اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی
برای برآورد اهداف انقلابها، از جمله انقلاب اسلامی، تحلیل گفتارهای رهبران و شعارهای اصلی آنان در طول مبارزه و همچنین بررسی نقطه نظرات مردم و پرسش از آنها، به ویژه عده ای که در زمان انقلاب بوده اند؛ اهمیت دارد. اهداف انقلاب اسلامی ایران در شعار اصلی آن تجلّی روشن و بدون ابهامی داشت: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. اسناد و مدارک روشن به خوبی نشان می دهد که تمامی آحاد مردم مسلمان و آگاه ایران و رهبران مقبول مردم به خوبی می دانستند که در انقلاب، با نفی رژیم سلطنتی پهلوی چه چیزی را نمی خواهند و چه چیزی را می خواهند. البته روشن است که درک اجمالی ویا تفصیلی مردم از آرمان های انقلاب اسلامی ایران بسته به سطح فکری و شناخت اجتماعی هر یک از اقشار جامعه متفاوت بود. اما همگان بر این نکته واقف و متفق بودند که اکثریت مردم مسلمان ایران؛ معنویت و آزادی و عدالت، استقلال و رشد و سعادت، و شکوفایی و عزت و سربلندی کشور خویش را در سایه تحقق ارزش ها و احکام اسلام ناب محمدی(ص) جستجو می کردند.
مطابق یک تحقیق دانشگاهی در سال 83، براساس تحلیل محتوای شعارهای مردم تلاش شده تا تصویر دقیق تری از اهداف انقلاب ارائه شود. مقطع زمانی گردآوری این شعارها از مهر 1356 تا شهریور 1360 انتخاب شده است چرا که بنا به فرض این تحقیق در آن مقطع، هنوز انقلاب در جریان بوده و استقرار نیافته بود. در این تحقیق ازتمامی منابع مکتوب از جمله منابع چاپی و غیر چاپی و حتی مطالب نوشته شده بر روی دیوارها استفاده شده و آنچه که تحت عنوان شعار ثبت گردیده بود، استخراج گشته است. از میان آنچه گردآوری شده بود، حدود 4000 شعار انتخاب شد و مجموعه آنها به شش محور تقسیم گردید: محور اول، شعارهای مربوط و شرایط داخلی و وضعیت نامطلوب رژیم شاه، که حدود 20درصد کل شعارها را در بر می گرفت. محورهای بعدی، شعارهای مربوط به اهداف، ارزش ها و آرمان های انقلاب (18درصد) و شعارهای مربوط بعد از به قدرت رسیدن انقلابیون، شعارهای مربوط به شخصیت های انقلاب و در پایان، شعارهای مربوط به مقامات خارجی را شامل می شود.
در شعارهای مربوط به اهداف، ارزش ها و آرمانهای انقلاب اسلامی، اهداف و ارزش های سیاسی انقلاب 36درصد، اهداف و ارزش های فرهنگی 49درصد و اهداف و ارزش های اقتصادی تنها 5درصد از این شعارها را به خود اختصاص می دادند. به تعبیر دکتر محمدحسین پناهی، استاد دانشگاه و محقق این تحقیق، اگر توزیع و تکرر شعارها را مبنا قرار دهیم، مشخص می شود که مهم ترین هدف انقلاب، در واقع اهداف و ارزشهای فرهنگی آن است و در این راستا، اهداف و ارزشهای سیاسی در اولویت بعدی قرار گرفته و در نهایت اهداف و ارزشهای اقتصادی اولویت بسیار پایینی از خواستههای مردم در شکلگیری انقلاب را به خود اختصاص داده است. طبق این پژوهش در اهداف و ارزش های فرهنگی انقلاب، شعارهای مطرح آنها، ارزش شهادت و جانبازی(41درصد)، اهمیت دین اسلام و ضرورت توجه به آن(31درصد)، ارزش حجاب اسلامی(6درصد) را شامل می شود. همچنین نگاهی به ارزش های اقتصادی مطرح در زمان انقلاب، در قالب شعارهایی که بیان می شد، نشان می دهد نفی فقر و محرومیت های اقتصاد و حمایت از طبقات محروم در اولویت نخست و مخالفت با سرمایه داری ظالمانه در اولویت بعد، مهم ترین اهداف اقتصادی شکل گیری انقلاب اسلامی بوده است.
به استناد تحقیق دیگری در باره همان مقطع زمانی انقلاب، با استفاده از کتاب صحیفهنور، سخنان امام خمینی تحلیل محتوا شده است. در مقایسه ای بین شعارهای انقلاب، و گفتار و اعلامیه های امام، مشخص می شود که این دو سازگاری زیادی با هم داشته و بسیار بر هم منطبق بودهاند. همانگونه که اشاره شد، آرمانهای انقلاب اسلامی را از خلال شعارهای مردم و پیامهای امام خمینی به خوبی میتوان شناخت، آرمانهایی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به صورت اصول مدوّن درج شده است. میتوان این اهداف و آرمانها را در سه دسته فرهنگی، سیاسی و اقتصادی طبقه بندی نمود:
1. آرمان های فرهنگی و اجتماعی، مانند: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا، مبارزه با مظاهر فساد و تباهی، بالا بردن سطح آگاهی های عمومی، آموزش و پرورش همگانی، تقویت روح بررسی، تتبع و ابتکار و تشویق محققان، رفع تبعیضات ناروا وایجاد امکانات عادلانه، ایجاد نظام اداری صحیح، تأمین حقوق همه جانبه افراد، توسعه و تحکیم برادری اسلامی، تدوین قوانین و مقررات مدنی مناسب، برقراری حقوق مساوی برای مردم بدون توجه به قوم، قبیله، رنگ و نژاد، برخورداری همگان از تأمین اجتماعی، گسترش آزادی قانونمند اجتماعی.
2. آرمان های سیاسی، نظیر: سرنگونی نظام استبدادی و وابسته سلطنتی و ایجاد حکومت مردمی و مستقل، اداره امور کشور براساس اصل اسلامی شورا و دعوت به خیر، نفی هرگونه ستم گری، ستم کشی، سلطه گری و سلطه پذیری، تأمین امنیت داخلی و نفی تفتیش عقاید، آزادی قانونمند نشریات، مطبوعات، اجتماعات و راهپیماییها، اتکاء به آرای عمومی در اداره کشور، طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب، محو هرگونه استبداد، خودکامگی و انحصار طلبی، تقویت کامل بنیه دفاع ملی، تنظیم سیاست خارجی مستقل، ایجاد روابط صلح آمیز با دول دیگر، حمایت مقدور از مبارزه حق طلبانه ستمدیدگان و مستضعفان در برابر مستکبران.
3. آرمان های اقتصادی، همچون: پایان بخشیدن به غارت بیت المال توسط خاندان پهلوی و مقامات رژیم سلطنتی، صیانت از ذخائر و معادن زیرزمینی، تلاش در راه پیشرفت تکنولوژیک، استقلال و خودکفایی اقتصادی، تأمین خودکفایی در علوم و فنون، پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه، تلاش برای ریشهکن کردن فقر و محرومیت، تأمین نیازهای اساسی مردم، تأمین شرایط برای اشتغال همگان، تنظیم برنامه اقتصادی کشور به نوعی که موجب خودسازی و افزایش مهارت و ابتکار افراد جامعه باشد، جلوگیری از استثمار و بهرهکشی، منع اضرار به غیر، انحصار، احتکار و ربا، منع اسراف و تبذیر، جلوگیری از سلطه اقتصادی بیگانه بر اقتصاد کشور، تلاش برای افزایش تولیدات کشاورزی و صنعتی، حرکت در مسیر عدالت اقتصادی و کم کردن فاصله طبقاتی، رسیدگی به روستاهای کشور و محرومیت زدایی از آنها.
دستاوردها
بنابراین می توان گفت دستاوردهای انقلاب اسلامی، همان آرمان ها و اهدافی هستند که به صورت کلی و یا جزئی، بخش هایی از آنها تحقق یافتهاند و یا پیگیری میشوند. مطابق تقسیم بندی قبلی فهرستی از روِوس این دستاوردها در سه زمینه مزبور اینگونه قابل طرح است:
1. دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی، مانند: به وجود آمدن محیط نسبی خوب جهت رشد کمالات اخلاقی، زدودن اغلب مظاهر فساد از عرصه جامعه، ارتقای نسبی سطح آگاهی های عمومی، ریشه کنی بی سوادی، افزایش امنیت اجتماعی و قضایی در بسیاری از موارد، رواج گونه های مختلف ادبیات انسان ساز اخلاق مدار، آموزنده، انقلابی و دینی، افزایش و رشد مطبوعات و نشریات مفید و سازنده، اسلامی کردن اغلب مقررات مدنی، جزایی و اقتصادی، گسترش و احیای تفکر دینی در اقشار مختلف فرهنگی و در اغلب سطوح اجتماعی، افزایش هماهنگی بین تعهد و تخصص در جامعه متخصصان کشور، همکاری ثمر بخش اساتید و پژوهشگران حوزه و دانشگاه، افزایش پانزده برابری ظرفیت دانشگاه ها، مردمی شدن قوای مسلح و ایجاد بسیج، تلاش برای معرفی و تعمیم الگوی زن مسلمان، افزایش تعداد و تنوع و توزیع جغرافیایی دانشگاهها، گسترش مراکز علمی و تحقیقی در همه زمینهها، افزایش و گسترش مدارس در همه مقاطع، جهش در محتوا و تعداد عناوین منتشره کتاب و گسترش کتابخوانی، ایجاد خودباوری فرهنگی و علمی، جهش در ابتکارات و نوآوری های علمی، دستیابی به عرصههای فوق پیشرفته علمی از قبیل نانو تکنولوژی و شبیه سازی و ژنتیک و دانش هسته ای و....
در حوز هنری و فرهنگی یکی از موارد قابل اشاره، سینمای ایران است که به اذعان تمامی صاحبنظران، قبل از انقلاب به هیچ وجه در دنیا مطرح نبوده و به حساب نمیآمده، اما امروزه به عنوان یکی از جذاب ترین، صاحب سبک ترین و جزو چند سینمای مطرح جهان قرار دارد. موفقیت و دستیابی هر ساله دانش آموزان ایرانی به مقامات جهانی در المپیادهای علمی در رشتههای مختلفی همچون فیزیک، ریاضی، شیمی، کامپیوتر و... در رقابت با کشورهای پیشرفته علمی یکی دیگر از شواهد رشد و توسعه علمی کشور در سالهای پس از انقلاب است. رشد کمی دانشجویان کشور یکی دیگر از شاخصهای توسعه علمی در سالهای پس از انقلاب میباشد. در حالی که تعداد دانشجویان دانشگاههای کشور قبل از انقلاب از مرز 150 هزار نفر تجاوز نمی کرده امروزه این تعداد به حدود دو میلیون و پانصد هزار نفر بالغ شده است. همچنین در خصوص رشد سطح تخصص باید اشاره نمود کشوری که در سال 1356با 33 میلیون جمعیت، نیازمند ورود پزشک از خارج(از کشورهایی همچون هند، بنگلادش و پاکستان و...) بوده هم اکنون با جمعیتی بیش از دو برابر، پزشک مازاد دارد و خود به دیگر کشورها پزشک صادر می کند.
2. دستاوردهای سیاسی، نظیر: ریشه کنی نظام استبدادی شاهنشاهی، استقرار نظام جمهوری اسلامی، استقلال سیاسی و قطع سلطه و مداخله ابر قدرت ها در سرنوشت کشور، تحقق الگوی نوین مردمسالاری دینی در ایران، شکلگیری گروه ها و تشکلهای سیاسی مختلف در عرصه رقابت سیاسی، توسعه آزادی های قانونی، تلاش در مسیر تحقق کامل پیوند دین و سیاست، رشد سیاسی و آگاهی های عمومی مردم، احیای روحی عزت و سرافرازی ملی درعرصه جهانی، دستیابی ایران به جایگاه قدرتمند منطقهای و بینالمللی، حرکت در جهت تجدید حیات تمدن جهانی اسلام، تنظیم سیاست خارجی و ارتباط با دیگر دولت ها بر اساس اصول اسلامی عزت، حکمت، مصلحت و سیاست نه شرقی، نه غربی، گسترش پیام انسانی و آزادیبخش انقلاب و حمایت از مظلومان در عرصه بین المللی، توجه بیشتر به جهان سوم و جهان اسلام در روابط خارجی، حضور قدرتمند و تأثیر گذار در مجامع و سازمانهای بین المللی و...
3. دستاوردهای اقتصادی، همچون: افزایش صادرات غیر نفتی، کاهش صادرات نفتی به نسبت افزایش جمعیت و هزینه ها، حرکت به سمت کاهش اتکاء بودجه به نفت، تنوع بخشی به تولید ملی و نجات از اقتصاد تک محصولی، توجه گسترده به مناطق محروم و دورافتاده، تحول اساسی در امکانات و زیر ساختهای روستایی مانند بسط و توسعه فعالیتهای عمرانی و رفاهی در سطح روستاها از قبیل تأسیس خانه بهداشت، ساخت راه، حمام بهداشتی، برق، آب لوله کشی، تلفن و تأسیس مدارس تا سطح دبیرستان، جهش در تولیدات کشاورزی و صنعتی متکی به فناوری بومی، پیشرفت در صنایع کشتی سازی، خودروهای سنگین و سبک، و ماشین آلات کشاورزی، جهش و توسعه صنایع مستقل نظامی و دفاعی، پیشرفت در صنایع هوافضا و ساخت موشک و ماهواره و هواپیما، توسعه و بهبود چشمگیر ارتباطات، جاده ها، راه آهن، فرودگاه ها و بنادر، افزایش وسیع آموزش و تربیت نیروی انسانی ماهر، افزایش چندین برابری سد سازی و نیروگاه های آبی، توسع صنایع مختلف سنگین و سبک، افزایش سهم گاز در تأمین انرژی و پوشش دادن صدها شهر و میلیونها نفر، افزایش و توسع ظرفیت پالایشگاه ها و صنایع گوناگون در حوز نفت و گاز، خودکفایی در تأمین فرآوردههای نفتی علیرغم افزایش شدید مصرف و جمعیت، توسع ظرفیت پتروشیمی و افزایش تولید آن تا بیش از بیست برابر، پیشرفت در عرصه فناوری اطلاعات، ساخت بومی کارخانجات تأمین سوخت هسته ای و نیروگاههای اتمی، ساخت نیروگاه های بادی و...
در حیطه صنایع نظامی، در حالی که قبل از انقلاب تقریباً تمام تسلیحات نظامی کشور از خارج وارد می شد، هم اکنون نه تنها این نسبت تقریبا معکوس شده بلکه ایران در زمرهِ یکی از تولید کنندگان تسلیحات پیشرفته نظامی در جهان قرار گرفته و تولیدات خود را به بیش از 37 کشور جهان نیز صادر می کند. در حیط صنعتی، کشوری که قبل از انقلاب تقریبا تمامی کالاهای صنعت ی خود را از خارج وارد می کرد و معدود کالاهای ساخت داخل آن نیز عموماً از کیفیت و مرغوبیت پایینی برخوردار بود، هم اکنون در اکثر زمینهها خود به تولید کننده تبدیل شده است و تولیداتش هم در بسیاری از موارد، از جهت کیفیت و استاندارد قابل رقابت با مشابه خارجی می باشد و در بسیاری از صنایع مصرفی و کالاهای واسطه ای به مرز خوداتکایی کامل رسیده است. در حیطه کشاورزی و دامداری طبق آمار رسمی دولت در سال 1356، دولت ایران فقط توانایی تأمین مواد غذایی مردم خود برای 33روز را داشته است و مجبور بوده باقی مواد غذایی خود را از خارج وارد کند. برای مثال مرغ را از فرانسه، تخم مرغ را از اسرائیل، سیب را از لبنان، پنیر را از دانمارک و... وارد می کرده لکن هم اکنون علی رغم دو برابر شدن جمعیت، بیش از 300 روز در سال مواد غذایی خود را در داخل تأمین می کند و در اکثر زمینه ها خود اتکا شده است.
در بسیاری ازمحافل و گفتوگوها به هنگام بررسی وضع اقتصاد پس از انقلاب، مباحث به گرانی و تورم تقلیل پیدا می کند و قیمت اجناس و کالاهای اساسی، قبل و بعد از انقلاب با هم مقایسه می شود. در این موارد تبعاً مخالفان، قیمت بالای کالاها و خدمات در شرایط کنونی را مهم ترین دلیل برای ناکامی اقتصاد پس از انقلاب می دانند، در مقابل موافقان، ضمن توجه به این امر امر، به بسیاری از تحولات اساسی اقتصادی و صنعتی استشهاد می کنند و از خدماترسانی به روستاها، افزایش تولیدات صنعتی و پتروشیمی، گازرسانی به بیشتر نقاط کشور، توسعه جادهها و راهآهن و فرودگاهها، افزایش سدسازی و بومیشدن فناوری آن، انرژی هستهای، توان بازدارنده دفاعی و... سخن میگویند. در این موارد بایستی به همه آثار و دستاوردهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی انقلاب به طور جامع نگاه کرد و معدل گرفت و نباید با اغراق در مورد گرانی برخی کالاها سایر رهآوردهای انقلاب مردم نادیده گرفته شود. به اعتقاد بسیاری از پژوهشگران، کارنام عملکرد نظام جمهوری اسلامی، با توجه به تغییرات عمده شرایط و افزایش هزینهها و مشکلات کشور در سالهای پس از انقلاب، با عنایت به حجم کارهای انجام شده، مصداق کارآمدی نسبی است. به عنوان مثال، نیکی کدی نویسند آمریکایی و یکی از کسانی که وضعیت ایران در یکصد سال اخیر را مورد مطالعه قرار داده است، علی رغم اشتباهاتی که در تفسیر بخشی از سیاست های جمهوری اسلامی در اثر خود به نام بررسی ریشه های انقلاب اسلامی، داشته است، در نوشته آخر خود تحت عنوان نتایج انقلاب ایران نتوانسته از ذکر برخی تحولات چشمگیر پس از انقلاب خوداری ورزد. او مینویسد: در ایران، زمامداران اسلامگرا سیاستهایی را به اجرا در آوردند که در نهایت به توسعه یک جامع سالمتر، آموزش دیده تر و فرهیخته تر کمک کرد.
منبع: / سایت خبری / بصیرت ۱۳۸۷/۱۲/۲۹نقش هانویسنده : صادق تهرانی
نظر شما