مطالعات ترجمه: نگاهی جامع به تاریخچه، نظریهها و کاربردها
چکیده
مطالعات ترجمه، بهعنوان یک حوزه میانرشتهای، شامل عناصری از علوم اجتماعی، علوم انسانی، مطالعات ادبی و فرهنگی است که به بررسی نظاممند ترجمه در ابعاد مختلف میپردازد. این رشته که بهصورت رسمی در دهه ۱۹۷۰ توسط جیمز هولمز معرفی شد، از آن زمان تاکنون دستخوش تحولات نظری و عملی بسیاری بوده است. مقاله حاضر به بررسی تاریخچه پیدایش مطالعات ترجمه، نظریههای کلیدی، کاربردهای عملی و جایگاه آن در نظامهای آموزشی و پژوهشی میپردازد.
مقدمه
ترجمه، بهعنوان پلی میان زبانها و فرهنگها، از دیرباز نقش مهمی در ارتباطات بینالمللی، انتقال دانش و تبادل فرهنگی ایفا کرده است. از نخستین ترجمههای متون مذهبی و ادبی گرفته تا ترجمههای علمی و فنی در دنیای امروز، این فرایند همواره همراه جوامع بشری بوده است. بااینحال، مطالعه نظاممند ترجمه بهعنوان یک حوزه علمی مستقل، پدیدهای نوظهور است که عمدتاً از نیمه دوم قرن بیستم آغاز شد.
مطالعات ترجمه، بهعنوان رشتهای مستقل، از دهه ۱۹۷۰ میلادی با تلاش جیمز هولمز و دیگر نظریهپردازان، وارد عرصه دانشگاهی شد. این رشته، که امروزه در بیش از ۲۰۰ دانشگاه در سراسر جهان تدریس میشود، شامل بررسی نظریهها، روشها و کاربردهای ترجمه در حوزههای مختلف است.
تاریخچه پیدایش مطالعات ترجمه
مطالعات ترجمه بهعنوان یک حوزه علمی، ریشه در نظریههای زبانشناختی و ادبی دارد. نخستین جرقههای مطالعه نظاممند ترجمه در دهه ۱۹۵۰ میلادی زده شد. در این دوره، پژوهشگرانی چون ژانپل وینه و داربلنه (۱۹۵۸) با ارائه رویکردهای مقابلهای میان دو زبان فرانسوی و انگلیسی، پایههای نظریهپردازی ترجمه را بنا نهادند.
در سال ۱۹۵۹، رومن یاکوبسن در مقالهای با عنوان «پیرامون جنبههای زبانشناختی ترجمه» به گونههای مختلف ترجمه پرداخت و مفاهیم بنیادینی را در این حوزه معرفی کرد. در دهه ۱۹۶۰، نظریهپردازانی مانند یوجین نایدا و جی. سی. کتفورد با تکیه بر زبانشناسی، نظریههای خود را پیرامون مفهوم تعادل (Equivalence) ارائه کردند.
با ورود به دهه ۱۹۷۰، رویکردهای جدیدی در مطالعات ترجمه شکل گرفت. در سال ۱۹۷۲، جیمز هولمز در مقالهای با عنوان «نام و ماهیت مطالعات ترجمه» برای نخستین بار از این حوزه بهعنوان یک رشته مستقل سخن گفت. او در این مقاله، چارچوبی برای مطالعات ترجمه ارائه کرد که به نقشه یا طرح مطالعات ترجمه معروف شد.
در دهه ۱۹۷۰، نظریه اسکوپوس (هدفمندی ترجمه) توسط هنس ورمیر مطرح شد که ترجمه را بر اساس هدف آن تعریف میکرد. همچنین، نظریه نظام چندگانه ادبی (Polysystem Theory) توسط ایتمار اون-زوهر معرفی شد که نقش ترجمه در نظامهای ادبی و فرهنگی را بررسی میکرد.
نقشه مطالعات ترجمه: چارچوب جیمز هولمز
جیمز هولمز در مقاله خود، مطالعات ترجمه را به سه شاخه اصلی تقسیم کرد:
- مطالعات توصیفی ترجمه
- مطالعات نظری ترجمه
- مطالعات کاربردی ترجمه
1. مطالعات توصیفی ترجمه
مطالعات توصیفی ترجمه به بررسی و تحلیل پدیدههای ترجمهای در جهان واقعی میپردازد و شامل سه زیرشاخه است:
- مطالعات محصولمدار: بررسی متون ترجمهشده و تحلیل تطبیقی آنها.
- مطالعات کارکردمدار: بررسی نقش ترجمه در جوامع و فرهنگها.
- مطالعات فرایندمدار: مطالعه فرایند ذهنی مترجم در حین ترجمه.
2. مطالعات نظری ترجمه
این شاخه به تدوین نظریهها و مدلهای مفهومی برای تبیین و پیشبینی پدیدههای ترجمهای میپردازد. مطالعات نظری شامل:
- نظریههای عمومی ترجمه: تلاش برای ارائه چارچوبی جامع برای تمام انواع ترجمه.
- نظریههای محدود ترجمه: نظریههایی که بر اساس نوع متن، زبان، فرهنگ یا مسائل خاص ترجمه محدود میشوند.
3. مطالعات کاربردی ترجمه
مطالعات کاربردی به مسائل عملی ترجمه میپردازد و شامل موضوعاتی چون:
- تربیت مترجم: آموزش مترجمان حرفهای برای پاسخ به نیازهای جامعه.
- ابزارهای کمکترجمه: توسعه فناوریها و ابزارهایی که مترجمان را در فرایند ترجمه یاری میکنند.
- سیاستگذاری ترجمه: تعیین خطمشیهای کلی برای ترجمه در سطح ملی و بینالمللی.
- نقد ترجمه: ارائه رویکردهای علمی برای ارزیابی کیفیت ترجمه.
تحولات نظری در مطالعات ترجمه
از دهه ۱۹۸۰ به بعد، مطالعات ترجمه دستخوش تحولات نظری بسیاری شد. گیدن توری، با توسعه مطالعات توصیفی ترجمه، بر اهمیت هنجارهای ترجمانی تأکید کرد و ترجمه را بهعنوان یک علم تجربی-توصیفی معرفی کرد.
در دهه ۱۹۹۰، چرخش فرهنگی در مطالعات ترجمه بهوقوع پیوست که توسط نظریهپردازانی چون سوزان بسنت و آندره لفور معرفی شد. این رویکرد، ترجمه را بهعنوان یک فعالیت فرهنگی بررسی میکرد و بر نقش مترجم بهعنوان یک عامل فرهنگی تأکید داشت.
از اواخر دهه ۱۹۹۰، با تأثیر تفکر پساساختارگرا و پسانوگرا، جریان جدیدی به نام پسامطالعات ترجمه شکل گرفت که به بازاندیشی در مفاهیم بنیادین ترجمه پرداخت.
مطالعات ترجمه در ایران
مطالعات ترجمه در ایران نیز، بهویژه در ارتباط با زبان انگلیسی، جایگاه ویژهای پیدا کرده است. نخستین تلاشها برای معرفی این رشته در ایران به دهه ۱۳۶۰ بازمیگردد. در سال ۱۳۷۰، محمدرضا هاشمی برای نخستین بار اصطلاح «مطالعات ترجمه» را بهعنوان معادل Translation Studies معرفی کرد.
در نظام دانشگاهی ایران، دورههای مترجمی زبان انگلیسی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری ارائه میشود. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه اصفهان از مهمترین مراکز علمی این رشته در ایران هستند.
چالشها و افقهای پیشرو
مطالعات ترجمه، بهعنوان یک حوزه میانرشتهای، همچنان با چالشهایی روبهروست. از جمله این چالشها میتوان به محدودیت منابع، کمبود پژوهشهای بومی و عدم هماهنگی میان دانشگاهها اشاره کرد. بااینحال، گسترش فناوریهای ترجمه ماشینی و ابزارهای کمکترجمه، افقهای جدیدی را پیش روی این رشته قرار داده است.
نتیجهگیری
مطالعات ترجمه، بهعنوان یک رشته مستقل، توانسته است جایگاه خود را در نظامهای دانشگاهی و پژوهشی جهان تثبیت کند. این رشته، با بهرهگیری از رویکردهای میانرشتهای، به بررسی همهجانبه پدیده ترجمه پرداخته و نقش مهمی در ارتباطات بینالمللی ایفا میکند. در ایران نیز، این رشته با وجود چالشها، در حال گسترش است و میتواند با تقویت زیرساختهای پژوهشی و آموزشی، به یکی از حوزههای پیشرو در علوم انسانی تبدیل شود.
کلیدواژهها: مطالعات ترجمه، جیمز هولمز، نظریههای ترجمه، تربیت مترجم، نقد ترجمه، چرخش فرهنگی، ایران.
نظر شما