یادداشتی از قمرود و علیاللهیها؛ نگاهی به تاریخچه و باورهای محلی
قمرود، دهستانی در شمال شرقی قم، در گذشته به واسطه بخشی از ساکنانش که به علیاللهیها یا اهل حق معروف بودند، مورد توجه بوده است. این گروه از باورمندان مذهبی به دلیل اعتقادات خاص و متفاوت خود، همواره در میان مردم قم شناخته شده بودند. آنها به حضرت علی (ع) جایگاهی فراتر از انسان و حتی گاهی الوهیت قائل بودند، که این موضوع باعث شده بود از سوی برخی به عنوان غالیان شناخته شوند.
ویژگیها و باورهای علیاللهیهای قمرود
بر اساس نقلقولها و منابع محلی، برخی از ویژگیها و باورهای این گروه به شرح زیر است:
پنهانکاری در مذهب:
ساکنان قمرود که به علیاللهیها مشهور بودند، باورهای خود را پنهان میکردند و در ظاهر، خود را مسلمانان اثنیعشری معرفی میکردند.
نشانههای ظاهری:
- شاربهای بلند: گفته شده که آنها شاربهای خود را بلند میکردند تا دهانشان را بپوشاند.
- این ویژگی ظاهری در منابع تاریخی نیز به عنوان نشانهای از آنان ذکر شده است.
باورهای مذهبی خاص:
- حضرت علی (ع) به عنوان خدا: برخی از این افراد معتقد بودند که حضرت علی (ع) جایگاه الوهیت دارد.
- روزهداری متفاوت: آنها به جای روزه گرفتن در ماه رمضان، تنها سه روز روزه میگرفتند.
- عزاداری در محرم: برخلاف رمضان، در ماه محرم عزاداری میکردند.
آداب و رسوم خاص:
- جمعخانه: یکی از رسوم آنها، جمع شدن در مکانی خاص و تقسیم غذا به صورت اشتراکی بود.
حسینیه و ارتباط با روحانیون:
- آنها دارای حسینیه بودند و حتی از روحانیون قم برای تبلیغ دعوت میکردند.
- گفته شده که یکی از روحانیون در حسینیه آنها سخنرانی کرده و به باورهای خاص آنان اشاره کرده است.
منابع تاریخی و روایتها
کتابچه تفصیل احوالات دارالایمان قم:
در این کتاب، از قمرود و ساکنان علیاللهی آن به عنوان غالیان یاد شده است. این افراد به حضرت علی (ع) نسبت ربوبیت میدادند و شاربهای بلند را به عنوان یکی از نشانههای ظاهری خود داشتند.
روایت حاج علی اکبر قمرودی:
یکی از اهالی قمرود، حاج علی اکبر، که خود از علیاللهیها نبود، در دهه شصت نقل کرده است که این گروه دیگر مانند گذشته عمل نمیکنند و مذهب خود را پنهان میکنند. او به سه نکته از باورها و رفتارهای آنان اشاره کرده است:
- جمعخانه و تقسیم غذا
- بحث درباره حضرت علی (ع) و کعبه
- روزه و نماز ظاهری در حضور دیگران
تحولات و وضعیت کنونی
بر اساس شنیدهها و تحقیقات محلی، دیگر کسی در قمرود به این طریقه اعتقاد ندارد و این باورها به مرور زمان از بین رفته است. استاد محمدهادی خالقی، پژوهشگر، در چند دهه گذشته با آخرین بازماندگان این گروه گفتوگو کرده و اسناد و اطلاعاتی از آنان جمعآوری کرده است.
نتیجهگیری و اهمیت پژوهشی
یادداشتهای محلی و روایتهای تاریخی درباره علیاللهیهای قمرود، نه تنها به شناخت باورهای مذهبی خاص این گروه کمک میکند، بلکه تصویری از تنوع مذهبی و فرهنگی در منطقه قم ارائه میدهد. این اطلاعات میتواند برای پژوهشگران تاریخ محلی و مطالعات تطبیقی در زمینه ادیان و فرقهها بسیار ارزشمند باشد.
سیدمحسن محسنی با ثبت این روایتها و یادداشتها، بخشی از تاریخ شفاهی قمرود را حفظ کرده است، که میتواند به عنوان منبعی برای پژوهشهای آینده مورد استفاده قرار گیرد.
متن اصلی:
یادداشتچههایی از قم
روستاشناسی
قمرود و علیاللهیها
"دهی در قم. ساکنانش به علیاللهی معروفاند. مذهب خود را پنهان میکنند. شاربها را نمیزنند. (نوشتهام میزنند و گویا خطا است). یکی از اهالی که جزو آنان نیست به نام حاج علی اکبر میگوید: در قمرود علیاللهیها مثل سابق عمل نمیکنند و مذهب خود را پنهان میکنند. من در عمر ۵۷ سالهام تنها سه نکته از اینها شنیدهام:
اول: یکی از رعیتهایم گفت ما به جمعخانه میرویم و غذایمان را بر روی هم ریخته بعد تقسیم میکنیم.
نکته دوم: وقتی به مکه رفته بودم بعد از بازگشتم یکی از اینها گفت: کی در کعبه به دنیا آمد و صاحبش کیست؟ به این نحو میخواست ثابت کند که حضرت علی خدا است.
سوم: یکی از رعیتهایم با وجود اینکه به نماز و روزه اعتقاد نداشت ولی در جلوی ما روزه میگرفت و هم نماز میخواند. ظاهرا معتقدند که سه روز باید روزه گرفت. در محرم عزاداری میکنند. ولی در رمضان نمیکنند. آنها حسینیه دارند. حتی از روحانیون قم برای تبلیغ بدانجا میروند. یکی از روحانیون در حدود بیست سال پیش در حسینیهاشان گفته بود:
هنوز بعضی هستند که میگویند روزه در ماه رمضون سه روز بقیه گردن خوروس."
توضیح
عدهای از اهالی قمرود که دهستانی در شمال شرقی قم است از اهل حق و در قم مشهور به علیاللهی بودند و قمیهای میگفتند که آنها حضرت علیع را خدا میدانند. در رسالههای قاجاری مربوط به قم در مبحث قمرود به آنها با عنوان بُژمانلو که همان باجمالوی قمی ها است اشاره شده است. در یکی از آنها میگوید:
"قریهای است از قراء قم که چهار فرسخ تا شهر مسافت دارد. اگر چه اهلش اظهار اسلام و اثنی عشری میکنند لیکن در باطن از جمله غالیاناند که نسبت ربوبیت به حضرت علی بن ابی طالب میدهند یا به واسطه یا بیواسطه. و نشانه آنها آن است که شارب را میگذارند تا بلند شود و دهان آنها را بپوشاند."
(کتابچه تفصیل احوالات دارالایمان قم، ص ۳۷)
حاج علی اکبرقمرودی که هیکلی فربه داشت برای گلههای ما پوسوله (جلد پنبه) میآورد که خوراک خوبی برای گوسفندان است. من این سخنان را در اوایل دهه شصت از او شنیدم و فارغ از درستی یا نادرستی آنها یادداشت کردم . صرفا نقل قولی قدیمی از یکی از اهالی محلی است و نگاه دیگران به این طریقه را نشان میدهد و لاغیر. شاید به کار پژوهشگران بیاید.
شنیدهام که دیگر کسی معتقد به این طریقه در آن نواحی وجود ندارد و گویا استاد محمدهادی خالقی با آخرین بازماندههای آنان در چند دهه پیش گفتوگویی داشته و مطالب و اسنادی از آنان را جمع آوری کرده است.
سیدمحسن محسنی
نظر شما