جلالالدین محمد بلخی
جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی و مولانا و رومی متولد ۶ربیعالاول ۶۰۴، بلخ یا وخش از مشهورترین شاعران ایرانیتبار پارسیگوی است. او در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشد. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته است. «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» همچنین "شمس" و "شمس تبریزی" تخلص هایی ست که از سروده های او به دست می آید.
مولوی زادهٔ بلخ یا وخش بود و در زمان تصنیف آثارش (همچون مثنوی) در قونیه در دیار روم شرقی (به اصطلاح آن روزگاران) میزیست.
اگر چه کارهاى هنرى فرهنگى همیشه جهانى ست و
با ین که آثار جلال الدین بلخى به زبان فارسى منظوم شده لیکن مردم عثمانى دیروز و ترکیه امروز ، او را از خود مى دانند. اگرچه مجموعه آثار او به همه جهانیان تعلق دارد زیرا در یکى از سایت هاى وزارت خارجه امریکا مثنوى او را بعد از یکى دواثر، پر تیراژ ترین کتاب در سراسر ایالت متحده به شمار می آورد.
بیشتر اشعار مولوی با زبان فارسی به رشته نگارش درآمده است. پنجاه بیت از مجموعه سروده های وی به زبان های ترکی و چند بیت نیز به زبان یونانی ای که در قونیه رواج داشنه به رشته نظم کشیده شده است.
آرایه ملمع همانند صنایع دیگر ادبی در آثار ایشان به فراوانی دیده می شود که این خود در آن روزگار مرسوم بوده است.
پارسی گو گرچه تازی خوشتر است
عشق را خود صد زبان دیگر است
پسر مولانا بنا به اعتراف خودش چندان به زبانهای ترکی و یونانی مسلط نبوده است:
بگذر از گفت ترکی و رومی
که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و از تازی
که در این دو چه خوش همی خوش تازی
آثار مولانا به علاوه مناطق فارسی زبان, تاثیر فراوانی در هند و پاکستان و ترکیه و آسیای میانه گذاشته است. همچنین سروده هایش تأثیر فراوانی در ادب و فرهنگ ترکی نیز داشته است.
دلیل این امر، آن است که اکثر جانشینان او که در طریق مولویه سلوک می کردند از شهر قونیه برخاسته بودند. آرامگاه وی نیز در قونیه، مطاف اهل دل به شمار می آید.
ای بسا هندو و ترک همزبان
وی بسا دو ترک چون بیگانگان
باید بگویم برخی از محققان از جمله دکتر عبدالحسین زرینکوب برآناند که در دوران مولوی، زبان مردم کوچه و بازار قونیه، زبان فارسی بوده است. جلال الدین همایی در این رابطه به این بیت پسر مولانا اشاره میکند.
فارسی گو که جمله دریابند
گرچه زین غافلاند و در خوابند
درگذشت مولانا
مولانا، پس از مدتها بیماری در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ هجری قمری درگذشت.
در آن روز سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند.
افلاکی میگوید: «بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» و ۴۰ شبانه روز این عزا و سوگ بر پا بود:
بعد چل روز سوی خانه شدند
همه مشغول این فسانه شدند
روز و شب بود گفتشان همه این
که شد آن گنج زیر خاک دفین
نظر شما