موضوع : پژوهش | مقاله

نقد نظریه های غربی در بازتاب انقلاب اسلامی با تکیه بر مورد فلسطین

مجله  رواق اندیشه  رواق اندیشه، شماره 51، اسفند 1384 

نویسنده : ابوطالبی، مهدی
مهدی ابوطالبی[1]

چکیده:
یکی از مهم ترین وقایع تاریخی قرن بیستم که خود منشأ بسیاری از تحولات سیاسی و اجتماعی و حوادث تاریخی در جهان بوده، انقلاب اسلامی ایران است. به دنبال چنین بازتاب هایی بسیاری از نظریه پردازان غربی برای جلوگیری از تأثیر مثبت آن در جهان، به نقد این انقلاب پرداختند. بدین جهت، نگارنده ضمن اسلامی و ایدئولوژیک خواندن این انقلاب، تأثیر شگرف و مهم انقلاب اسلامی ایران را بر جهان اسلام با تکیه بر مبارزات مردم فلسطین مورد بررسی قرار داده است.

از این رو، تأثیر انقلاب اسلامی بر مردم فلسطین از بعد داخلی و بین المللی به طور مستقل بحث گردیده و پشتیبانی عملی انقلاب اسلامی بویژه حضرت امام رحمه الله از مبارزات مردم فلسطین مورد تأکید قرار گرفته است.

مقدمه
انقلاب اسلامی ایران که برخی از آن به عنوان آخرین انقلاب قرن بیستم یاد می کنند و برخی آن را انقلاب دوران پست مدرن می دانند، بدون تردید یکی از مهم ترین وقایع تاریخی قرن بیستم می باشد که خود سازنده بسیاری از حوادث تاریخی و تحولات سیاسی و اجتماعی است.

این واقعه نه تنها موجب سرنگونی نظام شاهنشاهی و تحولات بنیادین در عرصه های اجتماعی و سیاسی در ایران شد، بلکه در خارج از مرزهای ایران نیز بازتاب ها و آثار فراوان و متنوعی را از خود به جای گذاشت.

بسیاری از نظریه پردازان غربی معتقدند انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی که به دنبال این انقلاب بر ایران حاکم شد، الگو و نمونه مناسبی برای کشورهای مسلمان نبوده و هیچ یک از ملت ها و کشورهای مسلمان خواهان ایجاد نمونه ای مشابه نظام جمهوری اسلامی ایران در کشور خود نیستند؛ بنابراین این انقلاب، تأثیر مثبتی در جهان اسلام نداشته است و به تعبیری، اندیشه صدرو انقلاب که توسط حضرت امام مطرح شد، به شکست انجامیده است.[2]

در حالی که به نظر می رسد برعکس آن چه این نظریه پردازان تصور کرده اند، اسلامی و ایدئولوژیک بودن این انقلاب، موجب تأثیر ویژه آن در جهان اسلام و کشورها و ملت های مسلمان شده است. به همین جهت در این نوشتار به عنوان نمونه، تأثیرات شگرف و مهم انقلاب اسلامی ایران را بر مبارزات مردم فلسطین بررسی می نماییم.

الف. موارد تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر مردم فلسطین
مردم مسلمان فلسطین از مدت ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درگیر مبارزه با غاصبان صهیونیست بودند و جهت دهی و سازماندهی این مبارزات با گروه ها و تشکل های مختلف فلسطینی بود. اما پس از گذشت مدتی، این گونه اندیشه ها و استراتژی ها به بن بست رسید و خلأ بزرگی در اندیشه مبارزه با صهیونیسم و رهاسازی بیت المقدس به وجود آمد که اوج این خلأ با واقعه تاریخی کمپ دیوید و صلح سادات با اسرائیل در مارس 1979 پدیدار شد.

در چنین وضعیتی برای مبارزان فلسطینی دو راه در پیش بود؛ یا باید همه چیز را تمام شده می دیدند و به صلح با رژیم غاصب تن می دادند و یا اینکه با توجه به شکست و ناکامی گذشته، طرحی نو در مبارزه ترسیم می کردند.

در این وضع دشوار، تجربه انقلاب اسلامی با برانداختن بزرگ ترین حامی منطقه ای اسرائیل پدیدار گشت و با توجه به ابعاد منطقه ای و جهانی آن بسیار سریع جای خود را در فلسطین پیدا کرد. ظهور انقلاب اسلامی و برانداختن یکی از ستون های حمایت کننده اسرائیل، یعنی محمدرضا شاه، فلسطینی ها را متوجه مبانی فکری و اعتقادی انقلاب نمود.

زیاد ابو عمرو معتقد است پس از جنگ 1967 تمایز فکری و ایدئولوژیک در داخل گروه اخوان المسلمین آغاز گردید. این جنگ لرزه شدیدی در داخل گروه ایجاد کرد و سؤالاتی را به وجود آورد که بدون پاسخ ماند. جست و جو برای پیداکردن راه حل های بدیل بیش از یک دهه و تا پیدایش انقلاب اسلامی در ایران ادامه یافت.

انقلاب اسلامی ایران نمونه ای اسلامی عرضه کرد که می شد به آن اقتدا کرد.[3] این بدیل و جایگزین با کتابی که فتحی شقاقی با عنوان «الخمینی الحل الاسلامی و البدیل» نوشت، تحقق یافت. این اثر را شقاقی در دوران دانشجویی اش در مصر بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تألیف کرد و بنا به گفته خودش اولین کتابی است که در جهان در مورد انقلاب اسلامی ایران تألیف شده است. [4]

امام خمینی رحمه الله در مورد تأثیر انقلاب اسلامی بر مردم فلسطین و حرکت انقلابی آن ها می فرماید:

«با این که بیشتر از یک سال از حماسه برائت از مشرکان نگذشته است عطر خون های پاک شهدای عزیز ما در تمامی جهان پیچیده و اثرات آن را در اقصی نقاط عالم مشاهده می کنیم. حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفی نیست، آیا دنیا تصور می کند که این حماسه را چه کسانی سروده اند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانی تکیه کرده اند که بی محابا و با دست خالی در برابر حملات وحشیانه صهیونیست ها مقاومت می کنند؟ آیا تنها آوای وطن گرایی است که از وجود آنان دنیایی از صلابت آفریده است؟

آیا از درخت سیاست بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید می ریزد؟ اگر چنین بود این ها که سالهاست در کنار فلسطینیان و به نام ملت فلسطین نان خورده اند! شکی نیست که آوای الله اکبر است.

این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیت المقدس غاصبین را به نومیدی کشاند. و این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات حج.. . سرداد.. .و بر همان بستر شهادتی که خون عزیزان ما بر آن ریخته شد، او نیز نثار خون و به رسم شهادت آرمید. آری فلسطین راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافت و... کوکب دریه فلسطین از شجره مبارزه لاشرقیه و لاغربیه ما بر افروخت.. . این تنها یک نمونه از پیشرفت انقلاب است».[5]

به طور کلی می توان تأثیر انقلاب اسلامی بر مردم فلسطین را از دو بعد داخلی و خارجی بررسی کرد:

1. بعد داخلی
مهم ترین اثر انقلاب اسلامی ایران بر مردم فلسطین در بعد داخلی ایجاد بیداری و آگاهی اسلامی در مردم این سرزمین است که این بیداری و آگاهی اثرات بسیاری در متن زندگی مردم فلسطین داشته است.

بیداری و آگاهی اسلامی
توجه به تاریخ مبارزات مردم فلسطین با اسرائیل نشان می دهد که نوعی بیداری و احیاگری اسلامی متأثر از علمای اهل تسنن در کشورهای عربی، در فلسطینیان به وجود آمده بود، اما گسترش و عمومیت یافتن این احیاگری تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران و اندیشه های امام خمینی رحمه اللهامری مشهود و قابل اثبات است. زیاد ابوعمرو در کتاب خود که درباره حرکت اسلامی درکرانه غربی و نوار غزه نوشته است می گوید:

«تردیدی نیست که ازدیاد نفوذ گرایش های دینی در خارج از اراضی اشغالی مانند ایران و مصر و لبنان و.. . اثر آشکاری بر مردم کرانه غربی و نوار غزه داشته است».[6]

به عبارتی، پس از انقلاب اسلامی این بیداری اسلامی در ملت فلسطین اعم از رهبران و سران سازمان ها و تشکلات فلسطینی و توده مردم وسعت بسیاری یافت که به هیچ وجه با زمان قبل از آن قابل مقایسه نیست.

حضرت امام در سخنرانی خود در جمع نمایندگان شیعیان جنوب لبنان بر ضرورت این بیداری تأکید نموده و می فرماید:

«اصلاً مسلمین باید بیدار بشوند. امروز روزی نیست که مسلمان ها هرکدام یک گوشه ای زندگی خاصی به خود داشته باشند، نمی شود این معنا. در یک همچو زمانی که سیاست های ابرقدرت ها بلعیدن همه جاست مسلمین باید بیدار بشوند.. . ملت ها باید بیدار بشوند و همه تحت لوای اسلامی و تحت سیطره قرآن باشند».[7]

به طور کلی طی دو دهه اخیر، آگاهی و باورهای اسلامی در میان مردم مناطق اشغالی به صورت چشم گیری بالا رفته است و آخرین نظرسنجی ها گویای گرایش روزافزون آن ها به اسلام و کنار گذاشتن اعتقادات ملی گرایانه، پان عربیستی و سوسیالیستی از سوی آن ها است.

مرکز ارتباطات اورشلیم طی یک نظرسنجی به نتایج مهمی دست یافته که از جمله آن ها کاهش شدید محبوبیت عرفات و تمایل هشتاد درصد از پاسخ دهندگان به برقراری قوانین و مقررات اسلامی در حکومت آینده فلسطین است.

63 درصد از پاسخ دهندگان به برقراری قوانین و مقررات اسلامی در تمامی سرزمین فلسطین پاسخ مثبت داده اند و این در حالی است که نظر سنجی های پیشین در دهه های گذشته نشان گر وجود ایده تأسیس دولت فلسطینی دموکراتیک و غیر مذهبی در بین فلسطینیان بوده است. [8]

جیمز بیل محقق آمریکایی در این باره می نویسد:

«جنبش فلسطین که تا حد زیادی غیر مذهبی است و به لحاظ سیاست های منطقه ای و بین المللی از هم پاشیده و عمیقا دچار چند دستگی شده است، آشکارا نشانه هایی از علایق اسلامی را در خود دارد. در ساحل غربی رود اردن.. . نسل جوان فلسطینی های بی وطن در کنار مجامع و انجمن های ملی، سازمان های مختلف اسلامی را نیز تشکیل می دهند.. . الیاس فریح، شهردار بیت اللحم، و رشاد شاوه شهردار سابق غزه اخیرا تأکید کرده اند که به نحو فزاینده ای جوانان فلسطینی در سرزمین های اشغالی به سوی اسلام آمده و با خواست اصلاح، آن را به مثابه راه نجات از فقر و بدبختی خود می دانند».[9]

این بیداری و آگاهی اسلامی ملت فلسطین در اموری خاص ظهور و بروز پیدا کرد که از جمله آن امور می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

1ـ1. احیای مفاهیم سیاسی و اجتماعی اسلام (عدم جدایی دین از سیاست)
یکی از موارد مهم بروز بیداری اسلامی در فلسطین توجه به مفاهیم و ابزارهای سیاسی و اجتماعی اسلام و امکان تأثیر گذاری دین در این گونه امور بود. از این رو مهم ترین تأثیر ایدئولوژیک امام بر جنبش مسلمانان، به ویژه انتفاضه، در رویکرد و برداشت خاص ایشان از اسلام و احکام عملی و اصول اعتقادی آن است. امام با تکیه بر اصل عدم جدایی دین از سیاست، مفاهیم و مناسک شرع را از معنویت صرف و صوفی منشی به مفاهیمی عملی در حوزه اجتماع و سیاست مبدل کرد بدون این که خدشه ای به امور قدسی و معنوی آن ها وارد گرداند.

ماروین زونیس از نظریه پردازان انقلاب، این عنصر در اندیشه امام را مورد کنکاش قرار داده و بر این باور است که امام با در هم آمیختن قلمرو امور سیاسی با امور معنوی موجب شد مسلمانان، دنیای در حال دگرگونی را پر معنی و بهتر دریابند.[10]

البته قبل از انقلاب اسلامی هم نهضت هایی در مصر و فلسطین ضرورت مبارزه مبتنی بر اعتقادات اسلامی و فتح باب جهاد و شهادت را بیان کرده اند. اما تفاوت بارز و برجسته حرکت امام نسبت به حرکت های قبلی این بود که امام چنین ارزش هایی را در مبارزه ای جانانه برای تأسیس حکومت اسلامی و محافظت از آن با دقت و ظرافت خاصی به کار بست و توان نهفته در چنین ارزش هایی را در میدان عمل به کار برد و این تجربه بر خلاف حرکت های قبلی با پیروزی بزرگی همراه بود. این تجربه موفق با توجه به این که ابعاد میدانی و عینی چشم گیری در جهان به ویژه دنیای اسلام داشت، با سرعتی مثال زدنی باوری عمیق به وجود آورد که دیگران با وجود احیا و طرح آن موفق به چنین تحولی نشده بودند.

اما در واقع کارآمدی سمبل ها و ارزش های دینی در مبارزه را که دیگران نیز مطرح کرده بودند، به اثبات رساند. از این رو تأثیر اندیشه امام در انتفاضه بیش از هر اندیشه دیگر است. سخنان رهبران و اندیشمندان مسلمان و عرب شاهدی بر این تأثیر شگرف انقلاب اسلامی بر بیداری و آگاهی اسلامی است.

یعقوب یحیی رهبر نهضت اسلامی نیجریه در این باره می گوید:

«یکی از ویژگی های عمده انقلاب اسلامی این است که اعتماد مسلمانان را به دینشان باز می گرداند».[11]

هم چنین شیخ صبحی طفیلی از اعضای شورای عالی حزب الله لبنان در این مورد می گوید:

«امام اسلام را از غربت بیرون آورد و به جایگاه اصلی و واقعی خود بازگرداند و آن را به عنوان یک نیروی مهم و مؤثر علیه ظلم و ستم به مظلومان دنیا هدیه کرد... از این روست که امروز مسلمانان در مصر و الجزایر و فلسطین در مقابل نیروهای استکباری ایستادگی می کنند...». [12]

ولید ابراهیم از نویسندگان عرب می نویسد:

«انقلاب اسلامی با ایجاد آگاهی های جدید تأثیرات عمیقی بر ادبیات عرب به جا گذاشت و به گفته سمیع القاسم این آگاهی ها امت اسلامی را وادار به بازگشت به منابع پاک و اصیل فرهنگ اسلامی خود کرد».[13]

همه این مطالب نشان گر این است که حرکت امام خمینی رحمه الله موجب ایجاد نوعی باور به توانایی ها و قابلیت های سیاسی و اجتماعی اسلام و بازگشت به منابع و فرهنگ اصیل اسلامی و اعتماد بیش تر به این دین شد.

2ـ1. تأثیر در گسترش کمی و کیفی حرکت ها و تشکیلات آزادی بخش اسلامی
یکی دیگر از نمودهای بیداری و آگاهی اسلامی در مردم فلسطین و اثر آن در زندگی عملی آن ها، بحث گسترش حرکت ها و تشکیلات آزادی بخش اسلامی در فلسطین بود. پس از انقلاب اسلامی ایران، گروه های مختلف اسلامی در قالب فعالیت های مختلف فرهنگی و مذهبی و با موضع گیری سیاسی در محله ها و مساجد و دانشگاه ها دوباره مردم را به سوی اسلام فراخواندند.

در همین دوره، مراکز، نشریات و جلسات اسلامی در فلسطین نسبت به گذشته چند برابر شد و گروه های فعال اسلامی در دانشگاه ها آرای مقبولی به دست آوردند. یکی از گروه های بسیار فعال در فلسطین، گروه اخوان المسلمین است و همان طور که ذکر شد، جنگ 1967 لرزه شدیدی در داخل این گروه ایجاد کرد که موجب پدیدآمدن شبهات و سؤالاتی شد که پس از سال ها، نمونه عملی ارایه شده توسط انقلاب اسلامی توانست بدیل و راه حل عملی برای آن ها باشد.[14]

اما مه مترین نمونه تأثیر انقلاب اسلامی در حرکت های جهادی و تشکل های مبارزاتی، تشکیل هسته جهاد اسلامی در فلسطین است. از دیدگاه ابوعمرو اندیشه «اسلام، تنها راه حل و جهاد مناسب ترین اسلوب است» مهم ترین درسی است که جهاد اسلامی و انتفاضه، از انقلاب اسلامی ایران گرفته است. [15]

طرح نوین مبارزاتی در فلسطین در قالب هسته جهاد اسلامی تحت تأثیر انقلاب اسلامی شکل گرفت. اگر جهاد اسلامی مهم ترین هسته و سازمان به وجود آورنده انتفاضه است، انقلاب اسلامی عامل اصلی پیدایش اندیشه جهادی و تشکیل این سازمان با عنوان جهاد اسلامی است. دکتر فتحی شقاقی در این باره می نویسد:

«جهاد اسلامی هم زمان با قیام و پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با الهام از اندیشه های امام فقید امت در سال 1980 تأسیس شد و از آغاز کار به دنبال جهاد مسلحانه علیه رژیم صهیونیستی بود و حرکت ما می دید که گروه های غیر مذهبی و ملی گرایی هستند که شعار آزادی فلسطین را برداشته اما با اسلام دشمنی دارند و حتی گروه های اسلامی نیز بوده اند که ادعای اسلام داشته اما سخنی از جهاد به زبان نمی آوردند. جنبش جهاد اسلامی برای اعلام اسلام به عنوان ابزار و وسیله این رهایی تشکیل شد».[16]

شقاقی با تأکید بر نحوه برخورد حرکت اسلامی ایران در اندیشه و عمل با مسئله فلسطین از آن به عنوان فهم صحیح حرکت اسلامی از نقش و ماهیت استعماری دشمنان و هم سو با اندیشه حسن البناء، توفیق الطیب، سید قطب و ابوالاعلی مودودی یاد می کند.

وی ضمن این که پیروزی امام بر شاه را یک الگوی عملی می داند، در مورد عناصر و مبانی فکری انقلاب اسلامی تعصب مذهبی و قومی نداشته و هم چون یک شیعه از انقلاب اسلامی دفاع می کند. هم چنان که در اندیشه سیاسی امام کم ترین مناقشه مذهبی علیه اهل تسنّن و سایر فرقه های اسلامی مشاهده نمی شود.

می توان گفت یکی از عوامل تأثیرگدار در جذب امثال فتحی شقاقی به اندیشه های امام خمینی رحمه اللههمین منطق وحدت بخش اندیشه امام در گفت وگوی اسلامی و نه فرقه ای با امت اسلامی است. شقاقی در این باره می گوید:

«انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب اسلامی به معنای وسیع قرآنی است... وجوه مشترک میان دو بال مسلمانان، تسنن و تشیع، پیکره این انقلاب را بر اساس خاستگاه ها، هدف ها، ابزارها و انگیزه های آن تشکیل می دهند».[17]

وی با ذکر حکم شیخ محمود شلتوت در تجویز تقلید از مذهب تشیع همانند مذاهب اهل سنت هرگونه شائبه کفر و خروج از دین را برطرف می کند. چنین پشتوانه ای از اندیشه موجب نزدیکی فکری فتحی شقاقی به انقلاب اسلامی و تأسیس جهاد اسلامی مبتنی بر همین اندیشه شد.

جهاد اسلامی که به این ترتیب شکل گرفت حلقه ارتباط اندیشه امام خمینی با فلسطین شد. هرچند که این حلقه تنها راه انتقال اندیشه انقلاب اسلامی به فلسطین نبود اما مهم ترین آن ها بود. جهاد اسلامی پس از تأسیس در سال 1980، در سه مرحله انتفاضه فلسطین را تا سال 1987 شکل داد.

در مرحله اول، از طریق کار فکری و فرهنگی و تربیت کادر، با استراتژی بسیج سیاسی و مردمی در مراکز علمی، مساجد و دانشگاه ها، اندیشه جهادی را گسترش داد. در مرحله دوم، در سال 1986 جهاد اسلامی مبارزه و جهاد مسلحانه را با صهیونیست ها در پیش گرفت و در مرحله سوم همراه با مردم، انتفاضه را سازمان دهی و رهبری کرد. [18]

ابوعمرو اعضای جهاد اسلامی را از اولین کسانی می داند که در انتفاضه شرکت نمودند. وی که یک ناسیونالیست لائیک است، و انگیزه ای برای حمایت از حرکت های اسلامی ندارد، در رابطه با نقش جهاد اسلامی در انتفاضه می گوید:

«قبل از آغاز انتفاضه مجموعه ای از حوادث که نقش آتش زیر خاکستر را داشتند، منجر به قیام شدند و کوچک ترین شکی وجود ندارد که جنبش جهاد اسلامی نقش مهمی را در این حوادث داشت. این حوادث زمینه ساز انتفاضه شد و در نهایت انفجار مردمی را به دنبال داشت».[19]

شهید فتحی شقاقی نیز نقش جهاد اسلامی را در انتفاضه مردم فلسطین این گونه بیان می کند:

«جنبش جهاد اسلامی با انتفاضه وارد مرحله سومی از مراحل مبارزه و جهاد سخت و پی گیر خود می شود و ادعا نمی کند که انتفاضه را به وجود آورده است.. . ولی آن چه برای همه روشن است و نمی توان آن را انکار کرد این است که جهاد اسلامی حضور فعال و مهمی در انتفاضه داشته و این فرصت برای هیچ گروهی به این اندازه نبوده است».[20]

با توجه به آن چه گذشت، روشن شد که اندیشه و حرکت جهاد اسلامی که نقش بسیار زیادی در انتفاضه فلسطین و مبارزه آن ها با اسرائیل دارد، تحت تأثیر انقلاب اسلامی و اندیشه های حضرت امام رحمه الله شکل گرفت.

3ـ1. ایجاد حساسیت اسلامی و حمایت از مقدسات مذهبی
یکی از آثار انقلاب اسلامی بر جهان اسلام از جمله کشور فلسطین ایجاد نوعی حساسیت اسلامی و حمایت از مقدسات دینی است. از جمله موارد بروز و ظهور این مسئله، گرایش به استفاده از نام ها و عناوین اسلامی برای اشخاص و مؤسسات می باشد.[21]

انتخاب نام هایی چون «جنبش جهاد اسلامی» یا «جنبش مقاومت اسلامی فلسطین» برای گروه های مبارز و حرکت های آزادی بخش از این نمونه است. هم چنین می توان به مسئله ورود شارون به مسجدالاقصی اشاره کرد که آن چنان احساسات مسلمانان فلسطینی را برانگیخت که موجب آغاز انتفاضه قدس گردید که هنوز هم ادامه دارد.

از جمله موارد بروز این حساسیت اسلامی، افزایش رفتار مذهبی در بین مسلمانان است. گرایش بیش تر زنان به حفظ حجاب، افزایش استقبال عمومی برای انجام فرایض دینی مثل برگزاری نمازهای جمعه در مسجدالاقصی که با حساسیت خاصی برگزار می شود، گسترش جلسات آموزش های دینی و حضور گسترده تر در مجالس و محافل مذهبی از جمله مواردی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران توسعه بیش تری یافته است.[22]

4ـ1. ایجاد روحیه شهادت طلبی
شهید دکتر مصطفی چمران که از مبارزان و صاحب نظران در مسئله آزادسازی قدس و فلسطین و لبنان است انقلاب اسلامی و اندیشه انقلابی آن را پل پیروزی لبنان و فلسطین بر اسرائیل ذکر می کند. وی معتقد است انقلاب ایران به رهبری امام خمینی راه تازه ای به روی مسلمانان و مظلومان گشوده است که این راه ریشه در امور معنوی، خدایی، روحیه گذشت و فداکاری و شهادت طلبی و رسیدن به کمال مطلق دارد. امام خمینی رحمه الله در مورد فلسطین می فرماید:

«اگر بخواهید قدس را نجات بدهید، اگر بخواهید فلسطین را نجات بدهید... ملت ها باید قیام کنند و ملت ها باید رمز را بفهمند که رمز پیروزی این است که شهادت را آرزو بکنند و به حیات، حیات مادی و دنیای حیوانی ارزش قائل نباشند؛ این رمز است که ملت ها را می تواند پیش ببرد،این رمزی است که قرآن آورده است».[23]

این نکته روح اصلی ایدئولوژی است که انتفاضه از اندیشه و ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی و امام خمینی به ارث برده است و نترسیدن فلسطینی ها از مرگ و مبارزه در قالب انتفاضه کارآمدترین فکر و اقدامی است که اسرائیل را دچار تشویش و نگرانی های جدی درباره آینده کرده است. چنین ایدئولوژی ای هر ارتش و مقاومتی را سرانجام شکست می دهد؛ چنان که ارتش اسرائیل را به اضمحلال روانی و فرسایش روحی دچار کرده است.

تبدیل نیروهای نظامی اسرائیلی به نیروهای امنیتی و پلیس داخلی در نهایت به قدرت دفاعی اسرائیل نیز لطمه وارد می کند و ارتش را با مشکلات اساسی روبه رو می کند. در بسیاری از مواقع که نیروی ارتش به نیروی پلیس تغییر مأموریت می دهد، سربازان احساس ناکامی و تنفّر می کنند.[24]

منطق ایمان در برابر آهن، سنگ در برابر تفنگ، فریاد در برابر غرش تانک ها و لبخند به مرگ، شیوه ای است که حاصل همان اندیشه و روش مبارزاتی مرحوم امام در انقلاب اسلامی است. تنها این روحیه شهادت طلبی است که می تواند مردم را در صحنه نگه دارد و انتفاضه را حفظ کند.

5ـ1. مساجد کانون مبارزه و فعالیت سیاسی
یکی دیگر از اثرات انقلاب اسلامی بر کشورهای مسلمان این است که کانون اصلی مبارزات و فعالیت های سیاسی آن ها معمولاً مساجد بوده و هر زمان که با مشکل سیاسی روبه رو می گردند به مساجد روی آورده و فعالیت های خود را در این مکان مقدس برنامه ریزی کرده و شکل می دهند؛ از این رو نه تنها مساجد موجود در جهان اسلام بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رونق زیادی یافته است بلکه روز به روز بر تعداد آن ها نیز افزوده گردیده و از مساجد نه تنها به عنوان محلی برای انجام فرایض عبادی بلکه به عنوان مرکزی برای فعالیت های سیاسی اجتماعی استفاده می شود.[25] جیمز بیل، محقق آمریکایی، درباره این مسئله در فلسطین می نویسد:

«... نسل جوان فلسطینی های بی وطن در کنار مجامع و انجمن های ملی، سازمان های مختلف اسلامی را نیز تشکیل می دهند و این جریان به ویژه در شکل بندی مساجد جدید و مهد کودک ها و تأسیسات دانشگاهی به وضوح دیده می شود.

الیاس فریح، شهردار بیت اللحم، و رشاد شاوه شهردار سابق غزه اخیرا تأکید کرده اند که به نحو فزاینده ای جوانان فلسطینی در سرزمین های اشغالی به سوی اسلام آمده و با خواست اصلاح، آن را به مثابه راه نجات از فقر و بدبختی خود می دانند».[26]

6ـ1. سازمان دهی و بسیج توده ها
یکی از ضعف های عمده سازمان ها و حرکت های فلسطینی پیش از انتفاضه، نادیده گرفتن مردم و عدم اتکای جدی به آن ها در تجهیز و سازمان دهی علیه اسرائیل بود. اولویت دادن به مصالح سازمانی و اتکای بیش از حد به سلاح و شیوه های تاکتیکی و نظام مبارزاتی و دل خوشی به کمک های دولت های عربی، مبارزان فلسطینی را روز به روز از ملت فلسطین جدا کرد.

این جدایی موجب از دست رفتن پایگاه و ارتباط مردمی گروه ها و سازمان های فلسطینی و جای گزین شدن دولت های خارجی و منافع آن ها به جای مردم شد و هدف اصلی یعنی آرمان آزادی فلسطین به فراموشی سپرده شده و موجب گسست و از هم پاشیدگی اندک توان نهفته در میان مردم و مبارزان فلسطینی شد.

امام خمینی در مورد ضرورت حضور توده های ملت فلسطین در صحنه مبارزه می گوید:

«اگر بخواهید قدس را نجات بدهید، اگر بخواهید فلسطین را نجات بدهید.. . ملت ها باید قیام کنند و ملت ها باید رمز را بفهمند که رمز پیروزی این است که شهادت را آرزو بکنند.. . این رمز است که ملت ها را می تواند پیش ببرد».[27]

حضور رهبران مذهبی در انتفاضه فلسطین که خارج از هیاهوهای سازمان های متعدد فلسطینی به اقدامات اجتماعی روی آورده بودند، اعتماد و مشروعیت لازم را برای در دست گرفتن رهبری مبارزه در میان مردم مناطق اشغالی به وجود آورده بود. رهبری انتفاضه در واقع به دست این بخش از رهبران مذهبی فلسطینی افتاد که پس از انقلاب اسلامی ایران بیش ترین ارتباطات معنوی و فیزیکی را با آن برقرار کرده بودند.

زاهل سعیدی درباره رهبری های مردمی در قیام و سازمان دهی انتفاضه معتقد است ظهور رهبری های مردمی جدید در داخل فلسطین از قبیل حرکت جهاد اسلامی و جنبش حماس هر گونه فرصت رقابت گروهی را از سازمان های فلسطینی گرفت وهمه مردم و سازمان ها را با گرایش های مختلف به سوی وحدت ملی و تقویت مبارزه و جهاد برای آزادی فلسطین سوق داد. [28]

این نوع سازمان دهی انقلابی بر خلاف سازمان دهی های پیشین توانست توده های مردم را با خود همراه سازد و همه طبقات و گروه های اجتماعی اعم از زن و مرد و گروه های سنی مختلف را وارد مبارزه تمام عیار علیه اسرائیل کند.

در این سازمان دهی، کمیته های مردمی در امور مختلف جای گزین سازمانها و گروه های رسمی شد که این امر در پدیدآمدن روحیه وحدت و همبستگی اجتماعی و ملی در آن ها بسیار مؤثر بود؛ به گونه ای که هرکس به اندازه توان خود نقشی در انتفاضه ایفا می کرد؛ برخی با جمع آوری کمک های مالی، بسته بندی مواد غذایی و فراورده های کشاورزی به کمک نیازمندان و آسیب دیدگان از قیام شتافتند و افراد تحصیل کرده از طریق مشاوره های حقوقی به آزادی زندانیان کمک کردند و از طریق درمانگاه ها خدمات درمانی ارایه نمودند. [29]

جاناتان کتّاب سازمان دهی انقلابی در انتفاضه فلسطین را ناشی از تحول روحی و فکری بزرگ در مردم فلسطین می داند. غلبه مردم بر ترس از سلاح ها و کشتارهای اسرائیل، کمبودها، شداید و.. . وجه بارز این سازمان دهی است. وی معتقد است جنبش اسلامی، از عوامل مهم پیدایش انتفاضه است که از طریق اماکن مذهبی و با توجه به مناسبت های مختلف مذهبی و ایام تعطیل مردم را به میدان های مبارزه کشاند. [30]

عملیات گروه های جهاد اسلامی در 15/10/1986 در نزدیکی دیوار براق، فرار شش تن از اعضای جهاد اسلامی از زندان در ماه مه 1987 و شهادت آن ها و دیگر عملیات های نظامی که علیه صهیونیست ها صورت گرفت، موجب به میدان آمدن مردم فلسطین شد.

نقطه شروع انتفاضه از دید صاحب نظران، رویداد شهرک شجاعیه و سپس تشییع جنازه شهدای آن است. هرچند که هشتم دسامبر 1987 به طور رسمی مبدأ انتفاضه اعلام شد. [31]شهید فتحی شقاقی در نقش جهاد اسلامی در به میدان آوردن توده های مردم می گوید:

«جنبش اسلامی با خون شهدای شجاعیه و تظاهراتی که در پی شهادت آنان و تظاهراتی که در پی تبعید شیخ عبدالعزیز عوده صورت گرفت، حضور خود را در انتفاضه تعمیق بخشید. هم چنین با اطلاعیه هایی که متناسب با حوادث روز منتشر می شد این جهاد راهنمای مردم در مبارزه و جهاد و ابتکار عمل آنان بود».[32]

تردیدی نیست که این نوع سازماندهی مبتنی بر اراده مردمی از جمله ویژگی هایی است که انتفاضه از انقلاب اسلامی ایران به ارث برده است. حضرت امام مقابله با رژیم شاهنشاهی را در وضعیتی آغاز کرد که شیوه های براندازی غیرمردمی با ناکامی روبه رو شده بود و امام از ابتدای نهضت بر خط مشی و سازمان دهی انقلابی مبتنی بر حضور مردم و مردمی بودن مبارزه به معنای واقعی کلمه تأکید داشت. انتفاضه فلسطین نیز در برهه ای از تاریخ مبارزات این مرز و بوم پدیدار شد که مبارزات حزبی و دیپلماتیک و ایدئولوژی های غیر دینی و غیر بومی در تجهیز و بسیج امکانات و منابع فلسطینی با شکست روبه رو شده بود. [33]

هم چنین بیداری اسلامی که در مردم فلسطین پدید آمد موجب حرکت توده ها و عمومی شدن مبارزه و خارج شدن آن از انحصار سازمان ها، گروه ها و احزاب شد. این مرحله از بیداری اسلامی در قیام مردم فلسطین بلافاصله پس از انقلاب اسلامی ایران آغاز شد و با سخنان و تشویق های امام خمینی نسبت به حرکت توده مردم فلسطین گسترش یافت.

2. بعد بین المللی
علاوه بر تأثیراتی که انقلاب اسلامی ایران بر مردم فلسطین و تحولات داخلی آن داشت، تأثیرات فراوانی نیز در بعد بین المللی داشت که در ذیل به آن ها اشاره می شود:

1ـ2. احیای مجدد بحث فلسطین در جهان اسلام
یکی از اقدامات حضرت امام در رابطه با فلسطین، احیای بحث مظلومیت مردم فلسطین در بین مسلمانان و جهانیان و تأکید بر اتحاد مسلمین در موضع گیری علیه اسرائیل بود. ایشان مشکل فلسطین را مشکل جهان اسلام دانسته و عقیده داشتند رهایی قدس باید دغدغه دینی مسلمانان باشد نه دغدغه ملی فلسطینیان. با این حرکت، مسئله فلسطین مسئله جهان اسلام شد. امام در پیام برائت از مشرکین سال 1366 در این باره می فرماید:

«ملت های مسلمان باید به فکر نجات فلسطین باشند و مراتب انزجار و تنفر خویش را از سازشکاری و مصالحه رهبران ننگین و خودفروخته ای که به نام فلسطین، آرمان مردم سرزمین های غصب شده و مسلمانان این خطه را به تباهی کشیده اند به دنیا اعلام [کنند... ]ملت های مسلمان از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشه کن کردن آن دست نخواهند کشید».[34]

امام در زمان مبارزه با رژیم پهلوی نیز، تأکید نمود که مشکل ما با اسرائیل مشکل ایران نیست بلکه مشکل اسلام است:

«ای مردم عالم، بدانید ملت ما با پیمان [با] اسرائیل مخالف است، این ملت ما نیست، این روحانیت ما نیست، دین ما اقتضا می کند که با دشمن اسلام موافقت نکنیم، قرآن ما اقتضا می کند که در مقابل صف مسلمین، با دشمن اسلام هم پیوند نشویم.. .» [35].

ایشان علاوه بر طرح این مسئله در سخنرانی ها و پیام های خود، طرحی عملی نیز ارایه کرد و آن اعلام روز جهانی قدس بود که این طرح باعث شد همه مسلمان های دنیا به طور عملی و لو در قالب یک اعتراض عمومی و تظاهرات، از فلسطین حمایت کنند. جالب این است که امام حتی روز قدس را هم مختص به فلسطین و قدس ندانست بلکه از آن به عنوان روز مبارزه با مستکبرین یاد کرد:

«روز قدس یک روز جهانی است، روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد، روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است.. . روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است. روز حکومت اسلامی است.. . روز امتیاز حق از باطل است، روز جدایی حق از باطل است».[36]

یعقوب یحیی رهبر نهضت اسلامی نیجریه در مورد نقش انقلاب اسلامی در احیای بحث فلسطین در عالم به خصوص جهان اسلام، می گوید:

«ویژگی دوم [انقلاب اسلامی] متحد کردن مسلمانان از هر گروه و فرقه و آشنا کردن آنان با یک دیگر است، زیرا قبل از انقلاب برخی از مسلمانان نمی دانستند که فلسطینی هم وجود دارد که از طرف صهیونیست ها اشغال شده و حقوق مردمش غصب شده است ولی آن گاه که امام ظهور کرد و انقلاب پیروز شد مسلمانان به این امر پی بردند».[37]

با توجه به آن چه ذکر شد، روشن می شود که یکی از اثرات بین المللی انقلاب اسلامی و اندیشه ها و عملکرد امام خمینی رحمه اللهدر مورد فلسطین، جهانی کردن مسئله فلسطین و جلوه دینی دادن به آن و گسترش بحث آن در تمام نقاط عالم می باشد.

2ـ2. شکستن ابهت آمریکا و اسرائیل و جلب اعتماد مردم به اسلام
یکی دیگر از اثرات انقلاب اسلامی بر فلسطین از بعد بین المللی، شکسته شدن ابهت آمریکا و اسرائیل در ذهن فلسطینیان بود. انقلاب اسلامی ایران حرکتی بود که در مقابل بزرگ ترین دشمنان فلسطین یعنی آمریکا و اسرائیل ایستاد و به رغم دفاع آن ها از حکومت پهلوی توانست این حکومت را ساقط کند و طعم شکست را به آمریکا و اسرائیل بچشاند. این تنها پدیده ای بود که در برابر چشم فلسطینیان ابهت آمریکا و اسرائیل را شکست و نشان داد که آن ها نیز شکست پذیر هستند. دکتر فتحی شقاقی در این مورد می نویسد:

«هیچ چیز به اندازه انقلاب امام خمینی نتوانست ملت فلسطین را به هیجان آورد و احساسات آن ها را برانگیزد و امید را دردل هایشان زنده کند. با پیروزی انقلاب اسلامی ما به خود آمدیم و دریافتیم که آمریکا و اسرائیل نیز قابل شکست هستند. ما فهمیدیم که با الهام از دین اسلام می توانیم معجزه کنیم. از این رو ملت مجاهدمان در فلسطین، انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را به دیده تقدیر می نگرند و امام خمینی را از رهبران جاوید تاریخ می دانند».[38]

مقاومت دلیرانه مردم ایران در هشت سال دفاع مقدس در برابر متجاوزین عراقی که مورد حمایت کشورهای مختلف عربی، آفریقایی و از همه مهم تر تحت حمایت مادی و معنوی آمریکا و اسرائیل و کشورهای بزرگ اروپایی بود، نشان داد که به رغم حمایت کشورهای مختلف از عراق، می توان با تکیه بر اسلام و حمایت های الهی و با استفاده از اعتقادات، ارزش ها و نمادهای دینی هم چون اعتقاد به حیات پس از مرگ و شهادت به عنوان پلی برای رسیدن به سعادت، در مقابل آن ها ایستادگی کرد و تن به ذلت و شکست نداد. این مسئله نیز خود عامل دیگری برای تقویت روحیه فلسطینی ها برای مبارزه با حکومتی گردید که مورد حمایت مستقیم آمریکا و تمام کشورهای اروپایی و تحت حمایت غیر مستقیم کشورهای عربی است.

3ـ2. ایجاد وحدت اسلامی و مشارکت بین المللی فلسطینی ها
یکی دیگر از اثرات انقلاب اسلامی، ایجاد حس جمعی و وحدت اسلامی در بین مسلمانان جهان از جمله فلسطین بود. عملکرد فرافرقه ای امام خمینی رحمه الله در سطح جهان اسلام، موجب وحدت و هم دلی مسلمانان و ایجاد نوعی علقه بین مسلمین حول محور اسلام شد.

شهید فتحی شقاقی در مورد این منطق وحدت بخش اندیشه امام می گوید:

«انقلاب اسلامی ایران یک انقلاب اسلامی به معنای وسیع قرآنی است... وجوه مشترک میان دو بال مسلمانان، تسنن و تشیع، پیکره این انقلاب را بر اساس خاستگاه ها، هدف ها، ابزارها و انگیزه های آن تشکیل می دهند».[39]

این علقه و هم دلی به گونه ای بود که در کشورهای مختلف اسلامی با فرقه های مذهبی مختلف حمایت های عملی از فلسطین را در پی داشت.

در اندیشه امام رحمه الله، صهیونیسم حرکتی علیه اسلام و مسلمین شمرده می شد، از این رو تلاش فکری ایشان این بود که این بحران از یک مقوله عربی به مقوله ای اسلامی تغییر یابد. این اندیشه امام بحث عرب وطنی و عجم ستیزی را نیز از بین برد.

فؤاد عجمی یکی از صاحب نظران مسایل خاورمیانه معتقد است امام خمینی رابطه شیعیان با جهان عرب و نمادهای آن را زیر و رو کرد، زیرا امام آیین عرب وطنی در میان مسلمانان را با اقدامی فرهنگی و اسلامی کنار زد و آنان در روابطشان با انقلاب اسلامی آیین پیشین را که مبتنی بر عجم ستیزی و شیعه ستیزی بود کنار گذاشتند. [40]

این هم دلی در خود فلسطینی ها نیز به وجود آمد به طوری که در جریان حمله آمریکا به عراق و کشتار شیعیان، فلسطینی های اهل تسنّن در حمایت از مردم عراق که اکثرا شیعه بودند تظاهرات کردند و اعتراض خود را نسبت به عملکرد آمریکا در عراق نشان دادند. این حس ایجاد شده در مردم فلسطین و مشارکت آن ها در مسایل جهان اسلام در سطح بین الملل نتیجه همان اندیشه و عملکرد فرافرقه ای امام خمینی رحمه اللهبود.

ب. علت تأثیرپذیری فلسطین از انقلاب اسلامی ایران
بازتاب ها و تأثیرات فراوان انقلاب اسلامی بر فلسطین نتیجه دو عامل مهم بوده است:

1. اندیشه ها و تفکرات حاکم بر گفتمان انقلاب اسلامی ایران
یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در بازتاب انقلاب اسلامی بر فلسطین و جذب رهبران و توده مردم فلسطین به این حرکت و الگوگیری از آن، اندیشه ها و تفکرات حاکم بر انقلاب اسلامی بود که مهم ترین آن ها عبارت اند از:

1. عدم جدایی دین از سیاست؛

2. تأکید بر حفظ عزت اسلام و مسلمین؛

3. وجهه جهادی و انقلابی اندیشه امام رحمه الله؛

4. اندیشه فرافرقه ای امام رحمه الله؛

5. استعمار و استکبارستیزی.

احیای تفکر جدایی دین از سیاست و تأکید امام بر این مسئله و بروز نتیجه عملی آن در پیروزی انقلاب اسلامی ازعوامل جذب فلسطینی ها به انقلاب و استفاده از آن به عنوان الگوی عملی بود و موجب تمرکز فعالیت های سیاسی فلسطینیان حول محور اسلام در راستای مبارزه با اسرائیل شد.

تأکید حضرت امام بر حفظ عزت اسلام و مسلمین و این که رهایی قدس از دست اسرائیل یکی از جلوه های این عزت می باشد، تأثیر شگرفی بر تقویت روحیه فلسطینیان در راه آزادی قدس و انتفاضه گذاشت. به علاوه، ادبیات و عملکرد فرافرقه ای امام خمینی رحمه الله در سطح جهان اسلام و تأکید ایشان بر پیروی از قرآن و وحدت و هم دلی مسلمانان موجب ایجاد نوعی علقه بین مسلمین حول محور اسلام و مایه جذب فلسطینی های سنّی مذهب به امام خمینی رحمه الله و شیوه های مبارزاتی ایشان شد.

برخی از نویسندگان مسلمان غیر ایرانی معتقدند حتی طرح «ولایت فقیه» توسط امام خمینی رحمه الله به عنوان نظام سیاسی حاکم بر ایران موجب نزدیکی بیش تر شیعه و سنی در بحث رهبری در اسلام شده است:

«مفهوم «ولایت فقیه» به عنوان محور اصلی اجتهاد سیاسی امام خمینی رحمه الله است، اختلاف مهم الهی سیاسی بین دو مکتب فکری عمده (شیعه و سنی) بر سر مسئله رهبری را از میان برداشته است.

بدون تعارف می توان گفت که تقارب فکری در مورد این مسئله در جهان اسلام به حد اعلای خود رسیده است.. . خصوصیات و صفات رهبر و ترتیبات قانونی که اکنون در ایران برای انتخاب رهبر اتخاذ شده است مشابه موضع اهل تسنن در مورد «خلیفه» و مسایل مربوط به آن است».[41]

«شاید به همین دلیل است که بسیاری از علمای اهل تسنن نیز اکنون وجود دارند که امام خمینی را رهبر امت می دانند. و همین خود شاهدی است بر پیدایش تحول مثبت در موضع اهل تسنن...».[42]

وجهه جهادی و انقلابی اندیشه و عملکرد حضرت امام رحمه الله و روحیه استعمار و استکبار ستیزی ایشان موجب جذب فلسطینی ها و الگوگیری آن ها برای مبارزه با اسرائیل شد.

2. حمایت و پشتیبانی عملی انقلاب اسلامی از فلسطین و مبارزات مردم آن
دومین عامل مهم که موجب تأثیر انقلاب اسلامی بر فلسطین شد، حمایت ها و پشتیبانی عملی جمهوری اسلامی از فلسطین و مبارزات آن ها علیه اسرائیل بود. مهم ترین این حمایت ها عبارت است از:

1ـ2. اعلام روز قدس
یکی از اقدامات عملی حضرت امام رحمه الله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در راستای حمایت از مردم فلسطین، اعلام روز آخر ماه مبارک رمضان به عنوان روز جهانی قدس بود. ایشان در پیامی در سال 1358 در این مورد می فرماید:

«من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم.. . من از عموم مسلمانان جهان و دولت های اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می توان تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم».[43]

پس از این تاریخ، امام هر سال در روز قدس پیامی صادر نموده و با به کار بردن تعابیری چون: «روز قدس روز مقابله مستضعفین بر مستکبرین»؛ «انشاء الله در قدس نماز بخوانیم»؛ «در روز قدس اگر همه فریاد بزنند پیروز خواهند شد»؛ «آرزوی خواندن نماز وحدت در قدس» و... همواره این مسئله را مورد تأکید قرار می داد.

2ـ2. طرح مسأله فلسطین به مناسبت های مختلف در پیام های داخلی و بین المللی
امام از ابتدای دهه 40 تا پایان عمر شریف خود همواره به مناسبت های مختلف در پیام ها و اعلامیه ها و بیان مواضع داخلی و بین المللی خود بحث فلسطین و مشکل اسرائیل را مطرح می کرد. از نمونه های دهه 40 می توان به موضع گیری های ایشان علیه لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، پیام به مناسبت نوروز 42، مخالفت با لایحه کاپیتالسیون و.. . اشاره کرد.

در طول دهه 50 تا آغاز تحولات انقلاب اسلامی، امام هم چنان در اعلامیه های مختلف در پاسخ به نامه های مردم، دانشجویان و علما، بر حمایت از فلسطین تأکید داشت. از جمله باید به پیام ایشان در مورد جشن های 2500 ساله شاهنشاهی و انتقاد از اقدامات شاه در حمایت از اسرائیل، پیام در خصوص حمله فالانژها به فلسطینی ها، سخنرانی به مناسبت بزرگداشت اربعین شهدای قم در نجف، پیام به مناسبت اربعین شهدای تبریز، مخالفت با جریان کمپ دیوید در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس و پیام به دولت ها و ملت های اسلامی در مورد جهاد همه جانبه علیه اسرائیل اشاره کرد که در تمام آن ها بر ضرورت مبارزه با اسرائیل و حمایت از فلسطین تأکید نموده است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم امام همواره در پیام ها و موضع گیری های مختلف به مخالفت با اسرائیل و حمایت از فلسطین می پرداخت.[44]

3ـ2. تخصیص وجوهات شرعی برای کمک به فلسطین
یکی از حمایت های عملی انقلاب و امام از ملت فلسطین و مبارزه آن ها علیه اسرائیل، صدور مجوز استفاده از وجوهات شرعی برای کمک به مبارزین فلسطینی است. این اقدام هم قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بود و هم بعد از آن ادامه داشت.

ایشان در تاریخ 6/6/1347 در پاسخ به نامه گروهی از فداییان و جوانان مبارز فلسطین ضمن اعلام وجوب و ضرورت مبارزه با اسرائیل، مجوز استفاده از مصرف زکات و سایر صدقات را برای رفع خطر اسرائیل در کمک به مدافعین و مبارزین صادر نمود.[45] هم چنین ایشان در پیامی در تاریخ 2/1/57 در این مورد می فرماید:

«لازم است مسلمین خیراندیش، خصوصا اهالی محترم ایران که در خیرات پیشقدم هستند در این امر حیاتی به اسرع وقت در نجات آوارگان بی پناه به پا خیزند و با هر وسیله ممکن به کمک آن ها بشتابند.. . و اگر بخواهند از سهم مبارک امام علیه السلام مصرف آوارگان و جنگ زدگان کنند مجازند تا ثلث مصرف نمایند».[46]

امام در مصاحبه با نماینده الفتح در همین سال نیز، این مسئله را مورد تأکید قرار داده و وجوب آن را گوشزد نمود.[47]

4ـ2. اعلام وجوب جهاد علیه اسرائیل
در طول دهه 50 شمسی، امام هم چنان در اعلامیه های مختلف در پاسخ به نامه های مردم، دانشجویان و علما با اعلام وجوب جهاد برای آزادسازی فلسطین و حمایت از گروه های مبارز فلسطینی، این امر را در اذهان و افکار عمومی مسلمانان زنده نگه می داشت.

به ویژه در جنگ رمضان 1973م با صدور پیامی به دولت ها و ملت های اسلامی همه را به جهاد همه جانبه و به دور از اختلافات علیه اسرائیل فراخواند و آن ها را از فروش نفت به اسرائیل بر حذر داشت. ایشان هم زمان با این پیام، پیام پرشوری نیز خطاب به ملت ایران فرستاد و آن ها را موظف کرد که از تأمین منافع آمریکا و اسرائیل در ایران جلوگیری و با آن مبارزه کنند.[48]

در تاریخ 17/7/1357 نیز ایشان اسرائیل را غده سرطانی نامید و بر هر مسلمانی تجهیز علیه اسرائیل را لازم دانست.[49]

5ـ2. مبارزه با اسرائیل یکی از اهداف انقلاب اسلامی
یکی از موارد اختلاف میان امام و رژیم شاه بر سر مسئله فلسطین و حمایت شاه از اسرائیل بود. اولین موضع رسمی امام مقارن با آغاز مبارزات سیاسی وی با رژیم پهلوی در ارتباط با عدم هم سویی این رژیم با تحریم نفتی علیه اسرائیل و قطع روابط دیپلماتیک همگام با کشورهای اسلامی و عربی بود:

«یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرار داده است، کمک او به اسرائیل است. من همیشه در مطالبم گفته ام که شاه از همان اول که اسرایل به وجود آمد با او همکاری کرده و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسیده بود شاه هم چنان نفت مسلمین را غصب کرده، به اسرائیل می داد و این امر خود از عوامل مخالفت من با شاه بوده است».[50]

با این وصف، می توان گفت یکی از عوامل شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، عملکرد نامناسب دستگاه سیاست خارجی ایران در قبال اسرائیل و فلسطین بود. امام در پیام خود به مناسبت نوروز 1342 نیز کشته شدن مسلمانان و روحانیت به دست دولت شاه را در راستای حفظ منافع آمریکا و اسرائیل نامید.

هم چنین ایشان یکی از دلایل مخالفت با لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی را فراهم شدن زمینه برای ظهور و سلطه صهیونیست ها در قالب بهاییت، بر تأسیسات و منابع ایران می دانست. [51]

وی زمانی هدف از انقلاب اسلامی را احیای اسلام، استقلال مملکت و نابودی اسرائیل ذکر کرد[52] که غرب به ویژه آمریکا همواره از استراتژی بقای اسرائیل سخن می گفت و از آن حمایت می کرد. نیکسون در این باره می گوید:

«تعهد ما در برابر اسرائیل ریشه در میراث جنگ دوم جهانی و علاقه اخلاقی و عقیدتی ما به حفاظت از دموکراسی دارد که در مخاطره اند و هیچگاه رییس جمهوری یا کنگره آمریکا اجازه نخواهند داد که اسراییل از میان برود».[53]

بعد از شروع جنگ تحمیلی نیز امام هم چنان از فلسطین و لبنان در مقابل اسرائیل دفاع نموده و بر این نکته تأکید داشت که تجاوز صدام به ایران حرکتی هدایت شده از طرف استکبار جهانی برای از بین بردن وحدت مسلمین است تا مانع مقابله آن ها با صهیونیسم شود. وی در مورد حرکت صدام علیه ایران می گوید:

«این ملعون برای نفع آمریکا عمل می کند. او برای چند کیلومتر زمین خشک لشگر کشی نمی کند و این همه جمعیت اسلام را چه از آن طرف و چه از این طرف به قتال وادارد و به کشتن بدهد.. . و آن سلاح هایی که باید ما در مقابل دشمن و در مقابل صهیونیسم و امپریالیسم باید به کار بیندازیم به روی هم بکشیم».[54]

بنابراین از نظر امام جنگ ایران و عراق نیز حرکتی در راستای کند کردن ائتلاف امت های مسلمان و تضعیف قدرت مادی و معنوی آن ها در مقابله با اسرائیل بود. کورت والدهایم دبیر کل سابق سازمان ملل در مورد اثرات انقلاب اسلامی بر جهان و منطقه در کتاب خاطراتش می نویسد:

«جنگ ایران و عراق از طرق مختلف هم اکنون به نقاط دیگر سرایت کرده است و این تنها به لبنان محدود نمی شود. در نتیجه تصادم انقلاب اسلامی ایران و پان عربیسم عراق، شکاف تازه ای در جهان عرب ایجاد شد که پیامد آن در ماجرای اسرائیل و فلسطین ناشناس است... . اگر در کوتاه مدت توفیق حاصل نشود که با میانجی گری جنگ پایان یابد ممکن است روزی سرتاسر جهان درگیر این جنگ وحشت انگیز شود».[55]

با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران از متحدی استراتژیک برای اسرائیل به دشمنی استراتژیک و کانون اندیشه نابودی اسرائیل تبدیل شد و پیدایش انتفاضه در استمرار چنین اندیشه ای محقق گردید.

پی نوشت ها:

[1] دانش آموخته حوزه علمیه، مدرس دانشگاه تهران پردیس قم، کارشناس ارشد علوم سیاسی.

[2] به عنوان نمونه ر.ک: نیکی آر. کدی، نتایج انقلاب ایران، ترجمه مهدی حقیقت خواه، تهران، ققنوس، 1383؛ رابین رایت؛ آخرین انقلاب بزرگ، ترجمه احمد تدین و شهین احمدی، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1382؛ جان اسپوزیتو، بازتاب جهانی انقلاب ایران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، تهران، 1383؛ مروین زونیس و دانیل برومبرگ، تشیع به روایت امام خمینی نوعی ایدئولوژی خشونت انقلابی، مجله تشیع، مقاومت و انقلاب، مجموعه مقالات کنفرانس بین المللی دانشگاه تل آویو، 1984.

[3] زیاد ابوعمرو، جنبش های اسلامی در فلسطین، ترجمه هادی صبا، تهران، نشر سفیر، 1371، ص 84.

[4] فتحی شقاقی، انتفاضه و طرح اسلامی معاصر، تهران، الهدی، 1371، ص 127.

[5] امام خمینی، صحیفه نور، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1370، ج20، ص 233.

[6] زیاد ابوعمرو، الحرکة الاسلامیه فی الضفة الغربیه و قطاع غزه، ص 3، به نقل از جمیله کدیور، پیشین، ص 25.

[7] امام خمینی، پیشین، ج 6، ص 218.

[8] فصلنامه مطالعات فلسطین، سال اول، ش 1، پاییز 1387، ص 179.

[9] مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، انقلاب اسلامی و توطئه در دهه تخستین، کودتای نوژه، تهران، بی نا، 1368، ص 21.

[10] مروین زونیس و دانیل برومبرگ، پیشین، ص 87.

[11] سهراب هادی، امام خمینی و جهان معاصر،مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، تهران، 1375، ص 215.

[12] روزنامه کیهان، شماره 14695، 17 بهمن 1382.

[13] حمید پاشاپور یوالاری، امام خمینی و انتفاضه فلسطین، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1380، ص 153.

[14] زیاد ابوعمرو، جنبش های اسلامی در فلسطین، پیشین، ص 84.

[15] همان، ص 95.

[16] جمیله کدیور،انتفاضه حماسه مقاومت فلسطین، تهران، انتشارات اطلاعات، 1372، ص 178.

[17] فتحی شقاقی، جهاد اسلامی، امام خمینی، شیعه و سنی و مسئله فلسطین، تهران، انتشارات اطلاعات، 1375، ص 63.

[18] حمید پاشاپور یوالاری، پیشین، ص 138ـ137.

[19] زیاد ابوعمر، پیشین، ص 111.

[20] فتحی شقاقی، پیشین.

[21] منوچهر محمدی، بازتاب انقلاب اسلامی بر جهان اسلام، جزوه درسی گروه علوم سیاسی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، 1382، ص 15.

[22] منوچهر محمدی، پیشین.

[23] امام خمینی، پیشین، ج 5، ص 262.

[24] ر.ک.: روزنامه اطلاعات،شماره 18728، 22 فروردین 1368، ص 10.

[25] منوچهر محمدی، پیشین، ص 14 و 15.

[26] مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، پیشین.

[27] امام خمینی، پیشین.

[28] زاهل سعیدی، جبهه نجات ملّی فلسطین، انقاذ، تهران، دفتر مطالعات سیاسی وزارت خارجه، 1370، ص 129.

[29] روزنامه اطلاعات، شماره 18687، 24/11/67، ص 16.

[30] حمید پاشاپور یوالاری، پیشین، ص 129.

[31] همان، ص 138.

[32] فتحی شقاقی، پیشین.

[33] منطق دموکراسی و شیشه عمر صهیونیسم، هفته نامه عصر ما، شماره 185، 7/8/79، ص 1.

[34] امام خمینی، پیشین، ج 20، ص 109.

[35] همان، ج 1، ص 77.

[36] امام خمینی، پیشین، ج 8، ص 233.

[37] سهراب هادی، پیشین، ص 215.

[38] فتحی شقاقی، هفته نامه صبح صادق، سال اول، ش 2، اول آبان 1379، ص 1.

[39] فتحی شقاقی، جهاد اسلامی، امام خمینی، شیعه و سنی و مسئله فلسطین، پیشین، ص 63.

[40] Fouad Ajami, "Lebanon and its Inheritors" Foreign Affairs, Spring 1985, p. 786.

[41] کلیم صدیقی، نهضت های اسلامی و انقلاب اسلامی ایران، ترجمه سید هادی خسروشاهی، تهران، انتشارات اطلاعات، ص 103.

[42] همان.

[43] امام خمینی، پیشین، ج 8، ص 229.

[44] ر.ک.: امام خمینی، صحیفه نور، ذیل عناوین لبنان، فلسطین، قدس و اسرائیل.

[45] همان، ج 1، ص 145ـ144.

[46] همان، ج 22، ص 123.

[47] امام خمینی، تبیان آثار موضوعی، دفتر چهارم، فلسطین از دیدگاه امام خمینی رحمه الله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم، 1378، ص 137ـ136.

[48] دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امام در برابر صهیونیسم، تهران، 1361، ص 60ـ58.

[49] همان، ص74.

[50] امام خمینی، پیشین، ج 4، ص 32.

[51] دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پیشین، ص 15.

[52] امام خمینی، پیشین، ج 1، ص 64.

[53] ریچارد نیکسون، فرصت را دریابیم، ترجمه حسین وفسی نژاد، تهران، طرح نو، 1371، ص 267.

[54] امام خمینی، پیشین، ج 13، ص 127.

[55] کورت والدهایم، کاخ شیشه ای شکست، ترجمه عبدالرحمن صدریه، تهران، انتشارات اطلاعات، 1374، ص 258.

نظر شما