مفهوم استعداد بازاندیشی در روششناسی مردمنگاری
تعریف استعداد بازاندیشی
استعداد بازاندیشی به توانایی افراد برای تأمل مداوم و انتقادی بر فعالیتها، رفتارها و تولیدات خود اشاره دارد. این مفهوم بر خودآگاهی انسانها تأکید دارد و نشان میدهد که آنها نهتنها از کنشهای خود آگاهاند، بلکه میتوانند آنها را مورد بازبینی، اصلاح و بهبود قرار دهند. بازاندیشی، بهویژه در روششناسی مردمنگاری، به معنای بازبینی مداوم فرایندهای تحقیق و کنشهای اجتماعی در بافت زندگی روزمره است.
بازاندیشی در روششناسی مردمنگاری
الف) خودآگاهی و انتقاد از خود
- روششناسان مردمی معتقدند که انسانها بهطور طبیعی از فعالیتهای خودآگاه هستند و گرایش دارند که بر اساس انتقاد از خود عمل کنند.
- این خودآگاهی به آنها امکان میدهد که فعالیتهای خود را بهطور مداوم بازبینی و در صورت لزوم اصلاح کنند.
- در مردمنگاری، این بازاندیشی به معنای بررسی مداوم فرایند تحقیق، تعامل با افراد مورد مطالعه و تحلیل دادهها است.
ب) نقد روشهای کمّی
- روششناسان مردمی با تحلیلهای آماری و کمّی مخالفت میکنند، زیرا معتقدند که واقعیت اجتماعی یک فرایند سیال، زنده و پویا است.
- آنها بر این باورند که ابزارهای کمّی نمیتوانند ظرافتها و پیچیدگیهای جهان اجتماعی را بهدرستی درک کنند.
- در عوض، مردمنگاری بر مشاهده مستقیم فعالیتها و رویدادهای اجتماعی در زندگی روزمره تأکید دارد.
ج) تأکید بر روابط اجتماعی و زمینههای طبیعی
- در روششناسی مردمنگاری، موضوع مطالعه، روابط اجتماعی و ویژگیهای طبیعی جهان اجتماعی است.
- این رویکرد نظم اجتماعی را بهعنوان یک فرایند پویا و در حال شکلگیری میبیند، نه بهعنوان یک ساختار ثابت و از پیش تعیینشده.
- بنابراین، بازاندیشی در مردمنگاری به معنای بررسی دقیق و مداوم روابط اجتماعی و زمینههای طبیعی است که رفتارها و هنجارهای اجتماعی را شکل میدهند.
بازاندیشی از دیدگاه پیر بوردیو
الف) بازاندیشی بهعنوان یک وظیفه دائمی
- از نظر پیر بوردیو، بازاندیشی وظیفهای دائمی برای روشنفکران و جامعهشناسان است.
- این بازاندیشی باید بهطور مداوم بر کارها، تولیدات فکری و کنشهای اجتماعی اعمال شود.
ب) بازاندیشی واقعی و عینی
- بوردیو تأکید دارد که بازاندیشی نباید متکلفانه یا از سر خودشیفتگی باشد.
- بازاندیشی باید واقعی و عینی باشد و منجر به شناسایی نقاط ضعف و قوت شود.
- هدف از بازاندیشی، اصلاح کاستیها و بهبود عملکرد است، نه نمایش تواضع مزورانه یا تعریف از خود.
ج) نقد روشنفکران و بازاندیشی متکلفانه
- بوردیو معتقد است که برخی روشنفکران بهجای بازاندیشی واقعی، از بازاندیشی بهعنوان ابزاری برای نمایش برتری خود استفاده میکنند.
- این نوع بازاندیشی، که بیشتر بهعنوان تواضع مزورانه عمل میکند، نمیتواند به تغییرات واقعی و ملموس منجر شود.
بازاندیشی در روششناسی مردمنگاری و دیدگاه بوردیو
پیوند بازاندیشی با مردمنگاری
- روششناسی مردمنگاری، که بر مشاهده و تحلیل زندگی روزمره تأکید دارد، به بازاندیشی مداوم نیاز دارد.
- مردمنگار باید نهتنها فعالیتهای اجتماعی را تحلیل کند، بلکه روشها و پیشفرضهای خود را نیز مورد بازبینی قرار دهد.
بازاندیشی بهعنوان ابزار اصلاح و بهبود
- بازاندیشی به مردمنگار کمک میکند تا کاستیهای روششناسی خود را شناسایی کرده و آنها را اصلاح کند.
- این فرایند، مشابه دیدگاه بوردیو، باید واقعی و عینی باشد و به نتایج ملموس منجر شود.
نقد بازاندیشی متکلفانه
- همانطور که بوردیو هشدار میدهد، بازاندیشی نباید به ابزاری برای نمایش خود یا برتری روشنفکرانه تبدیل شود.
- در مردمنگاری، این خطر وجود دارد که بازاندیشی بهجای اصلاح روشها، به نمایش تواضع یا برتری محقق منجر شود.
نتیجهگیری
مفهوم استعداد بازاندیشی در روششناسی مردمنگاری به توانایی محقق برای تأمل انتقادی و مداوم بر فعالیتها، روشها و پیشفرضهای خود اشاره دارد. این بازاندیشی، که باید واقعی و عینی باشد، به مردمنگار کمک میکند تا پیچیدگیهای جهان اجتماعی را بهتر درک کند و کاستیهای روششناسی خود را اصلاح کند.
دیدگاه بوردیو درباره بازاندیشی، با تأکید بر ضرورت دوری از خودشیفتگی و تواضع مزورانه، میتواند بهعنوان راهنمایی ارزشمند برای مردمنگاران و سایر محققان علوم اجتماعی عمل کند. بازاندیشی در روششناسی مردمنگاری، نهتنها به تحلیل دقیقتر روابط اجتماعی کمک میکند، بلکه به بهبود مستمر روشها و نتایج تحقیق نیز منجر میشود.
نظر شما