اسلام تداوم و تغییر در دنیای مدرن
مجله اسلام و غرب اسفند 1377، شماره 19
معرفی کتاب; اسلام تداوم و تغییر در دنیای مدرن
نویسنده : اژدری (1)
60
John Obert Voll, Islam : Continuity and Change inthe Modern World, New York: Syracuse UniversityPress, 1994.
تصویر کلی ارائه شده در این کتاب عبارتست از رشد جوامع اسلامی در جریان تداخل دوره های مختلفی از تجربه های اسلامی که در آن تاریخ اسلام فرم و شکل های متفاوتی به خود می گیرد. در این شکل گیری، شرایط اقلیمی هر منطقه نقش بسزایی داشته است. به دنبال ایجاد اجتماعات مختلف اسلامی و یا توسعه آنها، همسازی با شرایط اقلیمی، اجتناب ناپذیر جلوه می کند که این خود باعث تکامل بسیار در تاریخ اسلام گردیده است. در این راستا، بافتهای جدید سیاسی و اجتماعی پدیدار می گردند که پایه و اساس توسعه زندگی اسلامی را پایه ریزی می کنند. همین سازگاری هوشمندانه باعث گردیده است تا تفکر اسلامی، در کشاکش مبارزات عقیدتی، همچنان زنده باقی بماند.
پس از این دوره همسازی اقلیمی که در آن، اسلام موفقیت بسیاری کسب کرد، دوره جدیدی از تفکر ظهور می کند که مبنا و اساس آن بر حفظ دستاوردهای کسب شده استوار می باشد، دوره محافظه کاری که سعی دارد تا در آن لحظه، آنچه را که بدست آورده است، حفظ نموده، بیشتر از آن جویا نباشد; چه آنکه انعطاف، بیش از آن، تهدیدی برای کل ماهیت اسلام تلقی می شود. در این دوره، دوباره نگری و برگشت به دستورات صریح قرآنی و سنت اجتناب ناپذیر می گردد. این بنیادگرایی و برگشت به دستورات بنیادی اسلام را می توان یکی از عوامل بحث و جدلهای گوناگون در سر تا سر تاریخ اسلامی دانست. ماهیت چنین نگرشی باعث گردیده است تا بارها تغییرات مختلفی را به صورتهای انقلابی، چه به صورت شدید آن و یا به شکل آرامتر در جوامع اسلامی، ملاحظه نمود. این حرکت اسلامی که بازگشت به طبیعت اسلام نامیده می شود، در نوع خود قدمهای استواری در اسلامی کردن اجتماعات برداشته است. به دنبال این حرکت، نگرش دیگری از اسلام ظهور می کند، نگرشی که ضمن نگهداری حراست از صفتها و دستآوردهای گذشته، با شرایط موجود جامعه نیز خود را وفق می دهد.
در این نگرش جدید، فرد و طرز تفکر وی، شالوده و اساس قرار می گیرد و تکیه آن بر اساس فقاهت فردی می باشد تا اطاعت محض از قوانین جامعه اسلامی. در این بینش و در رابطه با جامعه اسلامی، تاکید بر وجاهت رهبری فردی در اجتماع می باشد. در تمدن قرون وسطایی اسلامی تضادهای به وجود آمده بین تبعیت از جامعه اسلامی و تبعیت از رهبریت فردی، باعث بینش جدیدی بنام صوفی گری شد که خود انعکاسی بود در مقابله با بنیادگرایان که اطاعت صرف از جامعه اسلامی را تبلیغ می کردند. این حرکت جدید، یعنی تبعیت از رهبریت فردی باعث گردید تا افقهای جدیدی در رابطه با مقبولیت دنیای مادی گشوده گردیده و نیز آنچه که در این دنیا معقول جلوه می کند، پذیرفته گردد. وجود چنین قابلیت و توانایی رهبری و وجاهت آن، از نظر مذهبی، خود اعث شده است که اسلام در ادوار مختلف، جلوه ای تازه از دین ارائه دهد; یعنی دینی که در آن محبت ولایت وجود داشته، انسانها را از انحراف باز می دارد.
تا قرن هیجدهم، انواع این نگرشهای اسلامی، به هیات خود ادامه می دادند، ولی برخورد عقاید مختلف باعث گردید تا در این قرن، بینش قویتر مسلط گردد. در این دوره، حرکت بنیادگرایانه را می توان مسلط دید، یعنی تنها بینشی که می توانست با دنیای مادی و مدرن آن زمان مقابله کند. برخورد آرای طرفداران بنیادگرایی از سویی و تفکر همراهی با دنیای مدرن از سوی دیگر، باعث گردید تا در قرن نوزدهم نظرات اسلامی مختلفی مطرح گردد. ولی در قرن بیستم، بینش همگامی با دنیای مدرن، ولی بر اساس هدایت رهبری، توانست جای خود را در دنیای جدید باز کند. به هر حال، از آنجایی که فرایند بینشهای جدید به نظر می رسید که ماهیت اسلام را به عنوان قانون اجتماعی به خطر بیفکند، از این رو، کم کم فشار بنیادگرایان بیشتر گردید. عواملی مانند رونق بازار نفت در دهه 1970 نیز باعث گردید تا بنیادگرایان طرفداران بیشتری را به خود جذب کنند و بتوانند به عنوان یک نیروی مهم، در جهان اسلام شناخته شوند. در قرن بیستم، تجربه جدیدی در دنیای اسلام شکل گرفت. این تجربه ثابت کرده است که همچنان می توان دستورات اسلام را ترویج کرده و مردم را از طرق مختلف به سوی خود کشاند. گرچه از دین اسلام در رابطه با اهداف مختلف ممکن است استفاده گردد، اما از قرن هیجدهم تا به حال، مسلمانان نشان داده اند که به هنگامی که از جوامع اسلامی سخن می گویند، هرگز منظور آنها جامعه ای موقت نیست. در این کتاب سعی شده است تا با مطالعه اختلافات و تضادها و نیز وجود مستمر تشابهات، راهی برای درک اسلام مدرن و پیروان آن فراهم آورد.
علم تاریخ علمی نیست که قادر به پیشگویی باشد و دانشمندان علوم اجتماعی در پیشگویی آینده بشر موفقیت چندانی نداشته اند، ولی در مورد دین اسلام، با توجه به گذشته آن و ادامه راه آن تا به حال، می توان همچنان بقای آن را در آینده نوید داد.
پی نوشت:
1) مدرس زبان انگلیسی دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه
نظر شما