موضوع : پژوهش | مقاله

رالز متأخر و تصور سیاسی از عدالت: چرخش از نظریه اخلاقی جامع به نظریه سیاسی محدود

چکیده

جان رالز، در دو دهه پایانی عمر خود، چرخشی اساسی در نظریه عدالت و تلقی خود از لیبرالیسم ایجاد کرد. او در آثار متأخر خود، از جمله کتاب لیبرالیسم سیاسی، نظریه عدالت را از یک نظریه اخلاقی جامع (Comprehensive Moral Theory) به یک نظریه صرفاً سیاسی (Political Justice) تبدیل کرد. این چرخش، که به دلیل پذیرش واقعیت تکثرگرایی فلسفی و اخلاقی در جوامع لیبرال-دموکرات معاصر صورت گرفت، تلاش می‌کند تا اصول عدالت را به عنوان مبنایی برای همکاری اجتماعی میان شهروندانی با دیدگاه‌های متکثر، اما معقول، ارائه دهد. این مقاله به بررسی این چرخش فکری، دلایل آن، و تفاوت‌های اساسی میان نظریه عدالت متقدم و متأخر رالز می‌پردازد.

مقدمه

جان رالز، یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان سیاسی قرن بیستم، با انتشار کتاب نظریه عدالت (۱۹۷۱)، اصولی برای عدالت اجتماعی ارائه داد که به عنوان مبنای ساختار اساسی یک جامعه عادلانه عمل می‌کرد. در این اثر، رالز اصول عدالت را در چارچوب یک نظریه اخلاقی جامع تدوین کرد که هدف آن ارائه معیارهایی برای سنجش عادلانه بودن نظم اجتماعی و توزیع حقوق و وظایف در جامعه بود.

با این حال، در دو دهه پایانی عمر خود، رالز چرخشی اساسی در نظریه عدالت و تلقی خود از لیبرالیسم ایجاد کرد. او در آثار متأخر خود، از جمله کتاب لیبرالیسم سیاسی (۱۹۹۳)، نظریه عدالت را از یک نظریه اخلاقی جامع به یک نظریه صرفاً سیاسی تبدیل کرد. این چرخش، که به دلیل پذیرش واقعیت تکثرگرایی فلسفی و اخلاقی در جوامع لیبرال-دموکرات معاصر صورت گرفت، تلاش می‌کند تا اصول عدالت را به عنوان مبنایی برای همکاری اجتماعی میان شهروندانی با دیدگاه‌های متکثر، اما معقول، ارائه دهد.

این مقاله به بررسی این چرخش فکری، دلایل آن، و تفاوت‌های اساسی میان نظریه عدالت متقدم و متأخر رالز می‌پردازد.

۱. نظریه عدالت متقدم: یک نظریه اخلاقی جامع

۱.۱. هدف نظریه عدالت متقدم

در کتاب نظریه عدالت، رالز تلاش کرد تا اصولی برای عدالت اجتماعی تدوین کند که بتوانند به عنوان مبنای اخلاقی و فلسفی یک جامعه عادلانه عمل کنند. او این اصول را در چارچوب یک نظریه اخلاقی جامع ارائه داد که هدف آن رقابت با نظریه‌های اخلاقی مسلط، به‌ویژه نفع‌انگاری (Utilitarianism)، بود.

رالز معتقد بود که اصول عدالت او، که شامل اصل برابری در آزادی‌های اساسی و اصل تمایز است، می‌توانند به عنوان یگانه معیار برای سنجش عادلانه بودن نظم اجتماعی و توزیع حقوق و وظایف در جامعه عمل کنند. این اصول، که بر اساس مفهوم “وضع نخستین” (Original Position) و “پرده بی‌خبری” (Veil of Ignorance) تدوین شده‌اند، به عنوان اصولی عینی، عام و جهان‌شمول معرفی شدند.

۱.۲. ویژگی‌های نظریه عدالت متقدم

نظریه عدالت متقدم رالز دارای ویژگی‌های زیر است:

  • عینی بودن: اصول عدالت به عنوان اصولی عینی و مستقل از شرایط خاص تاریخی و اجتماعی معرفی می‌شوند.
  • جهان‌شمولی: این اصول برای تمام جوامع و در تمام اعصار قابل اعمال هستند.
  • تقدم حق بر خیر: اصول عدالت بدون در نظر گرفتن تصورات خاص از خیر و سعادت تدوین می‌شوند.
  • رقابت با نفع‌انگاری: نظریه عدالت متقدم تلاش می‌کند تا به عنوان یک نظریه اخلاقی جامع، جایگزین نفع‌انگاری به عنوان نظریه مسلط در فلسفه اخلاق و سیاست شود.

۲. نظریه عدالت متأخر: یک نظریه صرفاً سیاسی

۲.۱. چرخش به سوی لیبرالیسم سیاسی

در آثار متأخر خود، رالز نظریه عدالت را از یک نظریه اخلاقی جامع به یک نظریه صرفاً سیاسی تبدیل کرد. او در کتاب لیبرالیسم سیاسی، تلاش کرد تا اصول عدالت را به عنوان مبنایی برای همکاری اجتماعی میان شهروندانی با دیدگاه‌های متکثر، اما معقول، ارائه دهد.

رالز معتقد بود که واقعیت تکثرگرایی فلسفی و اخلاقی در جوامع لیبرال-دموکرات معاصر، نیازمند نظریه‌ای است که بتواند نظم اجتماعی و سیاسی این جوامع را بدون تکیه بر یک نظریه اخلاقی یا فلسفی خاص تضمین کند. او بر این باور بود که نظریه عدالت متقدم، به دلیل تلاش برای ارائه یک نظریه جامع، نمی‌تواند به عنوان مبنایی برای همکاری اجتماعی در جوامع متکثر عمل کند.

۲.۲. ویژگی‌های نظریه عدالت متأخر

نظریه عدالت متأخر رالز دارای ویژگی‌های زیر است:

  • سیاسی بودن: نظریه عدالت به عنوان یک نظریه صرفاً سیاسی و نه اخلاقی یا فلسفی ارائه می‌شود.
  • پذیرش تکثرگرایی: این نظریه تلاش می‌کند تا نظم اجتماعی و سیاسی جوامع لیبرال-دموکرات را بدون تکیه بر یک نظریه اخلاقی یا فلسفی خاص تضمین کند.
  • تمرکز بر همکاری اجتماعی: هدف اصلی این نظریه، ارائه اصولی برای همکاری اجتماعی میان شهروندانی با دیدگاه‌های متکثر، اما معقول، است.
  • عدم جهان‌شمولی: اصول عدالت متأخر به عنوان اصولی خاص برای جوامع لیبرال-دموکرات معاصر ارائه می‌شوند و ادعای جهان‌شمولی ندارند.

۳. تفاوت‌های اساسی میان نظریه عدالت متقدم و متأخر

۳.۱. تغییر هدف نظریه عدالت

در نظریه عدالت متقدم، هدف اصلی تدوین اصولی جهان‌شمول و عینی برای عدالت اجتماعی است که بتوانند به عنوان مبنای اخلاقی و فلسفی یک جامعه عادلانه عمل کنند. در مقابل، نظریه عدالت متأخر تلاش می‌کند تا اصولی برای همکاری اجتماعی در جوامع لیبرال-دموکرات معاصر ارائه دهد که بتوانند نظم اجتماعی این جوامع را تضمین کنند.

۳.۲. تغییر نقش اصول عدالت

در نظریه عدالت متقدم، اصول عدالت به عنوان اصولی عینی، عام و جهان‌شمول معرفی می‌شوند که می‌توانند در تمام جوامع و در تمام اعصار به کار گرفته شوند. در نظریه عدالت متأخر، این اصول به عنوان اصولی خاص برای جوامع لیبرال-دموکرات معاصر ارائه می‌شوند و ادعای جهان‌شمولی ندارند.

۳.۳. پذیرش تکثرگرایی

در نظریه عدالت متقدم، رالز تلاش می‌کند تا اصولی جهان‌شمول و یگانه برای عدالت اجتماعی ارائه دهد که بتوانند به عنوان معیار عادلانه بودن نظم اجتماعی عمل کنند. در نظریه عدالت متأخر، او واقعیت تکثرگرایی فلسفی و اخلاقی در جوامع لیبرال-دموکرات را می‌پذیرد و تلاش می‌کند تا اصولی برای همکاری اجتماعی میان شهروندانی با دیدگاه‌های متکثر ارائه دهد.

۳.۴. تغییر از عقلانیت به معقولیت

در نظریه عدالت متقدم، افراد در وضع نخستین به عنوان موجوداتی عقلانی (Rational) معرفی می‌شوند که تلاش می‌کنند بهترین اصول را برای عدالت اجتماعی انتخاب کنند. در نظریه عدالت متأخر، افراد به عنوان موجوداتی معقول (Reasonable) معرفی می‌شوند که هدف اصلی آنها، دستیابی به همکاری اجتماعی است.

۴. دلایل چرخش فکری رالز

۴.۱. واقعیت تکثرگرایی در جوامع لیبرال-دموکرات

رالز معتقد بود که واقعیت تکثرگرایی فلسفی و اخلاقی در جوامع لیبرال-دموکرات معاصر، نیازمند نظریه‌ای است که بتواند نظم اجتماعی و سیاسی این جوامع را بدون تکیه بر یک نظریه اخلاقی یا فلسفی خاص تضمین کند.

۴.۲. نقدهای وارد بر نظریه عدالت متقدم

نظریه عدالت متقدم رالز با نقدهای متعددی مواجه شد، از جمله اینکه این نظریه به دلیل تلاش برای ارائه یک نظریه جامع، نمی‌تواند به عنوان مبنایی برای همکاری اجتماعی در جوامع متکثر عمل کند.

۵. نتیجه‌گیری

چرخش فکری رالز از نظریه عدالت متقدم به نظریه عدالت متأخر، نشان‌دهنده تلاش او برای پاسخ‌گویی به چالش‌های عملی جوامع لیبرال-دموکرات معاصر است. در حالی که نظریه عدالت متقدم تلاش می‌کرد تا اصولی جهان‌شمول و عینی برای عدالت اجتماعی ارائه دهد، نظریه عدالت متأخر اصول عدالت را به عنوان اصولی خاص برای همکاری اجتماعی در جوامع لیبرال-دموکرات معرفی می‌کند.

این چرخش، هرچند باعث شد نظریه عدالت رالز به عنوان یک نظریه عملی و سیاسی مورد توجه قرار گیرد، اما از سوی برخی منتقدان به عنوان عقب‌نشینی از اصول اخلاقی و فلسفی لیبرالیسم تلقی شد. با این حال، نظریه عدالت متأخر رالز همچنان به عنوان یکی از مهم‌ترین تلاش‌ها برای تدوین اصولی برای همکاری اجتماعی در جوامع متکثر شناخته می‌شود.

منابع

  1. رالز، جان. نظریه عدالت.
  2. رالز، جان. لیبرالیسم سیاسی.
  3. نوزیک، رابرت. آنارشی، دولت و آرمان‌شهر.
  4. والزر، مایکل. ساحت‌های عدالت.
  5. سن، آمارتیا. ایده عدالت.

نظر شما