موضوع : پژوهش | مقاله

جامعه‌شناسی پدیدارشناسی

تعریف پدیدارشناسی

پدیدارشناسی از نظر لغوی به معنای مطالعه پدیده‌ها و توصیف آن‌هاست، با تأکید بر نحوه ظهور و تجلی آن‌ها، بدون هرگونه ارزش‌گذاری، تأویل یا قضاوت.

  • هگل: پدیدارشناسی را دانش ایده‌ها می‌داند که از ادراک حسی آغاز و به خرد جهانی ختم می‌شود.
  • هوسرل: پدیدارشناسی را روشی مبتنی بر تجربه ناب جهانی تعریف می‌کند که هدف آن بازسازی جهان در سطحی متعالی است.

پدیدارشناسی در جامعه‌شناسی

  • پدیدارشناسی در جامعه‌شناسی به تحلیل و توصیف زندگی روزمره و حالات آگاهی مرتبط با آن می‌پردازد.
  • پدیدارشناسان معتقدند که اگرچه زندگی روزمره برای عموم مردم بدیهی به نظر می‌رسد، اما تحلیل پدیدارشناختی می‌تواند نحوه شکل‌گیری این عوالم ظاهراً پیش‌پاافتاده را آشکار کند.
  • این رویکرد از زمان انتشار کتاب پدیدارشناسی جهان اجتماعی اثر آلفرد شوتس در سال 1932 وارد جامعه‌شناسی شد.

اصول و مفاهیم کلیدی جامعه‌شناسی پدیدارشناسی

1. تفاوت علوم اجتماعی و علوم طبیعی (شوتس):

  • علوم طبیعی بر مشاهده مستقیم پدیده‌ها و شناخت آن‌ها از طریق ساختارشان تمرکز دارند.
  • در علوم اجتماعی، شناخت پدیده‌ها در دو مرحله صورت می‌گیرد:
    1. مردم در زندگی روزمره، پدیده‌ها را تجربه و تصویرسازی می‌کنند و از طریق تعاملات میان‌ذهنی به نظرات مشترک می‌رسند.
    2. دانشمندان علوم اجتماعی این تجربیات و تصاویر را تحلیل و مطالعه می‌کنند.

2. مفهوم پدیدار:

  • پدیدار چیزی است که خود را به‌وضوح برای ادراک یا وجدان ظاهر می‌سازد.
  • در جامعه‌شناسی، پدیدار به هر واقعیت اجتماعی اطلاق می‌شود که برای همگان مسلم و عینی باشد.

3. ارزش‌ها و درک پدیده‌های اجتماعی:

  • ماکس شلر، از دیگر صاحب‌نظران این مکتب، معتقد است که شناخت ارزش‌های جامعه برای درک پدیده‌های اجتماعی ضروری است.
  • پدیدارشناسی بر پیچیدگی، عمق، چندبعدی بودن و کیفیت پدیده‌های اجتماعی تأکید دارد و فهم ارزش‌ها و فرهنگ گروه‌های مورد مطالعه را ضروری می‌داند.

4. نفی پیش‌فرض‌ها و تعصبات:

  • پدیدارشناسی جامعه‌شناسی را از پیش‌فرض‌ها، خرافات و تعصبات در برخورد با پدیده‌های اجتماعی رها می‌کند.
  • این رویکرد به جامعه‌شناسان کمک می‌کند تا پیچیدگی فرهنگ‌ها و جوامع را بهتر درک کنند.

5. زندگی روزمره و معرفت اجتماعی (برگر و لاکمن):

  • برگر و لاکمن در کتاب برساختن اجتماعی واقعیت (1967) بیان می‌کنند که معرفت روزمره حاصل خلاقیت افراد است.
  • این معرفت، در عین حال که محصول تعاملات انسانی است، تحت تأثیر معرفت نهادینه‌شده‌ای قرار دارد که توسط دیگران تولید شده است.

انتقادات به جامعه‌شناسی پدیدارشناسی

  1. تمرکز بر موضوعات پیش‌پاافتاده:
    • این مکتب بیش‌ازحد خود را وقف مطالعه موضوعات روزمره و ساده می‌کند.
  2. توصیفی بودن:
    • پدیدارشناسی بیشتر به توصیف پدیده‌ها می‌پردازد و از ارائه تبیین‌های علی یا نظریه‌پردازی عمیق بازمی‌ماند.
  3. کاربرد تجربی محدود:
    • این رویکرد در تحقیقات تجربی کاربرد چندانی ندارد.
  4. نادیده گرفتن ساختار اجتماعی:
    • پدیدارشناسی به ساختارهای کلان اجتماعی و تأثیر آن‌ها بر رفتارهای انسانی توجه کافی ندارد.

نمونه‌های مطالعات پدیدارشناختی

  1. آلفرد شوتس:
    • او تفاوت میان علوم طبیعی و اجتماعی را برجسته کرد و نشان داد که در علوم اجتماعی، شناخت پدیده‌ها از طریق تعاملات میان‌ذهنی صورت می‌گیرد.
  2. برگر و لاکمن:
    • این دو جامعه‌شناس به تحلیل پدیدارشناختی زندگی روزمره پرداختند و نشان دادند که معرفت روزمره چگونه ساخته و نهادینه می‌شود.

نتیجه‌گیری

جامعه‌شناسی پدیدارشناسی با تأکید بر تحلیل زندگی روزمره و تجربه‌های انسانی، به ما کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از واقعیت‌های اجتماعی داشته باشیم. این رویکرد، اگرچه به دلیل توصیفی بودن و عدم توجه به ساختارهای کلان اجتماعی مورد انتقاد قرار گرفته است، اما همچنان یکی از روش‌های مهم در مطالعه پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی محسوب می‌شود.

منابع

  1. شایان‌مهر، علیرضا؛ دائرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1379.
  2. ریتزر، جورج؛ نظریه جامعه‌شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1379.
  3. بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، کیهان، 1380.
  4. برگر، پیتر و لاکمن، توماس؛ برساختن اجتماعی واقعیت.
  5. ساک لوفسکی، رابرت؛ درآمدی بر پدیدارشناسی، ترجمه محمدرضا قربانی، تهران، گام نو، 1384.

نظر شما