موضوع : پژوهش | مقاله

قرآن در عصر نواندیشى

فهرست عناوین

فهرست عناوین

مرورى بر کتاب هارتمون بوبتسین0
پى‏نوشت‏ها:3
منبع: سایت - باشگاه اندیشه4

نویسنده : مرتضی کریمی نیا

مرورى بر کتاب هارتمون بوبتسین

هارتموت بوبتسین، قرآن در عصر اصلاح‏طلبى و نواندیشى: تاریخچه اولیه مطالعات عربى واسلامى در اروپا، بیروت و اشتوتگارت: فرانتس اشتاینر، 1995، 598ص، شابک: 4- 05365 - 515- 03 . (1)

در سال 1543 میلادى دو کتاب مهم در تاریخ علم جدید منتشر شد که دیدگاه غربیان از جهان و انسان را به گونه‏اى بنیادى تغییر داد: نخست کتاب نیکولاس کوپرنیک (2) درباره هیئت و منظومه شمسى با عنوان گردش افلاک آسمان (3) بود که هیئت‏بطلیموسى حاکم بر ذهنیت غربیان را کلى درهم ریخت . دومین کتاب اثر اندریاس وسالیوس (4) راجع به آناتومى و تشریح انسان با عنوان ساختمان بدن انسان (5) بود که سبب تاسیس دانش تشریح عملى گردید . در همین سال که اروپاییان خود را براى تحولات فکرى و علمى در شناخت انسان و جهان آماده مى‏کردند، کتب مهمدیگرى در زمینه پژوهش‏هاى دینى اروپایى در راه شناخت اسلام منتشر شد که از آن جمله مى‏توان به ترجمه کامل لاتینى قرآن (چاپ‏شده در شهر بازل) و تلخیصى از متن قرآن (چاپ نورنبرگ) اشاره کرد هرچند نخستین تلاش‏هاى مسیحیان اروپا در ترجمه لاتینى قرآن کریم در قرون دوازدهم و سیزدهم میلادى به نتیجه رسید و مجموعه‏هایى در شناخت پیامبر، قرآن و اسلام همراه با ردیه‏هایى لاتینى از سوى کشیش‏هاى مسیحى فراهم آمد، اما این آثار تا پایان قرون وسطا انتشار عمنیافت . بنابراین مى‏توان نیمه قرن شانزدهم میلادى را زمان عرضه و معرفى عمومى قرآن و اسلام در اروپا دانست و این درست زمانى است که اروپاییان با ورود به دوره رنسانس، تجربه اصلاحات فکرى و دینى را آغاز کرده بودند . کتاب حاضر یعنى قرآن در عصر اصلاح‏طلبى و نواندیشى، نوشته هارتموت بوبتسین، قصه ورود و حضور قرآن در عصر اصلاحات اروپا را بازگو مى‏کند، اما در پى‏جویى ماجرا از قرن شانزدهم و هفدهم فراتر نمى‏رود . هارتموت بوبتسین، استاد مطالعات عربى و اسلامى در دانشگاه ارلا(6) (آلمان) است که سردبیرى مجله مطالعات عربى (7) را در همین دانشگاه بر عهده دارد .

کتاب در اصل به بررسى تلاش‏هاى چهار تن از مشاهیر غرب براى شناخت، ترجمه و انتشار قرآن کریم در قرن شانزدهم میلادى اختصاص دارد . این چهار تن عبارتند از: مارتین لوتر (1483- 1546)، تئودور بیبلیاندر (1504- 1564)، یوهان آلبرشت ویدمانشتتر (1506- 1557) و گیوم پوستل(1510- 1581 .) علاقه و روابط این چهار تن با کتاب آسمانى مسلمانان، درست همزمان بود با توسعه نفوذ و قدرت عثمانى در اروپاى شرقى و نیز مجادلات مذهبى میان کاتولیک‏ها و پروتستان‏ها . کتاب قرآن در عصر اصلاح‏طلبى و نواندیشى در مقدمه و چهار فصل خود مى‏کوشد تلاشیک از این چهار تن، و نیز حوادث پشت صحنه فعالیت قرآنى هر یک از آنان را با دقت در تمام اسناد و مدارک موجود ارائه کند . کتاب حاوى یکصد صفحه ضمایم و فهرست‏بلندى از منابع چاپى و مخطوط است . همچنین چکیده‏اى کوتاه از محتواى کتاب به عربى و انگلیسى در پایان آمده ت .

1

 

مقدمه کوتاه کتاب (ص 1- 12) تصویرى اجمالى از روابط میان مباحث کوپرنیک و وسالیوس از یک سو و فعالیت‏هاى قرآنى اروپاییان در قرن شانزدهم را از سوى دیگر به‏دست مى‏دهد . در این مرور کوتاه، افراد مختلفى که در این عرصه نقش‏هاى مهم ایفا کرده‏اند معرفى مى‏شوند از این شخصیت‏ها یوهانس اپورینوس، (8) صاحب معروف‏ترین انتشاراتى در شهر بازل است که هم کتاب وسالیوس درباره علم تشریح را منتشر کرد و هم ترجمه لاتینى قرآن را همراه با چند رساله دینى و تاریخى درباره اسلام و ترک‏ها به چاپ رسانید . چاپ ترجمه لاتینى قرآن از سوىورینوس مشکلات فراوانى براى او به همراه داشت، اما این مشکلات به سرپنجه مارتین لوتر، مصلح معروف دینى، سرانجام گشوده شد; چراکه او به شوراى شهر بازل نامه‏اى نوشت و رفع ممنوعیت از است که مصاحب و جانشین اولریش تسوینگلى (10) از مصلحان دینى در شهر زوریخ (سوئیس) بد . وى پس از آن‏که مقدمات علمى چاپ لاتینى قرآن در شهر بازل را خود فراهم آورد، به دلیل دوستى‏اش با اپورینوس، کار انتشار را به دست این ناشر معروف سپرد . فرد چهارم، همان یوهان آلبرشت ویدمانشتتر (11) است . وى حقوقدان، دیپلمات و مستشرقى بود که وسایل چاپ کتاب پرنیک در شهر رم را فراهم آورد و از سوى دیگر کتاب مختصرى درباره قرآن را در نورنبرگ (آلمان) منتشر کرد . آخرین فرد هم گیوم پوستل (12) فرانسوى، از جذاب‏ترین عالمان و صوفیان قرن شانزدهم میلادى است . وى دوست نزدیک ویدمانشتتر بود و او را در چاپ و انتشار نخستین نخه انجیل به زبان سریانى یارى کرد . همچنین با اپورینوس رابطه نزدیکى داشت و توسط او بسیارى از کتاب‏هاى خود درباره تصوف، یهودیت و مسیحیت را به چاپ رسانید; و از سوى دیگر با بیبلیاندر دوستى محکمى داشت و این دو درباره "صلح و آشتى میان ادیان" اعتقادات مشترکى را براز مى‏کردند . فصل نخست کتاب (ص 13- 157) "مارتین لوتر و قرآن‏" نام دارد و مؤلف در آن، کارهاى مارتین لوتر راجع به قرآن را معرفى مى‏کند . لوتر خود ابتدا در سال 1530 قصد داشت قرآن را نه از متن عربى، بلکه بر پایه ترجمه‏اى لاتینى به زبان آلمانى برگرداند، اما در این کار موفشد . معلومات قرآنى لوتر تماما برگرفته از متون درجه دوم و نوشته‏هاى جدلى مسیحیان قرون وسطا به زبان لاتینى بود . برخى از این متون عبارتند از: علیه مذهب ساراسن‏ها (13) نوشته دومینیک ریکالدو دمونته کروچه (درگذشته 1320 میلادى) ; نقد قرآن (14) نوشته نیکولاس کوئى (15) (1401؟ - 1464) ; و مکتوبى از یک اسیر گمنام که مدت‏ها در اسارت ترکان عثمانى بوده است‏با عنوان رساله‏اى در آداب و رسوم ترک‏ها (مسلمانان) (16) (نوشته‏شده در 1408 میلادى .) سرانجام در سال 1542، لوتر به ترجمه‏اى لاتینى از قرآن دست‏یافت که به دستومحترم (17) (یا پى‏یر ونرابلس)، رئیس دیر کلونى در فرانسه (متوفاى 1156 میلادى) و به قلم روبرت کتونى (18) فراهم آمده بود . این متن لاتینى قرآن همراه با چند رساله کوتاه درباره زندگى پیامبر و ردیه‏هایى علیه اسلام در مجموعه‏اى به نام مجموعه طلیطله (19) گردآور در سراسر قرون وسطا به همین نام شناخته مى‏شد، اما همچنان به صورت دستنویس و چاپ‏نشده باقى مانده بود . به جهت اهمیت و تاثیر فراوان مجموعه طلیطله بر افکار و اطلاعات مسیحیان اروپا در چند سده پایانى قرون وسطا، مؤلف در صفحات 37- 90 همین فصل از کتاب خود، به معر و بررسى کوشش‏هاى مسیحیان اروپا براى ترجمه قرآن در سده‏هاى 12 تا 15 میلادى مى‏پردازد . این بخش از کتاب کامل‏ترین و مستندترین گزارش‏ها در این زمینه را ارائه مى‏دهد . مؤلف در مقاله‏اى جداگانه به زبان انگلیسى، بخشى کوتاه از این مطالب خود را (تنها راجع ه‏هاى لاتینى) منتشر کرده است که این مقاله با حذف پاورقى‏ها و اندکى تلخیص به فارسى ترجمه شده است . (20)لوتر همچنین در سال 1542 کتابى دیگر از ریکالدو دمونته کروچه با عنوان رد بر قرآن (21) را از لاتینى به آلمانى ترجمه کرد و خود نیز درباره آیات قرآن در این کتاب، توضیحاتى افزود . آخرین کار لوتر آن بود که بر ترجمه لاتینى قرآنى که در سال 1543 به همت تئودور بیبلیاندر در شهر بازل منتشر شد، مقدمه‏اى نوشت و کوشید موانع انتشار عمومى این قرآن را از میان بردارد . این خود موضوع فصل دوم کتاب است . فصل دوم کتاب (ص 158- 275) "تئودور بیبلیاندر و چاپ قرآن بازل در 43/1542" نام دارد . بیبلیاندر (1504- 1564) اهل سوئیس و از دانشمندان پروتستان، ترجمه لاتینى قرآن اثر روبرت کتونى را از درون مجموعه خطى طلیطله بیرون آورد و کوشید آن را با اصلاحاتى به چاپ برساند . بوبتسین با مرورى بر حیات و تحصیلات علمى او، دانش عربى او را بسیار خوب توصیف مى‏کند و معتقد است‏باید کار بیبلیاندر در فضاى تاریخى آن زمان را بخشى از نزاع و درگیرى سیاسى میان ارکدوک فردیناند (22) و سلیمان خان اعظم (23) (1494- 1566) بر سر مالکیت مجارستان تى کرد . قرآن بیبلیاندر را دوست صمیمى‏اش، یوهانس اپورینوس، در شهر بازل آلمان منتشر کرد و از آن‏جا که وى بدون کسب اجازه از اداره ممیزى این کار را انجام داده بود، اختلاف شدیدى میان او و شوراى شهر بازل درگرفت . سرانجام با توصیه مارتین لوتر، شوراى شهر بازل اجه پخش ترجمه لاتینى قرآن را - به شرط عدم توزیع در بازل - صادر کرد و این آغاز انتشار عمومى ترجمه لاتینى قرآن در اروپا بود .

2

 

اختلاف بر سر انتشار یا عدم انتشار ترجمه قرآن که امرى فراتر از دروازه‏هاى شهر بازل بود، نکات بسیار جالبى از برخورد کلیساى مسیحى با اسلام و قرآن در آغاز دوره رنسانس را نشان مى‏دهد . نسخه بیبلیاندر نیز تنها ترجمه لاتینى روبرت کتونى از قرآن نبود، بلکه علاوه بخش‏هایى از مجموعه طلیطله، متون احتجاجى برخى از کشیشان مسیحى علیه اسلام را هم دربر داشت . این کتاب که از این پس "قرآن بیبلیاندر" نامیده مى‏شود، در محافل مسیحى و کتابخانه‏هاى اروپا رواج فراوانى یافت و چاپ دوم آن با تیراژى وسیع‏تر در 1550 میلادى منتشر ش"قرآن بیبلیاندر" که همان ترجمه لاتینى روبرت کتونى از قرآنى کریم بود، مبناى انتشار بسیارى از ترجمه‏هاى قرآن به دیگر زبان‏هاى اروپایى شد . در 1547، این نسخه توسط آندره اریوابنه (24) در شهر ونیز به زبان ایتالیایى بازگردانده شده اما مترجم آن وانمود مى‏کند کن را مستقیما از زبان عربى ترجمه کرده است . همین ترجمه ایتالیایى قرآن را سالمون شوایگر در سال 1616 (چاپ دوم: 1623) در نورنبرگ به آلمانى ترجمه و منتشر کرد . این نخستین ترجمه آلمانى قرآن بود که بعدها با تیراژى بسیار وسیع‏تر در سال‏هاى 1659 و 1664، بدون ذکر م شوایگر در نورنبرگ (آلمان) به چاپ رسید . همچنین نخستین ترجمه هلندى قرآن در سال 1641 بر مبناى همین ترجمه ایتالیایى صورت گرفت . بنابراین مى‏توان حدس زد که ترجمه لاتینى روبرت کتونى که در فضاى قرون وسطا شکل گرفته، و به‏دست‏بیبلیاندر در آغاز عصر اصلاحات ارومنتشر شده بود، نزدیک به 500 سال فهم اروپاییان از قرآن کریم را شکل داده است .

عنوان فصل سوم (ص 277- 363) "یوهان آلبرشت ویدمانشتتر و چاپ قرآن نورنبرگ 1543" است . چنان‏که از نوشته مؤلف درباره زندگى ویدمانشتتر برمى‏آید، وى چهره‏اى بسیار متفاوت از مارتین لوتر و تئودور بیبلیاندر داشته است . ویدمانشتتر (1506- 1557) در اولم (آلمان) به د آمد و به عکس دو فرد اخیر کاتولیک بود . وى در 1530 در مراسم تاجگذارى شارل پنجم (25) در بولونیا (26) حضور داشت و هجده سال بعد از سوى وى به مقامى مهم منصوب شد . ویدمانشتتر در ایتالیا زبان عربى را آموخت و افزون بر همکارى با پاپ در واتیکان، از 1533 تا یک سال پیش از مرگش، مشاغل حقوقى و دیپلماتیک متعددى در آلمان بر عهده داشت . اهتمام و علاقه نخست وى، زبان‏هاى شرقى، به ویژه عربى، عبرى و سریانى بود; اما فراگیرى این زبان‏ها، هدف اصلى‏اش نبودند . به گفته مؤلف، این همه ابزارهایى کمکى بودند تا او را در تبلیغ مسیحیت دیه‏نویسى‏هاى مسیحى یارى رساند .در 1543، یعنى همان سالى که بیبلیاندر ترجمه لاتینى قرآن را در بازل منتشر کرد، ویدمانشتتر در نورنبرگ (آلمان) کتابى با عنوان شرح الهیات محمد بن عبدالله (27) به چاپ رسانید که حاوى ترجمه لاتینى بخش هایى از قرآن بود . بوبتسین، مؤلف کتاب حاضر، با بررسى دقیق این ترجمه که عنوان مستقل آن، خلاصه قرآن (28) است، مشابهت‏هاى فراوانى میان آن و ترجمه لاتینى روبرت کتونى به دست مى‏دهد، اما معتقد است تاثیر این ترجمه به هیچ وجه قابل مقایسه با نسخه انتشار یافته از سوى بیبلیاندر نیست . بخش دیگرى از این کتاب، با عنوان مستقل مذهبحمد (29) راجع به "مسائل عبدالله بن سلام" است که هم در مجموعه طلیطله و هم در چاپ بیبلیاندر از ترجمه لاتینى قرآن آمده است . "مسائل عبدالله بن سلام" گفت و گویى است میان پیامبر اکرم (ص) و فردى یهودى به نام عبدیه، که سرانجام با اسلام‏آوردن وى خاتمه مى‏پذیرد .ر این بخش از کتاب ویدمانشتتر، آراى وى راجع به یهودیت و نیز فهم وى از متن قرآنى را متفاوت با بیبلیاندر مى‏یابیم . فصل چهارم (ص 365- 497) "گیوم پوستل و قرآن جامع او، 1544" نام دارد . این فصل به شرح احوال و فعالیت‏هاى گیوم پوستل (1510- 1581)، خاورشناس فرانسوى مى‏پردازد که در میان چهار فرد اخیر، تنها کسى است که به سبب دو سفر مجموعا چهار ساله به خاورمیانه، با فرهنگ و جوع اسلامى از نزدیک آشنایى داشته است . پوستل در تاریخ پژوهش‏هاى ادبیات عرب، به سبب کتاب دستور زبان عربى (30) اش بسیار مشهور است . وى این کتاب را اندکى پس از مراجعت از سفر نخستین‏اش از استانبول (1535- 1537) نگاشت . در مدت دو سالى که وى کارمند سفارت فرانسه داستانبول بود، زبان عربى را آموخته بود، و از آن‏جا که وى زبان عربى مى‏دانست و با این کتاب شهرتى یافته بود، پادشاه فرانسه وى را به سمت استادى زبان‏هاى شرقى در کلژ دو فرانس (31) منصوب کرد . وى در فاصله سال‏هاى 1538- 1542 استاد ریاضیات و زبان عربى در این بود، اما از آن پس دوباره به مسافرت‏هایى علمى تحقیقى در اروپا دست زد و از سال 1549 تا 1551، به مدت دو سال به صورت شخصى به برخى از کشورهاى خاورمیانه سفر کرد . وى به دلیل گرایش‏هاى صوفیانه و دعاوى پیغمبرمآبانه‏اش که آنها را با نام خود و گاه با اسم مستعار مر مى‏ساخت، بارها به دادگاه تفتیش عقاید فراخوانده شد . در سال 1554 وى را رسما دیوانه خواندند و به زندان افتاد . چهار سال بعد، وقتى از زندان آزاد شد، بار دیگر به نشر عقاید و دعاوى خود پرداخت . در سال 1563، پادشاه فرانسه وى را به دیر قدیس مارتن دشان (32) فرساد و او تا زمان مرگش در 1581 در همان‏جا ماند . بوبتسین آثار و فعالیت‏هاى شرق شناسانه پوستل را در دو بخش مجزا معرفى مى‏کند . نخست آثارى که وى در سال‏هاى 1538- 1540 راجع به زبان و ادبیات عرب نگاشته است . در این نوشته‏ها، پوستل تنها به زبان عربى نمى‏پردازد، بلکه سایر زبان‏هاى سامى همچون عبرى، سامرى،ى و حبشى و نیز زبان ارمنى - از میان زبان‏هاى غیرسامى - را نیز مد نظر دارد . بوبتسین با بررسى منابع آشنایى و دانش عربى پوستل، معتقد است که وى با زبان عربى کلاسیک آشنایى خوبى داشته است . سپس مؤلف به معرفى تفصیلى کتاب دیگرى از پوستل با عنوان درباره وحدت عالم(33) مى‏پردازد . پوستل این کتاب حجیم را که حاوى افکار فلسفى و کلامى اوست، و بنیاد آراى صوفیانه و دعاوى تبشیرى وى را نشان مى‏دهد، در سال 1544 با کمک اپورینوس در شهر بازل منتشر کرد . نیمه دوم این کتاب - برخلاف موضوع و روال اصلى کتاب - به معرفى پیامبر، سیرهى، صحابه و نهایتا ردیه‏اى علیه قرآن مى‏پردازد . این بخش از کتاب ترجمه بسیارى از آیات قرآن را دربر دارد که مستقیما از عربى به لاتینى ترجمه شده است . این نشان مى‏دهد که پوستل در اطلاعات قرآنى خود بر ترجمه قدیمى طلیطله (اثر روبرت کتونى و چاپ‏شده توسط بیبلر) تکیه نمى‏کرده است . بوبتسین به پاره‏اى از اشتباهات و نقایص ترجمه پوستل اشاره مى‏کند، اما معتقد است که عربى‏دانى پوستل و اطلاعات قرآنى وى بسیار بیشتر و بهتر از بیبلیاندر و ویدمانشتتر بوده استآثار پوستل چندان رواج عمومى نیافتند، زیرا وى به سبب کناره‏گیرى از کلیسا، نه در میان کاتولیک‏ها جایگاهى داشت و نه از حمایت پروتستان‏ها برخوردار بود، بلکه حتى خود با این دسته اخیر مخالفت‏هاى جدى داشت . بر این اساس، اهمیت و شهرت او تنها در حوزه زبان و ادبعربى و کتاب مهم او درباره دستور زبان عربى محدود شده است، اما توجهات، علایق شخصى و فعالیت‏هاى وى در حوزه قرآن‏پژوهى که از اهمیت‏بسیار بیشترى برخوردارند، همچنان ناشناخته مانده‏اندکتاب قرآن در عصر اصلاح‏طلبى و نواندیشى، نوشته هارتموت بوبتسین، با تلاشى بسیار و جست‏وجویى تام و همه‏جانبه در منابع و مدارک کهن اروپایى، نهایتا به ما نشان مى‏دهد که شمارى از محققان اروپایى در قرون وسطا، چگونه درصدد کسب دانش و اطلاعاتى دقیق از دین اسلام آن بوده‏اند تا در احتجاجات کلامى و ردیه‏هاى جدلى خود علیه اسلام از آنها بهره برند، اما این اطلاعات نه تنها دقیق نبوده، بلکه فرسنگ‏ها به‏دور از واقعیت‏بوده‏اند . در آغاز عصر اصلاحات اروپایى، درک و شناخت ایشان از قرآن، خاستگاه آن و محیط پیدایش وحى نبور کلى قرون وسطایى بوده و اساسا از مجموعه طلیطله (تدوین‏شده در قرن دوازدهم میلادى) ناشى مى‏شده است . بوبتسین البته به یک نقطه تحول اساسى در اسلام‏پژوهى در دوره اصلاحات اروپا اشاره مى‏کند: ویدمانشتتر و گیوم هردو مجموعه‏اى غنى از منابع مخطوط و چاپى دربارام را گردآورى کردند . این امر که در قرون وسطا سابقه نداشته و از ویژگى‏هاى دوره رنسانس به‏شمار مى‏آید، شاید در زمان خود آن دو تاثیر قابل توجهى در بسط و تحول مطالعات اسلامى نداشته است، اما ثمرات آن در قرون بعدى نیک نمایان شد

3

 

 

 

پى‏نوشت‏ها:

 

 

 

1. Hartmut Bobzin, Der Koranim Zeitalter der Reformation: Studienzur Fruhgeschichte der Arabistik und Islamkunde in Europa. Beirut: Deutsche Morgenlndische Gesellschaft; Stuttgart: Steiner, 1995 (Beiruter Texte und Studien, 42) xiv_598pp. ISBN: 03-515-05365-4.

2. Nicholas Copernicus

3. De revolutionibus orbium caelestium.

4. Andreas Vesalius

5. De fabrica humani corporis

6. University of Erlangen

7. Zeitschrift fur Arabische Linguistik

8. Yohannes Oporinus.

9. Theodor Bibliander.

11. Yohann Albrecht Widmanstetter.

12. Guillaume Postel.

13. Ricoldo da Monte Croce, Contra Legem Sarracenorum.

14. Cribratio Alcorani.

15. Nicholas of Cusa.

16. Libellus de ritu et moribus Turcorum.

17. Peter the Venerable

18. Robert of ketton.

19. Corpus Toletanum (Collectio Toletana)

20 . Hartmut Bobzin, "Latin translations of the Koran: a short 21. Confutatio Alcorani

21. Andrea Arrivabene.

22. Bologna

23. Mahometis Abdallae filii theologia dialogo explicata

24. Epitome Alcorani

25. Doctrina Mahometis

26. Guillaume Postel, Grammatica Arabica, Parisiis: Petrus Gromorsus, 1539/40

27. Collge de France

28. St. Martin des Champs

29. De orbis terrae concordia ... Basileae: J. Oporinus, 1544.

 

4

 

 

 

منبع: سایت - باشگاه اندیشه

نظر شما