از شهدا میخواهم هر از گاهی ما را یاد کنند
من آنقدر در فیلمهایی که کار کردم٬ شهید میشدم که بچهها به شوخی میگفتند: تو مظلوم دفاع مقدسی، چون همیشه نقش شهید را بازی میکنی، ولی من افتخار میکنم به این نقش و امیدوارم در زندگیام به گونهای باشم که شهدا از ما راضی باشند.
این را علیرضا اسحاقی می گوید، بازیگری که از نقش نوجوان بسیجی تا فیلمبردار جنگ، همواره تلاش کرد تا خلوص و شجاعت رزمندگان را در نقشهای خود به ظهور برساند. بازیهای روان و صمیمی علیرضا، همیشه نمایانگر ایمانی بود که او به کارش داشت. او که سالهاست مدیرگروه فیلمهای تلویزیونی شبکه اول است، در گفتگو با سرویس دفاع مقدس «تابناک»، وضعیت سینمای دفاع مقدس را راضی کننده نمیداند.
* شاید بهتر باشد از خودتان آغاز کنید؟
**من که متولد 1346 بودم، از سن سیزده سالگی وارد بسیج شهر ری شدم. البته پیش از آغاز جنگ تحمیلی هم کار هنری انجام میدادم؛ مثلا در سال 1357 و همزمان با نهضت مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی(ره) در حالی که کودک بودم، در فیلمی به نام «ماجرای رحیم» به کارگردانی امیرحسین قهرایی برای گروه کودک تلویزیون بازی کردم که برای بازی در این فیلم در سال 1359 یا 1360 در نخستین جشنواره فیلم وحدت (که بعدها به جشنواره فیلم فجر تغییر نام داد)، دیپلم افتخار بازیگری را دریافت کردم. البته در مجموعه «مثلآباد» هم بازیگر بودم که خاطرات خوبی از آن مجموعه دارم.
* از ورودتان به حوزه دفاع مقدس و سینمای آن بگویید؟
**اما ورود من به دفاع مقدس، برمیگردد به سال 1361 که کارهای تئاتر را در جبهههای گوناگون اجرا میکردیم. گروه ما زیر نظر آقای عامری، تهیهکننده و کارگردان و نویسنده نمایشنامهها بودند. در جبههها بیشتر به کارهای فرهنگی مشغول بودم تا رزمی. از گروه ما میتوانم به شهید قاسم ذبیحیفر که در تئاتر مسجد امام رضا(ع) شهر ری بود و شهید قاسمی اشاره کنم و البته بسیاری دیگر از دوستانی که جانباز شدند و من هنوز با آنها ارتباط دارم و به این دوستی و ارتباط افتخار میکنم.
بعدها و تقریبا از سال 1363 بود که وارد سینمای دفاع مقدس شدم و در فیلمهای سینمایی از جمله «حماسه دره شیلر»٬ «تونل»٬ «چشم شیشهای»٬ «دکل»٬ «انسان و اسلحه» و تعدادی دیگر از فیلمهای جنگی بازی کردم.
*آیا از همراهی رزمندگان با تولید فیلمهای دفاع مقدس خاطره ای دارید؟
**در فیلم انسان و اسلحه که در کنار فرجالله سلحشور و شمار دیگری از هنرمندان خوب سینمای دفاع مقدس بودم، ما در لشکر امام حسین(ع) و در کنار رزمندگان این لشکر بودیم و از خود این رزمندگان اصفهانی٬ به عنوان سیاهی لشکر استفاده میکردیم که بسیار به ما لطف داشتند. محل فیلمبرداری انسان و اسلحه، منطقه دارخوین بود.
این فیلم در سال 1366 فیملبرداری و تولید شد که برخی از همان رزمندگان در همان سال و یا سال بعد تا پایان جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند؛ مثل شهید اصغری و اسدی و من سرافرازم که روزهایی با آنها بودم و امیدوارم ما را در قیامت شفاعت کنند.
*وقتی در نقش شهید و یا بسیجی بازی می کردید، چه احساسی داشتید؟
**من آنقدر در فیلمهایی که کار کردم٬ شهید میشدم که بچهها به شوخی میگفتند: تو مظلوم دفاع مقدسی، چون همیشه نقش شهید را بازی میکنی، ولی من افتخار میکنم به این نقش و امیدوارم در زندگیام به گونهای باشم که شهدا از ما راضی باشند.
من بهترین روزهای زندگیام را زمانی میدانم که در کنار رزمندگان خوب و بچههای گل امام روحالله بودم. خلوص و معنویتی که آنها داشتند در کارها جلوه میکرد و عطر آن عرفان و معرفت در آن آثار هم منتشر میشد. به رغم سختیهایی که در زمان کار در مناطق جنگی داشتیم، سختیها با آن اخلاص و یکدلی و مهربانی٬ فراموش میشدند و همه چیز رنگ خلوص و ایمان میگرفت.
*کارنامه فیلم دفاع مقدس را چگونه ارزیابی میکنید؟
** در حوزه فیلم دفاع مقدس، تلاشهای فراوانی شده است و عزیزان بسیاری با احساس مسئولیت کار کردهاند که باید از آنها تشکر کرد. البته برخی در این حوزه بودند که آمدند و کار کردند و وقتی کمی فیلمسازی را یاد گرفتند٬ رفتند و در دیگر ژانرها فیلم ساختند، ولی گروهی در این حوزه ماندند و کارهای خوبی کردند. همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودهاند ما از دفاع مقدس چیز زیادی نگفتهایم و بسیاری از رخدادهای این حماسه بزرگ، ناگفته و نانوشته ماندهاند.
دفاع مقدس رود زلالی بود که میتواند حال و آینده این سرزمین را سیراب و سرسبز کند. هر کس دغدغه ارزشهای انقلاب دفاع مقدس را دارد، باید در این حوزه کار کند.
در چند سال پیش، سینمای دفاع مقدس به رشد خوبی رسیده بود که میشد به آن افتخار کرد و آثاری که تولید شد٬ باعث سرافرازی ما بود؛ اما حالا آن نگاه عوض شده است و آن احساس مسئولیتی که در برابر حوزه دفاع مقدس بود، کم شده و در میان ژانرهای دیگر استحاله شده است. آن شیب رو به بالا خیلی خوب بود، ولی کم کم افول کردیم و متأسفانه میبینیم که برخی با کمدی و خنداندن مردم، میخواهند این ژانر را زنده نگه دارند و ارزشهای دفاع مقدس را با لطیفه و خنده به مردم منتقل کنند.
*به نظر شما، سینمای دفاع مقدس در کدام دوره موفقتر بود؟
** به نظر من، در دهه 70 سینمای دفاع مقدس٬ خوش درخشید؛ البته کارهای دهه 60 هم خوب بود، ولی نه به اندازه دهه 70 و علت آن هم شاید این است که در دهه 60 تولید کارها در زمان جنگ اتفاق میافتاد و محدودیتهایی داشتیم و پختگی دهه 70 را نداشتند.
سینمای دفاع مقدس در دهه 80 هم تا اندازهای به دل مینشست و کارهای هرچند کم اما درخشان را دیدیم، ولی پس از آن، دیگر نمیتوان به راحتی فیلم خوبی در این حوزه نام برد، مگر به ندرت.
*شما مشکل کنونی این عرصه را چه میدانید؟
**یکی از مشکلات سینمای دفاع مقدس٬ این است که برخی از فیلمسازان گمان میکنند که داشتن ذوق و احساس مسئولیت در پرداخت و تولید اینگونه کارها کافی است و نیازی به متخصص نیست، در حالی که تخصص و تعهد و احساس مسئولیت باید با هم آمیخته شود. از طرفی، کسی که تخصص فنی و سینمایی دارد و نمیتواند مدعی شود که دیگر نیازی به آن نگاه ویژه و معرفتی به دفاع مقدس ندارد و اگر اینگونه بیندیشد، کارهایی را تولید میکند که ما کم از آنها ندیدهایم و آن فضای معرفتی و الهی جنگ را نمیتواند در اثر خود به جای بگذارد.
از سوی دیگر٬ سینمای دفاع مقدس عرصهای است فاخر و گسترده که از دلایل شکست آن، میتوان به نداشتن فیلمنامههای خوب و منطبق با حقایق و واقعیات جنگ تحمیلی اشاره کرد. گاهی میبینیم که ارزشهای دفاع مقدس دچار روزمرگی شدهاند و به کارهای ساده و سطحی روی میآورند که این در حوزه سینمای دفاع مقدس هم وارد میشود. در حالی که کارهای دفاع مقدس، باید با پشتوانه فرهنگی و مطالعات عمیق و دقیق٬ حمایتهای مالی و بهرهگیری از متخصین سینمایی و در پایان، آمیختن اینها با یک معرفت و ایمان ناشی از روح شهدا و فداکاری رزمندگان باشد تا بتوان اثرات ماندگار٬ فاخر و قابل دفاع و تأثیرگذار تهیه کرد.
* شما کارنامه صدا و سیما را در این حوزه چگونه ارزیابی میکنید؟
**من کارنامه تلویزیون در حوزه سینمای دفاع مقدس را خوب و موفق میدانم، چون توانسته است تا اندازهای آن ارزشها را در سریالها و فیلمهای خود نشان دهد؛ اما دفاع مقدس٬ آنچنان گسترده است که باید بیش از این عمیق و دقیق کار کرد. الحمدلله گروههای بسیاری در این زمینه تلاش میکنند که بتوانند آثاری خوب و مؤثر ـ که حال و هوای آن فداکاریها را نشان بدهد ـ تقدیم مخاطبان کنند.
* ماندگارترین فیلم یا سکانس سینمای دفاع مقدس که در آن بازی کردید کدام است؟
**یکی از فیلمهای دفاع مقدس که آن را بسیار دوست دارم، فیلم سینمایی «چشم شیشهای» است و به ویژه آن سکانس که فیلمبردار بسیجی٬ دوربین را میکارد و آر.پی.جی را با چشم شیشهای به سنگر دشمن میزند و سنگر را نابود میکند.
همچنین فیلم «بهترین تابستان» که در فضای کمدی کار شد٬ هم مخاطبان را جذب کرد و هم توانست ارزشهای دفاع مقدس را به بیننده منتقل کند.
*کدام فیلم این حوزه را همیشه به یاد دارید؟
**فیلمهای خوبی در حوزه سینمای دفاع مقدس داریم، ولی فیلم «دیدهبان» (ابراهیم حاتمیکیا) چیز دیگری است که تعهد و تخصص در آن جلوهگر و عرفان و معنویت رزمندگان در جبههها به خوبی در آن نشان داده شده است. این فیلم صحنههای بسیار نابی دارد که بینندگان نیز رابطه خوبی با این فیلم داشتهاند و هنوز پس از سالها، این فیلم را یکی از بهترین٬ پاکترین و زلالترین فیلمهای حوزه سینمای دفاع مقدس میدانند.
* این سه شخصیت را برایمان تعریف کنید؛ مرحوم رسول ملاقلیپور، مرحوم سیفالله داد، شهید سید مرتضی آوینی؟
**مرحوم رسول ملاقلیپور: صادق ـ تلاشگر ـ دلسوز که میخواست کارهای بزرگ بکند. رسول هرچند همیشه از وضع موجود ناراضی بود، از تلاش باز نایستاد. مرحوم ملاقلیپور نمیتوانست باور کند که به زودی حال و هوای دفاع مقدس و ارزشهای آن به وضع عادی پس از جنگ تبدیل شده است و آن همه فداکاری و ایثار٬ دارند فراموش میشوند. رسول که آن فضای معنوی و الهی را درک کرده بود، نمیتوانست این فاصله بسیار را بپذیرد. من رسول را دوست داشتم و او میخواست که من هم در فیلم «پرواز در شب» بازی کنم که توفیق نداشتم.
مرحوم سیفالله داد: از دوستان ناب و خوب من بود که بسیار برای او احترام قایل هستم. هرچند با ایشان کار نکردم، همواره او را به خاطر زلالیاش دوست داشتم. وی با فیلم زیبای «بازمانده» در تاریخ سینمای ایران جاودانه شد، به ویژه در سکانس پایانی فیلم و زمزمه آیهالکرسی توسط بازیگر زن فیلم.
شهید سیدمرتضی آوینی: هر چند ایشان را هیچگاه از نزدیک ندیدم؛ اما آثار و نوشتهها و به ویژه فیلمهای «روایت فتح» او نشان از تدین٬ ولایتمداری و ناب بودن او دارند. او متدین٬ ولایی و ناب بود و اگر زنده میماند، میتوانست از ستونهای هنر دفاع مقدس باشد و در برنامهریزی هنر دفاع مقدس و مبانی نظری آن بسیار مؤثر باشد.
*سخن پایانی؟
**دلم برای آن خلوص و معنویت دوران دفاع مقدس تنگ شده است و وقتی میبینم دچار روزمرگی شدهایم، به خدا پناه میبرم و از شهدا میخواهم که هر از گاه ما را یاد کنند و به ما تلنگری بزنند تا از این روزمرگی نجات پیدا کنیم.
منبع: / سایت خبری / تابناک ۱۳۹۰/۷/۴
گفت و گو شونده : علیرضا اسحاقی
نظر شما