پیشینه کتابخانه در فرهنگ اسلامی ایران
موضوع : نمایه مطبوعات | همشهری

پیشینه کتابخانه در فرهنگ اسلامی ایران

روزنامه همشهری، دوشنبه 12 شهریور ,1375 2 سپتامبر ,1996 سال چهارم , شماره 1058

بحثی درباره کتابخانه‌های ایران در گفتگو با استاد عبدالحسین حائری و غلامرضا فدایی عراقی

خصوصیتی که دوران اولیه تمدن اسلامی به‌طور خاص داشت، این بود که علوم را تجدید کرد و چراغ تمدنی را که در غرب رو به خاموشی و فراموشی گذاشته بود، مجدداً روشن کرد.

اشاره: کتابخانه، نه بخشی از فرهنگ، که مرکز فرهنگ یک جامعه است. امروزه یکی از شاخص‌های رشد و توسعه، میزان سرانه کتاب‌خوانی در میان ملت‌هاست. با این وصف ما هنوز در زمره فقیرترین کتاب‌خوان‌های جهان هستیم و در بهترین کتابخانه‌های ما تعداد کتاب‌ها به زحمت سر به چند صد هزار کتاب بزند.

در فرهنگ دینی و مذهبی ما نیز جایگاه کتاب آن‌چنان والاست که تالی دیگری نمی‌توان برای آن یافت. قرآن کریم می‌فرماید: "آن کسی که در این دنیا کور [جاهل] باشد در آخرت نیز گمراه‌تر است" (اسراء، آیه 72) و یا در جای دیگری صراحتاً می‌فرماید: "آیا برابرند کسانی که می‌دانند با آنان که نمی‌دانند..." بنابراین می‌بایست این نکته مورد تفحص قرار گیرد که چه عواملی ما را از توجه به این مهم باز می‌دارد.

در بحث ذیل، ضمن گفتگو با استاد عبدالحسین حائری، کتاب‌شناس و پژوهشگر برجسته و آقای غلامرضا فدایی عراقی، رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی، نخست به پیشینه کتابخانه‌های ایران در دوره فرهنگ اسلامی نگاهی خواهیم داشت و در قسمت بعد کتابخانه‌های جدید ایران پس از انقلاب مشروطیت و وضعیت آن‌ها و وجوه ممیزه آن‌ها از کتابخانه‌های قدیم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

همشهری: استاد حائری، اگر ممکن است درباره اهمیت و ارزش کتاب و کتابخانه در گذشته فرهنگی ایران مطالبی بفرمایید. استاد حائری: ارج نهادن قرآن به علم و کتابت و سفارش‌های بسیار رسول گرامی اسلام (ص) و بزرگان دین در امر کتابت و تدوین علوم و تعلیم و تعلم، مسلمانان را برآن داشت تا به شکل پی‌گیر و همه‌جانبه‌ای به دنبال دانش و تدوین علوم باشند. در آغاز اگر چه مسلمین تا پایان قرن اول و قسمتی از قرن دوم هجری به دلیل کشورگشایی و فتوحات پی‌درپی چندان مجالی برای پرداختن به مسائل دیگر نداشتند، اما با تمام شدن مسائل مربوط به فتوحات، به دلیل ارتباط با سایر ملل مغلوب که بسیاری از آن‌ها دارای فرهنگ و تمدن قدیم و درخشانی بودند، یک نوع نهضت علمی در آن‌ها پدید آمد و نسبت به این فرهنگ‌ها و تمدن‌ها و علومی که از دیرباز در میان آن‌ها رشد و شکوفایی بسیار یافته بود رغبت نشان دادند.

از طرف دیگر، نیاز مسلمان‌ها به علوم مثل طب و ریاضیات و تاریخ و فقه و دیگر علوم، دانشمندان و علما را بر آن داشت تا در کنار علوم شرعی به علوم عقلی هم توجه کنند. بالاخره از اواخر قرن دوم هجری به بعد، مراکز علمی مهمی در سرزمین‌های تحت نفوذ اسلام، بخصوص در الجزایر، عراق، ایران، مصر و... بوجود آمد و بسیاری از دانشجویان و محققان در این مراکز شروع به کار کردند. خصوصیتی که این دوران به‌طور خاص داشت این بود که علوم را تجدید کرد و چراغ تمدنی را که در غرب رو به خاموشی و فراموشی گذاشته بود، مجدداً روشن کرد. مهمترین مرکز فکری در این دوره بغداد بود. مسئله مهم دیگر این‌که بغداد تحت حوزه تمدنی ایران اداره می‌شد و اساساً تداوم این حرکت‌ها به‌دست دانشمندان ایرانی صورت گرفت. بعدها در نظامیه‌های بغداد و نیشابور و طوس و... و در شهرهایی مثل ری و همدان و اصفهان، کتابخانه‌های عظیم بوجود آمد و حوزه‌های دانش به سرعت رو به گسترش نهاد.

همشهری: درباره اهمیت کتاب و فرهنگ نوشتار در فرهنگ اسلامی به‌طور خاص چگونه می‌توان داوری کرد؟ البته در این زمینه سخن بسیار گفته شده و اساساً اسلام هم با خواندن و نزول کتاب آغاز شده است اما به هر حال بعدها ما با شرایط اسف‌انگیزی از رکود تمدنی و انحطاط جوامع اسلامی روبرو بوده‌ایم. بنابراین برای بررسی علل آن رکود، لازم است کمی از نگرش و فرهنگ اسلامی و قرآن کریم نسبت به این مهم سخن گفته شود.

غلامرضا فدایی عراقی: دین اسلام، همان‌طور که شما گفتید، دین علم و کتاب است. از نظر مسلمانان، کتاب‌های آسمانی نه تنها راهنمای سعادت اخروی بشریت، بلکه راهگشای دنیا و زندگی اینجائی ما نیز هستند. در قرآن کریم واژه کتاب و مشتقات آن بیش از 300 بار به کار رفته است. قرآن کریم به عنوان معجزه پیامبر اسلام، نسبت به همه ادیان، جایگاهی والا دارد و همین به‌تنهایی نشان‌دهنده اهمیت کتاب در اسلام می‌تواند باشد.

پیامبر گرامی اسلام (ص) و سایر پیشوایان ما طی احادیث و روایت‌های بسیاری بر این امر مهم تأکید کرده‌اند. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که: "بنویس و دانش خود را در میان برادران دینی منتشر ساز و چون زمان مرگ فرا رسید، نوشته‌های خود را به پسرانت به صورت میراث واگذار کن، چه آنکه برای مردمان، عصر فتنه و آشوب فرا خواهد رسید که در آن دوره جز کتاب، مونسی نخواهند داشت."

با این مقدمات دیگر جای بحث نمی‌ماند که اسلام بیش از هر دینی و در حقیقت بیش از هر فرهنگی به کتاب و دانش مکتوب اهمیت داده و برای آن اعتبار قائل شده است.

همشهری: پس علل افول تمدن و فرهنگ علمی در میان مسلمانان چه بود؟ غلامرضا فدایی عراقی: در اواخر حکومت سامانیان، یک دورانی در زندگی سیاسی و اجتماعی سرزمین‌های اسلامی شروع شد که هرچند از نظر نظامی با فتوحات همراه بود، اما به لحاظ علمی و فرهنگی، وضع و شرایط بدی آغاز شد. در این دوره، روحیه خردگرایی و دانش‌پروری از بین رفت و در نتیجه، کاروان علم و فرهنگ و تمدن اسلامی با آن قدرت و اعتباری که داشت، در ورطه تفرقه و خرافه‌پرستی و فرقه‌گرایی و مسائل پیش‌پا افتاده و انحرافی سقوط کرد. علل این امر متفاوت بود، از جمله شاید ورود ترکان غزنوی و قدرت و نفوذ تدریجی آن‌ها و سپس حملات و فتوحات ترکمان‌های سلجوقی در این امر تأثیر اساسی داشته است. مثلاً می‌بینیم که سرنوشت فردوسی یا خواجه نظام‌الملک یا ناصرخسرو در این روزگار چه وضعی به خود می‌گیرد. در این دوران تعصبات و جنگ‌های پی‌درپی داخلی بر مسلمانان چیره شد و آموزش و مدارس و کتابخانه‌ها از علما تهی گردید. از طرف دیگر برخوردهای علمی نیز جای خود را به تفتیش عقاید و تنگ‌نظری‌هایی داد که وحدت مسلمان‌ها را خدشه‌دار ساخت.

همشهری: استاد حائری، شما علل افول روح و فرهنگ علمی مسلمانان را چگونه ارزیابی می‌فرمایید؟ استاد حائری: آن دوره شکوفایی و رونق فرهنگی مسلمانان، به دلیل توجه به کتاب و احترام به علم و عالم بود. برای همین هم، خلفا و حاکمان آن دوره سعی می‌کردند از هم سبقت بگیرند و با ساختن کتابخانه و بوجود آوردن شرایط مساعد برای علما، دربارهای خود را باشکوه‌تر و بزرگتر جلوه بدهند. در اواخر قرن چهارم، در مراکز بزرگ فرمانروایی اسلامی، کتابخانه‌های عظیمی وجود داشت. به عنوان نمونه، کتابخانه یا به اصطلاح خزانه الکتب مصر، که مقریزی در کتاب خطط خود نقل می‌کند که تعداد کتاب‌های آن ششصد هزار جلد بوده است. و این در حالی بود که کتابخانه‌های بزرگ مسیحی بیش از صد یا دویست هزار جلد کتاب نداشته‌اند.

اما جنگ‌های داخلی و خارجی، مثل جنگ‌های صلیبی خسارات جبران‌ناپذیری به مسلمانان زد. مثلاً کتابخانه طرابلس شام که یکی از عظیم‌ترین کتابخانه‌های آن روزگار به شمار می‌آمد و در آن کتاب‌های اسلامی و غیراسلامی نگهداری می‌شد، در جنگ‌های صلیبی کاملاً نابود شد.

همشهری: حال اگر به وضع کتابخانه‌های جدید بپردازیم، نظر شما درباره کتابخانه‌های عمومی و خاص چیست؟ غلامرضا فدایی عراقی: واقعاً باید نقطه ضعف‌ها و قوت‌های آن‌ها را در نظر گرفت. ما در حال حاضر، در برخی از کتابخانه‌های دولتی و ملی، به معضلات و مشکلاتی برخورد می‌کنیم که نمی‌توانند در خور شأن مسلمان‌ها باشد. به طور مثال، در کتابخانه ملی ما حدود 20 میلیون جلد کتاب وجود دارد که شاید سه یا چهار میلیون جلد از آن در جایی قابل استفاده باشد. ما در حوزه نگهداری از کتاب‌ها، خدمات‌دهی، اطلاع‌رسانی و برنامه‌های متنوع فرهنگی واقعاً مشکل داریم. **متاسفانه هیچ‌گاه به کتابخانه‌ها به عنوان نهاد فرهنگی مهم و مرکز تحقیق و آموزش در ساختار فرهنگی اجتماعی کشور نگاه نشده و زیر ساخت‌ها و امکانات لازم برای آن‌ها تامین نشده است.

به هر حال باید باور کرد که کتابخانه و کتابخوانی محور همه فعالیت‌های فرهنگی کشور است.

همشهری: در ادامه، اگر ممکن است درباره وضعیت کتابخانه‌های عمومی و خاص بفرمایید. استاد حائری: در حال حاضر کتابخانه‌های عمومی ما عملاً به یک تشکیلات اداری تبدیل شده‌اند و آن هم با کمترین خدمات‌دهی به مراجعه‌کنندگان. بخصوص در بعضی از کتابخانه‌های خصوصی و عمومی، از اساس در مسائل مربوط به کتابخانه‌داری و فراهم‌سازی اطلاعات آموزشی و علمی با کمبودهای عدیده‌ای روبرو هستیم. با اینکه فقدان کتابخانه‌های تخصصی و عمومی و عدم توجه کافی به کتاب و کتاب‌خوانی و تأثیر آن بر ارتقاء سطح علم و فرهنگ کشور مشهود است. بسیار امیدواری است که با بهره‌گیری از تجربیات کتابخانه‌های بین‌المللی و برنامه‌ریزی مدون، شاهد تغییرات مثبت در این بخش از فرهنگ‌سازیمان باشیم.

جمع‌بندی: کتاب و کتابخانه همیشه جزء لاینفک و محوری در فرهنگ و تمدن اسلامی محسوب می‌شوند. این مهم ایجاب می‌کند که نهادهای مربوط به تأسیس و تقویت آن‌ها توجه بیشتری داشته باشند. امید است که در آینده نزدیک با تدبیر صحیح، بتوانیم گام‌های موثری در راستای تحقق این هدف برداشت.

نظر شما