانی است و امت جدا از این کانون
شرف فاقد ارزش استاز این جهت ذکر به قرآن اطلاق میشود، یا اینکه چون قرآن کریم یادآورفرائض و احکام از سوی خدا به بندگانش است
(18).
واژه ذکر علاوه بر قرآن در مصادیق دیگری همچون، اهل البیت(19)، شهادتین (20)، کتب آسمانی (21)، گاهی به معنی عام در اذکار و
قرائتقرآن و دعا و تسبیح، و تهلیل و...استعمال گردیده است (22).
6
4- فرقان
این واژه در هفت مورد از قرآن به کار رفته که مراد از آن دردو مورد، کتاب موسی و معجزات دهگانه او و در دو مورد نیز قرآن است چنان کهگوید:
‹‹تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیراً›› (23) ودرباره جنگ بدر نیز ‹‹یوم الفرقان›› (24) آمده است.
این کلمه از ریشه ‹‹فرق›› و به معنای جداکردن است در اینصورتمثل خسر و خسران مصدر است. به جای اسم فاعل بر سبیل مبالغه چنان
کهگویند: ‹‹رجل عدل›› یعنی مرد خیلی عادل. بنابراین، فرقان یعنی بسیار فرقگذار.در وجه نامگذاری قرآن به فرقان، نظریه معروف
این است که قرآن، فرقگذارندهحق از باطل است و آن دو را از هم مشخص میسازد.
ابن عباس همین وجه را پذیرفته است (25). نظر دیگر این است کهقرآن، از آن جهت ‹‹فرقان›› نامیده میشود که انسان را به ساحل نجات
رهبریمیکند. دلیل بر این وجه آنکه خداوند میفرماید: ‹‹ان تتقوا الله یجعل لکمفرقانا›› (26). بعضی گفتهاند: ‹‹مراد از فرقان ادلهای
در قرآن است که حقرا از باطل جدا میسازد››.
بنابراین در همه آیاتی که کلمه فرقان بکار رفته سر از فرق وامتیاز و تمییز و تشخیص حق از باطل است.
7
5- تنزیل
یکی از اسامی قرآن کریم تنزیل است، تنزیل، مصدر و به معنیفروفرستادن است و به تعبیر زرکشی تنزیل مصدر ‹‹نزلته››(27)
چون از پیشگاهخدا به زبان جبرائیل نزول یافت. و حاکی از نزول این کتاب از عالم ابدیتو ساحت قدس ربوبی است. این کلمه به عنوان
تعبیری از قرآن کریم، بدوناضافه به ‹‹کتاب›› در شش مورد و با اضافه به ‹‹کتاب›› در پنج مورد، و برویهم دریازده مورد در قرآن کریم
یاد شده است.
قرآن از این جهت تنزیل گفته میشود که آیات آن از طریق وحیبه تدریج بر رسول خدا نازل گردید. و واژه تنزیل غالباً از نزول
تدریجی قرآن حکایت میکند.
این عناوین پنجگانه را کم و بیش اکثر مفسران و دانشمندان علومقرآنی به عنوان اسامی کتاب آسمانی مسلمین پذیرا هستند.
1- به نقل از البرهان زرکشی، ج 1، ص 272 - 273
2- تفسیر ابوالفتح، ج 1، ص 4
3- تفسیر طبری، ج 1، ص 14
4- تفسیر مجمع البیان، ج 1، ص 14
5- البرهان، زرکشی ج 1، ص 273
6- مباحث فی علوم القرآن، صبحی صالح، ص 21 و آلوسی، روحالمعانی ج 1 ص 8، تبیان طوسی ج 1 ص 18 - 17
7- تاریخ بغداد، خطیب ج 2، ص 62، به نقل از پژوهشهایی دربارهقرآن و وحی صبحی صالح ص 21
8- البرهان ج 1، ص 277 - اتقان ج 1، ص 87
9- مقدمه مجمع البیان، ج 1، ص 14
10- مباحث فی علوم القرآن، ص 17 و 18
11- اتقان، سیوطی ج 1، ص 87، روح المعانی ج 1، ص 8
12- تبیان طوسی، ج 1، ص 19
13- مفردات راغب ماده کتب
14- البرهان، زرکشی، ج 1، ص 276
15- مفردات راغب، ص 181 و 182
16- مختار الصحاح، عبدالقادر رازی، ص 222 و 223
17- لسان العرب، ابن منظور ج 1، ص 1071 و 1072
18- مقدمه مجمعالبیان، ج 1، ص 14
19- مجمعالبحرین طریحی، ربع دوم، ص 95، فی قوله: فاسئلوا اهلالذکر
8
20- همان: ربع دوم ص 95، فی قوله: و رفعنا لک ذکرک
21- همان: ربع دوم، ص 95، فی قوله: کتبنا فی الزبور
22- همان: ربع دوم، ص 96، فی قوله: واذکر ربک فی نفسک
23- سوره فرقان، آیه 1
24- انفال، آیه 41
25- مقدمتان فی علوم القرآن، ص 238، مقدمه مجمع البیان ج 1 ص14
26- انفال، آیه 29
27- البرهان، زرکشی ج 1 ص 281
9
Golestan Quran Weekly,Serial 152, N 108
هفته نامه گلستان قرآن سال چهارم شمارهپیاپی152 دوره جدید شماره 108 دوشنبه 22 بهمنماه 1380
نظر شما