دیدگاه جامعهشناسی تالکوت پارسونز
تالکوت پارسونز (1902-1979)، جامعهشناس برجسته آمریکایی، یکی از تأثیرگذارترین نظریهپردازان قرن بیستم در علوم اجتماعی است. او با تأثیرپذیری از متفکران بزرگی مانند ماکس وبر، امیل دورکیم و ویلفردو پارتو، نظریهای جامع برای تحلیل کنشهای اجتماعی و نظامهای اجتماعی ارائه داد. پارسونز بهعنوان بنیانگذار مکتب کارکردگرایی ساختاری، تلاش کرد تا جامعه را بهعنوان یک نظام متشکل از اجزای بههمپیوسته تحلیل کند. نظریه او بر ساختارها و کارکردهای اجتماعی تأکید دارد و به بررسی نقش عناصر فرهنگی، اجتماعی، روانی و زیستی در شکلگیری کنشهای انسانی و نظم اجتماعی میپردازد.
1. کارکردگرایی ساختاری
تعریف و مبانی نظری
کارکردگرایی ساختاری، نظریهای است که بر کارکردهای پدیدههای اجتماعی و رابطه پایدار بین اجزای جامعه و کل نظام اجتماعی تأکید دارد. این نظریه معتقد است که هر عنصر اجتماعی (مانند نهادها، هنجارها و ارزشها) دارای کارکردی است که به حفظ تعادل و تداوم نظام اجتماعی کمک میکند.
ویژگیهای اصلی کارکردگرایی ساختاری:
تمرکز بر کارکردها:
- هر پدیده اجتماعی (مثلاً خانواده، آموزش، دین) وظایفی دارد که به حفظ نظم و ثبات اجتماعی کمک میکند.
تأکید بر ساختارها:
- ساختارهای اجتماعی از روابط پایدار و منظم بین اجزای جامعه تشکیل شدهاند و این ساختارها از طریق کارکردهای خود، نظم اجتماعی را حفظ میکنند.
ضرورت کارکردها:
- هر ساخت اجتماعی بر اساس ضرورتهای کارکردی نظام اجتماعی شکل میگیرد.
منابع الهام:
- کارکردگرایی دورکیم: جامعه بهعنوان مجموعهای از اجزا که هر یک نقش خاصی در حفظ تعادل کل جامعه دارند.
- ساختارگرایی پارتو: تأکید بر روابط پایدار بین اجزای جامعه.
2. نظریه کنش اجتماعی
تعریف کنش اجتماعی
کنش اجتماعی، بهعنوان یکی از مفاهیم کلیدی پارسونز، به اعمال انسانها اشاره دارد که هدفمند و معنادار هستند و تحت تأثیر محیط اجتماعی و فرهنگی قرار دارند.
ویژگیهای کنش اجتماعی:
ارادی و هدفمند بودن:
- کنشهای انسانی، برخلاف رفتارهای زیستی و انفعالی، ارادی و هدفمند هستند.
تلاش برای رسیدن به اهداف:
- افراد در کنشهای خود به دنبال دستیابی به اهداف خاصی هستند.
انتخاب وسایل مناسب:
- کنشگران برای دستیابی به اهداف خود، از وسایل مختلفی استفاده میکنند که این انتخابها تحت تأثیر هنجارها و ارزشهای اجتماعی است.
محدودیتهای محیطی:
- شرایط زیستی و محیطی، انتخابهای افراد را محدود میکنند.
تأثیر هنجارها و ارزشها:
- مجموعهای از هنجارها و ارزشها، رفتار و انتخابهای افراد را هدایت میکنند.
محورهای اصلی نظریه کنش اجتماعی (به نقل از لوئیس کوزر):
الف) کنشهای انسانی ارادی و هدفمند هستند.
ب) کنشگران برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند.
ج) انتخاب وسایل و اهداف، تحت تأثیر هنجارها و ارزشهای اجتماعی است.
د) شرایط زیستی و محیطی محدودیتهایی برای کنشگران ایجاد میکنند.
3. نظام اجتماعی
تعریف نظام اجتماعی
نظام اجتماعی، مجموعهای از روابط متقابل بین افراد و گروهها است که بر اساس هنجارها، ارزشها و نقشهای اجتماعی شکل گرفته است. پارسونز معتقد بود که جامعه را میتوان بهعنوان یک نظام متشکل از چهار زیرسیستم تحلیل کرد:
سیستم فرهنگی:
- شامل ارزشها، ایدئولوژیها و معرفت است.
- این سیستم، جهتگیریهای کلی جامعه را تعیین میکند.
سیستم اجتماعی:
- شامل روابط متقابل بین افراد و گروهها است.
- این سیستم، هنجارها و قواعد اجتماعی را تعیین میکند.
سیستم روانی:
- شامل شخصیت افراد است که توسط روانشناسی مطالعه میشود.
- این سیستم، رفتارهای فردی را هدایت میکند.
سیستم زیستی:
- شامل نیازها و ارگانهای زیستی انسان است.
ارتباط بین سیستمها
- این چهار سیستم در عین تمایز، با یکدیگر در تعامل هستند.
- سیستم فرهنگی، سیستم اجتماعی را کنترل میکند؛ سیستم اجتماعی، سیستم روانی را و سیستم روانی، سیستم زیستی را.
- اطلاعات از بالا به پایین (از سیستم فرهنگی به زیستی) و نیرو از پایین به بالا (از سیستم زیستی به فرهنگی) جریان دارد.
عناصر پایدار نظام اجتماعی:
- ارزشها: جهتگیریهای مطلوب جامعه را مشخص میکنند.
- هنجارها: الگوهای رفتاری هستند که رفتار افراد را هدایت میکنند.
- اجتماعات: گروههایی که حول ارزشها و هنجارهای مشترک شکل میگیرند.
- نقشها: اشکال عضویت و مشارکت افراد در اجتماعات.
4. نظریه نظامهای اجتماعی پارسونز
سیستم عمل
پارسونز معتقد بود که کنش انسانی را میتوان در قالب یک سیستم عمومیتر به نام سیستم عمل تحلیل کرد. این سیستم شامل چهار کارکرد اساسی است که برای بقای هر نظام اجتماعی ضروری هستند:
انطباق (Adaptation):
- نظام باید بتواند خود را با محیط سازگار کند و منابع لازم را تأمین کند.
دستیابی به هدف (Goal Attainment):
- نظام باید اهداف خود را تعیین کرده و به آنها دست یابد.
یکپارچگی (Integration):
- نظام باید روابط بین اجزای خود را هماهنگ و منسجم کند.
حفظ الگو (Latency):
- نظام باید ارزشها و هنجارهای خود را حفظ و بازتولید کند.
ارتباط کارکردها با سیستمها:
- انطباق: مرتبط با سیستم زیستی.
- دستیابی به هدف: مرتبط با سیستم روانی.
- یکپارچگی: مرتبط با سیستم اجتماعی.
- حفظ الگو: مرتبط با سیستم فرهنگی.
5. انتقادات به نظریه پارسونز
پیچیدگی و انتزاعی بودن:
- نظریه پارسونز به دلیل زبان پیچیده و انتزاعی، برای بسیاری از جامعهشناسان دشوار است.
تمرکز بیشازحد بر نظم اجتماعی:
- پارسونز به حفظ نظم و تعادل اجتماعی تأکید زیادی دارد و به تغییرات اجتماعی و تضادها توجه کمتری نشان میدهد.
نادیده گرفتن نقش عاملیت:
- نظریه پارسونز بیشتر بر ساختارها تأکید دارد و نقش عاملیت انسانی را کمرنگ میکند.
تأثیرپذیری از فرهنگ غربی:
- برخی منتقدان معتقدند که نظریه پارسونز بر اساس ارزشها و هنجارهای جوامع غربی شکل گرفته و ممکن است برای تحلیل جوامع دیگر مناسب نباشد.
نتیجهگیری
تالکوت پارسونز، با ارائه نظریه کارکردگرایی ساختاری و تحلیل نظامهای اجتماعی، یکی از مهمترین نظریهپردازان علوم اجتماعی در قرن بیستم است. او با تأکید بر نقش هنجارها، ارزشها و ساختارهای اجتماعی، تلاش کرد تا نظم و تعادل اجتماعی را توضیح دهد.
با وجود انتقادات وارد بر نظریه او، دیدگاه پارسونز همچنان بهعنوان یکی از نظریههای کلیدی در جامعهشناسی شناخته میشود و الهامبخش پژوهشگران در تحلیل نظامهای اجتماعی و کنشهای انسانی است.
نظر شما