نظریه هویت سالمندی ویت بورن
ویت بورن (Whitbourne) با ارائه نظریه هویت سالمندی، به بررسی رشد و تحول هویت در دوران میانسالی و سالمندی میپردازد. این نظریه بر پایه نظریات روانشناختی اریکسون، مارسیا و پیاژه شکل گرفته و تلاش میکند توضیح دهد که چگونه افراد در طول زندگی، به ویژه در دوران میانسالی و سالمندی، هویت خود را شکل داده، حفظ کرده یا تغییر میدهند.
مفهوم اصلی نظریه هویت سالمندی ویت بورن
نظریه ویت بورن بر این اصل استوار است که:
هویت، طرحوارهای سازماندهنده است که تجارب فرد از طریق آن تفسیر میشود.
- هویت، شامل برداشتهای هشیار و ناهشیار فرد از خودش است که در طول زمان شکل میگیرد.
- این برداشتها شامل ویژگیهای شخصیتی (مانند “من حساس هستم”)، خصوصیات جسمانی و تواناییهای شناختی است.
هویت از طریق تعامل با محیط و بازخوردهای دیگران شکل میگیرد.
- افراد، برداشتهای خود از هویت را بر اساس تجارب شخصی و بازخوردهای اجتماعی تأیید یا اصلاح میکنند.
رشد هویت در دوران میانسالی و سالمندی، فرایندی پویا است.
- افراد در این دوران با چالشهای مختلفی روبهرو میشوند که هویت آنها را به چالش میکشد و ممکن است نیاز به تغییر یا بازنگری در هویت داشته باشند.
دو مؤلفه اصلی هویت در نظریه ویت بورن
۱. سناریوی زندگی (Life Scenario)
- تعریف:
- سناریوی زندگی، شامل انتظارات فرد از آینده و اهدافی است که او برای خود تعیین کرده است.
- این سناریو تحت تأثیر هنجارهای سنی و انتظارات اجتماعی قرار دارد.
- ویژگیها:
- افراد بر اساس سناریوی زندگی خود، مسیر زندگیشان را برنامهریزی میکنند.
- اگر فرد زودتر از موعد به اهداف خود برسد، احساس غرور میکند.
- اگر فرد نتواند به اهداف خود برسد یا تأخیر در دستیابی به آنها را تجربه کند، ممکن است دچار ناامیدی یا انتقاد از خود شود.
۲. داستان زندگی (Life Story)
- تعریف:
- داستان زندگی، شامل شرح گذشته فرد و نحوه تفسیر او از تجربیات گذشته است.
- این داستان به فرد کمک میکند تا معنا و پویستگی در زندگی خود بیابد.
- ویژگیها:
- داستان زندگی، شامل خاطرات شخصی و برداشتهای فرد از تجربیات گذشته است.
- این داستان ممکن است با گذر زمان و بازگوییهای مکرر، دچار تحریف یا تغییر شود.
فرایندهای اصلی در تحول هویت
ویت بورن برای توضیح چگونگی تغییر و تحول هویت در طول زندگی، از دو فرایند اصلی استفاده میکند که مشابه نظریه رشد شناختی پیاژه هستند:
۱. درونسازی هویتی (Identity Assimilation)
- تعریف:
- فرایندی که در آن افراد تلاش میکنند تجارب جدید را در طرحوارههای هویتی موجود خود بگنجانند، بدون آنکه طرحوارههای خود را تغییر دهند.
- ویژگیها:
- هدف این فرایند، حفظ تداوم هویت است.
- افراد ممکن است در برابر تغییرات مقاومت کنند و سعی کنند خودانگاره قبلی خود را حفظ کنند.
- مشکلات:
- استفاده بیش از حد از درونسازی میتواند به انعطافناپذیری منجر شود.
- این افراد ممکن است از پذیرش نقاط ضعف یا تغییرات اجتناب کنند.
۲. برونسازی هویتی (Identity Accommodation)
- تعریف:
- فرایندی که در آن افراد طرحوارههای هویتی خود را تغییر میدهند تا بتوانند تجارب جدید را درک کنند.
- ویژگیها:
- هدف این فرایند، ایجاد تغییرات ضروری در هویت است.
- افراد ممکن است هویت خود را بازنگری کرده و آن را با شرایط جدید تطبیق دهند.
- مشکلات:
- استفاده بیش از حد از برونسازی میتواند به شکنندگی هویت منجر شود.
- این افراد ممکن است به راحتی تحت تأثیر انتقادات قرار بگیرند و هویت ناپایداری داشته باشند.
۳. تعادل میان درونسازی و برونسازی
- تعادل میان این دو فرایند، بهترین و سالمترین سبک هویتی است.
- هویت باید به اندازه کافی انعطافپذیر باشد که بتواند تغییرات ضروری را بپذیرد.
- اما نباید آنقدر فاقد ساختار باشد که هر تجربه جدیدی بتواند مفروضات بنیادی فرد را زیر سؤال ببرد.
سبکهای هویتی در نظریه ویت بورن
ویت بورن سه سبک هویتی اصلی را معرفی میکند:
۱. سبک هویتی درونساز
- ویژگیها:
- این افراد بیشتر از درونسازی استفاده میکنند و در برابر تغییرات مقاومت نشان میدهند.
- انعطافناپذیر هستند و از تجارب خود چیزی نمیآموزند.
- تلاش میکنند خودانگاره جوان خود را حفظ کنند.
۲. سبک هویتی برونساز
- ویژگیها:
- این افراد بیشتر از برونسازی استفاده میکنند و به راحتی تحت تأثیر انتقادات قرار میگیرند.
- هویت ناپایداری دارند و ممکن است به سرعت تغییر کنند.
- ممکن است زودتر از موعد پیری را بپذیرند و دائماً به نشانههای پیری و بیماری فکر کنند.
۳. سبک هویتی متوازن
- ویژگیها:
- این سبک، بهترین و سالمترین سبک هویتی است.
- افراد با این سبک، انعطافپذیر هستند و در صورت لزوم تغییر میکنند، اما هویت پایداری دارند.
- آنها تغییرات قابل کنترل را مدیریت کرده و تغییرات غیرقابل کنترل را میپذیرند.
بحران هویت در میانسالی
ویت بورن معتقد است که بحران هویت در میانسالی زمانی رخ میدهد که فرد با رویدادهای بسیار ناخوشایند یا تجارب چالشبرانگیز روبهرو شود که از طریق درونسازی هویتی قابل پردازش نباشند.
- این بحران میتواند به برونسازی شدید منجر شود و فرد را وادار کند که هویت خود را به طور کامل بازنگری کند.
- مثال: واگذار شدن شغل به فردی جوانتر یا از دست دادن یک نقش مهم اجتماعی.
نقش هویت در سالمندی موفق
ویت بورن تأکید میکند که رشد و تحول هویت نقش مهمی در سازگاری با دوران سالمندی دارد.
- سالمندانی که در دوران بزرگسالی هویت قوی و پایداری داشتهاند، در دوران سالمندی به احتمال زیاد راضیتر و سازگارتر خواهند بود.
- زایندگی (Generativity) یا احساس مفید بودن برای دیگران، یکی از جنبههای مهم رشد هویت در دوران میانسالی و سالمندی است.
مزایای نظریه هویت سالمندی ویت بورن
تأکید بر پویایی هویت:
- این نظریه نشان میدهد که هویت در طول زندگی تغییر میکند و فرایندی پویا است.
ارتباط با نظریات پیشین:
- نظریه ویت بورن با نظریات اریکسون، مارسیا و پیاژه ارتباط دارد و از آنها برای توضیح رشد هویت استفاده میکند.
توضیح بحرانهای میانسالی:
- این نظریه به خوبی توضیح میدهد که چگونه افراد در دوران میانسالی با بحرانهای هویتی روبهرو میشوند و چگونه میتوانند با آنها سازگار شوند.
کاربرد در سالمندی موفق:
- این نظریه به ما کمک میکند تا نقش هویت در سالمندی موفق و سازگاری با تغییرات این دوران را درک کنیم.
انتقادات وارد بر نظریه ویت بورن
تأکید بر عوامل فردی:
- این نظریه بیشتر بر عوامل فردی تمرکز دارد و ممکن است نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی را نادیده بگیرد.
پیچیدگی مفاهیم:
- مفاهیمی مانند درونسازی و برونسازی ممکن است برای افراد غیرمتخصص پیچیده باشند.
جمعبندی: نظریه هویت سالمندی ویت بورن
نظریه هویت سالمندی ویت بورن، با تأکید بر پویایی هویت و تعامل با محیط، به بررسی چگونگی رشد و تحول هویت در دوران میانسالی و سالمندی میپردازد. این نظریه نشان میدهد که افراد از طریق درونسازی و برونسازی هویتی، تجارب خود را پردازش میکنند و هویت خود را شکل میدهند.
این نظریه به ما کمک میکند تا بحرانهای هویتی میانسالی و نقش هویت در سالمندی موفق را بهتر درک کنیم و برای حمایت از افراد در این مراحل زندگی برنامهریزی کنیم.
نظریه ویت بورن، با ارائه چارچوبی برای درک رشد و تحول هویت، به ما کمک میکند تا نقش هویت را در سازگاری با تغییرات زندگی و سالمندی موفق درک کنیم.
نظر شما