موضوع : پژوهش | کتاب

امتزاج فلسفه‌های کهن در نوشته‌های نیچه: از کلبیان و اپیکوری‌ها تا سقراط

در نوشته‌های نیچه، به وضوح می‌توان دید که او به نوعی امتزاج و همگون‌سازی فلسفه‌های پیشین پرداخته است. در آثارش، نیچه به بررسی تفاوت‌های بنیادی میان فلسفه‌های کهن پرداخته و تفاوت‌های اساسی میان مکاتب فلسفی همچون کلبیان و اپیکوری‌ها را مطرح می‌کند. در نگاه نیچه، تفاوت میان کلبیان (رواقیان افراطی) و اپیکوری‌ها تنها به «خلق و خو»ی آنان محدود می‌شود و این تفاوت‌های ظاهری کمتر به اصول بنیادین فلسفه مربوط می‌شود.

نیچه در نوشته‌هایش به اپیکور و اپیکتتوس رواقی اشاره می‌کند و آنها را به عنوان گنجینه‌های یکتا و گم‌شده حکمت معرفی می‌کند. در این راستا، هیپیاس سوفسطایی نیز به عنوان دارنده این حکمت یکتا به تصویر کشیده می‌شود.

همچنین در نوشته‌های نیچه، از سقراط به عنوان یک شخصیت کلیدی یاد می‌شود، به‌ویژه در کتاب «آواره». نیچه در اینجا به سقراط به عنوان نمونه‌ای از فلسفه‌ای که به رغم زایش تراژیک و مغضوب بودنش، باید به‌عنوان راهنمای اخلاق و عقل در نظر گرفته شود، نگاه می‌کند. او پیش‌بینی می‌کند که در آینده‌ای نه چندان دور، میراث سقراط ممکن است به جای کتاب مقدس، به عنوان راهنمایی برای اخلاق و عقل مورد استفاده قرار گیرد.

نیچه معتقد است که گذرگاه‌های متنوع و حالات فلسفی مختلف زندگی در نهایت به سقراط بازمی‌گردند. این حالات زندگی و خلق و خوهای گوناگون، از طریق عقل و عادت تأیید و تثبیت شده‌اند و هدف نهایی آنها هدایت به سوی شادمانی در زندگی و در درون خویشتن است.

این تحلیل و تفکر فلسفی نیچه به خوبی در کتاب «فریدریش نیچه؛ زندگی‌نامه‌ای فلسفی» نوشته جولیان یانگ و ترجمه محمد دهقانی قابل مشاهده است.

نظر شما