تطابق مبانی نظری دیدگاههای تربیتی روسو و کانت
ژان ژاک روسو و امانوئل کانت، دو فیلسوف برجستهای هستند که دیدگاههای عمیقی در زمینه تعلیم و تربیت ارائه کردهاند. این دو متفکر با وجود تفاوتهایی در رویکردها و مبانی نظری، در برخی اصول تربیتی به نقاط مشترکی رسیدهاند. هر دو به اهمیت دوران کودکی در شکلگیری شخصیت و آینده انسان تأکید دارند و تلاش کردهاند راهکارهایی برای تربیت صحیح کودکان ارائه دهند. در ادامه، به بررسی تطابقها و تفاوتهای دیدگاههای تربیتی روسو و کانت میپردازیم.
۱. مبانی نظری تربیت از دیدگاه روسو و کانت
الف) دیدگاه روسو
- روسو در کتاب “امیل” دیدگاههای تربیتی خود را به صورت داستانی ارائه کرده است.
- او معتقد است که کودک باید مطابق با طبیعت خود رشد کند و از تحمیل خواستههای بزرگسالان به کودک پرهیز شود.
- روسو بر تربیت طبیعی تأکید دارد و معتقد است که تربیت باید به کودک اجازه دهد تا آزادانه تجربه کند و خود را بسازد.
- او بر این باور است که کودک تا سن ۱۲ سالگی نباید تحت آموزش رسمی و مفاهیم انتزاعی قرار گیرد و باید از جامعه و مفاسد آن دور باشد.
ب) دیدگاه کانت
- کانت در کتاب “تعلیم و تربیت” به بررسی اصول تربیتی پرداخته و تربیت را به چهار بخش پرورش، تأدیب، آموزش و اخلاق تقسیم کرده است.
- او معتقد است که هدف تربیت باید آمادهسازی کودک برای آیندهای بهتر باشد.
- کانت بر انضباط و نظم تأکید دارد و معتقد است که کودکان باید از همان سالهای اولیه زندگی به رعایت قوانین و محدودیتها عادت داده شوند.
- او تربیت را فرآیندی تدریجی میداند که باید متناسب با تواناییهای ذهنی و جسمی کودک باشد.
۲. تطابق دیدگاههای تربیتی روسو و کانت
الف) تأکید بر اهمیت دوران کودکی
- هر دو فیلسوف به اهمیت دوران کودکی در شکلگیری شخصیت انسان تأکید دارند.
- روسو معتقد است که دوران کودکی باید مطابق طبیعت کودک سپری شود و کودک باید آزاد باشد تا خود را بسازد.
- کانت نیز به اهمیت دوران کودکی اشاره میکند و معتقد است که تربیت در این دوران باید به گونهای باشد که کودک را برای آینده آماده کند.
ب) تربیت تدریجی
- هر دو فیلسوف تربیت را فرآیندی تدریجی میدانند و بر عدم شتاب در آموزش تأکید دارند.
- روسو معتقد است که آموزش نباید زودهنگام باشد و کودک باید متناسب با رشد طبیعی خود آموزش ببیند.
- کانت نیز بر آموزش تدریجی تأکید دارد و معتقد است که آموزش باید متناسب با توانایی ذهنی کودک باشد.
ج) مخالفت با تنبیه بدنی
- هر دو فیلسوف مخالف تنبیه بدنی هستند و بر استفاده از روشهای جایگزین تأکید دارند.
- روسو معتقد است که برای هر رفتار نامطلوب، مجازات طبیعی وجود دارد و نیازی به تنبیه بدنی نیست.
- کانت نیز تنبیه بدنی را رد میکند و بر پرورش احساس مسئولیت در کودک تأکید دارد.
د) آزادی در تربیت
- هر دو فیلسوف به آزادی در تربیت توجه دارند، اما دیدگاههای آنها در این زمینه متفاوت است:
- روسو: آزادی کودک را در تجربه کردن و ساختن خویشتن میداند و معتقد است که کودک باید آزاد باشد تا خود مسیر رشدش را پیدا کند.
- کانت: آزادی را تحت نظم و انضباط میپذیرد و معتقد است که آزادی باید در چارچوب قوانین و محدودیتهای عقلانی باشد.
ه) هدف تربیت: تحقق سعادت
- هر دو فیلسوف هدف نهایی تربیت را تحقق سعادت میدانند.
- روسو سعادت را در پیروی از طبیعت و دوری از فساد جامعه میبیند.
- کانت سعادت را در پرورش قدرت تفکر و انضباط از دوران کودکی میداند.
۳. تفاوتهای دیدگاههای تربیتی روسو و کانت
الف) پیروی از طبیعت در مقابل انضباط
- روسو: تربیت باید بر اساس طبیعت کودک باشد و کودک باید به دور از تحمیل بزرگسالان، خود را بسازد.
- کانت: تربیت باید بر اساس انضباط و رعایت قوانین باشد و کودک باید از همان سالهای اولیه به نظم و قوانین عادت کند.
ب) توجه به زمان حال در مقابل آینده
- روسو: معتقد است که کودک باید از فعالیت در زمان حال لذت ببرد و دوران کودکی را به طور کامل تجربه کند.
- کانت: معتقد است که تربیت باید کودک را برای آیندهای بهتر آماده کند و از این رو، تأکید بیشتری بر آموزش و انضباط دارد.
ج) آزادی مطلق در مقابل آزادی محدود
- روسو: آزادی کودک را به صورت مطلق میپذیرد و معتقد است که کودک باید آزاد باشد تا خویشتن را بسازد.
- کانت: آزادی کودک را محدود به نظم و قوانین میداند و معتقد است که آزادی بدون انضباط به هرج و مرج منجر میشود.
د) دیدگاه درباره آموزش مفاهیم انتزاعی
- روسو: معتقد است که تا سن ۱۲ سالگی نباید مفاهیم انتزاعی به کودک آموزش داده شود.
- کانت: معتقد است که از همان دوران کودکی باید کودک را به پیروی از دستورات عقل عادت داد و قدرت تفکر را در او پرورش داد.
۴. نقد دیدگاههای تربیتی روسو و کانت
الف) نقد دیدگاه روسو
- افراط در آزادی:
- آزادی مطلق کودک ممکن است به هرج و مرج منجر شود و کودک را از یادگیری هنجارهای اجتماعی بازدارد.
- دوری از جامعه:
- روسو معتقد است که کودک باید تا سن بلوغ از جامعه دور باشد، اما این دیدگاه نادیده میگیرد که کودک در نهایت وارد جامعه میشود و باید با آن سازگار شود.
ب) نقد دیدگاه کانت
- تأکید بیش از حد بر انضباط:
- انضباط بیش از حد ممکن است خلاقیت و آزادی کودک را محدود کند و او را به فردی مطیع و وابسته تبدیل کند.
- بیتوجهی به زمان حال:
- کانت بیشتر بر آمادهسازی کودک برای آینده تأکید دارد و ممکن است اهمیت دوران کودکی و لذت بردن از زمان حال را نادیده بگیرد.
۵. نتیجهگیری و تطابق کلی
دیدگاههای تربیتی روسو و کانت با وجود تفاوتهایشان، در برخی اصول اساسی مانند اهمیت دوران کودکی، تدریجی بودن تربیت و مخالفت با تنبیه بدنی، با یکدیگر تطابق دارند.
- روسو: بر آزادی و پیروی از طبیعت تأکید دارد و معتقد است که کودک باید خود را بسازد و از دوران کودکی لذت ببرد.
- کانت: بر انضباط و آمادهسازی کودک برای آینده تأکید دارد و معتقد است که تربیت باید در چارچوب نظم و قوانین باشد.
حالت اعتدال: ترکیب دیدگاهها
- بهترین رویکرد تربیتی، ترکیبی از دیدگاههای روسو و کانت است:
- آزادی: باید به کودک آزادی داده شود تا تجربه کند و خلاقیت خود را پرورش دهد.
- انضباط: این آزادی باید در چارچوب قوانین و نظم باشد تا کودک بتواند مهارتهای اجتماعی و مسئولیتپذیری را بیاموزد.
- توجه به زمان حال و آینده: دوران کودکی باید متناسب با ویژگیهای همان دوره سپری شود، اما در عین حال، تربیت باید کودک را برای آینده آماده کند.
این حالت اعتدال میتواند به تربیت کودکانی خلاق، مستقل و مسئولیتپذیر منجر شود که هم از دوران کودکی لذت ببرند و هم برای زندگی اجتماعی و آینده آماده باشند.
نظر شما